روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی
روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی

نگرش شما نسبت به پول چیست؟

نگرش شما نسبت به پول چیست؟
 تا همین اواخر قرن ها بود که در تمام فرهنگ های دنیا فقر و معنویت یکی شمرده می شد و جست و جوی پول و ثروت به عنوان "مادی گرایی" و "مادی بودن" رد می شده است. همه ما در مقطعی از دوران تحصیلی مان موظف بوده این انشا "علم بهتر است یا ثروت" را بنویسیم و هرگز کسی نگفت که "هم علم خوب است و هم ثروت". مطالعه زندگی هنرمندان و اندیشمندان بزرگی که در فقر مادی زندگی کردند و از دنیا رفتند هم مزید به علت شد تا تصور این که هم می توان ثروتمند بود و هم عالم و خردمند و معنوی را به کلی کنار بگذاریم.
 ساخت انواع فیلم ها و سریال های تلویزیونی که حول قهرمان فقیر معنوی و ضد قهرمان پولدار ظالم می چرخد حاکی از همین نگرش نادرست نسبت به پول و ثروت است. واضح است که ما هر چقدر هم دلمان پول و ثروت بخواهد با این همه ضرب المثل و حکایت و داستان منفی درباره پول و پولدار، نیروی دافعه در خودمان ایجاد می کنیم نه جاذبه و طبعا هیچ کدام ما دلمان نمی خواهد "خرپول" محسوب شویم!
 اما در رابطه با پول و ثروت هم تقریبا مثل هر موضوع دیگری، نگرش درست " هم این/ هم آن" است نه " یا این/ یا آن". هم علم خوب است هم ثروت. اگر به جای این که بچه مدرسه ای ها را وادار کنیم بین علم و ثروت یکی را انتخاب کنند (که معمولا برای نمره آوردن مجبورند علم را انتخاب کنند، هر چند ته دلشان ثروت بخواهند) به آنها بگوییم که می توانند ثروتمند باشند، پولدار خردمند مهربان باشند، می توانند در عمارتی بزرگ و زیبا با بهترین امکانات رفاهی زندگی کنند و با خدا باشند (می دانم همین الان با خودتان دارید فکر می کنید"مگر می شود؟!") آن وقت درس درست را به آنها داده ایم. اما ما خط کش دست مان گرفته ایم و در حالی که در یک طرف "ثروت" را گذاشته ایم در طرف دیگر همه چیزهای خوبی که آنها را فضیلت به شمار می آوریم قرار می دهیم و با ثروت می سنجیم. مثلا علم بهتر است یا ثروت (پس علم بهتر است) ادب مرد به ز دولت اوست (پس ادب بهتر است از دولت، که همان ثروت است) و الی آخر.
 در تمام فرهنگ ها دو نگرش افراط و تفریطی در مورد پول وجود دارد. بعضی ها می گویند "پول حلال همه مشکلات است". بعضی ها هم می گویند "پول علت تمام مفاسد است" اما نگرش درست، راه میانه ای است که همه واقعیت را در بر می گیرد. واقعیت این است که پول زندگی را راحت تر می کند. هر کس که می گوید پول مهم نیست هرگز بی پول نبوده است. همه ما به پول احتیاج داریم و بیشترمان دلمان می خواهد بیشتر از این پول داشته باشیم چیزی که باید بدانیم حقایقی درباره پول و طرز استفاده از آن است.
 حقیقت این است که پول همان انرژی است. هر چه انرژی بیشتری در ما جاری باشد پول بیشتری در زندگی مان جاری می شود. یکی از اولین کارهایی که ما باید بکنیم این است که نگرش مان نسبت به پول را بررسی کنیم و ببینیم انرژیمان کجا مسدود شده است. اگر در خانواده ای بزرگ شده ایم که پدر و مادرمان نگرش منفی نسبت به پولدارها داشتند و خودشان هم راه استفاده درست از پول را بلد نبودند احتمالا ما هم با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کنیم. اگر در خانواده ای بزگ شده ایم که نگرش کمبود بر آن حاکم بوده و همه چیز را برای "روز مبادا" نگه می داشتند احتمالا ما هم بی اعتقاد به فراوانی عالم هستی، از خرج کردن پول می ترسیم و راه جاری شدن آن را بند می آوریم. البته این به معنای ولخرجی کردن و دوری از پس انداز نیست.
قوانین و رازهای بسیاری در رابطه با پول و ثروت هست. یکی از آنها که این روزها زیاد از آن حرف زده می شود " قانون جذب" است. "قانون جذب" می گوید همان چیزی را جذب می کنی که به آن فکر می کنی. اگر به فراوانی و ثرت فکر کنی، فراوانی و ثروت را جذب می کنی. "راز" این است که فقط به چیزی که می خواهیم، فکر کنیم و از آن حرف بزنیم. ما هر چقدر هم دلمان ثروت بخواهد اگر مدام از کمبودها بنالیم و اخبار فقر و بدبختی را تماشا کنیم و از آن حرف بزنیم، قادر نخواهیم بود ثروت را به سوی زندگیمان جذب کنیم عالم هستی بی نهایت وافر است. طبیعت سرشار از فراوانی است. طبیعت دایم در حال بده بستان است؛ با گشاده دستی می بخشد و دریافت می کند. باران بی منت بر همه ما فرو می بارد. آفتابی بی خست بر همه ما می تابد . خدا با خلق هزاران هزار نباتات و حیوانات در دنیا فلسفه فراوانی اش را برای ما به نمایش گذاشته است. این ماییم که با اعتقادمان به کمبود، راه فراوانی را در زندگی و در دنیامان مسدود کرده ایم. اکنون زمان آن فرا رسیده که خطامان را اصلاح کنیم و به نگرش الهی و معنوی بازگردیم. اکنون می دانیم که فقط فضیلت نیست، و بهره مندی از فراوانی و ثروت خدادادی عالم حق طبیعی و اولیه ماست.
 تمرین
   این هفته نگرشت نسبت به پول را بررسی کن و ببین در مورد افراد پولدار چه احساسی داری. حتی اگر این را به زبان نیاوری شاید ته دلت آنها را محکوم می کنی یا به بغض و انزجار به آنها نگاه می کنی. درباره فقرا چه؟ بدان که آگاه شدن از اندیشه ها و احساس مان گام اول برای اصلاح آنهاست .
 در صحبت های خانوادگی و جمع های دوستانه توجه کن و ببین چه صحبت هایی درباره پول و ثروت می شود. دقت کن و ببین نگرش حاکم در جمع چیست. آیا هر وقت چیزی برای خودت می خری احساس گناه می کنی؟ بدان که لیاقت این را داری که به خودت برسی و هر از گاه هدیه ای به خودت بدهی. یکی از روزهای این هفته این کار را بکن. بخشیدن چیزهایی که نمی خواهیم اعتقاد ما به فراوانی هستی را می رساند و به شیوه ای قدرتمند می گوید که ما تحت حمایتیم و هرگز محتاج نخواهیم بود. این هفته چند لباس یا کفش یا وسیله ای را که نمی خواهی یا اضافی داری، به کسی ببخش یا بیرون بگذار. این کار راه را برای ورود جریان انرژی تازه و چیزهای نو به زندگی ات باز می کند.
بر خلاف آنچه به ما گفته اند "پول در آوردن" استعداد یا دانشی اسرار آمیز نیست که فقط به بعضی ها عطا شده بلکه مهارتی اکتسابی است که بیشتر ما در خانواده مان آن را کسب نکرده ایم . این هفته یکی از راه های کسب این مهارت را امتحان کن: کتابی در این زمینه بخوان، بازی را که بر این منظور طراحی شده بگیر و تمرین کن؛ در سمیناری یا کلاسی در مورد این موضوع شرکت کن. به این ترتیب عضلات فکری خودت برای جذب پول و فراوانی بیشتر به زندگی ات را پرورش می دهی.
یادت باشد پول وسیله است و مثل هر وسیله ای لازم است طرز استفاده از آن را یاد بگیریم. پول زیاد تجلی فراوانی عالم هستی است. یاد بگیریم از آن بهره مند شویم.
 موفقیت در قابلیت بهره مند از فراوانی عالم هستی است.