تربیت کودکان در سیره علی(ع)
شرافت و اصالت خانوادگی
خانواده، به منزله درختی است که فرزندان، میوههای آنند. همچنین، میتوان خانواده را به زمینی تشبیه کرد، که کودکان، گیاهان آن به شمار میروند. قرآن کریم میفرماید:«و البلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذى خبث لا یخرج الا نکدا»[اعراف/85] (و سرزمین خوب گیاه آن به فرمان پروردگارش میروید، و زمین بد جز اندک گیاهی از آن پدید نمیآید).
خانوادهها نیز چنین وضعی دارند. اصالت و شرافت خانوادگی چنان اهمیتی دارد، که میتواند به عنوان معیاری اطمینان بخش در مسائل تربیتی استفاده شود. قرآن وقتی ماجرای تولد حضرت عیسی(ع) را مطرح میکند، تأکید مینماید که مردم در خصوص خانواده مریم جز شرافت، نجابت و پاکی نمیدیدند. و لذا، از اینکه میدیدند که او طفلی به دنیا آورده است، غرق در شگفتی و حیرت شده بودند. اما به این حقیقت توجه نداشتند که همین زمینه پاک خانوادگی، خود بهترین دلیل بر شایستگی مریم بود.[ر. ک: مریم/29 ـ 30].
حضرت علی(ع) اهمیت انکارناپذیر وراثت در تربیت را تأکید کردند، و نقش آن را در شکل گیری شخصیت آدمی، این گونه یادآور شدند:«حسن الاخلاق برهان کرم الاعراق»(اخلاق خوب، حجتی بر فضیلت خانوادگی است) [آمدی، غررالحکم، ج3، 392) به اعتقاد حضرت علی(ع)، وراثت بستری است که خصال و رفتارهای آدمی را سامان میدهد. ایشان نیکوترین افراد را از نظر خلق، پاکترین آنان به لحاظ اصالت خانوادگی میداند[آمدی، غررالحکم، ج2، 405]. امام علی(ع) نقش وراثت را در بروز رفتاری آدمی، جدی و مهم تلقی میکنند و میفرمایند:«اذا کرم اصل الرجل کرم مغیبه و محضره» (وقتی ریشه آدمی شرافت داشته باشد، نهان و آشکارش شریف خواهد بود)[آمدی، غررالحکم، ج3، 188].
علمای زیستشناسی و روانشناسی، انتقال بسیاری از صفات: جسمانی و روانی، و مجموعهای از حالات: اخلاقی و عملی از پدر و مادر یا خویشاوندان را وراثت دانستهاند، حضرت علی(ع) در این باره، از کلمه«عرق» استفاده کردهاند. این، همان کلمه «ژن» است که باعث و عامل انتقال خصوصیات ارثی معینی از نسلی به نسل دیگرند[شریعتمداری، روانشناسی تربیتی، 60] معمولاً کلم?«مزاج» درباره امور وراثتی، و لفظ«خُلق» در خصوص خصال اکتسابی استعمال میشود. البته، اینکه خلق را کسبی میدانیم، به ارثی بودن آن لطمهای نمیزند؛ زیرا میتواند در عین موروثی بودن اکتسابی هم باشد[حجتی، اسلام و تعلیم و تربیت، 90؛ فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج1، 61]
فرزندان شریف را باید در خاندانهای پرمایه و ریشهدار جستجو کرد. حضرت علی(ع) از چنین خاندانی است و عبارت:«اصلاب شامخة و ارحام مطهرة» که در زیارتها خطاب به خاندان پیامبر(ص) خوانده میشود، درباره آن پیشوای پرهیزکاران صادق است. امیرمؤمنان در نامهای خطاب به معاویه در مقایسهای میان خاندان خود ـ با بهترین وراثت ـ و امویان ـ با وراثتی پست ـ فرمودند:«اما گفته تو که ما فرزندان عبد مناف هستیم؛ اگر چه تبارمان یکی است، اما امیه به پایه هاشم نمیرسد. و نمیتوان حرب را با عبدالمطلب، در یک رتبه و منزلت قرار داد. ابوسفیان با ابوطالب قابل قیاس نمیباشند. آن که در راه خدا هجرت نمود، همانند کسی نیست که رسول اکرم(ص) آزادش فرمود. و خاندانی را که حسبی است شایسته، همچون کسی نمیباشد که خود را بدان خاندان بسته. و نه با ایمان درست کردار، چون دروغگوی اهل دغل. چه بد است که پسری پیرو پدر شود و در پی او به آتش دوزخ افکنده گردد[نهج البلاغه، نامه 17]
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>