همگرایی حسی در روش کار درمانی T1
یکی از روشهای درمانی کودکان PDD که کمتر به آن پرداخته شده است درمان همگرایی حسی است چرا که در این گونه کودکان دیده شده است که حواس پنج گانه بطور متناسب و هماهنگ با هم نیستند ودر مطالعه ای که توسط Lindeman TM وStewart KB از مرکز درمانی کودکان Mighty oaksدر Oregonآمریکا در سال 1999که در ژورنال کار درمانی آمریکا به چاپ رسیده بر روی2 کودک 3 ساله مبتلا به اختلالات حسی در یک دوره 11 هفته ای در کودک اول و یک دوره 7 هفته ای در کودک دوم انجام شد دیده شد که هر دو شرکت کننده بهبود واضحی را در تعاملات اجتماعی و انجام فعالیتهای جدید و پاسخ به بغل کردن و گرفتن از خود نشان دادند همچنینکاهش مشخصی در رفتارهای انقطاعی و بیش فعالی و رفتارهای تهاجمی با افزایشی در رفتارهای عملی معقول و صحبت خودبخودی و بازیهای هدفمند و افزایش توجه به مکالمات و فعالیتها نشان دادند.
T2
در مطالعه ای دیگر که بصورت پرسشنامه ای از 292کار درمانگرفعال بر روی همگرایی حسی کودکان مبتلا به PDD توسطدانشگاه اوهایو انجام گردید دیده شد که کودکانی که بهتر به درمان همگرایی حسی پاسخ داده اند علائم بهبودی بیشتری از قبیل مهارتهای بازی پیدا کردند.
مطالب مذکور ما را به سمت اختلال پردازشهای حسی (Sensory Processing Disorder-SPD ) در کودکان PDD هدایت می کند.
اختلال پردازشهای حسی SPD- T3
تعریف : اختلال پردازشهای حسی یک اختلال پیچیده مغز است. افراد دچار این اختلال هر روزه بطور اشتباه اطلاعات حسی نظیر تماس ، صوت و حرکت را تفسیر می کنند. این اشتباهات در تفسیر اطلاعات، کودک را به مشکلات رفتاری ، اشکال در تطابق و دیگر موارد هدایت میکند.
مقدمه :T4
همچنانکه دانش بد عملکردی همگرایی حسی بالغ تر می شود و محققین بیشتر در مورد آن می آموزندبسیاری از مردم می تصور می کنند که اکنون نوبت شفاف سازی و تفسیر ترمینولوژی آن است . گرچه کار درمانگران از عنوان همگرایی حسی درک دیگری دارند معمولا" پزشکان و دیگر متخصصان سلامتی بدون آشنایی با تئوری ، ارزیابی و نحوه و تناوب مداخلات ممکن است به آن به گونه یک نمای نوروبیولوژیکی بنگرند. از آنجا که پزشکان مسئولیت کلی درمان را به عهده دارند و در نهایت برای تشخیص و دریافت یک عنوان درمانی بیماران به پزشکان که شایسته آن هستند ارجاع می شوند عنوان همگرایی حسی (Sensory Integrity – SI) خیلی شناخته شده نیست ولی قدمت و گنجینه دانش این عنوان در تئوریهای کار درمانگران بسیار زیاد است و بنابر این بهتر است از این عنوان برای صحبت استفاده شود تا جریان تاریخی و جاری اطلاعات منتشر شده حفظ گردد.
گروه بندی پیشنهاد شده در زمینه اختلالات پردازش حسی –SPD-شبیه یک چتر است که سه گروه عمده تشخیصی را شامل می شود که عبارتند از
1- اختلال تنظیم حسی sensory modulation disorder
2- اختلال حسی تبعیضی sensory discrimination disorder
3- اختلال حرکتی پایه حسی sensory based motor disorder
SPD -اختلال پردازش حسی
اختلال حرکتی با پایه حسی اختلال حسی تبعیضی اختلال تنظیم حسی
Dyspraxiapostural disordersSSSUR SOR
SOR= sensory over responsivity
SUR= sensory under responsivity
SS= sensory seeking/craving
دکتر A.Jean Ayres محقق و پیش قدم در این زمینه عنوان اختلال همگرایی حسی را ابداع کرد. او این عنوان را در خلال دوره کاری خود برای توضیح نماهای رفتاری ، حرکتی ، هیجانی ، اجتماعی و عملکردی غیر طبیعی مرتبط با پردازش ضعیف محرکهای حسی بکار می برد.
ایشان این عنوان را به دو دلیل بکار می برد . اول اینکه آن مرتبط می شد با مدل تئوریک نظریه وی که وجود نقصی را در پایه نورولوژیک توانایی انتقال اطلاعات حسی بین سیستم های حسی در مغز بیان می کرد. دوم اینکه عنوان او اشاره به مدل مداخله ای پیشنهادی وی می کرد که عبارت بود از تحریک یک زمینه حسی برای تاثیر گذاری روی زمینه حسی دیگر برای مثال استفاده از فشار عمیق یا پروپریوسپتیو برای تاثیرگذاری روی بیش حسی لامسه. در خلال مداخله درمانی، کار درمانگر یک چارچوبهمگرایی حسی را برای ارجاع بکار می برد و این به این معنی است که 2 یا بیشتر از حواس را بطور فعال و همزمان بکار برده می شود. اغلب ، عمل روی یک یا بیشتر از حواس صورت می گیرد ( یا به عبارت دیگریک یا بیشتر، محرکهای حسی بکار برده می شود) تا کودک در یک حس دیگر در چالشهای حسی خود یک پاسخ تطابقی مناسب ارائه کند. یک پاسخ تطابقیزمانی اتفاق می افتد که کودک در فعالیتهایی که سختی آن افزایش می یابد موفق شود یک پاسخ مناسب ارائه دهد.
در خلال سالها در طی درمان عنوان همگرایی حسی بطور متداول به چهار صورت بکار می رفت
1- یک تئوری ( تئوری همگرایی حسی)
2- یک تشخیص ( بر پایه ارزیابی همگرایی حسی)
3- یک نمای عملی ( توانایی همگرایی حسی نرمال)
4- یک رویکرد درمانی ( مداخله همگرایی حسی)
قابل ذکر است که هیچکداماز این موارد استفاده مرتبط با مفهوم بیولوژی عصبی عنوان همگرایی حسی که به مراحل عصبی سلولی انتقال محرکها که فقط با مشاهده تکنیکهای ثبتی الکتروفیزیولوژیک انجام می پذیرد اشاره نمی کند. همگرایی حسی در این دلالت ضمنی بستگی به همگرایی انواع متعدد ایمپالسهای تحریکی ایجاد شده به داخل یک نورون یا یک شبکه نورونی دارد. مناطقی که ورودی های حسی همگرا از محرکهای متفاوت دارند در بسیاری از مناطق مغز وجود دارند.
ما عنوان اختلال پردازش حسی را Sensory Processing Disorder به دو دلیل انتخاب می کنیم . اول اینکهاستفاده مشترک در ادبیات نوروبیولوژی این کلمه نشان دهنده دریافت ، تفسیر و پاسخ مناسب به دریافتهای محرکهای حسی استو دوم اینکه کلمه پردازش process اشاره به روش مشخصی می کند که در آن بطور عموم مراحل یا عملیات های خاصی روی چیزی انجام می شود تا به یک نتیجه مشخص هدایت شود. ما پیشنهاد می کنیم که کلمه پردازش ( process) در میان جمله اختلال پردازش حسی Sensory Processing disorder) این مفهوم را می رساند که در جریان پردازش اطلاعات حسی یعنی در دریافت ، تغییر و یا تفسیر آن اختلالی بوجود آمده است. در این اختلال رفتارهای غیر معمول در نتیجه اختلال پردازش تشخیص یک محرک حسی و در نتیجه آن ایجاد یک پاسخ حرکتی و یا رفتاری پدید می آید. در این زمان مااعتقاد داریم که جمله اختلال پردازش حسی( Sensory Processing Disorder)عنوان مناسبتری برای ارتباط بین کاردرمانگران و دیگر متخصصین است.
بطور خلاصه ما موارد زیر را پیشنهاد می دهیم
1-این تئوری اشاره بهتئوری همگرایی حسی می کند که دکتر A. Jean Ayres آن را پایه گذاری کرده است.
2-عنوان تشخیصی اختلال پردازش حسی استSensory Processing Disorder –SPDاست
3- ارزیابی اطلاعات علمی یا شامل عنوان همگرایی یا پردازشمی شود چرا که ارزیابی اولیه در سنین 5/4 تا 8 سالگیبرای اختلال پردازش حسی همگرایی حسی و تستهای کنشی(Praxis test) است و بنابر این استفاده از جمله اختلال همگرایی حسی در این زمینه منطقی است. درمانگرانی که مدرک تستهای کنشی همگرایی حسی را دریافت نموده اند به خود به عنوان دارنده مدرک ارزیابی همگرایی حسی اشاره می کنند. به هر حال افرادیکه ارزیابی های جامعی مشتمل بر تستهای کنشی و مشاهدات تکمیلی بالینی انجام می دهند از نظر دیگر متخصصین بسیار قابل تفسیر هستند تا بتوان علائم مرتبط با اختلالات پردازش حسی شاملاختلال در تغییر و مدل سازی ایمپالسهای حسی (Modulation) ، اختلال تبعیضی حسی( Sensory discrimination)و اختلال حرکتی با پایه حسی را به آنها گزارش نمود.
4- عنوان مداخله درمانی استفاده شده فقط بر اساس اصول ابتدایی دکتر Ayer و با گسترش بیشتر همراه با فهمی که بر عناصر اجرای عملی رفتارها و مشارکت در زمینه طبیعی و مراقبتهای خانواده محوری است انجام می شود. توصیه می شود که کاردرمانی با هدف همگرایی و رفع اختلالات پردازش حسی توسط کار درمانگر آموزش دیده در این زمینه در چارچوب اصول و قوانین آن انجام شود.
ما این تغییر را به عنوان راهی برای روشن نمودن دسته بندی تشخیصی کودکان با علائم حسی پیشنهاد می کنیم. ما بطور فعالی با کمیته های بازبینی دسته بندی های تشخیصی بیماریها برای گنجاندن این اختلالات در دسته بندی های جدید در ارتباط هستیم برای مثال با چاپ آینده diagnostic and statistical manualو Diagnostic classification of mental health and developmental disorders of infancy and early childhood )شناخت رسمی تشخیص افتراقی تحقیقات چند زمینه ای را برای یافتن مکانیسمهای زمینه ای حالاتی که تاکنون کمتر درک شده اند بر می انگیزاند و بدست آوردن سرویسهای حمایتی برای کودکان و خانواده های آنها را تسهیل می کند .
ما امیدواریم که افراد جامعه مرتبطبا همگرایی حسی شامل والدین ، کار درمانگران ، پزشکان و آموزش دهندگان این دسته بندی را در نظر داشته باشند. ماانتقال این ترمینولوژی رابه عنوان مرحله ای که در ادامه آن یافته هایی را که ما بطور تجربی یافته ایمبهتر اختلال را تعریف نماید می بینیم . این زمینه باید ادامه یابد تا بیشتر مورد بحث قرار گیرد تا رشد یافته و ترمینولوژی جدیدی را همراه و بر پایه تحقیقات و تجربیات جدید بیابد.
T5
هیجانات و دیگر حالات متاثر شده از اختلال پردازش حسی
کودکان متاثر از اختلال پردازش حسی ممکن است از اضطراب ، افسردگی و تهاجم و دیگر مشکلات رفتاری رنج ببرند. آنهاممکن است با مهارتهای حرکتی و دیگر مهارنهای لازم برای موفقیت در مدرسه مشکل داشته باشند. آنها ممکن است از لحاظ اجتماعی منزوی باشند و از احترام به نفس پایین رنج ببرند. آنها معمولا" دارای شهرتی به نام کودک سخت هستند.
این مشکلات این کودکان را در معرض خطر بسیاری از مشکلات آموزشی ، اجتماعی و هیجانی می باشند که شامل ناتوانیبرای دوستیابی یا عضو گروه شدن یا درک ضعیف از خود یا شکست در تحصیلات دانشگاهی می باشد و این افراد معمولا" به عنوان افراد خام و ناپخته ، بدون تشریک مساعی ، متخاصم ، انقطاعی و غیر قابل کنترل شناخته می شوند. والدین ممکن است برای رفتار کودکانشان از سوی کسانی که به عقب ماندگی مخفی این کودکان آگاه نیستند مقصر شناخته شوند.
درمان موثر اختلال پردازش حسی کودکان در دسترس است اما بسیاری از این کودکان اشتباها" تشخیص داده شده و مورد درمان قرار نمی گیرند.
خط قرمزهای اختلال پردازش حسی T6
تشخیص اختلال پردازش حسی شغل یک کار درمانگر است که به خوبی در زمینه همگرایی حسی و درمان آن آموزش دیده باشد. با این وجود یک معلم و یا والدین می توانند علائم ناشی از اختلال پردازش حسی را بشناسند و سپس معلم می تواند ارزیابی را شروع کند و در نهایت کودک می تواند درمان مناسب را از طریق کاردرمانگر دریافت کند.
چه رفتارها و خطوط قرمزی مهم هستند؟
چندین روش غربالگری وجود دارند که والدین و معلمان می توانند از آنها استفاده نمایند
http://www.spdnetwork.org/aboutspd/redflags.html
برنامه غربالگری پیش دبستانی بالزر- مارتین
در مدرسه من st. columba Nursey Schoolدر واشینگتن و در دیگر مراکز کودکان این برنامه غربالگری به کار درمانگران کمک می کند که کودکان با اختلال احتمالی پردازش حسی تشخیص داده شوند. برنامه توسطA.Blazer-martin Ph.D. Occupational therapistطراحی شده که یک تست استاندارد نشده بالینی برای تشخیص ابتدایی ریسک فاکتورهای اختلالات یادگیری و مشکلات رفتاری در کودکان پیش دبستانی 3 تا 5 ساله است
یک قسمت از این برنامه غربالگری پرسشنامه ای است که توسط والدین کودکان پر می شود.
به این پرسشنامه نگاه کنید . شما رفتارهایی را که برای تشخیص اختلالات پردازش حسی مهم هستند خواهید یافت.
T7