نکات کلی تست زدن
اطمینان داشته باشید که کلیه مطالب را خوب می فهمید. تا وقتی که معنی یک پاراگراف و جمله را خوب درک نکرده اید، به قسمت دیگر نپردازید.
▪ قصد به خاطر سپردن آنچه را که مطالعه می کنید داشته باشید.
▪ به آن چه که باید مطالعه کنید و به خاطر بسپارید علاقه مند باشید .
▪ سعی نکنید در یک نشست مطالب زیادی را به خاطر بسپارید، سعی کنید با مطالعه کم در چند جلسه بیست دقیقه ای، مطالب را به خاطر بسپارید.
▪ فصل مورد مطالعه را به قسمت های خیلی کوچک تقسیم نکنید، باید تقسیمات شما طوری باشد که پیوستگی مطالب از بین نرود.
▪ در ساعت های ثابتی مطالعه کنید. در این صورت ذهن شما در این ساعت آماده پذیرش اطلاعات می گردد و به آن ساعت عادت می کند به این ترتیب شما سریع تر و با زحمت کمتری مطالب مورد نظرتان را فرا خواهید گرفت.
▪ شب ها، پیش از خوابیدن و صبح ها، هنگام بیداری، یکی از بهترین وقت های مطالعه است .
▪ طوری برنامه ریزی کنید که بتوانید مطالب یاد گرفته شده را دوره کنید. تکرار کردن مطالب فراگرفته شده از اصول اصلی به خاطر سپردن و یادآوری است. اجازه ندهید تکرار و مرور کردن مطالب یادگرفته شده بیشتر از ۲۴ ساعت به تعویق بیفتد، در عین حال نباید دوره ها زودتر از ۳ یا ۴ ساعت باشد.
▪ اگر مطلبی مشکل به نظر می رسد، ابتدا هر جمله را با دقت بخوانید و معنی کلماتی را که نمی دانید، از روی فرهنگ لغت پیدا کرده زیر آن بنویسید. سپس جمله را با کلمات خودتان دوباره نویسی کنید. از این که جمله شما بلندتر از جمله کتاب شود نگران نشوید. به این ترتیب وقتی که نوشته خودتان را می خوانید، موضوع را آشناتر و ساده تر خواهید یافت.
▪ قدرت تمرکز حواس شما تحت اراده شماست. سعی کنید برای مطالعه محیطی مناسب را در نظر بگیرید و خود را به آن محیط عادت دهید. نتیجه عادت کردن به یک محیط خاص برای مطالعه مانند عادت کردن به ساعت ثابت است. این محیط باید از هر علتی که موجب حواس پرتی است خالی باشد.
روزنامه جوان
نکات مهمی که در هنگام مطالعه موثر هستند
با توجه به اینکه رعایت اصول مطالعه می تواند بازده کار را بالا برده و خود موجب علاقه بیشتر به مطالعه و در نتیجه یادگیری بهتر شود، لذا نکات مهم مطالعه مؤثر را یادآوری می کنیم...
۱) برای انجام مطالعه باید برنامه ثابت هفتگی داشته باشیم که در آن برنامه ساعتها و سهم هر درس تعیین شده باشد و به آن برنامه متعهد و پایبند باشیم.
۲) اصل یادگیری با فاصله استراحت را فراموش نکنیم، یعنی هر ۴۵ دقیقه مطالعه حدود ۱۵ دقیقه استراحت.
۳) همیشه در فضای فیزیکی مناسب (نور، دما و جریان هوا) مطالعه کنیم و بهتر است سعی کنیم محل مطالعه ثابت باشد؛ یعنی هر روز جا عوض نکنیم و از خوابیدن و دراز کشیدن یا لم دادن در هنگام مطالعه پرهیز شود؛ زیرا باعث کاهش تمرکز و ایجاد خواب آلودگی خواهد شد.
۴) قبل از خواندن هر فصل کتاب برای خود زمان مناسب تعیین کنیم؛ زیرا این کار باعث سرعت و پایبندی به مطالعه خواهد شد.
۵) در هنگام خستگی، گرسنگی و کسالت نباید مطالعه کنیم؛ زیرا شرایط مفیدی نیست و با توجه به همین موضوع نباید مطالب برای شب امتحان انباشته شود؛ چون از خواب و استراحت کاسته می شود و در نتیجه مطالعه مفید و مؤثر سیر نزولی پیدا خواهد کرد و نتیجه فشار مطالعه در شب امتحان هر چند ممکن است شما را راضی کند، اما کاملاً سطحی و گذرا بوده و مطالب بزودی فراموش خواهد شد.
۶) با توجه به این که عموماً انتهای شب و آغاز صبح زمان مفیدتری برای مطالعه هستند، اما شما باید خودتان بهترین زمان مطالعه را برای خود شناسایی کنید؛ یعنی این که مثلاً چه زمانی را بهتر می توانید مطالعه کنید؟ یا چه زمانی برای مطالب حفظ کردنی بهتر است؟ و یا در چه زمانی مطالب حل کردنی را با دقت و سرعت بیشتری حل می کنید و خلاصه این که در چه ساعتهایی و حالاتی چه درسهایی را بهتر یاد می گیرید؟
۷) برای داشتن حافظه بهتر و یادگیری مؤثرتر به داشتن خواب کافی توجه داشته باشید؛ زیرا مقدار خواب مناسب لازمه یادگیری و عملکرد خوب مغزی است.
۸) در هنگام مطالعه سؤالهایی برای خودتان در مورد آن درس داشته باشید و برای به دست آوردن پاسخ آنها یک مطالعه هدفمند داشته باشید. مطالب مورد مطالعه را به مطالب قبلی آن درس ربط دهید و آنچه را می خوانید مورد ارزشیابی قرار دهید؛ زیرا این فعالیت پرسش و پاسخ درونی می تواند خواندن را مفید و مؤثر نماید.
۹) برای موفقیت بیشتر سعی کنید آموخته هایتان را تثبیت نمایید؛ یعنی در اوقات به اصطلاح مرده مثلاً زمان ایاب و ذهاب مدرسه به تفکر و بررسی مطلبی بپردازید که این کار می تواند از طریق مباحثه با یک همکلاسی انجام شود.
۱۰) مطالب را سازماندهی و دسته بندی کنید حتی بهتر است که به آنها کد و رمز بدهید؛ یعنی با اختصار کردن رئوس مطالب و تعاریف و یا به هر نحو مطلوب دیگر، باید مطالب منظم شود.
۱۱) مرور کردن از اصول مطالعه مؤثر است که باید در فواصل مختلف و منظم مطالب مرور شود.
۱۲) سعی کنیم در مطالعه سرعت، دقت و درک مناسب داشته باشیم و دیگر این که مطالب به خاطر سپرده شده را برای بازیابی تمرین کنیم.
۱۳) باید فصلها و بخشهای کتاب را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کرد و تقسیمات کوچک را دقیق فراگرفت.
۱۴) سعی نماییم نگرش به تمام درسها داشته باشیم و این را یقین بدانیم که هر مطلب و درسی جنبه های مثبتی دارد و ما باید نگرش منفی خود را درباره آن تغییر دهیم.
۱۵) سعی و تمرین کنیم که هر درس را فقط یک بار و دقیق فرابگیریم؛ یعنی ذهن را شرطی کنیم و سطح توانمندی ذهن را بالا ببریم که نیاز به چندین بار مطالعه نباشد.
۱۶) این اصل را به یاد داشته باشیم که خوب خواندن هنر است، نه زیاد خواندن.
۱۷) باید بدانیم که استعداد به همراه پشتکار و تلاش می تواند نتیجه خوبی به بار آورد، یعنی استعداد و پشتکار دو روی سکه موفقیت هستند.
برای اینکه در امتحاناتتان موفق باشید به این نکات توجه کنید
1- در تمامی مراحل خود را جای معلم قرار دهید و ببینید چه نکات مهمی در درس وجود دارد و آن ها را خوب یاد بگیرید.
2- مطالعه برای امتحان به منظور یادگیری نیست، فقط برای تثبیت آموخته های قبلی است و دانش آموزی که با هدف و برنامه ریزی قبلی درس خوانده باشد، در شب امتحان بیشتر وقت خود را صرف تثبیت یافته های قبلی می کند نه آموختن.
3- در طول امتحانات آرامش جسمی و روحی خود را حفظ کنید، از خواب، استراحت، ورزش و تغذیه خود در طول امتحانات غافل نشوید که کمک بسیار خوبی برای موفقیت شما خواهد بود.
4- در فرصتی کوتاه، به مطالب کتاب نگاه اجمالی داشته باشید.
5- شب امتحان حداقل 7 یا 8 ساعت خواب لازم است تا ساخت و ساز هورمونی بدن مختل نشود.
6- لازم است مرور و مطالعه را چند ساعت قبل از امتحان کنار بگذارید تا فکر و ذهن استراحت کوتاهی داشته باشد.
7- از نماز خواندن غافل نشوید که بهترین راهکار برای رفع اضطراب یاد خداست.
۸ - صبحانه را کامل و هنگام آرامش صرف کنید.
9- هنگام ورود به مدرسه، در مورد موضوع درس زیاد سوال نکنید تا گرفتار اختلال در ذهن نشوید.
نازیلا عیدی زاده
دبیر آموزش و پرورش
مطالعه بهتر، یادگیرى بیشتر
گرچه خواندن، یکى از اجزاى اصلى مطالعه است، اما مطالعه فقط شامل خواندن متون درسى نیست. مطالعه فرآیندى هدفمند است که براى رسیدن به مقصود و منظور معینى تدارک دیده مى شود. مطالعه متون درسى مراحل گوناگونى دارد که با توجه به موضوع و ماده درسى مى تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال مطالعه براى موفقیت در امتحان معادلات و ریاضیات یا مطالعه براى موفقیت در امتحان درس معارف تفاوت دارد. بنابراین نخستین نکته اى که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد این است که براى هر ماده درسى روش مناسب مطالعه خاص آن درس را به کار ببریم. روش مناسب مطالعه، روشى است که دانشجو یا دانش آموز را قادر سازد به آن سطح یادگیرى که براى موفقیت در ماده درسى لازم است دست یابد. مطالعه خود را براساس انتظارات استاد تنظیم کنید مطالعه شما بهتر است به گونه اى باشد که شما بتوانید در زمان لازم به اهداف از پیش تعیین شده دست یابید.
به طور کلى خواندن شفاهى به تنهایى روش کارآمدى براى مطالعه هدفمند نیست .بکوشید حین مطالعه از یادداشت بردارى، خلاصه نویسى و فهرست نویسى دروس استفاده کنید.
نخست مواد و موضوعاتى را که در کتاب درسى آمده است، به منظور کسب یک اندیشه کلى بررسى کنید. این نگاه کلى بهتر است شامل یادداشت کردن فصول، بخش ها و عناوین هر فصل باشد. دومین گام در مطالعه، خواندن گسترده مطالب هر فصل است. فنون زیادى ممکن است در اینجا به کار آیند که خلاصه نویسى هنگام مطالعه یکى از بهترین راهکارهاى افزایش یادسپارى است.
مزایاى خلاصه نویسى:
براى ایجاد ساختمان ذهنى، بهتر است که رابطه میان تز اصلى، نکات اصلى و جزییات را به صورت یک طرح یا یک شکل مجسم کنید. براى مثال مطالب را مى توان به صورت طرح شاخه اى، هرمى، شعاعى و یا سلولى تهیه کرد. تهیه خلاصه اى از مطالب درسى این امکان را به خواننده مى دهد که به یک نقشه و کلید براى فهم مطالب دست یابد.
خلاصه مرورى بر مطالبى است که خوانده اید. در واقع بیان مجددى است از نکات اصلى به زبان خود شما. یک خلاصه، نه تنها باید شامل نکات اصلى باشد بلکه باید بیان کننده روابط میان نکات اصلى و دلایل مولف در ارتباط دادن این نکات باشد و به طور منطقى نکات اصلى را به تز اصلى ربط دهد.
گام بعدى در مطالعه ارزشیابى از میزان یادگیرى هرگونه مطالعه اى بى فایده است، براى انجام این کار در حالى که مطالعه مى کنید به سوالات نیز پاسخ دهید. در صورتى که توانستید به بیشتر سوالات پاسخ دهید، نیاز به تکرار و تمرین بیشترى دارید.
اگر پاسخ را مى دانید اما قادر نیستید آن را با عبارات منطقى و منظمى بیان کنید از این پس بهتر است مطالب را با تسلط بیشترى یاد بگیرید.
میترا حمزه اى نژاد
مراحل صحیح مطالعه
مراحل صحیح مطالعه
مطالعه مهمترین فرآیند دوران تحصیل است که در دوره پیش دانشگاهی به دلیل تفاوت ها و حساسیت های موجود نقش پررنگ تری خواهد داشت.
رعایت مراحل صحیح مطالعه سبب می شود تا ضمن افزایش بازدهی ، مطالعه عمیق تر و سریع تر صورت گیرد.
مطالعه صحیح را در ۲ مرحله در پیش از مطالعه و هنگام مطالعه مورد بررسی قرار می دهیم.
الف ) پیش از مطالعه:
مراحل پیش از مطالعه بسیار کوتاه ، اما بسیار موثر است.
۱) پیش خوانی: این مرحله باید فصل یا بخش مورد نظر را به صورت اجمالی بررسی کنید.
سرتیتر، سرفصل ، عناوین کلی و.... هدف اصلی از این مرحله آشنایی کلی با بخش است.
۲)سوال گذاری: پس از بررسی اجمالی فصل مورد نظر، باید چند پرسش طرح کنید.این کار باعث می شود هنگام مطالعه یا آموزش مطلب تمرکز بسیار زیادی داشته باشید. شما می توانید این سوال ها را با استفاده از اطلاعات قسمت اول طرح کنید یا چند تست بزنید. یادتان باشد مهم نیست که پاسخ این سوالات در متن باشد یا نه. مهم تمرکزی است که با طرح این پرسش ها در هنگام مطالعه ایجاد خواهد شد.
ب) هنگام مطالعه:
۱) خواندن جزوه درسی: اولین و مهمترین مرحله مطالعه ، بررسی دقیق و خطبه خط جزوه درسی ای است که در کلاس به شما تدریس شده است. مطالعه عمیق مفاهیم و حل مجدد تمریناتی که در کلاس حل شده نقش موثری در میزان یادگیری شما دارد.
۲) بررسی کتاب درسی: پس از خواندن جزوه درسی ، مرور سریع کتاب درسی ، سبب آشنایی با واژگان و ادبیات کتاب درسی که اصلی ترین منبع درسی است ، خواهد شد. اهمیت این مرحله از این نظر که طراحان سوال (چه در کنکور، چه در امتحانات ترم) کتاب درسی را منبع طراحی خود قرار می دهند، بسیار زیاد است.
۳) تست تحلیلی (تمرین): از داوطلبان و دانش آموزان با وجود این که مطالب را بخوبی یاد می گیرند؛ اما نمی توانند در جلسات امتحان به آن پاسخ دهند؛ چرا که تسلط آنها روی مطالب کم است. مهمترین راه افزایش میزان تسلط مطالب تمرین مکرر و مداوم است.
این تمرین در مقطع کنکور همان تست تحلیلی است. در این نوع تست داوطلب باید پس از پاسخگویی به هر تست ، پاسخ تشریحی را مطالعه و نکات را یادداشت کند و کنار تست هایی که نیاز به تکرار دارد علامت x بگذارد. در اصل هدف از انجام این تست افزایش میزان تسلط است.
بهتر است در دروس عمومی ۳۰ درصد زمان کل مطالعه و در دروس اختصاصی ۷۰ درصد زمان کل مطالعه به تست تحلیلی (تمرین) برای افزایش تسلط اختصاص یابد.
روزنامه جامجم
8نکته در تمرکز مطالعه
8نکته در تمرکز مطالعه
دکتر خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتی چند را برای ایجاد تمرکز حواس لازم میداند:
1 . علاقه به موضوع مورد مطالعه یکی از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است .
2 . هماهنگی اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است; به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دستها نباشد!
3 . برخی مسائل جسمی و روحی نیز میتواند تمرکز فرد را بر هم زند; مانند گرسنگی، تشنگی، سردرد یا سایر دردها، نگرانی و اضطراب .
4 . برخی مسائل محیطی نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصدای زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و . . . .
آقای حقجو در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست میافزاید:
5 . یکی از مهمترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است . این حالتسطح مطالعه را نازل میکند و تمرکز را بر هم میزند .
6 . یکی از مسائل قابل توجه دیگر سنگینی معده و سیری بیش از حد است . به قول حضرت رسول اکرم (ص) «پری معده و سیری زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتی عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است .
7 . انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است; مثلا پس از استراحتخصوصا در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگی و کسالت نامناسبترین تمرکز وجود دارد . البته در صبحگاهان لازم است قدری ورزش کرد تابدن آمادگی لازم را به دست آورد .
8 . نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگی از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوبترند .
مهارتهای یادداشتبرداری
یادداشتبردارید تا کامروا شوید!
«هیچ آرزویی محال نیست؛ فقط باید روش رسیدن به آن را دانست. اگر مسیر را بدانیم، مقصد دور نیست.»
تا بخواهی درباره جمله بالا ان قلت دارم. اما از هفته پیش، آمپر مخالفتم، یک کم پایین آمده است. ماجرا از این قرار است که من همیشه آرزو داشتم مانند هم مباحثهام، همه مطالب درس و حرفهای استاد را به خاطر بسپارم و در جلسه مباحثه کم نیاورم. اما نمیشد که نمیشد.
از سه حال خارج نیست. یا او سر درس با خودش ضبط صوت میآورد؛ یا همه درس را سر کلاس مینویسد، و یا از من باهوشتر است. و امّا الاوّل فلایمکن؛ زیرا ما علاوه بر اینکه هم مباحثهایم، دوست و همحجره هم هستیم و من مطمئنم که ضبطی در کار نیست، احتمال دوم هم منتفی است؛ چون ما در کلاس، معمولاً کنار هم مینشینیم و من میبینم که او کمتر از من دست به قلم و کاغذ میبرد. اما الثالث، فلا واقعیت له. به گواهی قراین بسیار و به اعتراف خود او، من هم باهوشترم و هم حافظه قویتری دارم. پس چرا سر مباحثه، او تقریباً همه جزئیات درس و حرفهای استاد را به یاد دارد و من … (چیزی نگم بهتره).
یک شب، وقتی با هم از حرم برمیگشتیم، دلم را زدم به دریا و از خودش پرسیدم که چرا من چنین و تو چنان. سرش پایین بود و بیآنکه لبخند موذیانهاش را از من پنهان کند، گفت: «برای اینکه من سر درس یادداشت برمیدارم.»
- همین؟
- همین.
- ولی من سر درس بیشتراز تو مینویسم.
- آره؛ مینویسی؛ اما نوشتن تو به درد خودت میخورد نه مباحثه! چون تو هر وقت که حوصله داشته باشی و هر چه را که دوست داشته باشی مینویسی. گاهی هم اصلاً دفتر و قلم با خودت نمیآوری. عزیزجان! یادداشت برداری هم مثل هر کار مهم دیگری، اصول و قواعدی دارد. اگر درست و روشمند باشد، مطمئن باش بهتر از من مباحثه میکنی.
گفتم: یادداشت برداری هم مگر قانون مانون دارد؟
بدون اینکه به این سوالم جواب بدهد، چند نکته درباره فن یادداشتبرداری گفت. به نظرم جالب آمد؛ ولی هنوز در کارایی آنها شک داشت.
یک هفته است که روش او را در یادداشتبرداری عمل میکنم. میخواهید نتیجه را بدانید؟ نتیجه این شد که آخر هر مباحثه با خودم میگویم:
«هیچ آرزویی محال نیست؛ فقط باید روش رسیدن به آن را دانست. اگر مسیر را بدانیم، مقصد دور نیست.»(1)
چرا یادداشت برداری؟
بخش عمدهای از یادگیری، در کلاس درس صورت میگیرد. حتماً تجربه کردهاید که آموختن درسی که زمان تدریس آن، غایب بودهاید، چقدر دشوار است. اما فقط حضور فیزیکی در کلاس مهم نیست؛ بلکه شما باید حضور فعال و متمرکزی در کلاس داشته باشید. یادداشتبرداری از مطالب استاد، شما را از حالت غیرفعال خارج میسازد؛ زیرا دست کم 60 درصد محتوای یک سخنرانی، پس از 24 ساعت، فراموش میشود؛ مگر آنکه علیه فراموشی اقدامی صورت گیرد. (2)
پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: «علم را برای خود نگاه دارید». پرسیدند: «چه چیزی علم را نگاه میدارد؟» فرمود: «نوشتن آن.»(3) امام صادق(ع) نیز فرمودهاند: «بنویسید! زیرا تا ننویسید، چیزی برایتان باقی نخواهد ماند.»(4)
فواید یادداشتبرداری
1- شما را همیشه در حالت آماده باش نگه میدارد.
تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که «همیشه با تغییرات محرک، تحریکپذیر نیز جهت میگیرد.» فرض کنید شما در خانه تنها هستید و صدای پایی را از پشت بام منزل خود میشنوید. (صدای پا، محرک است و شما تحریکپذیر.) وقتی صدای پا بلندتر میشود یا به هر شکلی تغییر میکند، شما گوشتان را تیزتر میکنید. (به زبان روانشناسی، جهتگیری میکنید.) اما اگر صدای پا یکنواخت باشد یا تغییرات محسوسی نداشته باشد، خیلی زود برای شما عادی میشود و دیگر به آن توجهی نمیکنید.
در کلاس درس، استاد محرک است و شما تحریکپذیر. تغییر حرکات دست، چهره، لحن و طنین صدای استاد باعث میشود که شما جهتگیری کرده، بر استاد تمرکز کنید. بسیاری از استادان مجرب و ماهر، در تدریس خود از این تغییرات، استفاده میکنند و ذهن شما را متوجه خود نگه میدارند. اما در کلاس درس استادانی که صدای یکنواختی دارند و موقع تدریس بیتحرکند، باید تحریکپذیری در خود ایجاد کنید تا تمرکز حواستان پایدار باقی بماند.
در مثالی که برای جهتگیری زدیم، وقتی صدای پا از پشتبام به گوش میرسد و یکنواخت میشود، شما میتوانید با تغییر مکان خود و بالا رفتن از پلهها و نزدیکشدن به صدا، در خود جهتگیری و تمرکز حواس ایجاد کنید.
یادداشتبرداری در کلاس، حالت آماده باش و تحریکی را در شما ایجاد و به جهتگیری برای شنیدن و درک بیشتر و بهتر کمک میکند. بنابراین یادداشتبرداری را جدی بگیرید.
2- بار ذهنی شما را پی در پی خالی میکند.
شما با یادداشتبرداری صحیح ، بار ذهنی خود را در کلاس، لحظه به لحظه تخلیه میکنید و ذهن خود را همچنان باز و آماده و خالی نگه میدارید. به این ترتیب حضور شما در پایان کلاس با شروع کلاس تفاوت چندانی نکرده، خستگی ذهن نخواهید داشت.
همچنین یادداشتبرداری صحیح موجب افزایش تمرکز حواس شما هنگام گوش دادن و یا خواندن مطالب میشود و از فراموشی زودهنگام مطالب جلوگیری میکند و موجب برقراری نوعی رابطه عاطفی بین شما و استاد میشود؛ چرا که با این عمل، شما نشان میدهید که مطالب استاد ارزش نوشتن دارد و استاد را تشویق به گفتن و بیان مطالب خود میکنید.
چگونه یادداشت بردارید؟
1- درست و دقیق
برخی سعی میکنند هر چه را که از استاد میشنوند، بنویسند. آنها یادداشتبرداری را مثل یک مسابقه میدانند و سرعت نگارش خود را در مقابل سرعت کلام ناطق به رقابت وامیدارند.
این افراد به محض شروع صحبتهای سخنران، یادداشتبرداری خود را آغاز میکنند؛ اما گوینده به زودی مسابقه را میبرد.
یادداشتبردار در تلاشی سخت و نافرجام برای رسیدن به گوینده، به تدریج ضعیف میشود و به ثبت جملههای ناقص و کلمات شکسته بسنده میکند. پس از مدتی گوینده به قدری جلو میافتد که یادداشتبردا نمیتواند به او برسد. بنابراین شکست را میپذیرد و بقیه سخنرانی را بدون یادداشت گوش میکند!
بعضی دیگر راه افراط را در پیش میگیرند. آنان میدانند که نمیتوانند همه چیز را بنویسند؛ بنابراین راحت در جای خود مینشینند و صبر میکنند گوینده چیزی بگوید که توجه آنها را جلب کند. وقتی سخنران هر از گاهی آنها را با یک لطیفه، داستان یا واقعیتی تکان دهنده تقویت میکند، یادداشتبردار دست به قلم میبرد و کلمات معدودی را شتابان مینویسد و دوباره به آرامش پیشین خود باز میگردد و صبر میکند تا مطلب جالب دیگری را بشنود. این افراد در پایان جلسه، مطالب خوب، جامع و مفیدی را در اختیار نخواهند داشت.
2- گزارش گونه
به هنگام سخنرانی استاد میتوان به سه طریق یادداشتبرداری کرد:
درج تمام گفتههای استاد
نوشتن چکیده و خلاصهای از مطالب
نوشتن گزارش شخصی از مطالب درس
مفیدترین روش یادداشتبرداری برای کلاسهای درس، روش سوم است؛ چرا که یادداشتبرداری، هدف نهایی یادگیری نیست؛ بلکه ابزاری برای فهمیدن و درک بهتر مطالب است.
بهتر است به آنچه در طول درس گفته میشود، خوب گوش دهید و آن را درک کنید؛ نه آنکه طوطیوار هر چیزی را یادداشت نمایید.
یادداشتهای شما، گزارش شخصی شما از مطالب درساند و از این رو، قواعد خاصی برای نحوه نگارش و کیفیت آنها وجود ندارد. سعی کنید به نحو گزینشی عمل کنید؛ یعنی گزارش شما شامل موارد زیر باشد:
1- موضوع اصلی درس؛
2- ادعاهای مطرح شده؛
3- دلایل ادعاها به طور مختصر؛
4- پرسش و پاسخهای مرتبط با موضوع درس؛
5- نتیجه.
همچنین از نوشتن همه مطالب گفته شده، به خصوص موارد زیر خودداری کنید:
1- توضیحات و شرحهای واضح استاد؛
2- نقل کامل آیات و احادیث ذکر شده (میتوانید قسمتی از آیه یا حدیث را به همراه آدرس آن یادداشت کنید)؛:
3- سئوال و جوابهایی که ربط چندانی به بحث ندارند؛
4- خلاصه درس گذشته که معمولاً در ابتدای درس گفته میشود.
3- الگوی شخصی
بهتر است از الگویی برای یادداشتهای خود استفاده کنید که با نیازهای شما تناسب بیشتری دارد؛ الگویی که امکان اضافه کردن اطلاعات بیشتر را پس از درس میدهد. مثلاً میتوانید «یک خط در میان» روی کاغذ بنویسید، یا حاشیه پهنی را در کنار صفحات خالی بگذاریم، یا تنها در یک طرف برگه بنویسید و طرف دوم را خالی نگه دارید.
4- خودمختاری
فقط به این علت که دیگران شروع به نوشتن کردهاند، ننویسید. هنگامی یادداشتبردارید که احساس کنید مطلبی ارزش نوشتن و حفظ کردن را دارد.
5- استفاده از واژههای مأنوس
وقتی میتوانید جملات را خلاصه و با واژگان خودتان بنویسید، از نوشتن جملات طولانی خودداری کنید. روند تصمیمگیری راجع به لغاتی که میخواهید به کار ببرید، ذهن شما را هشیار نگه میدارد و از خستگی و کسالت بیرون میآورد. این کار، آزمایشی است برای اینکه دریابید آیا مقصود گوینده یا نویسنده را درست فهمیدهاید یا نه. زیرا اگر بخواهید موضوعی را با واژهها و شیوه جمله بندی خودتان بنویسید، ناگزیر از درک و فهم آن هستید.
6- برجسته سازی
هر صفحه را طوری بنویسید که با یک نگاه، مفاهیم و نکات اصلی مشخص باشند. از مدادهای رنگی، کادرها، شبرنگها، طرحهای مختلف و هر روشی که میدانید، استفاده کنید تا نکات مهم، برجستهتر به نظر آیند. به نکاتی که به وسیله آهنگ صدا، حالات صورت و تکرار مطلب، مورد تأکید قرار میگیرند، توجه بیشتری کنید. کاری کنید که یادداشت شما چنین تأکیدهایی را منعکس کند. آهنگ صدا و مواردی از این قبیل، به سادگی فراموش میشوند؛ ولی شما میتوانید برداشت خود را از آنها- به طوری که در هر صفحه یادداشت به صورت برجستهایی خودنمایی کند- حفظ کنید.
7- ثبت پرسشها
سؤالات و اندیشههای خود را بنویسید. بدین ترتیب یادداشتهای شما گزارشی مستند از افکار شما نیز خواهند بود، نه فقط یک رونوشت از مطالبی که شخص دیگری گفته است. همچنین پرسشهای امروز شما، میتوانند شما را در پاسخگویی به همین پرسشها در آینده توانمندتر کنند.
8- ابداع نظام علامتگذاری ویژه
هر کس باید تعدادی علایم اختصاری برای خودش وضع کند و هنگام یادداشتبرداری از آنها استفاده کند. این کار هم موجب افزایش سرعت شما در یادداشتبرداری میشود و هم از اتلاف وقت در هنگام بازخوانی آنها جلوگیری میکند.
بکوشید که در «علامتگذاری» در یادداشتهای خود، پیوسته از یک نظام واحد پیروی کنید. نشانههایی که به کار میبرید، همیشه و در همه یادداشتها باید یکسان باشند.
چند توصیه درباره نشانهگذاری
1- کشیدن پارهخطی عمودی در حاشیه یادداشتها، یا پرانتز و کروشهای در دو طرف یک یا چند جمله، برای نشان دادن اهمیت آنها.
2- خط کشی زیر جملهها، نکتههای معینی را که هنگام مرور و مراجعه مجدد، باید مورد توجه ویژه قرار گیرند، مشخص میکند.
3- علامت سؤال (؟) در حاشیه یک عبارت، نشانه آن است که عبارت را نفهمیدهایم و یا معنای آن برای ما وضوح کاملی ندارد.
4- علامت ستاره (*) در حاشیه صفحات برای نشان دادن اهمیت موضوع و امکان طرح سؤال از آن در امتحانات است.
5- علامت تعجب (!) برای نشان دادن عدم توافق با قسمتی از نوشته یا عبارت است.
سرنوشت یادداشتها
همان طور که گفتیم، تقریباً 60 درصد مطالب درس، پس از 24 ساعت در معرض فراموشی قرار میگیرند؛ مگر آنکه به نحوی جایگاه آنها را در ذهن خود مستحکم کنید. از این رو بسیار مهم است که یک فعالیت تکمیلی در همان روز انجام دهید؛ مثلاً مطالب درس را در ذهن خود حاضر کرده، یادداشتها را مرور کنید.
بعد از مرور یادداشتها، اقدام به فهرستبندی یا ترسیم تصویری و درختی مطالب کنید. این روش، علاوه بر تسهیل در حفظ مطالب، بازخوانی و مرور مجدد مطالب را در ایام امتحانات راحتتر و سریعتر میکند.
همچنین استفاده از نمودار درختی به هنگام امتحان کمک میکند تا تشخیص دهیم که سؤال مطرح شده، دقیقاً مربوط به کدام بخش از درس است و میتوانیم جواب آن را سریعتر بیابیم.
در صورت امکان، نوشتههای خود را با نوشتههای دو یا سه نفر دیگر مقایسه کنید. اگر مطلب یا نکتهای از قلم افتاده است، به آن اضافه کنید و یا اگر مطلب را به غلط یادداشت کردهاید، تصحیح نمایید. همچنین میتوانید در این زمینه با یکی از همکلاسیهای خود همکاری کنید؛ یعنی در یک جلسه، او یادداشتبرداری کند و شما به مطلب خوب گوش دهید و در جلسه بعد، مسئولیتها عوض شود.
پاورقیها:
1- این خاطره را یکی از طلاب فاضل حوزه، برای نویسنده نقل کرده است.
2- ر.ک : روانشناسی پرورشی، ص 389.
3- بحارالانوار، ج 2، چاپ بیروت، ص 147.
4- همان.
منبع: سایت باشگاه اندیشه به نقل از مجموعه بروشورهای خشت اول، شماره 5
حرفهای ها چگونه کتاب میخوانند؟
حکایت کتاب خوانی من
وقتی میگفتم «بله»، همه امیدم به دو کتاب خوبی بود که درباره این موضوع داشتم. موضوع، «عقلگرایی در تفسیر المیزان» بود، و جواب بله من، به درخواست مقالهای درباره آن.
بله را دادم و یک راست آمدم خانه. کتابها را پیدا کردم؛ یادم آمد که یکی را پارسال خواندهام و دیگری را هنوز از شرمندگیاش در نیامدهام. آن را که مثلاً خوانده بودم، به قول علما تورق کردم؛ اما ناگهان یک بار دیگر متوجه همان واقعیت تلخ و تکراری شدم: تقریباً هیچی از آن یادم نمانده بود! راستی چرا؟ حافظه من که بدک نیست. پس چرا تقریباً هیچی از کتابی که پارسال خواندهام، درخاطرم نمانده است؟ اگر مقصود از خواندن، فهمیدن و یادآوری آن در مواقع لزوم است، این نوع کتابخوانی چه سودی دارد؟ مگر اینکه قصد دیگری از خریدن کتاب و خواندن آن داشته باشم!
گرچه مقصود از کتاب، آن فن بود
گر تواش بالش کنی هم میشود
از دو حال بیرون نیست: یا اشکال در نوع خواندن من است یا همه کتابهای دنیا مشکل دارند! دومی را نمیشود ثابت کرد؛ ثابت هم بشود، دردی را از من دوا نمیکند. پس گویا چارهای نیست جز اینکه از مرکب ابلیس (یا همان خر شیطان) پایین بیایم و خود را متهم به نابلدی در خواندن و فهمیدن کنم .
آری؛ «خواندن» هم اصول و روشهایی دارد که فراگیری آنها درعین آنکه آسان است، پر از فایده و بازدهی است. امتحانش ضرر ندارد.
حرفهای ها چگونه میخوانند؟
روش مطالعه پرسش محور(1) یکی از موثرترین روشهای مطالعه است که کارایی فراوانی در افزایش یادگیری دارد. در این روش، شما نگرانیهای زیر را ندارید:
میخوانم، اما یاد نمیگیرم!
سئوال کردن، یکی از کارآمدترین راههای غلبه بر این نگرانی است. زیرا عدم توانایی خواننده در تمرکز حواس و یا وجود اضطراب در فرد (به ویژه برای امتحان) منجر به درک و گیرندگی ضعیف و پایین وی از مطالب میشود.
هنگام مطالعه، با طرح سوالات مناسب، میتوانید نسبت به مطالعه و میزان فهم خود کسب اعتماد کرده، از نگرانیهای خود بکاهید.
معمولاً هنگام مطالعه، سئوالی برای من پیش نمیآید!
اگر به طور طبیعی هنگام مطالعه یک متن، احساس کنجکاوی نمیکنید، باید آگاهانه بکوشید تا از طریق طرح سئوالات، این کنجکاوی را در خود برانگیزید. مثلاً میتوانید با سئوالی کردن عنوان کتاب، یا موضوعات و سرفصلها، این کنجکاوی را در خود ایجاد کنید. بدین ترتیب حس کنجکاوی شما تحریک میشود و خود را در فرایند مطالعه، فعالتر حس میکنید.
حتی با پاسخ دادن به سوالات ساده خود، برای شما رضایتی حاصل میشود که زمینه را برای طرح پرسشهای بیشتر و دشوارتر فراهم میکند. تمرین این روش، عادت سوال کردن را هنگام مطالعه، در شما افزایش میدهد.
هنگام مطالعه، زود خسته میشوم!
1- از تنوع و تغییر ذائقه- به هر وسیلهای- غافل نباشید.
خواندن بیوقفه، هر کسی را خسته میکند. برای رفع و دفع خستگی، حتیالامکان مطالب مشابه را پشت سر هم نخوانید و در اثنای مطالعات خود، فرصتی را برای خواندن اشعار، داستانهای کوتاه، زندگینامهها و طرائف الحکم(2) قرار دهید.
2- تغییر و جابهجایی حالت بدنی هم بیتأثیر نیست.
بیش از یک ساعت مطالعه، کارایی را کاهش میدهد. در پایان هر ساعت مطالعه، به خود استراحت دهید و هرگز برای چندین ساعت متوالی مطالعه نکنید. پنج تا ده دقیقه تنفس در پایان هر ساعت مفید است.
سئوال کردن را از کجا شروع کنم؟
خواننده حرفهای، از هر فرصتی برای سؤال کردن استفاده میکند. در تمام اوقات به طرح سئوالات خود بپردازید: پیش از مطالعه، هنگام مطالعه، بعد از مطالعه…
طرح سئوال قبل از مطالعه، قدرت پیشبینی و علاقه شما را افزایش میدهد و در هنگام مطالعه، علاقه شما را ثابت نگه میدارد و به شما کمک میکند که مطالب دشوار را تجزیه وتحلیل کنید، و بعد از مطالعه، نشان میدهد درک شما از مطالب، چه اندازه و در چه سطحی است.
کتابهای دشوار را چگونه بخوانم؟
طرح سئوال هنگام مطالعه متنهای دشوار، رودربایستی شما را با متن کم، و مسیر مطالعه را برای شما باز میکند، آهسته آهسته، احساس علاقه میکنید که کتاب را تا پایان بخوانید.
سئوال کردن به شما کمک میکند تا مطالب دشوار یا مطالبی را که به آنها علاقه ندارید، تجزیه و تحلیل کنید و آنها را بهتر بفهمید. پس از طرح سئوال، برای یافتن جواب، رغبت بیشتری به خواندن در خود احساس میکنید. مثلاً میتوانید یک عنوان یا سرفصل یا جمله اول یک پاراگراف را به یک جمله سئوالی تبدیل کنید تا برای ادامه مطلب و پیدا کردن پاسخ تحریک شوید.
برای مثال، میتوان از عبارت زیر:
فرق مفهوم «جنس» و «فصل» در این است که «جنس» مورد تقسیم واقع میشود؛ ولی «فصل» تقسیم کننده «جنس» است.
سئوالات زیر را مطرح کرد:
- بالاخره فرق مفهوم «جنس» و «فصل» چیست؟
- منظور از مورد تقسیم واقع شدن و مقسم بودن چیست؟
- آیا تنها همین فرق بین «جنس» و «فصل» وجود دارد؟
- اگر «جنس» و «فصل» را مستقلاً تعریف کنیم، آیا میتوانیم این فرق را بهتر بفهمیم یا حتی فرقهای احتمالی دیگری را پیدا کنیم؟
- آیا شباهتی نیز بین این دو مفهوم وجود دارد؟
- دانستن فرق این دو مفهوم چه سودی دارد و در کجا استفاده میشود؟
همچنین برای خواندن یک کتاب دشوار:
1- متنهای طولانی و بلند را تجزیه کنید.
2- در مطالعه از روش «پس ختام»(3) سود برید.
این روش؛ برای خواندن و فهم کتابهای دشوار، بسیار مفید و موثر است و مشتمل بر شش مرحله است:
1- خواندن اجمالی: هنگامی که میخواهید مطالعه کتاب دشواری را آغاز کنید، بهتر است قبل از خواندن کامل و جزء به جزء آن، ابتدا یک بار به طور اجمالی و سریع، کتاب را مرور کنید تا یک برداشت کلی از موضوع و قسمتهای مهم آن داشته باشید.
2- سئوال: برای هر قسمت یا فصلی از یک کتاب که میخوانید، متناسب با هدفی که از مطالعه دارید، سؤالهایی را طرح کنید. از عنوانهای کلی، فرعی و پاراگرفهای مقدمه و نتیجه، سئوال بسازید.
مثلا از خود بپرسید که به چه دلیل میخواهید این کتاب را بخوانید؟ به عبارت دیگر انتظار دارید از خواندن این کتاب چه چیزی عایدتان شود؟
پرسش از این هدف مطالعه، طرح فکری شما را نسبت به مطلب، روشن میسازد و علاقه و دلبستگی خاصی را برای مطالعه در شما ایجاد میکند.
در بسیاری از افراد، پس از طرح این سئوال، وابستگی خاصی به متن ایجاد میشود و این کلید فهم متن است.
3- خواندن: در این مرحله، مطلب یا موضوع را بخوانید.
4- تفکر: سعی کنید با تفکر درباره مطالبی که میخوانید، آنها را بفهمید و به آنها معنا بدهید.
5- از حفظ گفتن: پس از خواندن هر قسمت، بکوشید مطالب مهم آن را به یاد آورید و برای خود بازگو کنید. ضمن این کار به سئوالهایی که طرح کردهاید، بیندیشید.
6- مرور کردن: وقتی که خواندن تمام کتاب یا کلّ مطلب را به پایان رساندید، آن را مرور یا بازبینی کنید. بهترین راه مرور کردن این است که بکوشید تا بدون مراجعه به متن، سئوالهای مهم را جواب دهید.
3- با مؤلف، گفت و گو یا مباحثه کنید.
لزومی ندارد که دسترسی حضوری به مولف داشته باشید. شما میتوانید با مولف، یک مکالمه ذهنی داشته باشید و سوالات خود را از او بپرسید.
- مبنای فکری شما برای این مسئله چیست؟
- من این قسمت از حرفهای شما را نمیتوانم بپذیرم؛ چون…
- کاربردهای علمی این مطلب چیست؟
- آیا منظور شما از این مطلب، آن است که…
از طرح سئوالات دشوار نهراسید. حتی سئوالاتی که فکر میکنید پاسخ دادن به آنها برای مولف هم دشوار است!
اکنون کتاب را ببندید، و ….
آموختههای خود را ارزیابی کنید.
بعد از خواندن مطالب با طرح پرسش میتوانید میزان فهم خود را از مطالب ارزیابی کنید. این گونه سئوالات، شما را برای بحثهای کلاسی، امتحانات و تهیه مقالات تحقیقی آماده میکند.
مطالب را تجزیه و تحلیل کنید.
اگر هنگام مطالعه، سوالات خوبی مطرح کرده باشید، باید بتوانید از درک سطحی مطالب بگذرید و قادر به تجزیه و تحلیل آنها به طور عمیق باشید.
اگر این توانایی را ندارید، یک بار دیگر متن را با سوالات جدیتری بخوانید.
انتقاد کنید
اگر مطالب را تا حدّ رضایتبخشی فهمیده باشید، باید بتوانید درباره نظم داخلی مطالب، ارزش اثر و اعتبار آن، سوالات انتقادی مطرح کنید.
همچنین میتوانید درباره دستهبندی مطالب، اهمیت و روابط آنها با دانستههای قبلی خود، انتقاد کنید.
در بازنویسی کتاب به مولف کمک کنید.
شاید مولف بخواهد کتاب خود را ویرایش علمی کند. خود را دست کم نگیرید. در این کار به او کمک کنید. انتقادها و پیشنهادهای خود را در حاشیه کتابتان یادداشت کنید.
بد نیست بدانید که …
«اشکال کردن» غیر از «سوال کردن» است.
باید مرز بین «سؤال کردن» و «اشکال کردن» مشخص شود. مهمترین تفاوت سؤال و انتقاد آن است که :
انتقاد پس از فهم کامل مطلب صورت میگیرد؛ در حالی که سؤال به منظور فهم و درک مطلب مطرح میشود. به عبارت دیگر، خوانندهای که سؤال میکند، میداند که هنوز به دیدگاه مورد نظر نویسنده دست نیافته است؛ پس سؤال میکند تا مطلب را بفهمد.
اگر مرز بین «سؤال» و «انتقاد» مشخص نشود، ممکن است سؤال کننده، پرسش خود را با لحن انتقادی مطرح کند و این مسئله سبب میشود تا پاسخی که نویسنده در کتاب خود بیان کرده است، مسیر همواری برای رسیدن به ذهن پرسشگر نیابد.
پاورقیها:
1- Inquiry Reading
2- «دلها ملول میگردند همچون بدنها؛ پس برای آنها آماده کنید، حکمتهای تازه را» (نهجالبلاغه، حکمت 91)
3- روش «پس ختام» یا «SQ4R» از حروف اول کلمات ذیل تشکیل شده است:
Survey (خواندن اجمالی)، Question (سئوال کردن)، Read (خواندن)، Reflect (تفکر)، Recite (از حفظ گفتن)، Review (مرور کردن).
منبع: سایت باشگاه اندیشه به نقل از مجموعه بروشورهای خشت اول، شماره
10 نکته در روش مطالعه
1 . به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمیتوان از خواص مادرزادی دانست . برای قرائت، بدون شک پرورش خاصی لازم است .
2 . بهترین روش کتابخوانی در مجموع روشی است که خواننده در این کار بتواند زیباییهای چیزی را که میخواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آنها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارستحاصل میگردد .
3 . در معانی کلماتی که برای نخستین بار به آنها بر میخورید دقت کنید . بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانی را برای ما کشف میکند . همان زمان بهترین وقتبرای رفتن به سراغ فرهنگ لغت است .
4 . امیل فاگه، نویسنده فرانسوی، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم . استقامت لجاجت نیستبلکه نوعی بردباری است که ذوق ما را میپرورد و درک ما را عمیق میکند .
5 . مون تنی، دانشمند شهیر فرانسوی، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانی نظرهایی بسیار بدیع و زیبا دارد . یکی از این عقاید آن است که برای وصول به عمق معنای یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمی داشته باشیم . یک اثر پربها ما را مدتها سعادتمند میسازد . نمیتوانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختی برسیم; هر چند در این یکبار دقت فوق العاده به کار بریم .
6 . همچنین وی معتقد است، اگر بخواهیم از کتابی که خواندهایم نظر صائبی پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم . کتب خوب باب گفتوگوهای پرثمر را به روی ما میگشایند . این همان چیزی است که ما آن را مباحثه مینامیم .
7 . در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» آمده است که یکی از روشهای خوب مطالعه استفاده از یادداشتبرداری است . فقط توجه کنید که به جای یادداشت، رونویسی نکنید! طرحهای گوناگون بریزید . نکات مهم یادداشت را برجستهتر بنویسید . اگر مطلبی را درک نمیکنید، به صورت سؤال یادداشتبردارید .
8 . در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتدای مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید . سپس عنوانها و فهرست اجمالی کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتدای هر عنوان را مطالعه کنید; زیرا مهمترین مطالب معمولا در همین خطوط اولیه هستند . در نهایتسایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید .
9 . از همان زمان مطالعه، برای به کار بستن آنچه میآموزید برنامهریزی کنید . به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است» .
10 . بیکن جمله زیبایی در این باره دارد: «برخی کتب را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و قلیلی را هم باید جوید و هضم کرد! .