رموز موفقیت در تحصیل
در هر کارى براى رسیدن به (هدف) و کسب موفقیت، رمز و راز و شیوه ها و قواعدى است که رعایت آنه، راه را میان بُر مى سازد. درس خواندن و (موفقیّت تحصیلى) نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس سزاوار و بجاست که جوانان این رموز و روش ها را بشناسند و به کار بندند تا از تلاش علمى و آموزشى خود، بیشترین بهره و سریع ترین ثمره را به دست آورند. برخى از این رموز عبارت اند از:
1 ـ سؤال
دانش آموز، با برخوردارى از روحیه تواضع و کنار گذاشتنِ غرور، آنچه را نمى داند باید بپرسد و مشکلات درسى خود را با معلّم در میان بگذارد. اگر کسى غرور و تکبر داشته باشد، راه فهم و علم را به روى خود مى بندد و (پرسیدن) ـ که اعتراف ضمنى به ندانستن است ـ براى او دشوار مى شود.
پرسش، (کلید گنجینه دانش) است. این حکمت، در کلمات پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)آمده است: (العلمُ خزائن و مفتاحُها السؤال. )1
گاهى هم شرم و خجالت مانع پرسیدن مى شود. امام باقر$ فرمود: (بپرس و از پرسیدن روى بر نگردان و خجالت نکش، چرا که این دانش را هر کس تکبّر یا خجالت داشته باشد، نمى آموزد. )2
2 ـ فراغت خاطر
ذهن آشفته و خاطرِ پریشان، مانع تحصیل است. پراکنده کارى و جدّى نگرفتن درس، سبب سستى چرخه آموزش مى شود. آن که هر روز موضوعى و هر فصل رشته اى بر مى گزیند و امروز و فردا مى کند و در کنار درس به کارهاى جنبى و متفرّقه مى پردازد و فرصت تحصیلى را به کارهاى غیر درسى صرف مى کند. عقب خواهد ماند.
پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)از جمله وصیت هاى حضرت خضر به موساى حکیم را چنین نقل مى کند: (یا موسى! تَفَرّغْ للِعلمِ انْ کنتَ تُریدُه، فانّما العلمُ لمَنْ یَفْرَغُ له;3 اى موسى! اگر علم مى خواهى، خود را براى آن خالص و فارغ بساز، چرا که دانش از آنِ کسى است که خود را براى آن فارغ و یکدل کند.) در توصیه هاى امام سجاد$ راجع به حقوق معلّم آمده است که عقل و ذهن و دل و فهم خود را براى معلّمت خالى و فارغ بساز تا بهتر بتوانى از دانش او بهره بگیرى.4
3 ـ توجّه و گوش دادن
تمرکز فکر و جمع بودن حواس در هنگام تحصیل و فراگیرى دانش، عامل مهمّى براى یادگیرى است. در متون دینى از موضوعى به نام (حُسن الإستماع) یاد شده است; یعنى خوب گوش کردن. کسى که هنگام مطالعه و درس خواندن یا شنیدن درس استاد، حواسش جمع نباشد و خوب گوش ندهد، یادگیرى او هم دچار اختلال و آسیب خواهد شد. از سخنان امام على$ در این زمینه چنین مى خوانیم: (وقتى نزد دانشمندى نشسته اى، بیش از آن که حرف بزنى، بر شنیدن حریص و مشتاق باش و همان طور که خوب حرف زدن را یاد مى گیرى، خوب گوش دادن را هم بیاموز.5
علامه طباطبائى در باره شهید مطهرى مى فرمود: (مرحوم مطهرى یک هوش فوق العاده اى داشت و حرف از او ضایع نمى شد. حرفى که مى گفتیم، مى گرفت و به مغزش مى رسید… هر چه مى گفتیم هدر نمى رفت ; مطمئن بودم که هدر نمى رود. )6
4 ـ یادداشت
اگر علم را ثبت و ضبط و یادداشت نکنیم، فراموش مى شود. به حافظه هم چندان نمى توان تکیه کرد. بسیارى افراد توفیق علمى خود را مدیون یادداشت هاى خویشند. حضرت رسول(صلى الله علیه و آله)فرمود: علم را به قید و بند بکشید (قیّدوا العلم). پرسیدند: به بند کشیدن علم چگونه است؟ فرمود: (کتابَتُهُ; با نوشتن آن. )7
امام حسن مجتبى$ فرزندان و برادر زادگان خود را گرد آورد و به آنان فرمود: شما کوچک هاى قومى هستید و امید است که بزرگ هاى قوم دیگر شوید، پس دانش بیاموزید. هر کس از شما نتوانست علم را حفظ کند و به خاطر بسپارد، آن را بنویسد و در خانه اش بگذارد.8 امام صادق$ نیز فرمود: (اکتبو، فًإنّکم لا تحفظون حتّى تکتبوا;9 بنویسید، شما آموخته هاى خود را حفظ نمى کنید تا آن که بنویسید. )
ییادداشت بردارى از درس ه، آموخته ها و شنیده ه، یکى از رموز موفقیّت در تحصیل است. بسیارى نیازمند دفترها و جزوه هاى هم کلاسى هاى خویشند، چرا که خود ننوشته اند و از (یادداشت) بهره نگرفته اند.
5 ـ پیگیرى و استمرار
عامل دیگر موفقیّت، جدیّت، پیگیرى، سخت کوشى و خسته نشدن است. هر هدفى با تداوم و تلاش، قابل دسترسى است. اگر با کمترین ضعف و ناکامى به وجود آمده آموزش را کنار بگذاریم و دلسرد شویم، ناکامى هاى بیشتر و بزرگ ترى در انتظارمان خواهد بود. البته جاذبه هاى فرعى و دل مشغولى هاى گوناگون و کشش هاى غیر درسى وجود دارد، اما دانش آموز موفق کسى است که بر این جاذبه ها غلبه کند و از پیمودن راه و کوشش براى نیل به هدف، خسته نشود.
پیگیرى و تداوم، هم هدف را همیشه زنده مى دارد، هم آموخته ها را زنده و با طراوت نگه مى دارد و هم انگیزه آموزشى را تقویت مى کند. امام على$ فرمود: (هر کس دانش را زیاد مرور و بررسى کند، آنچه را آموخته فراموش نمى کند و آنچه را هم نمى داند، مى آموزد).10 این موضوع به نوعه با مسئله (تکرار) هم مرتبط است. خواندن و تکرار کردن آموخته ه، آن را در ذهن و دل مستقر مى سازد و از فراموشى جلوگیرى مى کند.
6 ـ اغتنام فرصت ها
(زمان)، سرمایه هر دانش آموز است. فرصت جوانى و نشاط شباب، زودگذر و غیر قابل بازگشت است. افسوس خوردن بر فرصت هاى سوخته و از دست رفته هم مشکلى را حل ّ نمى کند. اگر بزرگان دین فرصت را همچون ابر، گذرا دانسته اند، هشدارى براى بهره گیرى از (حال) و (فرصت امروز) و هدر ندادن این سرمایه است.
بهره گیرى از صبحدم، سحرخیزى و از دست ندادن فرصت هاى پر نشاط آغاز روز، بهره هاى فراوانى دارد. در تقسیم بندى وقت ه، باید سرشارترین لحظه ها و پر انرژى ترین ساعت ها را براى کارهاى علمى و فکرى گذاشت; نه آن که در ساعات اولیّه بامداد خوابید و این (زمان طلایى) را در خواب و رختخواب سپرى کرد. پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله)فرمود: در کسب دانش، سحر خیز باشید و اوّل روز در پى آن روید، چرا که سرخیزى مایه برکت و کام یابى است.11 در سرمشق هاى خوشنویسى هم به ما آموخته اند: (سحر خیز باش تا کامروا باشى).
7 ـ برنامه ریزى
تنظیم وقت، تقسیم درست زمان و به کارگیرى صحیح فرصت به تناسب اهمیّت موضوعات، در رسیدن به هدف مؤثّر است. تا هدف مشخّص نباشد، امکان برنامه ریزى هم نیست. تا محدوده زمان و میزان توانایى و فرصت و امکانات، معیّن نباشد، این (اولویّت بندى) عملى نخواهد شد. با برنامه ریزى مى توان فرصت و وقت را توسعه داد و به همه کارها رسید و مشکلِ (نمى رسم) و (وقت نمى کنم) را حل کرد. بدون نظم و برنامه ریزى، فرصت هاى زیادى هدر مى رود و بدون (اولویت بندى) زمان و عمر ما صرف کارهاى بیهوده و کم اهمیّت مى شود. حضرت على$ فرمود: (من اشتغل بغیر المهم ضیّع الاهم ّ;12 هر کس به کار غیر مهم مشغول شود، کار مهم تر را تباه و ضایع مى سازد). این همان (مدیریت زمان) و برنامه ریزى و اهم و مهم ّ کردن کارها و برنامه هاست.
آن حضرت در سخن دیگرى فرموده است: (بسیارى از مردم در پى کارهاى زاید و غیر لازم (و حاشیه اى و کم اهمیّت) مى روند و کارهاى اصلى و عمده را وا مى گذارند).13 کلام امام، نقد شیوه کسانى است که برنامه ریزى حساب شده اى در کار خود ندارند. اگر دانش آموزان تنظیم حساب شده اى در مورد اهداف، برنامه ه، کارها و صرف اوقات نداشته باشند، زیان خواهند کرد.
8 ـ معلّم خوب
تأثیر یک معلّم دان، دلسوز، آگاه و صمیمى در رشد علمى و فرهنگى دانش آموز بسیار است. بسیارى از انسان هاى موفق، کام یابى هاى علمى خود را مدیون برخوردارى از چنین اساتیدى هستند که هم تجربه کارى دارند، هم برتریِ علمى، هم دلسوزى در تعلیم و تربیت و هم رابطه هاى صمیمى با شاگردان. از این رو انتخاب استاد و بهره گیرى از محضر علمى چنین اساتیدى، از جمله رموز موفقیت تحصیلى است.
در کتاب هاى تفسیر، در ذیل آیه (فلینظر الأنسان الى طعامه) (انسان باید به طعام خود به دقّت بنگرد) از امام باقر$ روایت شده است: یعنى این که بنگرد علم و دانش خود را از چه کسى مى آموزد.14 وقتى ذهن و دل دانش آموز در اختیار استاد قرار مى گیرد، شکل گیرى شخصیت علمى و اخلاقى و پیشرفت او نیز از استادش اثر مى پذیرد.
امام حسن مجتبى$ فرمود: (عجبت لمن یتفکّر فى مأکوله، کیف لا یتفکّر فى معقوله، فیجنّب بطنه ما یؤذیه و یودع صدره ما یزکیّه;15 شگفت از کسى که در خوراکى خود دقت مى کند، اما در مسائل عقلى و فکرى خود اندیشه نمى کند; شکم خود را از آنچه آزارش مى دهد دور مى دارد، اما سینه و دل و جانش را به چیزى که او را تزکیه کند، وا مى گذارد). تأکید حضرت بر دقت بر (غذاى فکرى) و (تغذیه علمى) است که باید از مجراهاى صحیح انجام گیرد و شکل گیرى شخصیت و ثمر دهى وجود انسان، در دست افراد به تعهّد قرار نگیرد.
9 ـ اعتماد به نفس
خداوند، استعداد و توان آموختن و پیشرفت را در همه کس قرار داده است; هر چند ممکن است در افراد، متفاوت باشد. شناخت خود و ایمان به توان مندى ها و اعتماد به نفس سبب مى شود که دانش آموز، زود مأیوس نشود و طى کردن راه پیشرفت را براى خود غیر ممکن نشمارد. مطالعه در باره انسان هایى که در شرایط مساوى یا مشابه با شما هستند، اما به درجاتى از رشد علمى و موفقیت دست یافته اند، نشان مى دهد که آن گونه توفیق ها محال نیست و براى شما نیز فراهم مى شود، به شرط آن که خود را و روحیه تان را نبازید و از ناکامى ها و شکست ه، پلى براى پیروزى هاى بعدى بسازید و تحقیرها و ملامت هاى دیگران سبب دلسردى و نامیدى شما نشود. داشتن (روحیّه) و (امید)، نقش مهمّى در کام یابى دارد. توجّه به (داشته ها) و شناخت نعمت هاى الهى و زمینه هاى رشد، اعتماد مى آفریند. مهم ّ، کشف آن دنیاى باطن و ایمان به توانستنِ خویش است.
10 ـ همّت بلند
بى دلیل نگفته اند که:
همّت بلند دار که مردان روزگار از همّت بلند به جـایى رسیده اند
هر چه هدف متعالى تر و همّت والاتر باشد، تلاش انسان هم به تناسب آن افزون تر و به کارگیرى توانایى ها بیشتر خواهد شد. در کوهنوردى، آنان که (رسیدن به قلّه) را در نظر داشته باشند، نسبت به کسانى که صعود به ارتفاع کمى از یک قلّه سرکشیده را مدّ نظر دارند مسافت بیشترى طیّ خواهند کرد. معروف است که یکى از دانشمندان از فرزند خود پرسید: تو مى خواهى در علم و دانش به کجا برسى؟ گفت: مى خواهم به رتبه و مقام تو برسم. پدر گفت: قطعاً به جایى نخواهى رسید، چون من مى خواستم به مقام علمى امام صادق$ برسم که به این جا رسیده ام; تو که مى خواهى به حدّ من برسى، به مقامى نخواهى رسید.
یک نمونه خوب
اگر بخواهیم نمونه اى از یک انسان شایسته را نام ببریم که خوب درس خواند و خوب آموخت و در مقام شاگردى و معلّمى، انسان موفّقى بود، شهید آیة الله مطهرى نمونه مناسبى است. وى با اشتیاق و شور درس مى خواند، به استادان خود نهایت احترام را مى گذاشت، از فرصت هاى خود حدّاکثر بهره را مى گرفت، وقت خود را صرف آموختن لازم ترین و مفیدترین علوم مى کرد، از هدر رفتن وقت خود جلوگیرى مى نمود، با افراد صالح و جدّى همدرس بود، نزد اساتید پخته و با شخصیت و دانا درس مى خواند، ذهن خود را از پراکندگى و تشویش باز مى داشت، در درس خواندن بسیار جدّى، کوش، صبور و مقاوم بود، علم آموزى او بسیار ژرف بود و با دانش به صورت سطحى برخورد نمى کرد. در کنار آموختن، به تهذیب نفس و توجّه به معنویّات و اخلاص و عبادت هم اهتمام مى ورزید، براى پخته شدن مباحث علمى به نقد و گفت وگو و مباحثه مى پرداخت، نقدهاى دیگران را صمیمانه مى پذیرفت و از آنها بهره مى گرفت.
در پایان به گوشه اى از توصیه هایى که شهید مطهرى به فرزند بزرگوارش داشته، اشاره مى کنیم، که براى همه ما آموزنده است و مى توان راز و رمز موفقیّت را از آن شناخت:
(… در انتخاب دوست و رفیق، فوق العاده دقیق باش، که مار خوش خط و خال فراوان است. همچنین در مطالعه کتاب هایى که به دستت مى افتد، بر اطلاعات اسلامى و انسانیّت بیفزا. اگر جلسات خوبى در تبریز هست شرکت کن. اگر کتابى از این دست لازم شد پیغام بده تا برایت بفرستم. حتّى الإمکان از تلاوت روزى یک حزب قرآن که فقط پنج دقیقه طول مى کشد، مضایقه نکن و ثوابش را هدیه روح مبارک حضرت رسول(صلى الله علیه و آله)بنما که موجب برکت عمر و موفقیت است. ان شاءالله. )16
منابع پژوهش:
1 ـ شیوه هاى موفقیت در تحصیل، محمدحسین حقجو.
2 ـ جلوه هاى معلمى استاد مطهرى، انتشارات مدرسه.
3 ـ رمز پیروزى مردان بزرگ، جعفر سبحانى.
4 ـ مسائل آموزش و پرورش، محمد طاهر معیّرى.
5 ـ حدیث رویش، ابوالقاسم حسینى ژرفا.
6 ـ تعلیم و تربیت در اسلام، مرتضى مطهرى.
7 ـ الحیاة، ج 1 (بخش علم و تعلم).
8 ـ العلم و الحکمة فى الکتاب و السنّه، محمد محمدى رى شهرى.
9 ـ اگر نوجوان مى شدم!، مولود شمس نژاد.
10 ـ سى درس براى موفقیّت، ج. کامیارراد.
11 ـ مهارت در اندیشیدن، ادوارد. د. بونو، ترجمه بهمن لطیف.
12 ـ آداب تعلیم و تربیت در اسلام، شهید ثانى، ترجمه محمد باقر حجّتى.
13 ـ وظایف اخلاقى معلم و شاگرد، محمد اسماعیل نورى.
14 ـ دفتر را باز کنیم، حمید گروگان.
15 ـ در مکتب تجربه، حمید گروگان.
16 ـ نگرانى ها و ناامیدى ه، محمد جعفر امامى.
17 ـ کلیدهاى تربیتى و تعلیمى، دکتر رجبعلى مظلومى.
پى نوشت ها:
1ـ تحف العقول، ص 51.
2ـ علل الشرائع، ص 606.
3ـ العلم و الحکمة فى الکتاب و السنّه، ص 238.
4ـ ر. ک: رسالة الحقوق، بخش (و اما سائسک بالعلم).
5ـ المحاسن، ج 1، ص 364.
6ـ جلوه هاى معلمى استاد مطهرى، ص 30.
7ـ تحف العقول، ص 36.
8ـ العلم و الحکمة فى الکتاب و السنه، ص 240.
9ـ اصول کافى، ج 1، ص 52.
10ـ غرر الحکم و درر الکلم، حدیث 10758: (من اکثر مدارسة العلم لم ینس ما علم و استفاد ما لم یعلم).
11ـ العلم و الحکمة فى الکتاب و السنه، ص 252: (اغدوا فى طلب العلم، فان ّ الغدوّ برکة و نجاح).
12ـ الحیاة، ج 1، ص 308.
13ـ همان: (فان ّ کثیراً من الناس یطلبون الفضول و یضعون الأصول).
14ـ اصول کافى، همان، ص 49.
15ـ العلم و الحکمة فى الکتاب و السنه، ص 236.
16ـ جلوه هاى معلمى استاد مطهرى، ص 41.
جواد محدّثى،
این مطلب را در تعطیلات تابستان نخوانید!
- این مقاله به مقوله «انضباط دریادگیری و مطالعه» میپردازد و آن را از منظرهای مختلف بررسی میکند . سخن «اریک فروم» ، روانشناس و جامعهشناس شهیر، دستمایه حرکت مقاله است و در آن سه مورد عمده در مقوله «توانمندیهای فراسو» معرفی میشود . در لابهلای این مبحثبه شش سطح از سطحهای عمده یادگیری و مطالعه یعنی «دانش» ، درک، کابرد، تجزیه و تحلیل، ترکیب و ارزشیابی و قضاوت بررسی میگردد و اصل مهم سینرژی توضیح داده میشود .
انضباط در یادگیری
یکی از موارد عمدهای که در برنامهریزی اهمیت فراوان دارد، بحث «انضباط» است . در طول تاریخ انسانهای منضبط آدمهایی فوقالعاده بودند . «اریک فروم» ، روان شناس و جامعهشناس شهیر، مینویسد: (1) «اگر کاری را با انضباط انجام ندهیم، هرگز نمیتوانیم به آن درجه مهارت برسیم و اگر تنها در موردی که حوصلهاش را داریم کاری را انجام دهیم، ممکن است تفریح و سرگرمی خوبی باشد ولی ما را در آن کار ورزیده نمیکند .»
پس دریچه حرکتبه سمت «مهارتورزی» انضباط فردی و اجتماعی است . ورزیدگی در یک امر نخستین محصولش «آرامش روانی» است و انسانهای آرام معمولا:
- کمتر بیمار میشوند .
- کمتر دچار اضطراب میشوند .
- سیستم دفاعی بدنشان فعالتر است .
- خوش خلقترند .
- دقیقترند .
- در تعاملهای رفتاری اجتماعیترند .
- در ابراز احساسات موفقترند .
- از زندگی بیشتر لذت میبرند .
به طور کلی تحصیل هر مهارتی شرایطی نیاز دارد . «انضباط، تمرکز، بردباری و علاقه» پیش فرضهای نخستین برای موفقیتها و رشدها و تحولات است . انسانهای منضبط در حسرت فرصت دچار حیرت و سردرگمی و سرگردانی نمیشوند و اصطلاحا در «آرامش زندگی» گام برمیدارند .
انضباط و مطالعه
روانشناسها عقیده دارند فرد منضبط در امر مطالعه «فیلسوف جهان متن» است; زیرا انضباط دقت را بالا میبرد و آدم دقیق برخوردش با دنیای علمی منتقدانه است نه منفعلانه . اصطلاحا چراغ انسانهای دقیق در خانهای، که آنها در آن به سر میبرند، میسوزد .
گاه هنگام مطالعه وقتخود را کاملا متشتت میکنیم و اصطلاحا از امور ذهنی و ضمنی آکنده میسازیم . بیتردید در این موقعیتسطح دقت و برداشت پایین میآید، سطح تعاملی لازم با متن و محتوا ایجاد نمیشود و در بیابان بیهدفی جز حسرت چیزی به دست نمیآوریم .
چنان چه انضباط بر مطالعه حکمروایی کند، سطح فعالیت ذهن و برداشت و دقتبالا میرود . هر چه انضباط بالاتر رود، آدمی به سطح عجیبی از وجود خویش میرسد که اصطلاحا «توانمندیهای فراسو» خوانده میشود; مواردی از این توانمندیها عبارت است از:
در این حالت فرد مطالعه کننده به نظمی منطقی در یک اثر علمی و دقیق پی میبرد و لذت کشف این ارتباط منطقی را میچشد; برای مثال گاه کتابی را مطالعه میکنیم و صفحاتی از آن را با دقت از نظر میگذرانیم و متوجه میشویم نظمی زنجیری و منطقی مثلا بین صفحههای 1و5 و بین عنوان و مطلب صفحههای 3و8 و بین 5 صفحه اول و کل فصل 50 صفحهای وجود دارد . این در حقیقت همان نظم منطقی و انضباط پیوسته مطالعه است .
افراد غالبا در مطالعات این شگفتیها را در نمییابند و چه بسا به همه متون، کتابها، رمانها، مقالات و محتواها به صورت یکنواخت، غیردقیق و غیرجدی مینگرند . نباید فراموش کرد چنین نگاههایی در حقیقت زائل کننده میزان «بهرهگیری علمی» خواهد بود و زیانی جبران ناپذیر به ارمغان میآورد; چون ما در برابر مطالعه بهای «زمان و فرصت» را میپردازیم و چنانچه نتیجهای گرفته نشود، عمر گرانمایه تلف میگردد .
لذت انضباط و دقت در مطالعه آدمی را به سوی دنیایی دیگر میبرد و آن «مطالعه مضامین و سخنان لا به لای خطوط» (2) است . ارباب فن میگویند: بهترین مطالعات آن دسته از فرصتهایی است که فرد قادر میشود لابهلای خطوط را بفهمد; زیرا «فضای خالی» لابهلای خطوط، قطعها و وصلها، داستانها، مثلها، ایجاز، اجمال، اجلال، ایهام همه و همه حرفها و فنون و شگردهایی هستند که نویسنده به وسیله آنها مرادش را بیان میکند .
این امر خصوصا در مورد بعضی از سخنرانیهای نقادانه یا کتابهای نقد و یا مقالات جنجالی حائز اهمیت است . انسان باید قادر باشد فضای لابهلای خطوط را بفهمد و اگر به چنین مرزی برسد، اصطلاحا «به مرز تحلیل رسیده» است .
طبق حیطه شناختی میگر، آدمها هنگام درک مطالب یا مطالعه و در امر یادگیری شش سطح را میگذرانند که هر سطحی در مقایسه با سطح قبلی برتر و ارزشمندتر در مقایسه با سطح بعدی مقدمه و آغاز و فروتر است . هر چه فرد به سطوح بالاتر برسد، میزان درک، فهم و برداشتش بالاتر میرود . نمودار زیر این سطوح را مینمایاند . (3)
1 . «دانش» (4) : سادهترین و پایینترین سطح شناخت است و به خاطر آوردن و بازشناسی مطالب را شامل میشود .
2 . «درک مطلب (فهمیدن)» (5) : توانایی پی بردن به مفهوم یک مطلب و تبیین آن با جملات جدید را درک مطلب میخوانند . در این سطح فرد از سطح دانش فراتر میرود و جملات را با درک خود میسازد . مانند ترجمه، تفسیر و به کارگیری اطلاعات در گفتار و سخنرانی .
3 . «به کار بستن (کاربرد)» (6) : فرد فراگیر مطالب آموخته شده مانند عقاید کلی، روشها، قوانین، اصول و تئوریها یا دستورالعمل و مسائل فنی و نظری را در موقعیتهای جدید و ملموس به کار میبرد .
4 . «تجزیه و تحلیل» (7) : توانایی فراگیر در سطحی نسبتا بالاتر از مهارتهای مربوط به فهمیدن و به کار بستن است و میتواند یک مطلب را به اجزای کوچکتر تشکیل دهندهاش تعمیم دهد و روابط بین اجزای آن را در یابد; یعنی میتواند با تحلیل عناصر تشکیل دهنده یک مطلب به معانی و مفاهیم درونی آن پی ببرد .
5 . «ترکیب» (8) : در این مرحله فراگیر میتواند عوامل موجود در مرحله قبلی (تجزیه و تحلیل) را تفکیک کند و سپس آنها را برای اتخاذ معنای جدید و تازه با هم تلفیق و ترکیب نماید; به عبارت دیگر، ترکیب مستلزم در آمیختن دوباره قسمتهایی از تجارت گذشته بامطالب جدید و بازسازی آن به صورت یک کار تازه و نسبتا انسجام یافته است .
6 . «ارزشیابی» (9) : بالاترین و عالیترین و مهمترین سطح یادگیری در حیطه شناختی ارزشیابی نام دارد . در واقع انضباط فکری و یادگیری در این سطح زمانی فعلیت پیدا میکند که فراگیر، تمام مراحل قبلی را طی کرده باشد .
ارزشیابی زمانی است که فرد به مشروعیت داوری و تشخیص دست پیدا کند . اغلب افرادی که لابهلای خطوط یک نوشته را میفهمند، به این ساحت نزدیک میشوند .
از برکات دیگر مطالعه منضبط، هدایت فرد به سمتیادداشتبرداری است . معمولا افراد 50 درصد مطالعات یا مطالب شنیداری را لحظاتی بعد از پایان مطالعه یا شنیدن فراموش میکنند و 50 درصد باقیمانده نیز مشمول گسیختگی زمان میشود . شاید به همین خاطر است که حضرت رسول (ص) میفرماید: «العلم وحشی قیدوه بالکتابة; (10) دانش سرکش است پس با نوشتن و یادداشتبرداری آن را رام کنید .»
یادداشتبرداری نعمت ارزندهای است که برخی افراد در مطالعات خود آن را انجام میدهند و به آن تقید دارند . آدمی که به یادداشتبرداری عادت دارد، یادگیریاش چندین برابر میشود و میزان برداشت علمیاش غنیتر میگردد . تحقیقات نشان میدهد انسانهایی که هنگام مطالعه به «نکتهبرداری» عادت دارند، میزان و سطح هوشیاری مغزشان بالاتر است . ادداشتبرداری و گرایش به سمتیادداشت نویسی آدمی را از تفرق ذهنی رها میسازد . وقتی در یک سخنرانی چند مطلب، عنوان، آمار و ارقام یا نکات عمده را یادداشت میکنیم، نه تنها آنمطالب بخشی از آرشیو ما میشود بلکه به صورتی معجزه آسا مطالب بین آنها نیز در فکر ما ثبت میگردد; یعنی سطح آگاهی عمومی ما از آن مطالب بیشتر خواهد شد .
در جامعه افرادی را میبینیم که در سخن گفتن با بقیه تفاوت دارند . علمیترند با سند و دلیل و با ادبیات زیباتر صحبت میکنند و از تفرق سخن و عامیانه تکلم کردن دورند . اغلب اینان کسانی هستند که سعی میکنند در برابر مسائل پیرامون خود منفعل نباشند . این گروه خوب گوش میدهند، دقیق مطالعه میکنند و جملات خوب، اشعار شورانگیز، آمار و ارقام علمی و صحیح و مطالب تحلیلی قوی را به خاطر میسپارند یا یادداشت میکنند .
بعضی از سخنوران و سخنرانان از «مقوله یادداشتبرداری» به خوبی بهره میبرند و برای ایجاد حضور ذهن فعال در جلسه سخنرانی به حاضران اعلام میکند که فرضا مدت زمان سخنرانی یک ساعت است، موضوع فلان مبحث است و بعد از سخنرانی چند پرسش ارائه میشود و پاسخگویان مورد تقدیر قرار میگیرند . این شگرد حضور ذهن را بسیار بالا میبرد و شنوندگان را به یادداشتبرداری تشویق میکند . این شیوه اصطلاحا شیوه «شنود مؤثر یا شنود فعال» خوانده میشود که بخشی از مطالعاتSynergy یا جمعافزایی است .
اصل سینرژی ( (Synergy
یکی از اصول و روشهای عمده در انضباط یادگیری اصل سینرژی به معنای جمعافزایی و شنود مؤثر یا حضور مؤثر است . طبق این روش، فرد در بطن یادگیری است نه در حاشیه آن . در اصل سینرژی فرد هنگام مطالعه یا شنیدن مؤثر چند حالت پیدا میکند:
1 . فعال میشود .
2 . فعال میماند .
3 . فعال میرود .
4 . فعال برمیگردد .
ما باید سعی کنیم جهت ایجاد «انضباط یادگیری» و همچنین «نظم دهی» به حافظه و یادسپاری، عوامل عمده ایجاد کننده سینرژی را به خوبی بشناسیم و به آنها بها دهیم .
مهمترین عامل در این مقوله شیوه برداشت مطلب است . روش افراد در برداشت مطالب یکسان نیست .
1 . برخی نکته برداری میکنند .
2 . برخی در یادداشتسریع میکوشند و تا مرز 70 درصد از مطالب را ثبت میکنند .
3 . برخی باچشمان خویش به منبع اطلاعات (سخنرانی، کتاب، تلویزیون و کامپیوتر) خیره میشوند و حواس خود را متمرکز میسازند .
4 . برخی به جایی خیره میشوند و در صورتی که بحثبه تعقیب چشمی عملیات نیاز نداشته و فقط شنیداری باشد، تمرکز و اصل سینرژی را با چشم متمرکز و خیره به یک جا عملی میسازند و به حداکثر قدرت یادگیری میرسند .
5 . بعضی بعد از پایان مطالعه یا شنیدن سخنرانی با یک حریف تمرینی مناسب بحث و نقد و بررسی و تحلیل مطالب میپردازند و از طریق مباحثه به بیشترین بهره یادگیری دست مییابند . اینان به خوبی میدانند که «شنود مؤثر» در یادگیری مضاعف عاملی بسیار مهم و شنود مکرر عامل استقرار پایدار یادگیری است . بنابراین، خودآگاه یا ناخودآگاه به این نکته هدایت میشوند که در صورت شنود مؤثر چند حالت روی میدهد:
الف) حضور ذهنی بالا میرود .
ب) چون امکان چالش و بحث وجوددارد، فرد سعی میکند تمام مطلب طرف مقابل را بشنود و بفهمد تا بتواند نقد و بررسی و حتی جرح و تعدیل کند .
انضباط در یادگیری و تربیتحافظه
در وجود همه موجودات حافظهای نیرومند وجود دارد . برخی دانشمندان اذعان میکنند حتی فلزات نیز حافظه دارند و اگر شما فلزی را خم کنید و سپس حرارت دهید، به جای اول خود بازمیگردد . پس نباید فراموش کنیم با حافظه «معمولی» و با «هدایت و تربیت آن» و اصطلاحا با ایجاد «نظم و انضباط» در یادگیری میتوانیم به انسانی «فوقالعاده، با حافظهای قوی و حضور ذهن بالا» تبدیل شویم و به درجهای از بینش و بصیرت برسیم که بسیاری از «مهارتها» را به راحتی به دست آوریم .
نخستین موهبت این امر «دوری از انباشتگی است» ; زیرا بیشتر افرادی که به انباشتگی بیش از حد دچارند، میگویند از انرژی لازم برای پالایش آن بیبهرهاند و همواره احساس خستگی میکنند . انرژی ایستا و راکدی که پیرامون انباشتگی گرد میآید، موجب احساس خستگی و رخوت میشود . پالایش انباشتگی، انرژی ذهنی را به جریان میاندازد که خود نیازمند نظم و انضباط است; چرا که نیروی جدید و حیاتی تازه به جسم و جان آدمی میدمد .
نتیجه
برای رسیدن به اهداف تعریف شده در این مبحث، علاوه بر اعتماد به نفس و امید و حرکتبه «ایمان» و باور نیازمندیم; زیرا «اگر ایمان نباشد هیچ انگیزهای وجود ندارد .» به قول لوئی پاستور: «بعد از ایمان . . . تحمل و بردباری بالاترین جرات و جسارت را به انسان میبخشد (12) » تا به سمت اهداف متعالی و مرزهای موفقیت گام بردارد .
پینوشت:
1 . پنج پله - روشهای علمی و کاربردی مطالعه، فرزام پروا و پرهام پروا .
2 . یادداشتهای پراکنده، سید محمد مقیمی .
3 . نگاهی دوباره به کلیات روشها و فنون تدریس، حسین خنیفر .
4. Knowledge.
5. Comprehension.
6. Application.
7. Analysis.
8. Synthesis.
9. Evaluation and judgement.
10 . یادداشتهای محرم، شیخ احمد ناصری، ص 10 .
11 . نه کلید طلایی، گروه مترجمین، ص 26 .
12 . همان، ص 4 .
دکتر حسین خنیفر
پرسمان
مطالعه هنر موفقیت در تحصیل
انسانها در طى قرون و اعصار همواره تجربه و معلومات کسب نموده و آن را در اختیار نسلهاى بعدى قرار داده و در این راه هیچ گاه از حرکت باز نایستادهاند. آگاهى از این تجارب و معلومات منوط به استفاده از ابزارها و شیوههایى است که ما را در استفاده بهینه و مؤثر از علم و تکنولوژى یارى مىبخشد. یکى از این شیوهها فنون آشنایى با اصول و روشهاى مطالعه مىباشد. امروزه مطالعه یکى از مهمترین روشهاى افزایش معلومات است که اگر به طور صحیح انجام شود مىتوان در مدت زمان کوتاه اطلاعات بسیارى کسب نمود.
امروزه علم گسترش بسیارى یافته و روز به روز بر دامنه آن افزوده مىگردد. از سویى مشغلههاى دنیاى مادى همواره فرصتهاى مطالعه را کمتر مىکند. بنابراین با آموختن روشهاى علمى مطالعه مىتوان در مدت اندکى اطلاعات وسیعى به دست آورد.
معناى مطالعه
مطالعه از باب مفاعله، به معنى خواندن کتاب است و طلع به معنى بر آمدن است و در اصطلاح ادبیات، نوعى از خواندن بىصدا را گویند. در جاى دیگر آمده است: «مطالعه به ضم «م» و فتح «لام و عین» نگریستن به هر چیزى براى واقف شدن به آن و تأمل و تفکر و اندیشه و نظر به دقت است.»
شیوههاى مطالعه
الف) ایجاد انگیزه
یکى از مهمترین عواملى که به یادگیرى مطالب کمک مىکند و یادگیرى را سهل و سریع مىسازد انگیزه است. «انگیزه به حالتهاى درونى اُرگانیسم که موجب هدایت رفتارى به سوى نوعى هدف مىشود اشاره مىکند.»
در واقع انگیزه از مهمترین عواملى است که پیشرفت فرد را تأمین مىکند. انگیزه درجات مختلفى دارد و در سنین مختلف متفاوت است. به عنوان مثال براى یک دانشآموز ابتدایى تشویق ساده و قول خرید یک کتاب و مانند آن و براى یک دانشآموز دبیرستانى صحبت از آینده، داشتن شغل مناسب و زندگى شرافتمندانه و راحت، ایجاد انگیزه مىکند.
انگیزه بر دو نوع است: الف) انگیزه درونى؛ ب) انگیزه بیرونى.
الف) انگیزه درونى مولود عوامل درونى چون باورها، اعتقادات، آرزوها، و غیره است.
ب) انگیزههاى بیرونى مولود عوامل بیرونى چون: پدر و مادر، معلّم، دوستان، هم کلاسىها و حتى بعضى از درسها و کتابهاست.
در ذیل فنونى معرفى شده است که دانشآموز با به کار بستن آن مىتواند تا حد زیادى در خود ایجاد انگیزه کند و بین خود و دروس ایجاد علاقه نماید.
فنون ایجاد انگیزه
1. هدف هر درس یا کتاب را در آغاز مطالعه دقیقا بدانید.
2. مطالب کتاب را از ساده به دشوار یاد بگیرید.
3. از رقابت و چشم و همچشمى پرهیز نمایید.
4. براى یادگیرى مطالب کتاب از چند روش استفاده کنید. به عنوان مثال مباحثه کردن، تمرین و تکرار و...
5. تا آن جا که ممکن است فصلهاى یک درس را با یکدیگر و درسهاى دیگر را با هم مربوط سازید.
6. مطالب آموخته شده را تا حد ممکن در موقعیتهاى روزمره خود به کار ببرید و از این مطالب مثال بسازید.
7. هیچ گاه از نام درس نهراسید.
ب) تنظیم برنامه
براى مطالعه برنامهاى مشخص و در عین حال به حد کفایت انعطافپذیر، چنان که در عمل قابل اجرا باشد لازم است؛ زیرا داشتن «برنامه مشخص مطالعه» نیروى تمرکز حواس را زیاد مىکند. اگر دانشآموز و دانشجو بداند که چرا فلان کتاب را مطالعه مىکند و مدت زمان لازم براى مطالعه و یادگیرى آن چه مقدار است؟ مطالب پیچیده کتاب کدام قسمت است؟ و زمان یادگیرى مناسب آن چه موقع است؟ موفقتر خواهد بود تا این که بدون دانستن پاسخ این سؤالات مطالعه را آغاز کند.
زیرا پاسخ به این سؤالات، تمرکز حواس را فراهم مىسازد و کوشش فراوان براى تأمین این تمرکز را به حداقل مىرساند. با تنظیم برنامه مشخص مطالعه و اجراى دقیق آن از ابتداى سال تحصیلى، دانشآموز مىتواند از خطر انباشتن مغز در آخرین دقایق پیش از امتحان اجتناب کند.
در تنظیم برنامه باید به نکات ذیل توجه داشت:
1. برنامه باید قابل انعطاف باشد.
2. براى مطالعه هر درس وقت کافى منظور کنید.
3. برنامه را متناسب با روحیه شخصى خود تنظیم کنید.
4. مرور هفتگى درسها را در برنامه بگنجانید.
5. وقت مطالعه هر درس حتى الامکان نزدیکتر به ساعات آن درس تعیین شود.
6. هر جلسه مطالعه را به چند قسمت تقسیم کنید.
ج) رفع مزاحمها یا منحرف کنندههاى حواس
شاید برایتان بارها اتفاق افتاده باشد هنگام مطالعه صداى تلویزیون یا رادیو یا حضور یک میهمان و... توجّه شما را به خود جلب کرده و وقتى به خود مىآیید متوجه مىشوید مدّت زیادى از وقت خود را تلف کردهاید و از زمان مطالعه هم چیزى باقى نمانده است، به این عوامل که باعث انصراف شما از مطالعه مىشود منحرف کنندههاى حواس مىگویند. از منحرف کنندههاى بیرونى، بعضى قابل کنترل هستند، مثل صداى تلویزیون و بعضى دیگر قابل کنترل نیستند، مثل سروصداى ماشینها در خیابان و فکر کردن مثلاً دانشآموز هنگام مطالعه کتاب تاریخ، به شخصیت نادر شاه توجهاش را به خود جلب کرده و با او در جنگها شرکت مىکند و به گونهاى از مطالعه دور مىشود و بعد از گذشت مدّت طولانى متوجه مىشود که هنوز یک صفحه بیشتر نخوانده و با نادرشاه به تصرّف شهرهاى هندوستان مشغول بوده است!
براى رهایى از این امر در مواقعى که منحرف کنندهها بیرونى هستند باید مواردى که قابل کنترل هستند را از اطراف خود دور کنید. براى رهایى از منحرف کنندههاى درونى نیز باید فواصل زمانى تمرکز روى درس مورد مطالعه را کوتاه کنید یا بعد از خواندن هر صفحه نکته بردارى نمایید.
د) زمان مطالعه
یکى از عاقلانهترین و در عین حال مشکلترین قوانین مطالعه، داشتن برنامه منظم و به کار گرفتن آن است. مشکل بودن این کار از این نظر است که علاوه بر وسوسهها و مزاحمتهاى گوناگون، اغلب وقفهها و فاصلههاى ناخواسته ایجاد مىگردد. با وجود این اگر به مطالعه و تحصیل علاقه دارید برنامهاى را طرح کنید و طرح خود را به مرحله اجرا در آورید. بهترین زمان مطالعه بستگى به موقعیت و عادات فردى افراد دارد، بعضىها عادت دارند تا نیمههاى شب بیدار بمانند، بعضىها صبح زود و...
افراد باید خودشان نبض خود را در اختیار بگیرند و وقت مطالعه را براى خود تعیین کنند.
به طور کلى مىتوان گفت که دروس حفظ کردنى را صبح زود بهتر مىشود فرا گرفت، اما در هر حال هیچ زمانى براى مطالعه و فراگیرى نامناسب نیست.
توصیههایى در رابطه با وقت مطالعه
1. واقعگرا باشید (ساعتى را که براى تمدد اعصاب لازم دارید در برنامه خود بگنجانید).
2. براى درسهایى که به صورت خطابه و سخنرانى توسط استاد در کلاس ایراد مىگردد، بلافاصله بعد از پایان درس فرصتى براى مطالعه در نظر بگیرید.
3. براى جلوگیرى از انباشته شدن ساعات مطالعه آن را در طول روز پخش کنید.
4. براى هر ساعت درس، حداقل دو ساعت مطالعه و تمرین در نظر بگیرید.
5. بالاتر از همه وقت را غنیمت بشمارید و از آن کمال استفاده را ببرید.
ه) محیط مناسب براى مطالعه
ایجاد محیطى که براى مطالعه شخص شما مناسب باشد، اهمیت بسیار دارد. عناصر تشکیل دهنده یک محیط کاملاً مناسب براى مطالعه، براى همه کس یکسان نیست. هر کس باید خود، آنها را کشف و تعیین کند. ولى روى هم رفته گروه زیادى از دانشجویان موفق رعایت توصیههاى زیر را براى مطالعه ثمربخش و بسیار مفید تشخیص دادهاند:
1. اتاقى مختص مطالعه تعیین کنید. اتاقى را انتخاب کنید که هر روز، و در صورت امکان در ساعتهاى معیّنى از روز در اختیار شما باشد.
2. مکان مطالعه به گونهاى باشد که در آن «صداى عبور و مرور» و سایر موجبات انصراف حواس حداقل باشد.
3. جریان هواى تازه را در اتاق تأمین نمایید. تمرکز حواس نیازمند حداکثر کارآیى و کفایت جسمى و روحى است. اتاقى که اکسیژن به اندازه کافى ندارد استعداد و کفایت جسمى روحى را کاهش مىدهد، و وقتى شرایط جسمى و روحى فراهم نباشد تمرکز حواس به وجود نمىآید. بنابراین جریان هواى تازه را در اتاق تأمین نمایید.
4. درجه حرارت مکان مطالعه را ملایم نگاه دارید.
5. براى اتاق مطالعه نور مناسب در نظر بگیرید. در شرایط معمولى و عملى، نورى معادل بیست و پنج تا سى شمع براى مطالعه لازم است. علاوه بر نورى که مخصوص میز مطالعه است، همه فضاى اتاق باید به حدّ کافى روشن باشد. نور کافى مانع ایجاد تضاد نورى میان دو قسمت از فضاى اتاق مىشود. تباین و تضادّ نورى موجب کشیدگى و خیرگى چشم مىشود، و خیرگى سبب خستگى سریع چشم است.
پىنوشتها:
۱.لغت نامه دهخدا.
2. على اکبر سیف، روانشناسى پرورشى، ص 336.
3. اوتیس د. فرو - موریس.ا. لى، ترجمه عبدالحسین آل رسول، چگونه مطالعه کنیم تا دانشجوى موفقى باشیم، ص 33.
4. بهرام طوسى، مهارتهاى مطالعه، ص 83.
5. اوتیس د. فرو - موریس.ا. لى، ترجمه عبدالحسین آل رسول، چگونه مطالعه کنیم تا دانشجوى موفقى باشیم، ص 33.
مطالعه هنر موفقیت در تحصیل
انسانها در طى قرون و اعصار همواره تجربه و معلومات کسب نموده و آن را در اختیار نسلهاى بعدى قرار داده و در این راه هیچ گاه از حرکت باز نایستادهاند. آگاهى از این تجارب و معلومات منوط به استفاده از ابزارها و شیوههایى است که ما را در استفاده بهینه و مؤثر از علم و تکنولوژى یارى مىبخشد. یکى از این شیوهها فنون آشنایى با اصول و روشهاى مطالعه مىباشد. امروزه مطالعه یکى از مهمترین روشهاى افزایش معلومات است که اگر به طور صحیح انجام شود مىتوان در مدت زمان کوتاه اطلاعات بسیارى کسب نمود.
امروزه علم گسترش بسیارى یافته و روز به روز بر دامنه آن افزوده مىگردد. از سویى مشغلههاى دنیاى مادى همواره فرصتهاى مطالعه را کمتر مىکند. بنابراین با آموختن روشهاى علمى مطالعه مىتوان در مدت اندکى اطلاعات وسیعى به دست آورد.
معناى مطالعه
مطالعه از باب مفاعله، به معنى خواندن کتاب است و طلع به معنى بر آمدن است و در اصطلاح ادبیات، نوعى از خواندن بىصدا را گویند. در جاى دیگر آمده است: «مطالعه به ضم «م» و فتح «لام و عین» نگریستن به هر چیزى براى واقف شدن به آن و تأمل و تفکر و اندیشه و نظر به دقت است.»
شیوههاى مطالعه
الف) ایجاد انگیزه
یکى از مهمترین عواملى که به یادگیرى مطالب کمک مىکند و یادگیرى را سهل و سریع مىسازد انگیزه است. «انگیزه به حالتهاى درونى اُرگانیسم که موجب هدایت رفتارى به سوى نوعى هدف مىشود اشاره مىکند.»
در واقع انگیزه از مهمترین عواملى است که پیشرفت فرد را تأمین مىکند. انگیزه درجات مختلفى دارد و در سنین مختلف متفاوت است. به عنوان مثال براى یک دانشآموز ابتدایى تشویق ساده و قول خرید یک کتاب و مانند آن و براى یک دانشآموز دبیرستانى صحبت از آینده، داشتن شغل مناسب و زندگى شرافتمندانه و راحت، ایجاد انگیزه مىکند.
انگیزه بر دو نوع است: الف) انگیزه درونى؛ ب) انگیزه بیرونى.
الف) انگیزه درونى مولود عوامل درونى چون باورها، اعتقادات، آرزوها، و غیره است.
ب) انگیزههاى بیرونى مولود عوامل بیرونى چون: پدر و مادر، معلّم، دوستان، هم کلاسىها و حتى بعضى از درسها و کتابهاست.
در ذیل فنونى معرفى شده است که دانشآموز با به کار بستن آن مىتواند تا حد زیادى در خود ایجاد انگیزه کند و بین خود و دروس ایجاد علاقه نماید.
فنون ایجاد انگیزه
1. هدف هر درس یا کتاب را در آغاز مطالعه دقیقا بدانید.
2. مطالب کتاب را از ساده به دشوار یاد بگیرید.
3. از رقابت و چشم و همچشمى پرهیز نمایید.
4. براى یادگیرى مطالب کتاب از چند روش استفاده کنید. به عنوان مثال مباحثه کردن، تمرین و تکرار و...
5. تا آن جا که ممکن است فصلهاى یک درس را با یکدیگر و درسهاى دیگر را با هم مربوط سازید.
6. مطالب آموخته شده را تا حد ممکن در موقعیتهاى روزمره خود به کار ببرید و از این مطالب مثال بسازید.
7. هیچ گاه از نام درس نهراسید.
ب) تنظیم برنامه
براى مطالعه برنامهاى مشخص و در عین حال به حد کفایت انعطافپذیر، چنان که در عمل قابل اجرا باشد لازم است؛ زیرا داشتن «برنامه مشخص مطالعه» نیروى تمرکز حواس را زیاد مىکند. اگر دانشآموز و دانشجو بداند که چرا فلان کتاب را مطالعه مىکند و مدت زمان لازم براى مطالعه و یادگیرى آن چه مقدار است؟ مطالب پیچیده کتاب کدام قسمت است؟ و زمان یادگیرى مناسب آن چه موقع است؟ موفقتر خواهد بود تا این که بدون دانستن پاسخ این سؤالات مطالعه را آغاز کند.
زیرا پاسخ به این سؤالات، تمرکز حواس را فراهم مىسازد و کوشش فراوان براى تأمین این تمرکز را به حداقل مىرساند. با تنظیم برنامه مشخص مطالعه و اجراى دقیق آن از ابتداى سال تحصیلى، دانشآموز مىتواند از خطر انباشتن مغز در آخرین دقایق پیش از امتحان اجتناب کند.
در تنظیم برنامه باید به نکات ذیل توجه داشت:
1. برنامه باید قابل انعطاف باشد.
2. براى مطالعه هر درس وقت کافى منظور کنید.
3. برنامه را متناسب با روحیه شخصى خود تنظیم کنید.
4. مرور هفتگى درسها را در برنامه بگنجانید.
5. وقت مطالعه هر درس حتى الامکان نزدیکتر به ساعات آن درس تعیین شود.
6. هر جلسه مطالعه را به چند قسمت تقسیم کنید.
ج) رفع مزاحمها یا منحرف کنندههاى حواس
شاید برایتان بارها اتفاق افتاده باشد هنگام مطالعه صداى تلویزیون یا رادیو یا حضور یک میهمان و... توجّه شما را به خود جلب کرده و وقتى به خود مىآیید متوجه مىشوید مدّت زیادى از وقت خود را تلف کردهاید و از زمان مطالعه هم چیزى باقى نمانده است، به این عوامل که باعث انصراف شما از مطالعه مىشود منحرف کنندههاى حواس مىگویند. از منحرف کنندههاى بیرونى، بعضى قابل کنترل هستند، مثل صداى تلویزیون و بعضى دیگر قابل کنترل نیستند، مثل سروصداى ماشینها در خیابان و فکر کردن مثلاً دانشآموز هنگام مطالعه کتاب تاریخ، به شخصیت نادر شاه توجهاش را به خود جلب کرده و با او در جنگها شرکت مىکند و به گونهاى از مطالعه دور مىشود و بعد از گذشت مدّت طولانى متوجه مىشود که هنوز یک صفحه بیشتر نخوانده و با نادرشاه به تصرّف شهرهاى هندوستان مشغول بوده است!
براى رهایى از این امر در مواقعى که منحرف کنندهها بیرونى هستند باید مواردى که قابل کنترل هستند را از اطراف خود دور کنید. براى رهایى از منحرف کنندههاى درونى نیز باید فواصل زمانى تمرکز روى درس مورد مطالعه را کوتاه کنید یا بعد از خواندن هر صفحه نکته بردارى نمایید.
د) زمان مطالعه
یکى از عاقلانهترین و در عین حال مشکلترین قوانین مطالعه، داشتن برنامه منظم و به کار گرفتن آن است. مشکل بودن این کار از این نظر است که علاوه بر وسوسهها و مزاحمتهاى گوناگون، اغلب وقفهها و فاصلههاى ناخواسته ایجاد مىگردد. با وجود این اگر به مطالعه و تحصیل علاقه دارید برنامهاى را طرح کنید و طرح خود را به مرحله اجرا در آورید. بهترین زمان مطالعه بستگى به موقعیت و عادات فردى افراد دارد، بعضىها عادت دارند تا نیمههاى شب بیدار بمانند، بعضىها صبح زود و...
افراد باید خودشان نبض خود را در اختیار بگیرند و وقت مطالعه را براى خود تعیین کنند.
به طور کلى مىتوان گفت که دروس حفظ کردنى را صبح زود بهتر مىشود فرا گرفت، اما در هر حال هیچ زمانى براى مطالعه و فراگیرى نامناسب نیست.
توصیههایى در رابطه با وقت مطالعه
1. واقعگرا باشید (ساعتى را که براى تمدد اعصاب لازم دارید در برنامه خود بگنجانید).
2. براى درسهایى که به صورت خطابه و سخنرانى توسط استاد در کلاس ایراد مىگردد، بلافاصله بعد از پایان درس فرصتى براى مطالعه در نظر بگیرید.
3. براى جلوگیرى از انباشته شدن ساعات مطالعه آن را در طول روز پخش کنید.
4. براى هر ساعت درس، حداقل دو ساعت مطالعه و تمرین در نظر بگیرید.
5. بالاتر از همه وقت را غنیمت بشمارید و از آن کمال استفاده را ببرید.
ه) محیط مناسب براى مطالعه
ایجاد محیطى که براى مطالعه شخص شما مناسب باشد، اهمیت بسیار دارد. عناصر تشکیل دهنده یک محیط کاملاً مناسب براى مطالعه، براى همه کس یکسان نیست. هر کس باید خود، آنها را کشف و تعیین کند. ولى روى هم رفته گروه زیادى از دانشجویان موفق رعایت توصیههاى زیر را براى مطالعه ثمربخش و بسیار مفید تشخیص دادهاند:
1. اتاقى مختص مطالعه تعیین کنید. اتاقى را انتخاب کنید که هر روز، و در صورت امکان در ساعتهاى معیّنى از روز در اختیار شما باشد.
2. مکان مطالعه به گونهاى باشد که در آن «صداى عبور و مرور» و سایر موجبات انصراف حواس حداقل باشد.
3. جریان هواى تازه را در اتاق تأمین نمایید. تمرکز حواس نیازمند حداکثر کارآیى و کفایت جسمى و روحى است. اتاقى که اکسیژن به اندازه کافى ندارد استعداد و کفایت جسمى روحى را کاهش مىدهد، و وقتى شرایط جسمى و روحى فراهم نباشد تمرکز حواس به وجود نمىآید. بنابراین جریان هواى تازه را در اتاق تأمین نمایید.
4. درجه حرارت مکان مطالعه را ملایم نگاه دارید.
5. براى اتاق مطالعه نور مناسب در نظر بگیرید. در شرایط معمولى و عملى، نورى معادل بیست و پنج تا سى شمع براى مطالعه لازم است. علاوه بر نورى که مخصوص میز مطالعه است، همه فضاى اتاق باید به حدّ کافى روشن باشد. نور کافى مانع ایجاد تضاد نورى میان دو قسمت از فضاى اتاق مىشود. تباین و تضادّ نورى موجب کشیدگى و خیرگى چشم مىشود، و خیرگى سبب خستگى سریع چشم است.
پىنوشتها:
۱.لغت نامه دهخدا.
2. على اکبر سیف، روانشناسى پرورشى، ص 336.
3. اوتیس د. فرو - موریس.ا. لى، ترجمه عبدالحسین آل رسول، چگونه مطالعه کنیم تا دانشجوى موفقى باشیم، ص 33.
4. بهرام طوسى، مهارتهاى مطالعه، ص 83.
5. اوتیس د. فرو - موریس.ا. لى، ترجمه عبدالحسین آل رسول، چگونه مطالعه کنیم تا دانشجوى موفقى باشیم، ص 33.
خانواده و تربیت دینی کودکان
خانواده اولین مأمن و جایگاهی است که گوهر وجودی انسان در آن شکل میگیرد
و میتواند پدید آورنده انسانی با ارزش از جهات مختلف بهخصوص رشد و تربیت دینی و اعتقادی و یا برعکس، انسانی دور از انسانیت باشد و در این میان والدین بهعنوان ارکان اصلی خانواده، نقشی اثرگذار و مهم در شکلدهی فطرت و سرشت پاک و بالفعل کردن صفات بالقوه مثبت فرزندان دارند.
بهگونهای که اگر والدین از همان ابتدای حیات فرزندان با برنامهای جامع، عمیق و هماهنگ، عزم خود را برای تربیت آنان بهویژه رشد تفکرات و عقاید مذهبی و دینی جزم کنند و هیچگاه وظیفه مهم تربیت دینی فرزندانشان را در حاشیه قرار ندهند، مهارتهایی در آنان شکل خواهد گرفت که در طول زندگیشان قادر خواهند بود با تکیه بر معیارهای تربیتی که بهتدریج در بطن خانواده آموختهاند در مسیر صحیح رسیدن به هدف نهایی و آرامش حقیقی با کمترین تخطی و انحراف باقیبمانند.
برخلاف اعتقاد برخی روانشناسان و جامعهشناسان غربی از جمله واتسون- روانشناس آمریکایی- که بهگونهای افراطی و غیرواقعبینانه، انسان را کالایی صرفاً محصول فعل و انفعالات محیط پیرامونش میدانند، تربیت فرآیندی تدریجی است که بنابر اعتقاد بسیاری از بزرگان دین و عرصه تعلیم و تربیت، پیش از تولد آغاز و پس از آن با مدیریت و برحسب تواناییهای والدین و سپس در جامعه ادامه مییابد. والدین بهعنوان اولین مربیان عرصه تربیت، فرزندانشان را با بایدها و نبایدهای مسیر زندگی آشنا میسازند.
برای بشر همواره عدم آگاهی و ندانستن! منشأ بسیاری از دشواریها و خلأهای زندگی بوده است، لذا پرورش عقلی و خرد فرزندان بیهیچ تردید بهعنوان بزرگترین مسئولیت والدین بهشمار میرود و این محقق نخواهد شد مگر با تربیت صحیح و آموزش درست مبتنی بر دستورات اسلامی.
تربیت دینی کودکان در دوره خردسالی تنها با ایجاد احساسی خوشایند نسبت به مسائل دینی که فقط با مشاهده اجرای منظم احکام و آداب دینی توسط اعضای خانواده حاصل میشود، در مراحل بعدی به وسیله ایجاد حس تقلید در کودک، موجب عادت بهانجام فرایض دینی و نهادینه شدن خواهد بود. تشویق و نوازش والدین در هنگام انجام فرایض دینی کودک باعث افزایش انگیزه و میل او به انجام فرایض خواهد شد. از طرفی خوشایندکردن اجرای احکام برای کودکان، تضمینکننده آینده روشن تربیتی آنها خواهد بود.
البته ذکر این مطلب ضروری است که شیوه والدین باید منطبق بر روش آزادمنشانه و مبتنی بر محبت دوسویه و احترام متقابل بین والدین و فرزندان باشد.
علایق دینی والدین اگر موجب انتخاب شیوههای نادرست تربیتی (مستبدانه) و زیادهخواهی آنان در این زمینه و مانع از انجام داوطلبانه آداب دینی شود بیشک تأثیری مستقیم در بروز ناهنجاریها، بزهکاریها و جرایم در جامعه خواهد داشت.
فطرت انسان که دربردارنده عمیقترین گرایشهای فطری از جمله احساس مذهبی است، وسیلهای مطمئن در جهت رشد عواطف دینی کودکان است که اگر زمینه شکوفایی آن فراهم شود بهسرعت رشد میکند. اگر مهارت والدین در ارائه پاسخها و دلایل کوتاه، ساده و قابل فهم و بهدور از استدلالهای پیچیده که فراتر از سطح درک و ظرفیت ذهنی کودک باشد، تأثیری مهم در پرورش و رشد احساس مذهبی کودک دارد و پایه و اساس جهانبینی و تفکرات دینی او را در آینده شکل خواهد داد. امروزه خانوادهها بهدلیل نداشتن مهارتهای لازم در این راستا با چالشهایی جدی در راه تربیت دینی فرزندان مواجه هستند؛ مشکلاتی که پیچیدهتر شدن جوامع و ارتباطات بر آن دامن میزند. مواجهه منطقی با این چالشها زمانی صورت میپذیرد که والدین بتوانند آنها را به خوبی شناسایی کرده و بهآگاهی کامل نسبت به آنها برسند.
در این مورد میتوان به دو چالش مهم اشاره کرد:
اول آنکه عدم تطابق هماهنگی میان آموختههای دینی در جامعه و خانه، فرزندان را دچار سردرگمی و تضاد کرده و موجب ناتوانی او در انتخاب صحیح میشود، لذا برای حل مشکلات و یافتن پاسخ، به همسالان خود مراجعه میکند که معلوم نیست چه پاسخی دریافت خواهد کرد، چرا که او در راستای تأیید شدن حرکت میکند و این حرکت، خود عامل اصلی مواجه شدن فرزندان با مشکلات و چالشهایی در آینده خواهد بود.
از دیگر چالشهای مهم که میتوان به آن اشاره کرد، سلطه تربیت رسانهای (به معنای تحت نفوذ قرار گرفتن فعالیتهای خانه و جامعه بهوسیله رسانهها و رایانهها) است که موجب تغییرات ناآگاهانه و تحمیلی بهعنوان زیانبارترین تغییر در زندگی میشود.
وسایل ارتباط جمعی بهطور عام و تلویزیون بهطور خاص به دلیل ارائه برنامههای متنوع و جذاب، کودکان و نوجوان و حتی بزرگسالان را بهسوی خود میکشاند و به رفتار آنها جهت میدهند و این تأثیرگذاری گاهی بهگونهای است که تغییرات ناخواستهای بر تربیت کودک و نگرشهای دینی او موجب میشود. شاید بتوان گفت که اگر خانواده با اقدامات ماهرانه خود زمینه تقویت مهارتهای دینی فرزندان را فراهم آورد، آنها در آینده تنها تحتتأثیر مشاهدات منطبق بر اصول دینی حرکت کرده و در صورت لزوم دست به اصلاح تفکرات و اطلاعات دریافتی ناصحیح از رسانهها خواهند زد. بنابراین در مواجهه با چالشهای جدی خانوادهها در عصر حاضر، تقویت معنویت در نهاد خانواده به ترمیم و تقویت پیوندهای درون خانواده و بهتبع آن افزایش قدرت تحلیل مسائل پیش روی فرزندان منجر خواهد شد تا بتوانند مشاهدات خود را به نقد کشیده و اصلاح کنند.
صغری نوری سلوط
.hamshahrionline.ir
عدم تمرکز حواس
عدم تمرکز حواس
عدم تمرکز حواس موضوعی است که بسیاری از دانشجویان از آن رنج میبرند و این مشکل میتواند دلائل مختلفی داشته باشد همانطور که میدانید تمرکز حواس در هر کاری، از جمله مطالعه و درس خواندن، ضروری و لازم است. و تمرکز حواس حالتی ذهنی و روانی است که در آن تمام قوای حسی، روانی و فکری انسان، روی موضوعی خاص متمرکز میشود و تضمین کنندة یادگیری و انجام دادن صحیح کارها و رهایی از خطرهای احتمالی است. به هر حال، در یک جمع بندی کلی، میتوان گفت اکثر افراد به دلائل عمدة زیر با عدم تمرکز فکر و حواس مواجه میشوند:
1. مجبور ساختن خود به انجام کار یا مطالعة درسی که تمایل چندانی به آن ندارند. در این صورت تمام قوای ذهنی و روانی به طور خودکار از آن موضوع دور میشود و فرد دچار حواسپرتی میگردد.
2. فشارهای روانی: بیشتر افراد زمانی که با مسألهای مواجه میشوند، اگر معتقد باشند که زمان مناسب یا توانایی کافی برای حلّ آن ندارند، دچار نگرانی و اضطراب میشوند و این نگرانی باعث عدم اعتماد نفس و خیال بافیهای منفی میشود و توان عمل و خلاقیت و تمرکز را از فرد میگیرد و باعث حواسپرتی میشود.
3. حوادث و اتفاقاتی که فضای روانی فرد را دچار اختلال میکند، نظیر آنچه در زندگی شخصی، تحصیلی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی رخ میدهد.
4. عدم رعایت بهداشت مطالعه و اصول و قوانین آن و بهره نگرفتن از روش مناسب مطالعه، این امر سبب خستگی جسمی و روانی شده، آمادگی روانی لازم برای مطالعه و درس خواندن را از بین میبرد، در این موقعیت احساس بیعلاقگی و در پی آن عدم تمرکز حواس بر فرد مستولی میشود.
5. تکثّر و تعدد فعالیتهای فرد، مخصوصاً اگر در توان انسان نباشد، و انسان توانایی انجام آنها را به صورت مطلوب و راضی کننده نداشته باشد.[1]
راههای مقابله با عوامل حواسپرتی:
برای مقابله با عوامل فوق که هر کدام به گونهای مانع تمرکز حواس میشود، باید به راهکار خاصّ و مناسب آن توجه کرد. نکات زیر میتواند به عنوان راهکارهای کلّی مؤثر واقع شود. امیدواریم با عمل کردن به آنها نتیجة مطلوب و ثمربخشی به دست آورید.
1. در ابتدا و قبل از هر چیز برای تمام فعالیتهای درسی و غیردرسی برنامه ریزی کنید. اوقات شبانه روز را در یک جدول زمانبندی کنید، و برای هر مقطع زمانی کاری خاص و مناسب تنظیم کنید و در این زمانبندی به کلاس، مطالعه، استراحت، عبادت و ورزش، توجه داشته باشید. حتی زمانی را برای اندیشیدن دربارة تخیلات و افکار مزاحم اختصاص دهید.
این کار حداقل دو فایده دارد:
الف. نظم و انضباط در تمام فعالیتها حتی در افکارتان راه پیدا میکند که خود بسیار ارزشمند است.
ب. اگر افکار مزاحم در غیرزمان معین به سراغتان آمد و باعث حواسپرتی شما شد، میتوانید به خود وعده دهید. زمان اندیشیدن در این باره فلان ساعت است و بدین وسیله از آن عامل مزاحم نجات یابید. تأکید میکنم برای هر کار و فعالیتی وقت معین گردد و در آن وقت به هیچ کار دیگر نپردازید.
2. اصول و قوانین لازم برای مطالعة سودمند را بشناسید و آن را به دقت رعایت کنید. شماری از این اصول عبارتند از: الف. با توجه به هدف خود از مطالعه و درس خواندن، احساس نیاز به مطالعه را در خود شعلهور سازید.
ب. هنگام مطالعه یا حضور در کلاس از افکار ناامید کننده، کسل کننده و غیرمنطقی پرهیز کنید و همواره امید و قدرت و توانایی را در ذهن خود حفظ کنید.
ج. همیشه هنگام مطالعه یا حضور در کلاس کاغذ و قلم داشته باشید و یادداشتبرداری کنید یا خلاصة مطالب را بنویسید تا در فضای روانی درس و مطالعه قرار داشته باشید.
د. با پیش مطالعه وارد کلاس شوید و سوالات خود را مطرح کنید و هیچ موقع سوالی را در ذهن بدون جواب نگه ندارید.
هـ . در جای مناسب مطالعه کنید و در کلاس هم در منظر استاد باشید.
3. فعالیتهای متعدد را اگر در توان شما نیست حذف کنید و کارهای متفرقه انجام ندهید.
4. اگر مشکلات خانوادگی و عاطفی یا اقتصادی دارید، بدانید که هیچ زندگی خالی از اینها نیست و هر کسی مشکلی خاصّ خود را دارد.[2]
5.ازخواب خود کم نگذارید یک جوان نیاز7 الی8ساعت خواب درشبانه روز دارد
منبع برای مطالعه بیشتر
1. علی اکبر سیف، روانشناسی پرورشی، انتشارات آگاه، 1363.
2. حسن شعبانی، مهارتهای آموزش و پرورش، انتشارات سمت، 1371.
3. جی گالن و الکساندر سیلور، برنامهریزی درسی برای تدریس و یادگیری بهتر، ترجمه غلامرضا صفری نژاد، آستان قدس رضوی، 1373.
پی نوشتها :
[1]. ر.ک: علی اکبر سیف، روشهای یادگیری و مطالعه، انتشارات دوران، 1376.
[2] . ر.ک: والاس جرالد مک لافلین، ناتوانیهای یادگیری مفاهیم و ویژگیها، ترجمه محمدتقی منشی طوسی، انتشارات آستان قدس رضوی، 1373؛ و علی اکبر سیف، ارزشهای یادگیری و مطالعه، انتشارات دوران، 1376.
سبکهای یادگیری
با شناسایی سبک یادگیری خود و بکارگیری تکنیکهای یادگیری ویژه مربوط به آن یادگیری خود را بهبود بخشید:
سبک یادگیری دیداری:
۶۵ درصد جمعیت را شامل میگـردد. خــصوصیات این نوع افراد به قرار زیر است:
ـ بـا مشـاهـده و تـرکیـب تـصـاویـر بـا اطلاعات، اطلاعات را بهخاطر میسپارند.
ـ بـرای بـرقـراری ارتـبـاط با دیگران و همچنین سازماندهی اطلاعات از تصاویر، نقشهها و نمودارها استفاده میکنند.
ـ مـعـمـولا بـرای بـه خـاطـر آوردن مطـلبی چشمان خود را برای تجسم آن در ذهن خود میبندند.
ـ معمولا افرادی مرتب و منظمی میباشند.
ـ اینگونه افراد در تجسم اشیاء، طرحها و نتایج در ذهن خود توانا میباشند.
ـ معمولا در کلاس درس نیمکتهای ردیف جلو را اشغال میکنند.
ـ تمایل به برداشتن یادداشتهای مفصل و با جزئیات فراوان دارند.
ـ جذب کتابهای مصور میگردند.
ـ در بهخاطر آوردن لطیفهها مشکل دارند.
ـ برای برجسته ساختن نکات کلیدی از ماژیکهای با رنگ روشن استفاده میکنند.
تکنیکهای یادگیری:
۱- در روند آموزش از رنگها، تصاویر، اشکال، نمادها، اسلایدها و جداول استفاده کنید.
۲- برای یادگیری بهتر به حرکات و چهره آموزگار نگاه کنید.
۳-یک محیط آرام و بدون سرو صدا را برای مطالعه برگزینید.
سبک یادگیری شنیداری:
۳۰ درصد جمعیت را شامل می گـردد. خصوصیات این گونه افراد به قرار زیر است:
ـ تمایل دارند بیشتر با اصوات و موسیقی سرو کار داشته باشند.
ـ قادرند ریتم و تن صدا را تشخیص دهند.
ـ از طریق گوش دادن یاد میگیرند.
ـ برای به خاطر سپردن اطلاعات آنها را با یک صدای خاص ترکیب میکنند.
ـ در محیطهای شلوغ و پر سرو صدا تمرکز خود را از دست میدهند.
ـ به یادداشت برداشتن تمایلی ندارند.
ـ تمایل دارند مطالب را با صدای بلند بخوانند.
ـ برای بهخاطر سپردن مطالب دروس خود را با صدای بلند مکررا روخوانی میکنند.
تکنیکهای یادگیری:
۱- در مباحث گروهی کلاس خود مشارکت کنید.
۲- از اصوات و موسیقی در یادگیری خود بهره گیرید.
۳-عوض نت برداری از ضبط صوت برای ثبت مطالب کمک بگیرید.
سبک یادگیری جنبشی-بساوایی:
۵ درصد جمعیت را شامل میـگـردد. خصوصیات این گروه به قرار زیر است:
ـ بـرای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات از جسم و حس لامسه خود بهره میگیرند.
ـ به فعالیتهای بدنی و ورزش علاقه مندند.
ـ در هـنگام بر قراری ارتباط و گفتگو مکررا دستهای خود را تکان داده و از ژستهای جسمانی استفاده میکنند.
ـ از آنکه در کلاس درس بی حرکت بنشینند و به درس گوش دهند بیزارند.
ـ برای یادگیری و بخاطر سپردن اطلاعات به تحرک و تمرینات عملی نیازمندند.
ـ هنگام مرور مطالب درسی خود مرتبا راه میروند و نکات کلیدی را با صدای بلند تکرار میکنند.
تکنیکهای یادگیری:
۱- در حین یادگیری آدامس بجوید.
۲- برای یادگیری بهتر از حس لامسه، حرکت و تمرینات عملی بهره گیرید.
روشهای مطالعه قبل از امتحان
در هر سن و سال و وضعیت تحصیلی که باشیم باز هم امتحان، امتحان است و ترس و اضطراب های خاص خودش را دارد. قصد ما ترساندن بیش از حد شما از امتحان نیست. در این مطلب شما را با روش های کاربردی آشنا می کنیم که می تواند در آمادگی شما برای امتحانات پایان ترم مفید واقع شود.
علت بیشتر مشکلات آموزشی دانش آموزان عدم استفاده صحیح از نیروی فکری و ذهنی است. مهمترین دلیل که باعث می شود مطالب درسی در زمان برگزاری امتحانات به فراموشی سپرده شود، عدم داشتن حضور ذهن است. استفاده صحیح از نیروی ذهن به همراه یک برنامه ریزی متناسب و دقیق و به کارگیری قواعد اصولی حین مطالعه از مهم ترین عوامل در به خاطر سپردن مفاهیم و نهایتاً موفقیت دانش آموز در امتحانات است.
اما اینکه چطور مطالعه کنیم، اولین سئوالی است که دانش آموزان در کلاس های یادگیری روش های آموزشی می پرسند. قدم اول برای مطالعه درس های امتحانی، تنظیم برنامه درسی است. درس خواندن نیز همانند دیگر مسائل مهم زندگی به برنامه ریزی و تنظیم و دقت نیاز دارد. برنامه ریزی به شما کمک می کند که استفاده مفیدتری از مدت زمانی که در اختیار دارید بکنید و انرژی ذهنی تان را بیهوده هدر ندهید. برنامه ریزی را با یک هدف آغاز کنید. مثلاً تعیین کنید که در مدت زمانی که تا شروع امتحانات در پیش دارید، می خواهید چه درسی را بیش از همه مطالعه کنید و یا در چه درسی ضعیف هستید که باید بیشتر روی آن تمرکز کنید. به این توجه نکنید که چون استعداد زیادی در بعضی از درس ها مثلاً ریاضی ندارید، وقت گذاشتن بی فایده است. این یک حقیقت است که ما کاری را انجام می دهیم که دوست داریم. اما اگر هدف از درس خواندن برایمان روشن باشد دیگر علاقه داشتن یا نداشتن و حتی استعداد مهم نیست. هدف در شما انگیزه ایجاد می کند که با خاطری آسوده و به دور از تنفرات درسی به یادگیری درس موردنظر بپردازید. در برنامه ریزی خود تنها به یک درس اکتفا نکنید. برخی افراد از شیوه مطالعه تک درس استفاده می کنند. اینکه شما یک هفته برای خواندن یک درس وقت بگذارید، ذهن تان خیلی زود خسته شده و یادگیری تان کاهش می یابد. به جای شیوه تک درس، مطالعه ۳ ، ۴ درس را در برنامه تان بگنجانید. هر چقدر تنوع در زمان بندی و دروس مورد مطالعه، بیشتر باشد بازده ذهنی شما نیز بیشتر خواهد بود. به تناسب بین دروس انتخابی نیز توجه کنید. مطالعه همزمان درس هایی که با عدد و فرمول سروکار دارد، شیوه کارآمدی نیست. خواندن شیمی و فیزیک در یک روز به طور چشمگیری ذهن شما را خسته می کند و مانع از ادامه فعالیت مغزی شما می شود. ترکیب درس های مفهومی مثل ریاضی و فیزیک با درس هایی که به حفظیات معروفند مثل ادبیات بهترین شیوه برای مطالعات تمام وقت به شمار می رود.
خودتان را از مطالعه بیزار نکنید، اینکه شما خودتان را برای امتحان آماده می کنید به معنی حذف تفریح و سرگرمی از برنامه روزانه نیست. بعد از ۴۵ تا ۵۰ دقیقه مطالعه به یک ربع استراحت نیاز دارید. نوشیدن یک لیوان آب میوه یا شیر به همراه بیسکویت، آجیل در این میان تاثیر مفیدی بر عملکرد مغزی شما خواهد داشت. می توانید برای خودتان پاداش تعیین کنید. با خودتان قرار بگذارید که اگر فلان درس را به موقع و البته با یادگیری کامل تمام کردید، به تماشای برنامه تلویزیونی دلخواه بروید یا موزیک مورد علاقه تان را گوش دهید. حال پس از اینکه برنامه ریزی کردید و طول مدت مطالعه را تعیین کردید، به مطالعه مشغول شوید. چگونگی مکان و زمان مطالعه تاثیر مهمی در فرآیند یادگیری شما دارد. البته این موضوع به روحیات شما بستگی دارد.
بعضی فقط در محیط آرام درس می خوانند یک سری هم در مکان های شلوغ و با هر سروصدایی می توانند به مطالعه بپردازند. در هر حال باید در هر مکانی که هستید تمرکز حواس داشته باشید.
همیشه عواملی وجود دارند که باعث حواس پرتی ما از موضوع اصلی شوند.
یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون که عموماً منشاء محیطی دارد و از سروصدا و رفت وآمد دیگران حاصل می شود، از مهمترین مواردی است که باعث از دست رفتن تمرکز و حضور ذهن می شود. در این زمان صدبار هم که یک نوشته را بخوانیم در ذهن مان ثبت نمی شود.
برای اینکه ذهن تان از موضوع اصلی دور نشود، تند بخوانید. نه آن قدر که چیزی نفهمید. سرعت مطالعه خود را تا آنجا افزایش دهید که یک درگیری ذهنی مطلوب ایجاد شود. تندخواندن نوعی مطالعه اولیه به صورت سریع است که باعث می شود با مفاهیم کلی درس آشنا شوید. سپس از خودتان سئوال بپرسید. سئوالاتی که حول وحوش موضوع اصلی درس دور می زند به شما کمک می کند با ایجاد ارتباط بین مفاهیم، یادگیری درس را برای خودتان آسان سازید. البته یادگیری شما باید در طول سال تحصیلی و همزمان با آموزش درس موردنظر انجام گیرد، یادگیری که در اینجا گفته می شود تکرار مجدد درس و به خاطر سپردن آن در مغز است.
در حین تندخواندن، ابتدا چیزهایی را بخوانید که فهم شان برایتان ساده است. تمامی زیرنویس ها، پاراگراف ها، سرفصل ها و مطالبی را که مهم به نظر می رسند بخوانید، حتی اگر کمی از مطلب را بفهمید، بهتر از آن است که چیزی از آن سر در نیاورید. در یادگیری فرمول ها و لغات خارجی به جای حفظ کردن آنها، شکل شان را به خاطر بسپارید. به کارگیری گوش و چشم در درک مطالب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طریق سمعی هم می توانید به درک مفاهیم درسی نائل شوید. صدای خودتان را ضبط کنید و در طول روز گوش کنید. این کار به شما کمک می کند تا در هر لحظه ای حتی زمانی که به استراحت مشغولید از طریق تکرار، مطالب را در حافظه تان ثبت کنید.
۱۸ قدم تا نمره ۲۰
۱) جایی مطالعه کنید که قادر به تمرکز باشید.
۲) برگههای خلاصه نویسی تهیه کنید.
۳) خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
۴) از خودتان با تغذیه مناسب و خواب کافی مراقبت کرده و از مصرف مواد کافئیندار که موجب افزایش اضطراب میشود، خودداری کنید.
۵) یک روز قبل از امتحان، آزمونی را که حتی الامکان شبیه آزمون واقعی است، انجام دهید.
۶) زمانی را برای احساس آمادگی و نیز حضور به موقع در جلسه امتحان قرار داده و از همکلاسیهای مضطرب که درباره امتحان صحبت میکنند، دوری کنید.
۷) ابتدا به آسانترین سوال پاسخ دهید.
۸) وقت و انرژی خود را با نگران شدن و فکر کردن به عواقب امتحان و کنجکاوی درباره اینکه دیگران چه میکنند، هدر ندهید.
۹) یک ساعت قبل از امتحان، مطالعه درس را به طور کامل تعطیل کنید و به هیچ وجه قبل از شروع امتحان از یکدیگر چیزی نپرسید، چرا که ممکن است سوالی را بلد نباشید و دچار اضطراب شوید و مطالب دیگر را نیز فراموش کنید.
۱۰) شب امتحان غذاهای سبک و پرکالری مصرف کنید ، چرا که فعالیت های ذهنی نیازمند مصرف کالری فراوان است وخوب بخوابید تا بتوانید پر انرژی در جلسه امتحان حاضر شوید.
۱۱) وقتی میبینید اضطراب مانع تمرکز حواستان میشود و شدت آن به اندازه ای است که مفهوم یک جمله را هم درک نمیکنید، خودتان را بیازمایید. کتاب را ببندید و جمله را تکرار کنید. دوباره کتاب را باز کنید و مطلب را با صدای بلند بخوانید. سپس کتاب را ببندید. این بار خواهید توانست مطلب فراگرفته را به خاطر آورید. تمرین و جدیت شما نیرویی عظیم تراز نیروی اضطراب است.
۱۲) اگر حین مطالعه نگرانید و حواستان پرت میشود، چند دقیقه استراحت به خود بدهید. حواستان را از رویاها و تخیلات، به محیط اطراف خود پرت کنید و محیط اطراف را توصیف کنید. پس از زنگ استراحت مجددا به مطالعه بپردازیدو فقط مطالعه کنید. این ترفند شما را از حواس پرتی و خیالبافی در حین مطالعه نجات خواهد داد.
۱۳) توجه داشته باشید که یکی از عوامل موثر و جدی در اضطراب امتحان، انباشته شدن درسها برای شب امتحان است. ضمنا فراموش نکنید، شب امتحان زمان یادگیری درس نیست، بلکه زمان مرور درس است.
۱۴) اضطراب، نوعی احساس فریب انگیز است که به شما القا میکند از پس کاری که قرار است انجام دهید، برنمیآیید. پس در شرایط اضطراب دست از تلاش و کوشش برندارید و به مطالعه درس امتحانی مشغول شوید اجازه ندهید اضطراب، زمام شما را دردست بگیرد.
۱۵) آرامش روحی و روانی تاثیر زیادی در موفقیت شما دارد. سعی کنید محیط آرام و به دور از تشنج و درگیری برای خود و خانواده و دوستان داشته باشید.
۱۶) روی صندلی محل امتحان نشسته، چند نفس عمیق بکشید.
۱۷) انرژی خود را قبل از جلسه امتحان با بحثهای بی مورد در باره سئوالات امتحانی از بین نبرید.
۱۸) در تحویل برگه امتحانی به مراقبان عجله نکنید و یک بار پاسخهایتان را مرور کنید.
روزنامه سلامت