معلمانی که انسان بودن را تربیت می کنند
داستان رسالت پیامبر اسلام در غار حرا با آیات: «اقرا و ربک الاکرم¤ الذی علم بالقلم¤ علم الانسان ما لم یعلم» آغاز می شود و خداوند در نخستین آیات وحی شده به پیامبرش از تعلیم و ابزار آن قلم سخن می گوید. از این رو در دین مبین اسلام، اولین معلم انسان برای حرکت به سوی تعالی و عبادت، خداوند است. بعد از خداوند، عقل به عنوان قوه تشخیص و انبیاء به عنوان معلمان درونی و بیرونی، هدایت جامعه را برعهده دارند. در این سیر تکاملی هر فردی که در هدایت بشر بسوی تعالی، اخلاق، تعبد و آگاهی، نقش مؤثری ایفا کند در زمره انبیاء قرار می گیرد. از این رو گفته اند معلمی شغل انبیاست.
یکی از شاخصه های اصلی پیشرفت و نماد حرکت سالم در مسیر تکاملی بشر، رعایت اخلاق و شئونات انسانی در جامعه است که مهم ترین کارکرد رسولان و معلمان و هدایت گران بشر از ابتدای خلقت به شمار می رود. در جامعه اسلامی ما هم که جایگاه نظام آموزش و پرورش و متصدیان آن توسط بزرگانی چون شهید رجایی و استاد شهید مطهری مشخص شده است؛ این نقش پررنگ تر و تأثیرگذارتر به نظر می رسد.
در این راستا معلمان به عنوان نیروی انسانی که مهندسی افکار عمومی و چشم انداز رشد فرهنگی و علمی جامعه در دستان آنها است؛ برای اجرای بایدها و نبایدهای اخلاقی در جامعه، وظیفه ای فراتر از قشرهای دیگر دارند؛ چرا که در تحکیم پایه های نظام علمی و بالاخص فرهنگی کشور، بیشترین نقش را ایفا می کنند. این همان موضوعی است که در چند سال اخیر، مورد بی توجهی و بی مهری بسیاری از معلمان واقع شده است و چه بسا که با گذشت زمان، توجه به بعد آموزشی نظام آموزش و پرورش بیشترین سطح انتظار خانواده ها را به خود اختصاص داده است. هفته گرامی داشت مقام معلم را فرصتی مغتنم دانستیم تا به اندازه بضاعت خود به بررسی نقش معلمان در نهادینه شدن اخلاق اجتماعی در جوانان و همچنین نتیجه فعالیت آنها در پرورش ابعاد انسانی شاگردانشان به عنوان نیروهای فعال جامعه بپردازیم.
دیوارهای مدارسی که مهمان آنها هستیم با کاغذها و دست نوشته های رنگارنگ، مثل پرهای طاووس خودنمایی می کنند. صف های طولانی روزنامه دیواری ها که بر طناب های کشیده شده در راهروها معلق هستند!! نشان از رونق تهیه روزنامه دیواری در این روزها دارد. برگزاری نشست ها و سخنرانی ها با موضوع معلم، مسابقات فرهنگی و هنری و رقابت دانش آموزان در مسابقات علمی و تقدیر از دانش آموزان موفق ترم اول از دیگر برنامه های مدارس است. در گوشه ای از سالن دسته گلی که تصاویر شاگردان اول تا سوم هر کلاس را در گلبرگ های خود در معرض دید عموم قرار داده است؛ نگاه هر تازه واردی را به خود جلب می کند. با دیدن این تصاویر به ذهنم خطور می کند که در این مدرسه؛ گلبرگ قاب عکس دانش آموزان موفق شده اند و در مدرسه ای دیگر درختی تنومند؛ با تصاویر شاگرد اول ها به بار نشسته است و در مدرسه دخترانه؛ شاگرد ممتازها بر بال های پروانه افق را در می نوردند... خلاصه در این ایام صحبت از معلم است و فرهنگ پاسداشت مقام و منزلتش و توانمندی او در تعلیم دانش آموزان. صحبت از معلم است و نقش او در تربیت جامعه انسانی اما در عمل گویی آموزش در اولویت قرار دارد....
تربیت شهروند با اخلاق؛ مهم ترین وظیفه معلمان
در بدو ورودم نظرم را با ایران باقری، معاون پرورشی مدرسه دخترانه طهماسبی در میان می گذارم او با نگاهی به وضعیت برنامه های پرورشی مدارس می گوید: دانش آموزان دوره راهنمایی در طول هفته، یک تک زنگ کلاس پرورشی دارند و در آن معلم باید از روی جزوات نکاتی را به شاگردانش آموزش دهد. این درحالی است که تجربه چندین ساله نشان می دهد هر استان، شهر و در مقیاسی کوچک تر هر کلاس به آموزش های اخلاقی و پرورشی خاص خود نیاز دارد که باید با نیاز سنجی معلم آن موارد مرتفع شود. ولی متاسفانه شاهد این هستیم که اقدامات پرورشی صورت گرفته درمدارس عموما فعالیت های نمادینی شده اند که باعث تغییر رفتار عمیق و ریشه ای در دانش آموزان نمی شود. فرصت کم معلمان در هدایت و رشد فرهنگی و اخلاقی دانش آموزان در جامعه کنونی به صورت ناهنجاری های رفتاری از سوی جوانان نمود خارجی پیدا کرده است.
وی با اشاره به اینکه تربیت اخلاقی شاهراه پیشگیری از آسیب های روانی، اجتماعی در جامعه است می افزاید: بعد از خانواده، مدرسه دومین نهاد تربیتی کودکان است که باید با آموزش های درست خود مهارت های شهروندی را به دانش آموزان ارائه دهد. اما با توجه به اینکه آموزش های فرهنگی و اجتماعی مهم ترین کارکرد معلمان در نظام آموزش و پرورش است باید به یاد داشته باشیم که تنها مدارس نمی توانند این وظیفه سنگین را بر عهده بگیرند بلکه باید به فرهنگ سازی کلان کل جامعه را درگیر کرد حتی خود دانش آموزان را درست مصداق این شعر که: اگر به من بگویی؛ فراموش خواهم کرد اگر یادم بدهی، به خاطر می آورم، اگر درگیرم کنی، یاد می گیرم.
معاون پرورشی مدرسه با بیان اینکه در نزد معلمان اهمیت آماده کردن کودکان جهت ورود به جامعه و پرورش شهروند با اخلاق، کمتر از اهمیت آموختن دروس ریاضی و علوم و زبان نیست می گوید: مگر نه این است که ما به کودکانمان علم می آموزیم تا در نهایت انسان هایی مفید و با اخلاق و موفق در جامعه باشند از چه رو به این امر آن طور که شایسته آن است توجه نمی کنیم؟ چرا سهم سؤال اساسی خانواده ها از وضعیت اخلاقی و روحی فرزندانشان در سیستم آموزشی کم تر از حد انتظار است؟ به نظر می رسد خانواده ها و به نوعی کل جامعه نقش اصلی خود را در پرورش نسل جوان تحت الشعاع امور و اهداف دیگر قرار داده اند و این اتفاق خوش آیندی نیست.
من هم با نظر باقری موافقم چرا که در حضور کوتاه خود در مدارس هیچ تابلویی را معرفی کننده تصاویر دانش آموزان با اخلاق مدرسه ندیدم و جایزه ای را برای با اخلاق ترین دانش آموز مدرسه کادو شده نیافتم.
باقری در پایان صحبت هایش از سیستم ها و خرده نظام های متعددی مانند گروه دوستان، صدا و سیما و مطبوعات و... به عنوان همراهان آموزش و پرورش نام می برد همراهانی که باید در امر تعلیم و تربیت پویای جامعه با نظم و هماهنگی گام بردارند تا نتیجه فعالیت های پرورشی معلمین در کنار آموزش، محلی برای ارائه شدن داشته باشند.
نهادینه شدن آموزه های اخلاقی در احترام توأمان معلم و متعلم به اخلاقیات در علم روان شناسی تربیتی، بحث تعلیم و تربیت اخلاقی یکی از مهم ترین مباحثی است که توجه به آن می تواند مسیر تعالی بشر را برای کسب امتیاز «شهروندی با اخلاق» بودن؛ هموار سازد. توجه به این مهم که در راستای وظایف آموزش و پرورش است می تواند کمک شایانی برای تربیت نسلی باشد که می خواهد مطابق با صفات و ارزش های اخلاقی جامعه رشد کند. معلمین به عنوان بازوهای محرک نظام آموزش و پرورش، نقش کلیدی در اجرای برنامه های پرورشی و اخلاقی دارند.
حامد قربانی کارشناس ارشد مسائل روانشناسی و تربیتی که خاطرات بسیار زیبایی از معلمان دوره دبستان خود دارد می گوید: عادت داشتم بین صحبت های دوستانم به قولی پابرهنه بپرم و نظر خودم را در مورد هر چیزی که بود؛ مطرح کنم. یک روز معلم کلاس با طرح یک داستان نکته غیراخلاقی کار من را - بدون اشاره مستقیم به خودم - نکوهش کرد و در آخر با بیان جمله ای از یک دانشمند که نامش در ذهنم نمانده است گفت: بی نزاکت ترین مردم کسی است که میان حرف دیگری سخن بگوید. باور کنید از آن زمان تا حال از ترس برچسب بی نزاکتی هرگز میان صحبت های هیچ کس حتی فرزندم هم صحبت نکرده ام.
وی سپس با اشاره به اینکه متأسفانه آموزش و پرورش ما برنامه های مدون و قابل قبولی برای تعلیم و تربیت اخلاقی دانش آموزان ندارد ادامه می دهد: معتقدم که معلمان به عنوان ناظر بر کلاس و مغز متفکر سیستم آموزشی مدرسه باید با برنامه ریزی های ابتکاری و خلاقانه این کمبودها را برطرف سازند. تشویق به موقع دانش آموز بعد از انجام عملی ارزشمند و اخلاقی، آموزش نکات اخلاقی و اجتماعی در قالب تئاتر و سرود به دانش آموزان در ابتدای هر ساعت درسی یا مراسم صبحگاه، نام گذاری هر روز به یک ارزش اخلاقی مانند روز مهربانی، روز صبر، روز کمک به بابای مدرسه و روز آهسته سخن گفتن و روز مسئولیت.... و رعایت آن از جانب خود معلم می تواند در نهادینه کردن بایدها و نبایدهای اجتماعی تاثیر گذار باشد.
وی با تأکید بر اینکه معلم موفق کسی است که بتواند همه ابعاد وجودی دانش آموزان را پرورش دهد و از آنها انسان ارزشمندی برای جامعه بسازد می گوید: معلمان در دوره کودکی ونوجوانی که افراد مستعد پذیرش بیشترین آموزش های عملی و ارزش های اخلاقی هستند با آنها سروکار دارند. دوره ای که متعلم، معلم خود را از جان و دل دوست دارد وآموزه های او را بنابر ارتباط شاگرد و استادی به دیده منت بر لوح ذهنش با قلم عشق ثبت می کند؛ معلم دوران ابتدایی که در ساعات مدرسه جایگاه مادر را در قلب دانش آموزان دارد باید از این فرصت ناب برای نهادینه کردن صفات اخلاقی و آموزه های اسلامی استفاده کنند. معلم دوران راهنمایی که با موجوداتی حساس روبرو است باید از انگیزه های دانش آموزان در دیده شدن و بزرگ انگاشته شدن استفاده کرده آنها را به سوی اجتماع با رفتارهایی منفک از دنیای کودکانه سوق دهد و در دوره دبیرستان معلمان باید همگام و همراه با دانش آموزان، مسیر اجتماعی شدن در قالب یک همشهری مقید به رفتارهای انسانی و اجتماعی را بپیمایند تا دانش آموزان بدانند در این مسیر تنها و مجبور نیستند؛ چرا که بی انگیزه بودن معلمان یا خانواده ها می تواند ضربات جبران ناپذیری به جامعه وارد سازد.
این کارشناس ارشد مسائل روانشناسی و تربیتی، وجود برنامه های جذاب برای هدایت اخلاقی و اجتماعی دانش آموزان، حضور فعال مشاوران روانشناس در کنار مشاوران تحصیلی در مدارس، نظارت درست والدین به برنامه های رسانه های ارتباطی مانند ماهواره و اینترنت و.... را از مهم ترین راهکارهای نهادینه کردن اخلاق اجتماعی در دانش آموزان به عنوان سازندگان اجتماع و وارثان فرهنگ ایرانی اسلامی می داند.
معلم کارگزار اصلی تربیت، روح نظام آموزشی
ارزشهای اجتماعی تحت عنوان ارزشهای اخلاقی شامل مدل های کلی رفتار، احکام جمعی، هنجارهای کرداری است که مورد پذیرش عمومی در جامعه است. هنجارها و ارزش هایی که منجر به یکپارچگی اجتماع و همبستگی بیشتر مردم یک سرزمین می شود. عدالت، انسان دوستی، دیگرخواهی، گذشت و... از ارزشهای عام و مطلوب اجتماعی هستند که همیشه در طول اعصار مختلف مد نظر جوامع بوده و چه بسا در صدر هرم برنامه ریزی های دولت ها قرار گرفته اند.
در جامعه اسلامی ما که دین در بردارنده دستورات قوانین الهی در جهت رشد ابعاد انسانی است می تواند ما را در رسیدن به جامعه آرمانی و نهادینه کردن اصول اخلاقی ارزش های انسانی - اجتماعی کمک کند. نهادینه کردن دستورات اسلامی و اخلاقی دین مبین بر عهده خانواده، مبلغان و معلمان دینی، آموزش و پرورش، متولیان فرهنگی و.......... است.
دکتر مجتبی صالحی عضو انجمن اولیا و مربیان یکی از مدارس شهرستان های استان تهران با بیان این مطلب می گوید: متأسفانه کارکرد پرورشی و اخلاقی نظام آموزش و پرورش ما در حد انتظار نیست و این نتیجه کم کاری نهاد خانواده در آموزش ارزش های اخلاقی - انسانی به عنوان مهم ترین رکن اجتماعی شدن و عملکرد نامناسب رسانه های جمعی مخصوصا تلویزیون در نهادینه کردن اخلاقیات در سطح کلان جامعه و ارحج شدن رکن آموزشی برپرورش در مدارس است.
وی با اشاره به اینکه یکی از رموز پیشرفت جامعه، تربیت فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان است آن را از آرمان های نظام آموزشی بر می شمارد و ادامه می دهد: معلم کارگزار اصلی تعلیم و تربیت و روح نظام آموزشی هر کشوری است و با کوشش خردمندانه او است که اهداف متعالی نظام آموزشی کشور محقق می شود و آنچه کودکان، نوجوانان و جوانان در مدرسه کسب می کنند، متاثر از خصوصیات، کیفیات، شایستگی های علمی، فرهنگی؛ دینی، تربیتی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی معلمان است. بی تردید معلم در دگرگونی جامعه و حرکت آن به سمت اخلاق و معرفت انسانی به اندازه کل سیستم های درگیر در مسائل فرهنگی و اجتماعی نقش دارد و اثرگذار است، به گونه ای که می توان سطح رعایت شئونات انسانی و ادب مردم یک جامعه و دانش، توانایی و کیفیت علمی و اخلاقی هر کشور را از سطح دانش، توانایی، کیفیت و مهارت و رفتار معلمان آن کشور تشخیص داد.
دکتر صالحی ادامه می دهد: علیرغم تمامی پیشرفت ها و تحولات شگرف علمی جهان، در دنیای ارتباطات و فناوری اطلاعات، هنوز هیچ جایگزین بی بدیلی برای معلم یافت نشده است؛ بنابر این هر تغییر و تحولی در ابعاد مختلف اجتماعی با تلاش معلم صورت پذیر است. بی تردید دغدغه معلمان همیشه این است که حیات بشر بر مدار ارزش ها وکرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین همه اساس انسان باشد تا هیچ بیگانه ای مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن را پیدا نکند.
.... و مدیر ارشدی که از معلمش رسم مودت آموخت
برای تهیه ادامه گزارشم با معرفی دوستانم به دیدن مدیر ارشد یکی از کارگاه های فنی آموزشی می روم. با درخواست دوستم دقایقی قبل از شروع ساعت کاری به محل می رسم. «محمد میرزایی» همان مدیر ارشد؛ زودتر از ما آنجا بود!! درها را باز کرده و منتظر سایر هنرآموزانش بود.
خلاصه صحنه های بدیعی دیدم. استاد با دیدن هنرجویانش کنار در کارگاه ایستاد و قبل از اینکه کسی فرصت سلام کردن پیدا کند دستش را جلو می برد و با لبخند سلام و احوال پرسی گرمی می کرد. جالب بود که حال اعضای خانواده را هم می پرسید و سراغی از دوستان مشترکشان می گرفت. بچه ها هم گویی موظفند که از حال همه خبر داشته باشند.
آنها قبل از رسیدن به استاد دست بر سینه می گذاشتند و با دیدن او که لبخند بر لب دارد سرحال وارد سالن کارگاه می شدند. بدون استثنا به سراغ مش تقی درویش زاده پیرمرد خدمتگزار می رفتند و ضمن دست دادن با او احوالش را می پرسیدند. در آن کارگاه شلوغ کسی صدایش را بلند نمی کرد و هنگام حرف زدن آقای میرزایی شوخی نمی کردند. همه کمک حال هم بودند. یکی به دوستش کمک می کرد دست روغنی اش را بشوید و دیگری داشت در انجام کارهای عقب افتاده دوستش به او کمک می کرد و استاد میرزایی به هر گروه که می رسید طوری برخورد می کرد که گویی اعضای آن گروه برایش عزیزترند در حالی که اگر با دقت به نحوه رفتارش نگاه می کردی حتی عدالت را در نگاهش رعایت می کرد.
از آقای میرزایی جویای چرایی برخوردش با هنرجوها می شوم برایم می گوید: کلاس پنجم دبستان معلمی داشتم که زودتر از ما وارد کلاس می شد. تخته سیاه را پاک می کرد و جلوی در کلاس می ایستاد و به هر کداممان هنگام سلام کردن دست می داد و جمله ای زیبا می گفت. گاهی از نقاط ضعفمان،چنان دریچه ای بسوی قدرت باز می کرد که فراموش می کردیم واقعا نقطه ضعفی داریم. مثلا من قد کوتاهی داشتم و بسیار ریزنقش بودم؛ کارهایی که نیاز به فرز بودن داشت به من محول می کرد و می گفت: محمد! در کلاس هیچ کس به گرد پایت نمی رسد بدو برو برگ های امتحانی را بیاور و من در آن لحظه قدرتمندترین و مؤثرترین دانش آموز کلاس بودم. آن قدر از برخورد معلم خودم خوشحالم که تنها راه ادای دین به او رعایت و گسترش اخلاقیات و منش انسانی اش در تمام شئونات و لحظات زندگی ام است.
نقشی ملموس تر از نور و بی نیاز از تعریف واژگان
قصد داشتم برای مستند و موجه کردن بیشتر این گزارش با مسئولان فرهنگی و نمایندگان مردم درخانه ملت صحبت کنم که با دیدن آقای میرزایی و داستان کارگاه انسانیتی که برای هنرجویانش آماده کرده بود به نتیجه رسیدم نقش معلم در تربیت انسان ها و جامعه انسانی ملموس تر و عینی تر از آن است که واژگان را بیشتر به کار گیرم و ذهن شما را خسته تر کنم.
کیهان
منیره غلامی توکلی