روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی

پارانویا

پارانویا

اصطلاحی ست که توسط متخصصان سلامت روان برای توصیف سوءظن یا عدم اعتماد بکار برده شده است. سوءظن ساده، پارانویا نیست. انواع پارانویا می تواند به سه دسته تقسیم شود:

1-  اختلال شخصیت پارانوئید (سوئظن – سرد و گوشه گیر – حساسیت)

2-  اختلال هذیانی پارانوئید

3-  اسکیزوفرنی پارانوئید (روان پریشی)

قسمت اول: اختلال شخصیت پارانوئید

فرهاد در یک اداره ی بزرگ مشغول به کارست. هنگامیکه دیگر همکاران، ترفیع دریافت می کنند، او احساس می کند رئیس، برنامه ای برای او دارد و هیچگاه ارزشی برایش قائل نیست. او اطمینان دارد که همکارانش مهارت های او را دست کم می گیرند. هنگامیکه دیگران مشغول صرف چای هستند به آنان خیره می شود، چراکه فکر میکند آنان وقتشان را صرف صحبت کردن درباره ی او می کنند. اگر ببیند گروهی از افراد در حال خندیدن هستند تصور می کند او را مسخره می کنند و بیشتر وقتش را به فکرکردن درباره ی بدرفتاری هایی که به او کرده اند صرف می کند.این عمل او را رنج می دهد، رئیس به او می گوید که یا باید خودش را اصلاح کند و یا در سمت پایین تری ایفای نقش نماید.

این موضوع سوءظن فرهاد را به طور کامل تقویت کرده است. او در مدت کمتر از هفت سال، شش بار شغلش را عوض کرده است. فرهاد اختلال شخصیت پارانوئید دارد.

شماری از مردم، بدون دلیل، سوءظن دارند؛ تا جایی که افکار پارانوئید، کاروزندگی خانوادگی آنان را مختل کرده است. به این قبیل افراد گفته می شود که شخصیت پارانوئید دارند که ویژگی آنان چنین است:

1-  سوءظن (عدم اعتماد دائم)

2-  حساسیت

3-  سرد و گوشه گیر

سوء ظن

بی شک نشانه های پارانوئید عدم اعتماد است. افراد دارای اختلال شخصیت پارانوئید به طور دائم در یک حالت آماده باش به خود می گیرند چرا که دنیا را به عنوان یک مکان تهدید آمیز تلقی می کنند. آنان به طور کامل مراقب بوده و ممکن است در جست و جوی نشانه های تهدید آمیز برآیند.

افرادی که از پارانوئید رنج می برند، نمی توانند از ترس ها رهایی یابند. آنان به طور دائم در انتظار فریب و نیرنگ از طرف دیگران هستند و در وفاداری و صداقت آنان شک دارند.

حساسیت

آنان به این دلیل که حالت گوش به زنگ فوق العاده ای دارند به چیزهایی خیلی پیش پا افتاده توجه می کنند و ممکن است در جایی که هیچ گونه تقصیری ندارند، احساس گناه کنند؛ در نتیجه تمایل دارند تدافعی و مخالفت جویانه عمل کنند. هنگامیکه مرتکب خطایی می شوند، نمی توانند انتقاد را بپذیرند، حتی کمترین انتقاد را. با وجود این، بسیار زیاد از دیگران انتقاد می کنند. ممکن است دیگران بگویند که این افراد از کاه، کوه می سازند.

سرد و گوشه گیر

این افراد علاوه براینکه ناسازگار و جدی هستند، از نظر عاطفی نیز اغلب جدا از دیگران می باشند. آنان به نظر سرد می آیند و در واقع، در برابر دیگران از ابراز صمیمیت پرهیز می کنند، آنان به خاطر عقلانیت و واقع گرایی، به خودشان می بالند. به احتمال زیاد در جامعه عملکرد ناشایسته ای از خود نشان می دهند و ممکن است در جست و جوی یک جایگاه اجتماعی برآیند.
http://thinktheory.blogfa.com

تاثیر نماز بر اختلال شخصیت پارانوئید

تاثیر نماز بر اختلال شخصیت پارانوئید

    یا أیها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم …
سوره مبارکه حجرات ـ آیه 12
   شاید بد نباشد “ شخصیت پارانوئید “ را به “ شخصیت ظنین ” ترجمه نمائیم . چرا که مبتلایان به این اختلال ، دچار سوء ظن عمیق و عدم اعتماد نسبت به بسیاری از اطرافیان خودمی باشند . این اختلال که به طور شایعی در مردان بیش از زنها دیده می شود معمولا در اوایل جوانی آغاز می گردد و در جامعه ما با عناوین مختلفی مثل بدبین ، متعصب یا دل سیاه ! و .. شناخته می شود.

     مبتلایان به این عارضه کارهای اطرافیانشان را برای خود به شدت تحقیر کننده یا تهدید آمیز می دانند و پیوسته نگران نوعی آسیب دیدن یا سوء استفاده از جانب دیگران هستند . این افراد با این که به کرات ، وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و خویشاوندان خود را مورد ارزیابی و پرسش قرار می دهند ، اما با این وجود باز هم به دوستی و همراهی آنان شک دارند.

     مسئله شایع در مورد مبتلایان به این بیماری ، شک و سوء ظن دائمی و بدون دلیلی است که در مورد وفاداری همسران خود به خرج می دهند و پیوسته در جستجوی شواهدی از خیانت همسران خود بر می آیند . بدین ترتیب رفتار آنها پیوسته در اطرافیانشان ترس و تعارض ایجاد می کند و به طور کلی این بیماران در زمینه کار و زندگی با دیگران دچار مشکلات همیشگی هستند و مسائل شغلی و زناشوئی فراوانی برایشان ایجاد می شود . چرا که آنها در بسیاری از مسائل ساده و خوش خیم زندگی ، نشانه هایی از تحقیر یا اهانت می یابند . مثلا “ تصور می کنند که فلان همسایه به قصد آزارشان ظرف زباله را دم در گذاشته است !؟!

     در مورد درمان این بیماری دانش پزشکی چندان توفیقی نداشته است و چه بسا که این بیماری در تمام طول عمر فرد برطرف نشود ، اما آیین اسلام کثیر الظن بودن را نوعی گناه به حساب می آورد و در واقع مهر تایید بر بیمار بودن این افراد می زند . پس می توان انتظار داشت هر دستور اسلامی از جمله نماز ، که گناه را از انسان دور می کند ، در زدودن بیماری گناه آلود نیز موثر واقع شود .(2)

     همانطور که اشاره کردیم شروع این اختلال در آغاز جوانی می باشد ، یعنی زمانیکه چند سالی از وجوب فریضه نماز گذشته است و انسان نمازگزار سالهاست که در نماز خود

“ الحمدلله رب العالمین ” گفته است و خدای را به بزرگی و احاطه کامل بر جهان و جهانیان ستوده است و بدین ترتیب این باور را در وجود خویش ملکه ساخته است که “” جهان را صاحبی است خدا نام ، که برگی بی اذن و اجازت او بر زمین نمی افتد “ و با زمزمه مدام

” ایاک نعبد و ایاک نستعین ” بدین باور قلبی رسیده است که همه کار خود ، همه زندگی خود و همه هستی خودش را فقط به خدایی اینچنین قدرتمند بسپرد و از هیچ اتفاق ناگواری ، نگران نباشد و نیندیشد .

     تکرار این باور عمیق ایمانی ، بارها و بارها در طی شبانه روز ، نمازگزار را بدانجا می رساند ، که حتی اگر در اطرافیان خود رفتاری را تهدیدکننده یا تحقیر آمیز بیابد و یا به ظنی در رابطه با همسر یا بستگان خود برسد ، با تکیه بر همان نماز و ایمان ، از سوء ظن گناه آلود بپرهیزد و حساب را با پروردگار منتقم و حضرت کرام الکاتبین اندازد .

به قول حافظ شیرازی گوی شیراز :

کار خود گر به خدا بازگذاری حافظ                       ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی

     هر چند که به نظر می رسد در بعد پیشگیری ، با توجه به آن که سن شیوع و شروع این اختلال در آغاز جوانی و سالها پس از وجوب نماز است ، بروز این اختلال در نمازگزاران بسی غیر قابل معمول تر از افراد تارک الصلوه باشد .

اختلال شخصیت پارانوئید

اختلال شخصیت پارانوئید

کارمند جوانی را تصور کنید که قرار است ترفیع بگیرد. او میداند که کارش را خوب انجام داده و احتمالا سزاوار امتیاز مناسبی است. ولی احساس اضطراب میکند و فکر میکند که شاید یکی از همکارانش میکوشد جلوی پیشرفتهای او را بگیرد. وقتی دوستان وی از ترس او آگاه میشوند، او را پارانوئید میخوانند و میگویند او احتمالا چنین وضعی را خیال میکند.

اغلب ما نگرانیهای مشابهی داریم که از موقعیتهای به خصوصی سرچشمه میگیرند. این نگرانیها زودگذر و به راحتی رفع میشوند. اما نگرانی برخی افراد به راحتی و به این آسانی از بین نمیرود. در واقع آنها بیشتر زندگی خود را صرف وارسی محیط برای یافتن نشانه هایی میکنند که احساسهای پارانوئیدی آنها را تایید کند.

برخلاف کارمندی که لحظه های «پارانوئید» اندکی دارد، افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید همواره نسبت به انگیزههای دیگران بدگمانند، آنها در حالی که قادر به انجام دادن وظایف خود هستند و روانپریش نیستند، همواره گرفتار بی اعتمادی عمیق اند.

برجسته ترین ویژگیهای اختلال شخصیت پارانوئید عبارتند از: بی اعتمادی و بدگمانی فراگیر و دیرین نسبت به دیگران، حساسیت زیاد نسبت به بی اعتنایی و گرایش به وارسی کردن محیط برای یافتن و برداشت گزینشی نشانه هایی که افکار و نگرشهای زیانمند را تایید میکنند. این افراد اهل جرو بحث، خشک و عصبیاند، مسئولیت احساسات خود را نپذیرفته و آن را به دیگران نسبت میدهند. به نظر میرسد که آنها آماده حمله کردن هستند. آنها به اغراق کردن تمایل دارند، به اینکه از کاه کوه بسازند و انگیزههای پنهان و معانی خاصی در رفتار غیرمغرضانه دیگران بیابند. تقریبا همه آنها نگران نوعی آسیب دیدن و سوء استفاده از جانب دیگران هستند. مبتلایان به این اختلال به کرات وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و بستگان و همسر خود را مورد پرسش قرار میدهند. دارای هوش خوب و حافظه عالی و جزئی نگر و دقیق هستند.

چنین افرادی غالبا حسادت بیمارگونه دارند و بدون دلیل وفاداری همسر و شریک جنسی خود را مورد تردید قرار میدهند.

میزان شیوع و همه گیر شناسیمیزان شیوع این اختلال در بیماران روانپزشکی دو تا ده درصد و در جمعیت عمومی ۵/۰ تا ۵/۲ درصد است. افراد مبتلا به این اختلال ندرتاْ خود به دنبال معالجه میروند. آنها زمانی که توسط همسر یا کارفرما برای درمان معرفی میشوند، قادر به جمع وجور کردن خود هستند.

از آنجایی که این اختلال در بستگان بیماران اسکیزوفرنیک بیشتر از گروه کنترل مشاهده میگردد، تصور میشود رابطهای میان آن دو وجود داشته باشد. در واقع افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید و اختلال اسکیزوفرنیک ساختار ژنتیکی مشابهی دارند. این اختلال در مردها بیشتر از زنها دیده میشود و در میان گروههای اقلیت، مهاجران و ناشنوایان شایعتر از جمعیت کلی است.

▪ معیارهای تشخیص

افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید دارای تنش عضلانی اند، ناتوانی برای احساس آرامش و نیاز به کاوش محیط برای پیدا کردن سرنخ در آنها دیده میشود. جدی و عبوساند. در گفتار، منطقی و معطوف به هدف هستند و محتوای فکر آنها حاکی از فرافکنی و تعصب است. ممکن است خطاهای حسی نیز داشته باشند. این افراد برای دیگران افرادی فاقد هیجان و احساس هستند. آنها به منطقی و عینی بودن خود افتخار میکنند. برای قدرت و مقام اهمیت خاصی قائلند و نسبت به افراد ضعیف وملایم طبع و علیل و ناقص ابراز ناخرسندی و نفرت میکنند. در موقعیتهای اجتماعی ممکن است افرادی کارا و مرتب به نظر برسند، اما در دیگران ایجاد ترس و تعارض میکنند.

اگر فردی چهار معیار از هفت معیار زیر را داشته باشد، مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید است؛ لیکن این معیارها نباید ناشی از اختلال روانی دیگر مانند اسکیزوفرنی یا اختلال خلقی باشد. همچنین نباید ناشی از تاثیر مستقیم یک اختلال طبی عمومی و مصرف مواد باشد.

این هفت معیار عبارتند از:

۱) بدون دلیل کافی ظن میبرد که دیگران از او سوء استفاده میکنند یا فریبش میدهند.

۲) بدون دلیل کافی وفاداری و قابلیت اعتماد دوستان و بستگان خود را مورد سوال قرار میدهد.

۳) در اعتماد به دیگران مردد است، زیرا میترسد از اطلاعات او بر علیه خودش استفاده شود.

۴) در اشارات و اتفاقات خوشخیم، معانی تحقیرآمیز و تهدیدکننده میبیند.

۵) مدام کینه میورزد، یعنی تحقیر و بیاعتنائی و اهانت را نمیبخشد.

۶) فرد تصور میکند دیگران در حال حمله به رفتار و شخصیت وی هستند؛ در واقع شخصیت وی را زیر سوال میبرند. این در حالی است که دیگران این مساله را درک نمیکنند و چه بسا که ممکن است چنین قصدی نیز نداشته باشند. وی ممکن است براساس این تصورغلط خود، حمله متقابل سریع داشته باشد و پاسخ پرخاشگرانه و خشمگینانه از خود نشان دهد.

۷) سوءظن مکرر و بدون پایه و اساس نسبت به وفاداری همسر یا شریک جنسیاش دارد.

● سبب شناسی اختلال شخصیت پارانوئید

در سبب شناسی این اختلال دو علت کلی مطرح است: علل فیزیولوژیکی و علل روانی.

در علل فیزیولوژیکی سه علت اساسی ژنتیک، هورمونها و پیکهای عصبی مطرح میشوند. مهمترین پیکهای عصبی، دوپامین و سروتونین هستند که باعث کاهش نشخوارهای ذهنی میشوند و شاید این فرضیه مطرح باشد که چون افراد پارانوئید نشخوارهای ذهنی زیادی دارند، پس شاید این دو پیک عصبی در اعصاب آنها کمتر از حالت طبیعی باشد.

در سبب شناسی روانی، دو دیدگاه روانکاوی و تربیتی مطرح است.

به اعتقاد فروید، پارانوئید نتیجه مکانیسمهای روان انسان در برابر خواستههای هم جنسخواهانه است. در واقع افراد هم جنسگرا برای مبارزه با این میل خود به همجنسشان، موضع مخالف و مقابل احساس خود را نسبت به همجنس انتخاب میکنند. یعنی جمله "من او را دوست دارم" تبدیل به جمله "من از او متنفرم"، میشود. سپس براساس مکانیزم دفاعی فرافکنی، به جمله "او از من متنفر است"، تبدیل میگردد و نهایتا به این جمله میرسد که "او مرا آزار میدهد"، و اینجاست که تفکر پارانوئیدی شکل میگیرد. البته این نظریه امروزه رد شده است و پایه و اساس علمی ندارد.

در نظریه تربیتی، علت به وجود آمدن این اختلال، تربیت بیش کنترل شده و تحقیرکننده والدین و گاهی همراه با سوء استفاده تنبیه میباشد.

دو علت عمده تنبیه شدن زیاد این کودکان توسط والدین عبارتند از:

۱) به علت فاش کردن اسرار خانواده، والدین کودکان را تنبیه میکنند. این مساله باعث میشود که کودکان پس از آن، از بازگو کردن مطالب خود اجتناب کنند و خود نیز به افرادی پرخاشگر و عصبی و بیش کنترل کننده تبدیل شوند.

۲) دلیل دوم تنبیه شدن این کودکان از جانب والدین، وابستگی آنها به والدین است. در واقع والدین این کودکان میخواهند که استقلال را در فرزندانشان ایجاد کنند و مانع وابستگی کودک به خود شوند. لیکن روش نامناسب تنبیه و طرد کردن را انتخاب میکنند که باعث میشود کودکان آنها افرادی سرد و دوری گزین شوند.

این والدین، کودکان خود را "بزرگسالان کوچک" میدانند که باید همه چیز را بدانند و رعایت کنند. این کودکان ممکن است برای اعتماد کردن و کمک گرفتن ازدیگران و حتی گریه کردن، از جانب والدین خود تنبیه شوند. بسیاری از مواقع برای کارهای نکرده عذرخواهی میکنند و به قول معروف تمام کاسه کوزهها بر سر آنها میشکند. این کودکان «بیش تعمیم دهی» را، که یک خطای ذهنی است، از والدین و خانواده خود میآموزند. یعنی مثلا اگر روزی شخصی به آنها خیانت و بیاحترامی و ... کرده است، اعتماد خود را نسبت به افراد دیگر نیز از دست میدهند و شروع به تعمیم دادن میکنند.

یکی دیگر از نظریهها در مورد این افراد این است که «اعتماد بنیادین»، که باید در سال اول زندگی در انسانها شکل بگیرد، در این افراد شکل نگرفته و تبدیل به بیاعتمادی شده است. علت اصلی این مساله ناتوانی مادر در مراقبت صحیح و همراه با محبت در دوران نوزادی و طفولیت است. در واقع زمانی که مادر نسبت به نیازهای کودک خود به اندازه کافی حساس و همیشه در دسترس نباشد، بذر بیاعتمادی در خاک حاصلخیز روان کودک کاشته میشود و زمینه را برای اختلال شخصیت پارانوئید فراهم میکند.

از طرفی این کودکان برای داشتن استقلال، تقویت و تشویق میشوند و این مساله باعث باقی ماندن این خصوصیات در آنها میشود و شاید یک دلیل اینکه آنها در بزرگسالی افرادی با صلاحیت و شایسته میشوند، همین عامل باشد. این افراد در برابر الکل و موادی که مانند کوکائین و آمفتامین، به آنها احساس کنترل و قدرت میدهد، آسیب پذیرند.

● اختلالات همراه با اختلال شخصیت پارانوئید

این اختلال میتواند همراه با اختلالات روانشناختی دیگری همچون افسردگی، وسواس، سوءمصرف مواد و همچنین سایر اختلالات شخصیت همچون اختلال شخصیت خود شیفته، اختلال شخصیت دوری گزین، اختلال شخصیت مرزی و اختلال شخصیت اسکیزوئید و اسکیزوتایپال وجود داشته باشد.

▪ تشخیص افتراقی

اختلال شخصیت پارانوئید را باید از اختلال هذیانی، اسکیزوفرنی پارانوئید، اختلال شخصیت اجتنابی (دوری گزین)، اختلال شخصیت وسواسی، اختلال شخصیت نمایشی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی و اختلال شخصیت مرزی تفکیک کرد.

از آنجایی که در "اختلال شخصیت پارانوئید" هذیانهای با ثبات وجود ندارد، از "اختلال هذیانی" قابل تفکیک است و چون توهمات و اختلال تفکر نیز وجود ندارد، از "اختلال اسکیزوفرنی پارانوئید" نیز متمایز میشود.

"بیماران مرزی" توانایی برقراری روابط تنگ و پرآشوب را دارند، در حالیکه بیماران شخصیت پارانوئید این توانایی را ندارند و البته فاقد سابقه طولانی رفتار ضد اجتماعی هستند، در نتیجه از اختلال شخصیت ضد اجتماعی نیز قابل تفکیک میباشند.

برخی از مبتلایان به "اختلال شخصیت نمایشی" ممکن است ویژگیهای افراد مبتلا به "اختلال شخصیت پارانوئید" را نشان دهند؛ لیکن علت بروز این ویژگیها در "اختلال شخصیت نمایشی" سوءظن نیست، بلکه برای جلب توجه و ظاهر فریبی است. افراد مبتلا به "اختلال شخصیت اجتنابی" به علت ترس از عدم پذیرش در جمع، از دیگران اجتناب و دوری گزینی میکنند، نه به علت سوءظن و عدم اعتماد نسبت به سایرین.

در "اختلال شخصیت وسواسی" نیز فرد بسیار کمال گرا و منطقی و اخلاقی میباشد و کار را بر تفریح و ارتباطات اجتماعی ترجیح میدهد. این مساله علت تنهایی و کنارهگیری ازجمع در مبتلایان به اختلال شخصیت وسواسی به شمار میرود، نه سوءظن و عدم اعتماد و شک نسبت به دیگران.

▪ سیر و پیش آگهی اختلال

مطالعات کافی و سیستماتیک درازمدتی در مورد "اختلال شخصیت پارانوئید" به عمل نیامده است. در برخی از بیماران، "اختلال شخصیت پارانوئید" در تمام طول عمر وجود دارد. در مواردی نیز پیشرو اسکیزوفرنی است و در بعضی دیگر با پیشرفت سن یا کاهش استرس، صفات پارانوئید تبدیل به واکنش معکوس شده و توجه متناسب به اصول اخلاقی و اهمیت و رفاه دیگران جایگزین آن میگردد. به طور کلی این بیماران در زمینه کار و زندگی با دیگران مشکلات همیشگی دارند و مسائل شغلی و زناشوئی فراوان پیش میآید و درکل پیش آگهی مساعدی ندارند.

● درمان اختلال شخصیت پارانوئید

برای درمان این اختلال، هم میتوان از داروها بهره برد و هم از روان درمانی. البته روان درمانی، درمان مناسبتری برای این اختلال میباشد.

درمانگر باید با بیمار رو راست باشد و با بیمار زیاد، گرم نگیرد و صمیمی نشود. زیرا ممکن است مورد سوء ظن بیمار قرار گیرد. چرا که برای اینگونه بیماران روابط نزدیک بین فردی آغازگر افکار پارانوئیدی است و باعث این فکر در آنها میشود که مردم میخواهند به وی آسیب و ضرر برسانند. در نتیجه از دیگران فاصله میگیرند و شروع به مخفی کاری و توطئه چینی و حمله متقابل میکنند. در واقع نسبت به دیگران حالت دفاعی (گارد) میگیرند.

گروه درمانی برای این بیماران به منظور بالا بردن مهارتهای اجتماعی و کاهش سوءظن از طریق "ایفای نقش" (Role Playing) میتواند مفید باشد. لیکن در بسیاری از مواقع این بیماران در گروه درمانی، خوب جا نمیافتند. آنها تحمل فشار رفتاردرمانی را برای پرورش مهارتهای اجتماعی ندارند.

تعبیر و تفسیر درمانگر از گذشته بیمار و احساسات وی، کار را بدتر میکند و باعث عدم اعتماد بیشتر بیمار میشود. در عوض میتوان او را تشویق به اعتماد کردن به دیگران کرد و حس همکاری او را افزایش داد. درمانگر میتواند به او روش صحیح نشان دادن خشم و پرخاشگری را آموزش دهد و از بحث و مجادله بپرهیزد. درمانگر میتواند از طریق توضیح به بیمار که چگونه افکار و رفتار وی باعث مختل شدن ارتباطش با دیگران میشود، به تعدیل رفتار و افکار بیمار بپردازد.

در درمان دارویی میتوان از ضد اضطرابها مثل دیازپام یا داروهای نورولپتیک و ضد جنون مانند هالوپریدول و پیموزاید برای کاستن از تفکر پارانوئید استفاده کرد.

● راهکارهای عملی برای این اختلال

۱) برگزاری دورههای آموزش فرزند پروری برای پیشگیری از اعمال روشهای رفتاری و فرزند پروری که منجر به اختلال شخصیت پارانوئید میگردد، مانند تنبیه و کنترل بیش از حد فرزندان و عدم حساسیت کافی مادر به نیازهای فرزند در دوران اولیه زندگی کودک.

۲) تاسیس مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی در جهت تشخیص و ارزیابی روانشناختی و درمان کارمندان ادارات و موسسات مبتلا یا در معرض خطر ابتلا به اختلالات شخصیت و سایر اختلالات روانی.

۳) برگزاری دورههای آموزش مهارتهای زندگی و جلسات گروه درمانی به منظور تعدیل افکار مبتنی بر بی اعتمادی و بدگمانی نسبت به انگیزههای دیگران و کسب مهارتهای اجتماعی بیشتر.

بدین منظور لزوم غربال کردن کارکنان ادارات و موسسات از نظر مشکلات روانشناختی به وسیله روشهای سنجش و ارزیابی اختلالات شخصیت وجود دارد.

۴) شناسایی دانش آموزانی که یکی از اعضای نزدیک خانواده آنها مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید میباشد و ارائه راهکار به این دانش آموزان و خانواده آنها در جهت تشخیص و اقدام برای درمان فرد مبتلا به اختلال شخصیت.

۵) از آنجائی که یکی از گروههای در معرض خطر برای "اختلال شخصیت پارانوئید"، افراد ناشنوا یا کم شنوا هستند، بنابراین تمهیداتی جهت تعدیل افکار پارانوئیدی در صورت وجود برای این گروه از افراد مورد نیاز است. بنابراین لزوم همکاری مدارس و مراکز ناشنوایان و همچنین متخصصین شنوایی سنجی و گوش و حلق و بینی وجود دارد. به طوری که میتوان از این گروه متخصص در جهت شناسایی بیشتر افراد مبتلا استفاده کرد. در واقع ارجاع سنجش و ارزیابی ابتدایی انجام شده از جانب این متخصصین به مراکز روانشناسی و روانپزشکی مورد نیاز است.

۶) یکی دیگر از گروههای در معرض خطر برای اختلال شخصیت پارانوئید، بستگان بیماران اسکیزوفرنیک میباشد که جا دارد تمرکز اولیه جهت شناسایی، تشخیص و درمان این افراد صورت گیرد. به این منظور میتوان از مراکز روانپزشکی و روانشناسی چه به صورت مطب خصوصی، چه درمانگاه یا بیمارستان و یاری افراد متخصص موجود در این مراکز جهت شناسایی بستگان پارانوئید بیماران مراجعه کننده به این مراکز استفاده کرد.

۷) از آنجائیکه افراد مبتلا به "اختلال شخصیت پارانوئید" افرادی جدی و کارآمد در موقعیتهای شغلی و اجتماعیاند و برای قدرت و مقام اهمیت خاصی قائلند و نسبت به افراد ضعیف، ملایم طبع و علیل و ناقص ابراز ناخرسندی و نفرت میکنند و در دیگران ایجاد ترس و تعارض مینمایند، در نتیجه مدیران بالادست این افراد برای ارتقاء مقام آنها باید رعایت دقت را نمایند، چرا که ارتقاء مقام و مسئولیت اینگونه افراد، ممکن است در درازمدت منجر به خسارات نیروی انسانی بیشتری گردد. به این منظور آگاه سازی مدیران ادارات و موسسات از این نوع اختلال شخصیت، امری الزامی است.
http://moshaverehramsar.blogfa.com

پارانوئید

پارانوئید

مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید، شکاکیت و بی اعتمادی دیرپا به همه افراد است. مسئولیت این احساسات از نظر آنها نه به عهده خودشان، بلکه به دوش دیگران است. این بیماران اغلب متخاصم، تحریک پذیر و خشمگین اند. افراد متعصب و جزم اندیش، کسانی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع می کنند، افرادی که به همسر خود سوءظن مرضی دارند و اشخاص بدعنقی که اهل دعوا و مرافعه اند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید هستند. افراد مبتلا به این اختلال تقریباً همیشه منتظرند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند. آنها در بسیاری از اوقات بی هیچ توجیهی در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خود تردید می کنند. آنان اغلب حسادت مرضی دارند و در وفاداری همسر یا شریک جنسی خود بی دلیل شک می کنند.
بیماران مبتلا به این اختلال، حالت عاطفی محدودی دارند و به نظر می رسد فاقد هرگونه احساس و هیجانی باشند. آنها از اینکه مستدل و عینی می اندیشند، به خود می بالند حال آنکه چنین نیست. اینها آدمهای گرمی نیستند و قدرت و منزلت افراد آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و به آن دقیقاً توجه دارند و اگر کسی را ضعیف بیابند یا ببینند که اختلال یا نقصی در وضع و حالش وجود دارد، به وی با دیده تحقیر می نگرند. افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید ممکن است در موقعیت های اجتماعی، آدمهایی فعال و کارا به نظر برسند، حال آنکه اغلب دیگران را فقط می ترسانند یا افراد را به جان هم می اندازند. همانند سایر اختلالات شخصیت، باید نقش عوامل وراثتی، زیستی (ناقلین عصبی یا نوروترنسمیترها)، عوامل روانی و محیطی را درنظر گرفت. از دیدگاه روان تحلیل گری و نقش مکانیسم های دفاعی، افراد دچار اختلال شخصیت پارانوئید، از برون فکنی (Projection) استفاده می کنند. یعنی تکانه ها و افکاری را که خود دارند و برایشان غیرقابل قبول است به دیگران نسبت می دهند.

روشهای درمان بیماری

روان درمانی
درمان انتخابی، روان درمانی است. بیماران پارانوئید معمولاً در گروه درمانی خوب عمل نمی کنند، با این حال روان درمانی گروهی برای ارتقای مهارت های اجتماعی و کاهش شکاکیت آنها از طریق ایفای نقش می تواند مفید باشد. بسیاری از این بیماران رفتار درمانی را هم که برای پرورش مهارت های اجتماعی به کار می رود، ممکن است مزاحم و مداخله گر بیابند و تحمل نکنند.

دارو درمانی
دارو درمانی برای مقابله با سراسیمگی (Agitation) و اضطراب این بیماران مفید است. در اکثر موارد داروی ضداضطرابی مثل دیازپام (Valium) کافی است اما گاه نیز ممکن است لازم باشد از داروی آنتی سایکوتیک مثل هالوپریدول (haldol) به مقدار کم و به مدتی کوتاه استفاده شود تا سراسیمگی شدید یا افکار نیمه هذیانی آنها قابل تدبیر باشد. پیموزاید(orap) را که داروی آنتی سایکوتیک است، در برخی از بیماران برای کاهش افکار بدگمانی آنها به کار برده اند که موفق هم بوده است.
http://stu.sharif.edu

اختلال شخصیت پارانوئید و درمان

اختلال شخصیت پارانوئید و درمان

پارانوئید" نوعی اختلال شخصیت است که طی آن فرد دچار بدبینی شده و به هر چه در اطراف او می گذرد، شک دارد.
واژه "شخصیت" به طور کلی رفتار فرد را که قابل مشاهده است، توصیف می کند، مثلاً می گوییم فلانی خوش قلب است، صمیمی است، جاه طلب است و... . در اصل، تجارب درون ذهن افراد به صورت شخصیت آنها بروز می کند. با این حال، گاهی اوقات افراد به اختلال شخصیت دچار می شوند که این اختلال شخصیت ممکن است اختلالهای مزمن روانی باشد و افراد مبتلا، رفتارهایی از خود نشان دهند که حضور آنها را در اجتماع سخت و دشوار می کند و در برخی موارد موجب ناخشنودی فرد و مختل شدن زندگی او می شود. پارانوئید، یکی از انواع اختلالهای شخصیتی است که برای بیمار و اطرافیانش دردسرهای فراوان به بار می آورد.

چه عواملی باعث بروز "پارانوئید" می شود؟
دقیقاً مشخص نیست که چرا بعضی افراد دچار اختلال شخصیت "پارانوئید" یا "بدگمانی" می شوند، اما به اعتقاد روان پزشکان و روان شناسان، عوامل مختلفی در این مسأله دخیل هستند؛ از جمله، عوامل وراثتی که این اختلال در بستگان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی شایع تر است؛ البته متخصصان تغییر بعضی هورمونها یا ناقلهای شیمیایی بدن، آسیب و صدمه مغزی، عوامل اجتماعی روان شناختی مثل رابطه ضعیف بین کودک و والدین را در این مسأله مؤثر می دانند.

علایم بیماری پارانوئید:
یکی از مشخصات بیماران مبتلا به این اختلال، شکاک بودن و بی اعتمادی دایم به همه افراد است. البته، آنها احساس بدگمانی را نمی پذیرند؛ بلکه دیگران را مسؤول بدگمانی خود می دانند. این افراد معمولاً متخاصم، تحریک پذیر و خشمگین هستند. آنها متعصبند و به همسر خود سوء ظن دارند (سوء ظن بیمارگونه). شخصیتهای پارانوئید اهل دعوا و مرافعه هستند و دایم دیگران را متخلف معرفی می کنند. آمار موجود حاکی از آن است که از هر هزار نفر، بین 5 تا 25 نفر دچار "پارانوئید" هستند و این اختلال در مردان شایعتر است.
البته، برای تشخیص پارانوئید یا بدگمانی، یک معیار بین المللی وجود دارد که طبق این معیار هر کس بی اعتمادی و شکاکیت نافذ و فراگیر نسبت به دیگران داشته باشد، به طوری که انگیزه های افراد را شرارت آمیز بداند، و این حالت از بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم بخورد، دچار پارانوئید یا شخصیت بدگمان است. به علاوه، هفت علامت وجود دارد که هر کس چهار مورد آن را در خود بیابد، مبتلا به پارانوئید است.

علایم زیر می توانند پارانوئید را در بیمار تأیید کنند:
1- بیمار بدون دلیل کافی گمان می کند او را استثمار کرده اند و به او ضرر می رسانند یا سرش کلاه می گذارند.

2- بدون دلیل کافی، وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیان خود را زیر سؤال می برد، به صورتی که این شک دائم ذهن او را مشغول می کند.

3- به هیچ کس اطمینان ندارد و می ترسد از اطلاعاتی که او به آنها داده، علیه خودش استفاده کنند.

 4- در بین اظهارنظرهای اطرافیان که بی غرض و بدون خطر است و حتی اتفاقهای مثبت و خوب، مفاهیم تهدیدکننده یا تحقیرکننده پیدا می کند.

 5- همیشه از همه چیز و همه کس دلخور و ناخشنود است و اگر کسی به او توهین یا بی احترامی کرده باشد، هرگز او را نمی بخشد و فراموش نمی کند.

6- با کوچکترین اتفاق و صحبتی، احساس می کند به شخصیت و اعتبارش لطمه وارد شده و بلافاصله واکنشی خصمانه و خشمگینانه نشان می دهد و یا به مقابله می پردازد (در حالی که دیگران چنین برداشتی ندارند).

7- مکرراً و بدون هیچ دلیلی، به وفاداری همسرش شک می کند.
غیر از این موارد، افراد پارانوئید ویژگیهای دیگری دارند که بدین قرار است: افراد بدبین معمولاً گرم و صمیمی نیستند. قدرت و منزلت افراد، آنها را تحت تأثیر قرار می دهد و به آن دقیقاً توجه دارند. اگر کسی را ضعیف بیابند یا حس کنند که در وضع و حال طرف مقابل اختلال یا نقصی وجود دارد، به او با دیده تحقیر می نگرند.
این افراد ممکن است در موقعیتهای اجتماعی آدمهای فعال و کارا به نظر برسند، در حالی که اغلب آنها فقط دیگران را می ترسانند یا افراد را به جان هم می اندازند. به علاوه، مشکلات شغلی و زناشویی هم در این بیماران خیلی شایع است.

درمان پارانوئید:
درمان انتخابی در افراد پارانوئید "روان درمانی" است و این افراد باید تحت نظر روان پزشک قرار بگیرند و درمان شوند، چون امکان ندارد خودبخود درمان شوند.

 در مواردی نیز علاوه بر "روان درمانی"، برای مقابله با حالت اضطراب این بیماران باید از دارو هم استفاده شود که این دارو درمانی هم باید زیر نظر پزشک شروع شود و در موقع مناسب قطع گردد. معمولاً این افراد خودشان سراغ درمان نمی آیند و چنانچه توسط همسر، نزدیکان و یا دوستان نزد روان پزشک بروند، مشکل خود را پنهان می کنند و از اینکه برای درمان آنها از روان پزشک کمک گرفته اند، ناراحتند.

راههای پیشگیری از پارانوئید:
بهترین راهکاری که برای پیشگیری توصیه می شود این است که از کودکی محیط پرورش کودک خوب، سالم، دوستانه و بامحبت باشد و روابط موجود در خانواده سیری طبیعی داشته باشد. در بین افراد خانواده، "مادر" اولین ناجی است که نیازهای عاطفی کودک را برآورده می کند. او در واقع تغذیه کننده روح و روان کودک می باشد که اگر به درستی وارد عمل نشود و بی اعتمادی را به فرزندش منتقل کند، او را در سراسر زندگی با مشکلات عدیده روبرو ساخته است.
ارتباط صمیمانه والدین، رفتار محبت آمیز با فرزندان، آموزش دوست داشتن همکلاسیها و همسن و سالان به بچه ها در مهد کودک و مدرسه و... باعث خواهد شد که کودک کینه توز بار نیامده و همه را دوست داشته باشد. این کودک در بزرگسالی نیز می تواند یک همسر مهربان و یک پدر یا مادر خوب باشد و اختلال شخصیت "بدگمانی" یا پارانوئید را تجربه نکند.

عده ای دچار اختلال شخصیت بدگمان نیستند و به پارانوئید مبتلا نمی باشند، اما دائماً به همه چیز بد بینند و به قول معروف، نیمه خالی لیوان را می بینند. این افراد نیز از کودکی در خانواده آموخته اند بدبین باشند و نسبت به همه چیز دیدگاهی منفی داشته باشند. این افراد تنها افکار بدبینانه دارند و در زندگی همیشه با مشکلات مختلف روبرو می شوند، به همین علت خلقی افسرده پیدا می کنند.

این افراد چاره ای ندارند جز اینکه دیدگاه خود را تغییر دهند و با آموختن مهارتهای خوب زندگی، رویه خود را تغییر دهند؛ زیرا در نهایت فقط خودشان هستند که ضرر می کنند.

http://zendegiirani.persianblog.ir/

اختلال شخصیت پارانوئید

اختلال شخصیت پارانوئید

بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارنوئید گرایش به نسبت دادن انگیزه‌های بدخواهانه به دیگران دارند. آنها معمولاً بدبین، تحریک‌پذیر، عصبانی و شکاک هستند. به دیگران اعتماد نمی‌کنند و معمولاً متعصب، جوینده بی‌عدالتی‌ها، همسرانی به‌طور بیمارگون حسود یا انسان‌هائی غیرعادی و اهل دعوا هستند.
تاریخچه
در رابطه با تاریخچه اصطلاح پارانوئید، باید به قبل از بقراط در یونان اشاره کرد که یونانی‌ها از آن به معنای دیوانگی استفاده می‌کردند. در قرن هیجدهم، این اصطلاح برای اختلالاتی که علایم بارز آنها هذیان و توهم بود، متداول شد. تا قرن نوزدهم، این اصطلاح را برای انواع و اقسام بیماری‌ها به‌کار می‌بردند. اما در سال 1893، امیل کراپلین، پارانوئیا را از پارافرنیا که یک اصطلاح متداول در اروپاست و معادل اصطلاح واکنش پارانوئید و یا حالت پارانوئید در آمریکا می‌باشد، تمیز داده و تفکیک نمود. کراپلین، همچنین بیماری پارانوئید را از اسکیزوفرنی پارانوئید متمایز ساخت. حالات بیماری پارانوئید تا حد بسیار زیادی شبیه حالات بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی پارانوئید است، اما از جهاتی با آن تفاوت دارد.

  هر انسانی در برهه‌ای از زمان به تفکر پارانوئیایی گرفتار می‌آید. احتمالا دست‌کم می‌توانید موردی را به یاد آورید که مورد تبعیض قرار گرفته‌اید یا در مورد شما صحبت می‌شود یا بدون دلیل کافی به انگیزه‌های شخصی دیگران مظنون و بدبین باشید. تفکر پارانوئیایی را می‌توانیم نوعی سبک‌ شناختی تلقی کنیم. پارانوئیا، بیماری بسیار کمیاب و نادری است و علامت بارز آن پیدایش تدریجی یک نظام فکری هذیانی با طیف گسترده و توسعه‌یافته‌ای است که بر اساس تعبیر اشتباه از وقایع و حقایق زندگی استوار می‌باشد. هدف از این نظام پارانوئیدی برقراری تعادل در زندگی عاطفی بیمار است؛ لذا تغییر آن بسیار دشوار می‌باشد. افراد در استفاده از این نحوه تفکر و اینکه تا چه اندازه اجازه دهند واقعیت، آنچه را آنها ادراک می‌کنند تحت تاثیر قرار دهد، متفاوت هستند. بنابراین می‌توان تفکر پارانوئیایی را به عنوان پیوستاری در نظر گرفت که می‌تواند از نوع روزمره تا فکر هذیانی شدید که همه زندگی شخص را تحت‌الشعاع قرار دهد، وسعت داشته باشد. گاهی اوقات افرادی که چنین تفکری نداشته‌اند، ناگهان به آن گرفتار می‌آیند. عواملی مثل نقص کبد، کمبود ویتامین B12، از دست دادن شنوایی، غده‌های مغزی، سیفلیس و گستره‌ای از داروها ممکن است تفکر پارانوئیایی را با سایر علایم ایجاد کنند. امروزه در حدود 65 ناراحتی متفاوت، ویژگی‌های پارانوئیایی را به وجود می‌آورد.
  در طبقه‌بندی اختلالات پارانوئید، تاکنون سه نوع عمده از بیماری یا حالات پارانوئید را ذکر کرده‌اند که عبارتند از: پارانوئیا، پارانوئیای پیری و پارانوئیای مشترک اخیرا نیز در تقسیم‌بندی  DSMیک نوع از پارانوئید با عنوان اختلال پارانوئیای حاد ذکر شده است.
پارانوئیای پیری
  این اختلال در دوران کهنسالی شروع می‌شود و نظام شکل‌یافته و محکمی از اختلالات تفکر و باورهای هذیانی در او دیده می‌شود. این هذیان‌ها شبیه هذیان‌های بیمار اسکیزوفرنیک است. علاوه بر شروع در دوران کهنسالی، می‌توان اشاره کرد که حتی تفکر پارانوئیایی در افراد مسن شایع‌تر است. غالبا تفکر پارانوئیایی به علت انزوای اجتماعی یا احتمالا به واسطه ضعیف شدن فزاینده قدرت بینایی و شنوایی ایجاد می‌شود که این امر به نوبه خود برای شخص ممکن است ارزیابی صحت و سقم ادراک رخدادهای واقعی را مشکل سازد. گاهی اوقات ضربه‌های خفیف یا خونریزی‌های مغزی در افراد پیر می‌تواند به علائم پارانوئیایی بیانجامد. علت احتمالی دیگر این بیماری، تباهی یا پلاسیدگی بافت‌های مغز است. هر یک از این حالات ممکن است باعث آنچنان رفتار به شدت غیرانطباقی شود که لازم آید فرد بستری گردد.

  معمولا هذیان‌های پارانوئیایی در چند طبقه جای می‌گیرند؛ احساس مورد اذیت و آزار قرار گرفتن از سوی دیگران، حسادت و سوءظن بی‌دلیل نسبت به خیانت جنسی معشوق یا همسر، این احساس که شخص دیگری عاشق کسی شده بی‌آنکه گواهی بر این ادعا باشد و هذیان‌های بیماری به هنگامی که بیماری خاصی در کار نیست.

پارانوئیای مشترک

  این نوع، جالب‌ترین نوع پارانوئیا بوده و گاهی اوقات جنون دو نفره نیز نامیده می‌شود و عبارت است از، سیستم هذیانی آزار و تعقیب که در نتیجه زندگی و رابطه نزدیک دو شخص به وجود می‌آید. در چنین مواردی یکی از مراجعین شخصی است مسلط و دارای هذیان‌های تثبیت‌شده و دیگری فردی است تلقین‌پذیر که وقتی با هم هستند، عقاید هذیانی را می‌پذیرند. وقتی این دو نفر از هم جدا می‌شوند معمولا فرد تلقین‌پذیر این عقیده را رها می‌کند. دو خواهر، زن و شوهر یا مادر و فرزند از شایع‌ترین زوج‌های درگیر این اختلال هستند. در مواردی نیز افراد درگیر بیش از دو نفر می‌باشند.

پارانوئید حاد

  حالات پارانوئیدی حاد، معمولا کمتر از 6 ماه به طول می‌انجامد و غالبا در افرادی که تجارب شدید سخت و یا تغییرات ناگهانی در محیط زندگی‌شان داشته‌اند(مانند مهاجران، زندانی‌ها، اسرای جنگی، سربازان و کسانی که به‌طور ناگهانی از خانواده خود جدا شده‌اند) دیده می‌شود. شروع آن ناگهانی و بدون سابقه قبلی است و به‌ندرت مزمن می‌گردد. لازم به ذکر است که بیمار پارانوئید با وجود داشتن هذیان‌های عجیب، در شئون دیگر زندگی منطقی و نرمال عمل می‌کنند.

  بر اساس آمارهای مختلف در کشورهای متعدد دنیا، میانگین سنی افرادی که تحت عنوان حالات پارانوئید در بیمارستان‌ها بستری می‌شوند، پنجاه سال است. البته شیوع این اختلال در زنان بیشتر از مردان است. بر اساس آمارهای منتشر شده مربوط به سال 1998آمریکا، چنین برمی‌آید که در حدود یک درصد بیماران بستری در بیمارستان‌ها دچار اختلالات پارانوئید هستند. بیماران مبتلا به این اختلال بسیار خودمدار و خودشیفته هستند. آنها خشم و عناد درون خود را انکار می‌کنند و برای تخلیه این عواطف، از مکانیسم‌های برون‌فکنی استفاده می‌کنند. آنها نسبت به دیگران حساس، درون‌گرا و بی‌اعتماد هستند. بعضی از مبتلایان نیز بسیار سلطه‌جویانه و در رابطه با مسائل سیاسی و اجتماعی دیدگاه‌های بسیار افراطی دارند. آنها در عمق وجود خود، احساس حقارت و خودکم‌بینی می‌کنند و اغلب این افراد در زندگی زناشویی و شغلی خود آنچنان که باید موفق نیستند.

  در رابطه با بررسی علل این اختلال، پژوهشگران از نظر بررسی‌های جسمانی و ژنتیکی مطلب چندان روشنی را ارائه نداده‌اند. ولیکن در زمینه عوامل روانی، فروید اولین نظریات راهگشا را ارائه داده است. بر اساس نظریه فروید هذیان‌های پارانوئید، نتیجه سرکوبی و برون‌فکنی تمایلات همجنس‌گرایی است که تحقیقات بعدی روان‌شناسان و روان‌پزشکان، این مطلب را تایید کرده است.

  در رابطه با درمان این اختلال، دانش کمی موجود است. ممکن است داروهای ضد روان‌پریشی در برخی موقعیت‌های بحرانی مفید باشند. به نظر مؤثرترین راه مقابله با هذیان‌ها این است که به درمانجو نشان دهیم تا چه حد هذیان‌هایش می‌توانند مزاحم دستیابی او به اهدافش شوند، نه اینکه سعی کنیم با آنها برخورد نماییم. گاهی اوقات می‌توان به درمانجو یاد داد موقعیت‌هایی را که باعث هذیان می‌شوند یا آنها را افزایش می‌دهند را بشناسد و از آن اجتناب نماید.

  در پایان، لازم به ذکر است که به علت شباهت‌های زیاد باید میان اختلال پارانوئید با اختلال‌های مشابه از جمله اسکیزوفرنی پارانوئید،اختلال شخصیت پارانوئید و اختلال سایکوز مشترک تشخیص و تفاوت قائل شد؛ که به‌طور خلاصه نمایه‌ای از این سه اختلال را بیان می‌کنیم.

اختلال اسکیزوفرنی پارانوئید

  در این اختلال، وجود هذیان‌های نظام‌یافته یا توهمات شنیداری گسترده شاخص است. بیمار اسکیزوفرنیک پارانوئید، به هذیان‌های گزند و آسیب یا عظمت مبتلا است که فوق‌العاده نظام‌یافته و پیچیده است. در اختلالات حیطه اسکیزوفرنی آنچه که مطرح است، اختلال‌های اساسی فرد مبتلا در تماس با واقعیت است. به عبارتی فرد از واقعیت بریده شده و دوم اینکه این اختلالات معمولا با چند فرایند روان‌شناختی از جمله فکر، ادراک، هیجان و غیره همراهند و ارتباط و رفتار روانی – حرکتی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

اختلال شخصیت پارانوئید

  افراد مبتلا به این اختلال، شدیدا به دیگران مشکوک‌اند و همیشه در برابر خطر یا آسیب احتمالی حالت دفاعی دارند. آنها حتی در صورت عدم وجود شواهد قانع‌کننده نسبت به اشتباهشان، همچنان بر باور خود استوار می‌باشند. زندگی آنها منزوی و مقید است. ولی آنچه را که باید در این اختلال مد نظر قرار داد عبارت است از اینکه؛ الگوی ناسازگارانه و بادوام تجربه درونی و رفتار به زمان نوجوانی و جوانی فرد برمی‌گردد.

اختلال سایکوز مشترک

  این اختلال نادر، به‌طور معمول میان دو نفر و گاهی بیش از دو نفر رخ می‌دهد. شخص غالب و شخص فعل‌پذیر، که در جریان آن سیستم هذیانی به‌طور پیشرونده توسط شخصی که جوان‌تر و فعل‌پذیرتر است، مورد پذیرش واقع می‌شود. در این اختلال با جدا ساختن این دو نفر از یکدیگر بهبودی فرد فعل‌پذیر حاصل نمی‌گردد.


 تشخیص، علایم و نشانه‌ها

این بیماران تمایلی به اعتماد کردن به دیگران ندارند. آنها معانی پنهان را می‌بینند، تمایل به کینه‌ورزی دارند و در حمله متقابل تأمل نمی‌کنند. رفتاری رسمی دارند و می‌توانند تنش عضلانی قابل توجهی همراه با ناتوانی در آرامش را از خود نشان دهند. ممکن است محیط را به دقت بررسی کنند. معمولاً جدی و خشک هستند. فرافکنی را اعمال می‌کنند و می‌توانند کاملاً متعصب باشند. آنان افکار انتسابی نشان می‌دهند، به‌طوری که دیگران را تهدیدکننده یا تحقیرکننده می‌بینند. نسبت به وفاداری یا اعتماد دیگران تردید می‌کنند و ممکن است کاملاً محدود و فاقد صمیمیت باشند. بعضی مواقع به منطقی و عینی بودن خود مغرور هستند. آنها معمولاً بیش از اندازه به مقام و قدرت خدمت می‌کنند و افراد ضعیف، بیمار یا ناقص را به دیده تحقیر می‌نگرند. ممکن است به‌نظر کاری و جدی بیایند، اما معمولاً در دیگران باعث ایجاد ترس یا تعارض می‌شوند. برخی از آنان با گروه‌های افراطی ارتباط دارند.

معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای اختلال شخصیت پارانوئید:
  الف ـ شکاکیت و بدبینی فرادگیر نسبت به دیگران که انگیزه‌های آنان بدخواهانه تعبیر می‌شود، در اوایل بزرگسالی آغاز می‌شود و در زمینه‌های مختلف بروز می‌کند؛ به‌طوری که ۴ مورد (یا بیشتر) از موارد زیر را داشته باشد: 
    ۱. بدون پایه و اساس کافی، ظنین است که دیگران او را قریب و آزار می‌دهند و از او سوءاستفاده می‌کنند. 
    ۲. با تردیدهای بی‌مورد در مورد وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان یا همکاران اشتغال ذهنی دارد. 
    ۳. به‌علت ترس ناموجه از اینکه اطلاعات، بدخواهانه بر ضدش به‌کار خواهد رفت، تمایلی به اعتماد کردن به دیگران ندارد. 
    ۴. از گفتارها یا وقایع بی‌خطر، معانی پنهان تهدیدکننده یا تحقیرآمیز برداشت می‌کند. 
    ۵. به‌طور دائم کینه می‌ورزد، یعنی تحقیر، بی‌اعتنائی و اهانت را نمی‌بخشد. 
    ۶. نسبت به شخصیت یا رفتار خود حملاتی که برای دیگران آشکار نیست برداشت می‌کند و بدون تأمل، واکنش خشمگینانه یا حمله متقابل از خود بروز می‌دهد. 
    ۷. شک‌های مکرر و بی‌اساس در مورد وفاداری همسر یا شریک جنسی خود دارد. 
  ب ـ صرفاً در طی دوره اسکیزوفرنی، اختلال خلقی با ویژگی‌های پسیکوتیک یا اختلال پسیکوتیک دیگری روی نمی‌دهد و به‌علت اثر فیزیولوژیک مستقیم یک بیماری طبی عمومی نیست. 
http://yeganeh394.blogfa.com

اختلال شخصیت پارانوئید یا شخصیت کج خیال و بدبین Paranoid Persona

اختلال شخصیت پارانوئید یا شخصیت کج خیال و بدبین Paranoid Personality

به کسانی گفته می شود که بیش از اندازه محتاط و مشکوک هستند. این افراد شایعاً در حال کشف کردن خیانت و تجاوز و بدعهدی دشمنان دوست نما هستند.( البته بقول خودشان ). ولی اگر بی اساسی تهمت هایشان را به آنها ثابت کنیم بلافاصله خود ما هم جزء دشمنان محسوب خواهیم شد.

بعضی از این افراد حتی همسر 60 سالهء خودشان راهم به داشتن ارتباط با باغبان و پستچی و خدمتکار متهم می کنند. وقتی با ناباوری دیگران روبرو می شوند مسئله را پیش خودشان نگه می دارند و با دیگران در میان نمی گذارند. در حالی که رفتار و واکنشهای شان کاملاً تغییر می کند و تلخی و کنایه گوئی تحمل ناپذیری را سبب می شود.

شایعاً می بینیم که حتی اتفاقات پیش پا افتاده ای چون جریمه یا پیچیدن کسی در هنگام رانندگی جلوی آنها یا اعتراض کوچک همسایه به عنوان علامت کاملاً موجهی بر دشمنی و خیانت و غیره تعبیر می شود. این نوع شخصیت در افرادی که دیگران را به بهانه های مختلف به دادگاه می کشانند ، آنها که تبعیضات نژادی قائل می شوند یا بین کسانی که انتقام های وحشتناک می گیرند بسیار دیده می شود.

ویژگی های اخلاقی این نوع شخصیت از این قرارند:

1 - یکی از خصائص انسانی که ما به کرات دیگران را به آن تشویق می کنیم بخشش و گذشت است.

(Forget ، Forgive ) که در این افراد مطلقاً بخشودن و فراموش کردن وجود ندارد

Misinterpretation of others intention -2
ش
تعبیرهای غلط به پندار، گفتار ، و رفتار دیگران چسباندن .

مثال : دستگاه تهویه منزل خراب شده آقایی برای تعمیر آمده، در مقابل سوال میزان هزینه ، جواب داده " برای معاینه و تشخیص پنجاه دلار و تا معاینه نکنم نمی تونم بگم خرجش چقدر می شود." این یک گفتگوی ساده و منطقی است ولی در مورد این افراد مسئله به این سادگی حل نخواهد شد زیرا حتی اگر این شخص پول هم نگیرد و دستگاه تهویه را درست کند بلافاصله یک دلیل احساسی به او نسبت داده می شود ، اگر بگوید فلان قطعه سوخته باید تهیه کنم و باید روز دیگری بیاورم و وصل کنم ،جای شک جدیدی را باز خواهد کرد ....

3 - گرفتاری در رابطه با محل کار :  اغلب با کارفرما گرفتاری دارند. از آنجایی که ایجاد ارتباط انسانی در این افراد دچار گرفتاری است با همکارانشان صمیمی نیستند و نهایتاً هر چند کیفیت کار آنها خوب باشد نتیجه چشم گیری نخواهد داشت. اگر کارفرما هستند به علت فقدان محبت و دلسوزی و تعبیرهای ناگوار از رفتار زیر دستان با آنها هم مشکلاتی خواهند داشت.

4 - از نظر عاطفی این افراد اغلب در تنهایی عاطفی به سر می برند. همیشه دیواری از ملاحظه بین این افراد و دیگران وجود دارد ، با والدین، فرزندان، با همسر و دوستانشان. با هیچ کس از صمیم قلب ارتباط عشقی و عاطفی پیدا نمی کنند. راز خودشان را با دیگری در میان نمی گذارند.

5 - بدلیل تهمت های ناروا به همسر و فرزندانشان یا برچسب های خیانت و نادرستی به نزدیکان ،شایعاً درگیری های خانوادگی دارند.

6 - شایعاً در گیر شکایات دادگاهی هستند ، چه این که از دیگران شکایت کرده باشند یا به خاطر انتقام جویی های ناروا از آنها شکایت شده باشد.

از نظر آماری 0.5 تا 2.5 درصد کل افراد در امریکا به این بیماری مبتلا هستند به عکس بیماری های شخصیتی گروه اول که در خانم ها شایعتر است، این بیماری در حدود 70% موارد در آقایان اتفاق می افتد.

30 - 10 درصد بیماران بستری در بیمارستان های روانی و 10- 2 درصد مراجعین به درمانگاههای روانی دولتی به این بیماری مبتلایند. سن شروع بیماری آغاز بزرگسالی است ( حدود 18سالگی) .

پس به طور خلاصه این ها انتظار دارند که مورد تجاوز و تهدید قرار بگیرند ، وفاداری و صداقت نزدیکانشان را مورد سوال قرار می دهند ، رازشان را به کسی بازگو نمی کنند . در گفتگوهای معمولی و بی نظر توهین های پنهانی می بینند. خلاف دیگران را فراموش نمی کنند و نمی بخشند. در مقابل مسائل قابل اغماض خشم بسیار نشان می دهند و تهدید به تلافی می کنند.

درمان این افراد اگر حاضر به معالجه باشند اغلب زمانی است که گرفتار افسردگی یا اضطراب شده باشند و شایعاً پیش از آن که بتوانیم درمانشان کنیم به علت شک و تردید درمان را رها خواهند کرد .

در موارد خاصی بستگان بیمار او را به درمان تشویق می کنند . در برخی موارد قادر به مجبور کردن بیمار خواهند بود و در برخی موارد نهایتأ از درمانهای دارویی بدون اطلاع بیمار استفاده می کنند ، که در مورد کسانی که تحت سرپرستی قانونی دیگری هستند یا سن آن ها از 18 سال به پایین باشد موجه و قابل انجام است در حالی که گروه کثیری از این افراد خود کفا و قانوناً بالغ شناخته شده اند و هر گونه درمان بدون رضایت آنها غیر قانونی است.

قدم اول درمان ایجاد ارتباط صادقانه و حمایت گرانه از طرف یک تراپیست است. زمانی که فرد مبتلا به درمانگر خودش اعتماد کرد و توانایی درمیان گذاردن رازش را پیدا کرد می بینیم که چقدر این موجود به ظاهر خودکفا از ناامنی، آسیب پذیری، ضعف و احساس حقارت رنج می کشد. روان درمانی شخصی در نهایت با گروه درمانی همراه خواهد شد و در صورت نیاز حاضر به مصرف دارو هم خواهند بود.

http://hashemlou.blogfa.com/

اختلال شخصیت پارانویید

اختلال شخصیت پارانویید

مقدمه:

در DSM-IV-TR اختلالات شخصیت به سه دسته تقسیم می شوند. اختلال شخصیت پارانویید، به همراه دو اختلال دیگر یعنی اسکیزویید و اسکیزوتایپی در دسته A قرار می گیرند. افراد مبتلا به این اختلالات، اغلب غریب و نامتعارف به نظر می رسند.

مشخصه بیماران مبتلا به اختلال شخصیت پارانویید، بدگمانی، شکاکیت و بی اعتمادی دیرپا به همه افراد است. مسئولیت این احساسات بدبینانه از نظر آنها نه به عهده خودشان که بر دوش دیگران است.این بیماران اغلب متخاصم، تحریک پذیر و خشمگین اند.

افراد متعصب و جزم اندیش، کسانی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون جمع می کنند، افرادی که به همسر خود سوء ظن مرضی دارند و اشخاص بدعنقی که اهل دعوا و مرافعه اند، اغلب دچار اختلال شخصیت پارانویید هستند.

همه گیر شناسی:

میزان شیوع اختلال شخصیت پارانویید 5/0 تا 5/2 درصد از جمعیت عمومی است. این گونه بیماران تقریبا هیچ وقت خودشان به جست و جوی درمان بر نمی آیند. در بستگان بیمارمبتلا به اسکیزوفرنی، میزان بروز اختلال شخصیت پارانویید بیشتر از افراد گروه شاهد است.

این اختلال در مردان شایع تر از زنان است و به نظر نمی رسد الگوی خانوادگی داشته باشد. اعتقاد بر این است که در گروه های اقلیت، مهاجران و ناشنوایان بیشتر از جمعیت عمومی است.

تشخیص:

بیماران دچار اختلال شخصیت پارانویید ممکن است در حین معاینه و مصاحبه، رسمی به نظر برسند و از این که آنها را مجبور کرده اندکه از روانپزشک کمک بگیرند، ناراحت باشند. تنش عضلانی، ناتوانی از آسوده بودن و منبسط کردن عضلات خود، و نیاز به کاویدن محیط برای یافتن سرنخ هایی در آن، ممکن است در این بیماران دیده شود.

حالت عاطفی بیمار اغلب جدی است. ممکن است در بحث ها و جدل هایشان، برخی از پیش فرض های غلط وجود داشته باشد، اما تکلمشان منطقی و هدفمند است. در محتوای فکر آنها، شواهدی از فرافکنی، پیش داوری، و گاه افکار انتساب به خود دیده می شود.

ملاک های تشخیصی DSM-IV-TR :

 الف) بی اعتمادی و شکاکیت نافذ و فراگیر نسبت به دیگران، به طوری که انگیزه های افراد را شرارت آمیز تلقی کند. این حالت باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینه های مختلف به چشم بخورد، که علامتش وجود حداقل چهار تا از موارد زیر است:

1-  سوءظن ناموجه مبنی بر اینکه دیگران می خواهند او را استثمار کنند، به وی آسیب برسانند، یا فریبش دهند.

2-  اشتغال ذهنی مداوم با تردیدهای ناموجه دربارۀ وفادار بودن یا قابل اعتماد بودن دیگران.

3-  عدم تمایل به درمیان گذاشتن اسرارش با دیگران از ترس اینکه آنها این اطلاعات را علیه او مورد استفاده قرار دهند.

4-  گرایش به برداشت کردن معانی تحقیرآمیز یا تهدید کنندۀ پنهان از اظهارات بی غرضانه یا رویدادهای بی زیان.

5-  همیشه دلخور و ناخشنود است. یعنی توهین، صدمه یا بی احترامی دیگری به خودش را هیچ وقت نمی بخشد.

6-  با کوچک ترین چیزی احساس می کند به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شده است، حال آن که دیگران چنین معنایی را در آن چیزها به طور آشکار نیابند و گرایش به پاسخ دادن با حملات متقابل خشم آلود.

7-  سوءظن های ناموجه مکرر نسبت به وفادار بودن همسر یا شریک جنسی.

ب) منحصراً در جریان اسکیزوفرنی، اختلال خلقی با خصوصیات پسیکوتیک یا یک اختلال پسیکوتیک دیگر روی نمی دهد و ناشی از تأثیر مستقیم یک اختلال طبی عمومی نیست.

توجه: اگر ملاک های قبل از شروع اسکیزوفرنی وجود داشته باشد عبارت پیش مرضی را باید افزود. مثلاً اختلال شخصیت پارانوئید (پیش مرضی ).

 ویژگی های بالینی:

خصیصه بنیادین اختلال شخصیت پارانویید، شکاکیت و بی اعتمادی به دیگران است که تظاهر آن به صورت تمایلی نافذ و ناموجه برای تفسیر اعمال دیگران به اعمالی که گویا به قصد تحقیر یا تهدید بیمار انجام شده است.

افراد مبتلا به این اختلال تقریبا همیشه منتظر آن اند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند. آنان در بسیاری از اوقات بی هیچ توجیهی در وفاداری یا صداقت همسر یا دوستان و همکاران خود تردید می کنند. ضمن این که اغلب حسادت مرضی دارند.

این گونه بیماران در واقع احساسات خود را برونسازی می کنندو دفاع مورد استفاده آنها فرافکنی است، یعنی تکانه ها و افکاریرا که خود دارند و برایشان غیر قابل قبول است، به دیگران نسبت می دهند.

افراد مبتلا به اختلال شخصیت پارانویید ممکن است در موقعیت های اجتماعی، آدم هایی فعال و کارا به نظر برسند، حال آن که اغلب دیگران فقط می ترسانند یا افراد را به جان هم می اندازند.

تشخیص افتراقی:

اختلال شخصیت پارانویید از اختلال هذیانی اغلب بر این اساس قابل افتراق است که هذیان تثبیت شده ای در اختلال شخصیت پارانویید وجود ندارد.

از اسکیزوفرنی پارانویید هم قابل افتراق است، چون در اختلالات شخصیت، توهم و اختلال در شکل تفکر وجود ندارد.

از اختلال شخصیت مرزی نیز قابل افتراق است، چون بیماران پارانویید به ندرت می توانند مثل بیماران مرزی، روابطی بیش از حد مداخله جویانه و آشفته با دیگران برقرار نمایند.

سابقه دراز مدت رفتار ضد اجتماعی هم که در شخصیت ضد اجتماعی دیده می شود، در بیماران پارانویید وجود ندارد.

افراد مبتلا به شخصیت اسکیزویید نیز افرادی منزوی و نجوش اند، ولی افکار بدبینانه ندارند.

 سیر و پیش آگهی:

هیچ گونه مطالعه درازمدت مکفی و منسجمی در مورد اختلال شخصیت پارانویید صورت نگرفته است. اختلال شخصیت پارانویید در برخی از بیماران، مادام العمر و در برخی دیگر مقدمه اسکیزوفرنی است.

برخی دیگر نیز با پخته تر شدنشان یا با کاهش فشارهای روانیشان، صفات بدگمانانه  خود را وارونه سازی می کنند و به این ترتیب به افرادی بدل می شوند که توجهی در خور به اخلاقیات  و نوعدوستی از خود نشان می دهند.

اما بیماران دچار اختلال شخصیت پارانویید در مجموع تا آخر عمر در کار و زندگی با دیگران مشکلاتی خواهند داشت. مشکلات شغلی و زناشویی هم در این بیماران شایع است.

 درمان:

روان درمانی:

درمان انتخابی، روان درمانی است. درمانگر در تمام برخوردهایی که با این گونه بیماران دارد، باید کاملا صریح و رو راست باشد. اگر به دلیل تناقض یا اشتباهی - مثلا به خاطر دیر رسیدن به جلسه روان درمانی - قصوری متوجه درمانگر شد، بهتر است صادقانه عذرخواهی کند. نه این که در دفاع از خود به توجیه بپردازد.

درمانگر باید همواره به خاطر داشته باشد که اعتماد و تحمل روابط صمیمانه برای بیماران مبتلا به این اختلال مشکل است. از این رو، در روان درمانی فردی، درمانگر باید رفتاری حرفه ای در پیش بگیرد و زیاد با بیمار گرم نگیرد. در غیر این صورت، بی اعتمادی او را به نحو چشم گیری افزایش خواهد داد.

بیماران پارانویید معمولا در گروه درمانی، خوب عمل نمی کنند. با این حال، روان درمانی گروهی برای ارتقای مهار تهای اجتماعی و کاهش شکاکیت آنها از طریق ایفای نقش می تواند مفید باشد. بسیاری از این بیماران، رفتار درمانی را هم - که برای پرورش مهارت های اجتماعی به کار می رود - ممکن است مزاحم و مداخله گر بیابند و تحمل نکنند.

گاه رفتار بیماران پارانوییدی به قدری خطرناک و تهدید کننده است که لازم می شود درمانگر آن را مهار یا محدودیت هایی برایش وضع کند. با تهمت زدن های بیمار باید واقع بینانه، اما آرام و به نحوی غیر تحقیر آمیز برخورد کرد. بیماران پارانویید اگر ببینند کسی که می خواهد به آنها کمک کند، ضعیف و درمانده است، وحشت زده می شوند. لذا درمانگر هیچ وقت نباید کاری کند که بیمار خیال کند او می خواهد بر وی مسلط شود، مگر آن که هر دو طرف بر سر به آن توافق رسیده باشند و قادر به انجام آن باشند.

 دارو درمانی:

برای مقابله با سرآسیمگی ( Agitation ) و اضطراب این بیماران، دارو درمانی مفید است. در اکثر موارد داروی ضد اضطرابی مثل دیازپام کافی است. اما گاه نیز ممکن است لازم باشد از داروی ضد روان پریشی مثل هالوپریدول به مقدار کم و به مدتی کوتاه استفاده شود تا سرآسیگی شدید یا افکار نیمه هذیانی آنها قابل تدبیر باشد. پیموزاید را که داروی ضد روان پریشی است، در برخی از بیماران برای کاهش افکار بدبینانه آنها با موفقیت به کار برده اند.

 منبع: کاپلان .ه. سادوک . ب. (2007)، خلاصه روانپزشکی، جلد دوم، ترجمه: رضاعی.ف. (1387) نشر فردا