توصیه ها و راه های درمان مازوخیسم:
- مراقب مراجعه به پزشکان باشید.اصولا در هر برخورد پزشک و مراجع بخصوص در زمینه های روان پزشکی دو جریان حسی عاطفی میتواند از سوی مراجع نسبت به پزشک و یا برعکس از سوی پزشک به مراجع شکل بگیرد. در ادبیات پزشکی به اولی Transference و به دومی Counter-Transference گفته میشود. درصورت مراجعه به یک پزشک شاید بارها متوجه شده باشید که نسبت به او احساس عشق، محبت، خشم،نفرت و مانند آن داشته اید. همچنین پزشک نیز میتواند از مراجع خوشش بیاید یا از او بدش بیاید و یا دلش بحال او بسوزد و یا حتی دچار تحریک ج ن س ی شود. آنچه که یک پزشک بعنوان یک فرد حرفه ای آموخته است این است که باید مانع از ادامه و توسعه اینگونه احساسات عاطفی نسبت به بیمارش شود چرا که اینکار میتواند بشدت در فرآیند درمان و کمک رسانی به بیمار مداخله کرده و منجر به عوارض روحی و جسمی غیرقابل جبرانی در وی شود. این موضوع در مورد حرفه های دیگر هم تقریبا به همین شکل صدق میکند. مثلا از یک معلم انتظار میرود که مانع از شکل گیری یک رابطه عاطفی شدید نزدیک و غیرحرفه ای با شاگرد خود (بخصوص از جنس مخالف) شود.
- به شدت مراقب تجویز های دارویی باشید.تمایلات و تصورات مازوخیستی در اغلب افراد مبتلا، بسیار دیرپا و مربوط به دوران کودکی (حتی سنین ?-? سالگی) آنهاست و بنظر می رسد مشابه تمام این تمایلات دیرپا رفتار درمانی امروزی بندرت در تخفیف یا از بین رفتن آنها موفق بوده است.از نظر دارویی از آنجا که اغلب این افراد تمایل چندانی برای پیگیری «درمان» خود ندارند، بررسی گسترده و مهم چندانی در این زمینه وجود ندارد هرچند به صورت محدود گزارش کرده اند که ممکن است داروهای افزاینده سطح سروتونین مغزی SSRI مانند پاروکسیتین و یا فلوکسیتین، در کاهش این تصورات دخالت داشته باشند. حتی اگر نظر برخی از محققین در شباهت این تصورات مازوخیستی با افکار وسواسی Obsession را بپذیریم، به لحاظ نظری ممکن است از داروهای مرحله دوم وسواس ذهنی چون Clozapine وRisperidone هم بتوان در درمان پاره ای از این موارد استفاده کرد که خوب برای تأیید این فرضیات به بررسی های مناسب بعدی نیاز است.
در نهایت متاسفانه یا خوشبختانه عنوان کنم که مازوخیسم دارای درمان نیست و باید با یک فرد مازوخیست مدارا کرد و با عشق او را درک کرد.عناوینی تحت عنوان درمان مازوخیسم بوسیله هیپنوتیزم،درمان دارویی گیاهی یا شیمیایی جز داشتن عوارش بیشتر در بلند مدت موضوعی را همراه ندارد.به دشت عنوان میکنم مراقب پزشکان معالج در این زمینه باشید؛متاسفانه با مراجعه به پرونده های قضایی نظام پزشکی کشور ایران به وضوح می توان مشاهده کرد که حرمت شکنی،اخاذی و تجاوز به زنانی که دارای مازوخیسم هستند به وفور یافت می شود و آمار شایان توجهی دارد.
از نمونه های دیگر اختلالات و انحرافات ج ن س ی:
عورتنمائی ، یادگارخواهی ، مالش ، بچه بازی ، آزارخواهی ( مازوخیسم ) ، آزارگری ( سادیسم ) ، یادگارخواهی همراه مبدلپوشی ، چشمچرانی ، پارافیلیاهای دفعی ، حیوانخواهی ، فتیشیسم ، اکزهیبیسیونیسم ، پدوفیلی ، فروتویریسم ، ترانسکسوال ،هوموسکشوال و…
مصادیق مازوخیسم های نوین ایرانی:
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>