ویژگی های روان شناختی جوان (1)
1. اثرپذیری
انسان، موجودی اثرپذیر و آموزش بردار است و به طور غریزی و طبیعی، دیده ها و شنیده ها را می آموزد . این طبیعت انسانی در دوران جوانی، از زمینه ها و توانایی بیشتری برخوردار است و از آن جایی که فکر و دل جوان ها هنوز دچار دغدغه روزگار و انواع مسائل فردی و اجتماعی نشده شرایط بسیار مناسبی برای یادگیری دارد و قلب و دل او مانند زمین آماده کشت، هر دانه ای را می پذیرد و می پروراند.
امام علی (علیه السلام) در وصیت خود به فرزندش امام حسن(علیه السلام) می نویسد:
قلب و دل جوان، مانند زمین خالی از کشت است که هر چه در آن انداخته شود، می پذیرد . از این روی پیش از اینکه دل تو سخت و فکر تو مشغول شود، در تربیت تو سرعت گرفتم تا با تمام اندیشه ات، به استقبال آینده بروی.(2)
پیام ها:
ـ دل جوان، آماده پذیرش آموزش هاست و هر چه را بیاموزد، مانند زمین آماده کشت، می پروراند.
ـ در آموزش جوان، رعایت اولویت های موضوع ضرورت دارد. در این میان، آموزش اخلاق و ادب، از همه مهم تر است .
ـ در صورت اقدام نکردن به موقع برای پرورش جوان، روح او بر اثر گذر ایام و بالا رفتن سن، کمتر اثر می پذیرد و قلب و دل او سخت و خشک می شود.
2. رشد عقلی
جسم و جان جوان در یک حرکت همه جانبه، پیوسته رو به رشد است . در پیکر پر رمز و راز جوانان، هر لحظه تحولی روی می دهد . نیروی عقل جوان، هر روز و هر شب در جایگاه کامل تری قرار می گرد و این دگرگونی در حالت های روحی و بدنی، تا پایان جوانی ادامه دارد. در واقع یکی از شاخصه های جوانی، وجود همین سیر تکاملی اوست .
امام علی (علیه السلام) می فرماید: «رشد عقل انسان، در 35 سالگی به حد کمال می رسد و پس از آن هر گونه رشد دیگری که باشد، بر اثر تجربه است .(3) آن حضرت با توجه به طبیعی بودن کاستی های دانش جوانان فرمود: «جهالت جوان، عذری پذیرفته دارد و دانش او ناچیز است.»(4)
از این سخن امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به خوبی پیداست که جوان نادانی ویژه ای دارد که جای هیچ گونه سرزنش و بدقضاوتی نیست؛ چرا که این جهالت، پدیده ای طبیعی و آشکار است که به جوان این امکان را می دهد که بدون هیچ شرم در پی اندوختن دانش و تجربه باشد. بدون شک، در پی دانش بودن، افتخار است و ندانستن، عیب نیست، بلکه نپرسیدن و نیاموختن، عیب بزرگی است. بنابراین، جوان که سرشار از توانمندی های آشکار و نهفته است، باید که سکون و سکوت را برنتابد و خود را به قله های بلند آگاهی ودانایی برساند.
3. پاک دلی و رقت قلب
جوانان به طور طبیعی، کمتر از بزرگتر ها در تاریکی های روحی و قساوت قلبی غوطه ورند و بیشترشان دارای دلی روشن، قلبی پاک، روحی روان واندیشه ای پویا و جوان هستند. به همین دلیل، زودتر و آسان تر از بزرگ تر ها به سوی حق و فضیلت رو می آورند.
رقت قلب و پاک دلی، به صورت طبیعی در نهاد جوانان وجود دارد و مایه گرایش ایشان بر خیر و نیکی است .
4. حق جویی و فضیلت خواهی
جوانان بر اساس فطرت پاک انسانی، به ندای حق پاسخ می دهند و به فضیلت های اخلاقی، بیشتر گرایش دارند. آنان خواستار جهانی هستند که راستی و درستی در آن حاکم باشد . جوانان تا زمانی که روح پاکشان به گناهان آلوده نشده است، هماره در پی رسیدن به فضیلت های انسانی اند.
«روزی یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) که از مبلغان دین بود، به حضور ایشان شرفیاب شد. امام از او پرسید: مردم بصره در امر دین و اهل بیت (علیه السلام) چگونه اند؟عرض کرد: تعداد کمی تمایل نشان داده اند. حضرت فرمود: به جوانان رو کن و ایشان را تبلیغ نما؛ چرا که ایشان به سوی هر خیر و نیکی بیشتر سرعت می گیرند».(5)
تاریخ بشر نیز از توجه جوانان به فضیلت و حقیقت گواهی می دهد . قوی ترین عامل محرک تاریخ، نیروی حق جویی جوانان بوده است . موریس دبس، استاد دانشگاه استراسبورگ می گوید:
در حدود 15-17 سالگی، جوانان به ندای تقدس یا شجاعت به لرزه در می آیند، آرزومند می شوند که جهان را از نو تشکیل دهند، بدی را محو و نابود سازند و عدالت مطلق را حکم فرما کنند.(6)
5. دین گرایی
یکی از روحیه های پر ارزش بشری که به دنبال روحیه حق طلبی و فضیلت خواهی شکل می گیرد، دین گرایی است . این روحیه به اعتراف بسیاری از روان شناسان، در آغاز دوران جوانی به شدت فعال می شود و رشد می یابد.
سخنان پیامبر اکرم (ص) و پیشوایان دینی درباره جوان، به روشنی این واقعیت را بیان می کند که جوانان هر گاه در کمبود اعتقادی و فقر دینی واقع شده اند، به شکل گسترده و ژرف به دین گرایش یافته اند. خداوند در قرآن درباره ایمان آورندگان به حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید:
در آغاز هیچ کس به موسی ایمان نیاورد، مگر گروهی از فرزندان قوم او، در حالی که از فرعون و اطرافیان او می ترسیدند که مبادا آنان در شکنجه قرار دهد.(یونس:83)
پیام ها:
ـ جوانان و فرزندان از پیشگامان در پذیرش دین بودند.
ـ جوانان با وجود ترس ازپی آمدهای پذیرش و گرایش به دین، باز هم حاضر نبودند از دین دست بردارند.
6. باریک بینی و تیزفهمی
در برخی از روایت ها، جوانان در زمینه ذهنی، نسبت به بزرگ ترها تیزتر و دقیق تر معرفی شده اند، به گونه ای که حتی سفارش شده است در صورت نیاز به مشورت، در مرحله نخست از جوانان نظرخواهی کنید و آنگاه نظر ایشان را به پیران که با تجربه اند، ارائه دهید تا آنان بررسی و سپس نظر نهایی را انتخاب کنند.
امام علی (علیه السلام) می فرماید:
هر گاه در مسئله ای نیازمند مشورت شدی، آن را به جوانان عرضه کن ؛ چرا که آنان با فراست و تیز فهم ترند . سپس آن را به نظر پیران و سال خورد ها برسان تا آن را بررسی کنند و به خوبی آن را بسنجند؛ چرا که تجربه پیران بیشتر است.(7)
پیام ها:
ـ در نظرخواهی نباید جوانان را کنار گذاشت و به دیده حقارت به آنها نگاه کرد، بلکه باید از توانایی های ویژه آنها به بهترین وجه بهره برد.
ـ عنصر هوش و اندیشه دقیق، در مراحل تصمیم گیری باید با عنصر تجربه در هم آمیزد و این امر به معنای پیوند فکر و تجربه و به عبارت دیگر سخن، پیوند پیر و جوان است .
ـ جوانان اگر چه فهم فکری خوبی دارند، نباید تنها با فکر خود تصمیم بگیرند، بلکه حتما باید از تجربه بزرگ ترها در امور مختلف زندگی استفاده کنند.
7. شور و نشاط
جوانان دارای شور و نشاطی ویژه اند، به گونه ای که دوست دارند همواره تازه، زیبا و سرزنده، در اجتماع دیده شوند. البته این امر، واکنش ساده جوان در برابر حسن خود دوستی اوست .
این روحیه از دیدگاه روایت های اسلامی برای جوانان ثابت شده و رعایت آن برای اولیا پسندیده و لازم است .
«امام علی (علیه السلام) پیراهن گران قیمتی را به غلامش قنبر داد و قنبر گفت: شما بیشتر از من به پوشیدن این پیراهن سزاوارید؛ چرا که در انظار مردم هستید، به منبر می روید و برای مردم سخن می گویید.
ولی امام علی (علیه السلام) فرمود: تو جوانی و دارای نشاط جوانی هستی و من از خدا حیا می کنم که در این زمینه بر تو برتری جویم»(8)
8. نوگرایی و تجدد خواهی
این روحیه در دوران جوانی که مرحله رشد و شکوفایی غرایز است، حالت شتاب داری می یابد و موجب تغییر و دگرگونی ها و پیدایش خواسته های جدیدی می شود.
روحیه نگرانی، در برخی زمینه ها مانند آداب و رسوم اجتماعی، در دوره جوانی بیشتر به چشم می خورد. جوانان پیوسته از تیپ های تازه و الگوهای نو در رفتار، گفتار، پوشش ظاهری و حتی اندیشه و پندار لذت می برند.
این ویژگی از نظر اسلام، برای جوانان، ناپسند نیست و تا زمانی که به مرز افراط نرسد و از حد طبیعی خود تجاوز نکند، امری طبیعی است که باید رعایت کرد. این ویژگی، زاییده همان روحیه نشاط جوانی و نیز تبلوری دیگر از روحیه خود دوستی جوان است .
امام علی (علیه السلام) می فرماید: «جوانانِ خود را به رعایت آداب و رسوم خودتان مجبور نکنید؛ زیرا ایشان برای زمانی غیر از زمان شمابه وجود آمده اند».(9)
پی نوشت ها :
1.محمد علی خادمی کوشا، جوان در پرتو اهل بیت (علیه السلام)، صص42-72(با تلخیص)
2. نهج البلاغه، نامه 31.
3. حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 223.
4. غررالحکم و دررالکلم، ص 74.
5. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج11، ص447.
6. جوان از نظر عقل و احساسات، ج1، ص342.
7.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20،ص337.
8. بحارالانوار، ج40، ص324.
9. نهج البلاغه، ص267.
منبع: گلبرگ 115