«قدردانی»، از منظر دین اخلاق و روان شناسی، منزلت والایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی قدردانی با معنویت و شخصیت، و نقش آن در رضایت از زندگی انجام شد. 105 دانشجو از دانشگاه تهران و مؤسسه امام خمینی قدس ره به پرسش نامه های ذیل پاسخ دادند: «مقیاس خود ارزیابی معنویت»، «پرسش نامه قدردانی»، «مقیاس قدردانی»، «مقیاس کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت»، و«مقیاس رضایت اززندگی». داده ها با شاخص ها و روش های آماری شامل میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، و رگرسیون تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان داد قدردانی قوی ترین همبستگی را با معنویت وعامل شخصیتی توافق داشت. قدردانی با همه ی ابعاد شخصیت همبستگی مثبت داشت. این رابطه الگوی متمایزی به دست داد به گونه ای که قدردانی با ابعاد مرتبط با بهزیستی و عملکرد اجتماعی مانند توافق بیشترین ارتباط را داشت. قدردانی با رضایت از زندگی همبسته بود و با کنترل صفات شخصیتی نیز توانست 6 درصد از واریانس رضایت از زندگی را پیش بینی کند. یافته های پژوهش حاضر شالوده ی دینی-اخلاقی قدردانی را نشان داد، و جایگاه آن را در میان عوامل شخصیت روشن ساخت. این پژوهش از این دیدگاه حمایت می کند که قدردانی ارتباط یگانه ای با بهزیستی دارد.
کلیدواژه ها:قدردانی، معنویت، دین، علم اخلاق، شخصیت، رضایت از زندگی.
مقدمه
«قدردانی»، ریشه های مستحکمی در دین و اخلاق دارد و چندی است که در پژوهش های روان شناختی نیز جای پایی برای خود گشوده است. شکر، قدردانی، حق شناسی و واژه هایی مشابه در زبان های مختلف تقریباً به یک معنا به کار می روند. در این نوشتار از واژه قدردانی استفاده می کنیم. اما چون در متون اسلامی از واژه شکر استفاده شده، در مرور مباحث اسلامی و اخلاقی واژه ی شکر را به کار می بریم.
در الهیات وجوب شکر منعم بدیهی فرض شده است. (1)خداشناسی با اصل وجوب شکر منعم آغاز می شود؛ چراکه برای شکر منعم باید ابتدا او را شناخت. (2)حقیقت شکر عبارت است از صرف نعمت به گونه ای که یادآور منعم و نشان دهنده ی احسانش باشد و در مورد پروردگار متعال به ایمان به او و تقوا منجر می شود. (3)شکر جلوه های متعددی دارد، اما جزء اصلی آن، حالتی درونی است که عبارت است از توجه به مورد نعمت قرار گرفتن. (4)احساس مثبت درونی، احساس نزدیکی به منعم، اظهار کلامی این جریان، و نهایتاً صرف کردن نعمت در مسیر درست، همگی پیامد آن حالت درونی است. بنابراین می توان گفت هسته ی مفهوم شکر، واکنش مثبتی است که در برابر دریافت یک خیر در فرد ایجاد می شود. این واکنش مثبت درونی به دادن پاسخی مثبت به «منعم»، «دهنده» یا «کمک رساننده» می انجامد. از پیامدهای قدردانی، تکرار یا ادامه ی دریافت خیر است؛ چرا که منعم در می یابد لطفش به هدر نرفته است. این حقیقت، هم در مورد خداوند درست است و هم انسان ها. همان گونه که شکر نعم الهی موجب افزایش نعمت می شود، (5)خداوند از بندگانش می خواهد سپاسگزار دیگران نیز باشند. (6)در برخی اخبار رابطه ی نعمت و شکر، به گناه و توبه تشبیه شده است؛ (7)نعمت بدون شکر، قبیح است. خداوند خود (نساء: 147) و بندگان صالحش را با صفت شکر وصف می کند. در مورد نوح علیه السلام می گوید: «انه کان عبدا شکورا»(اسراء: 3)و ابراهیم علیه السلام را چنین وصف می کند:«شاکراً لانعمه». (نحل: 121) خداوند ضمن اینکه شکرگزاران را اندک می شمارد، (8)همگان را به آن توصیه می کند و آن را پیامد ایمان می داند. (نحل: 114)گرچه خدا بی نیاز است، این بی نیازی مانع از آن نیست که بندگان را مکلف به شکر نکند؛ زیرا تکلیف، خود نعمتی دیگر است. (9)وانگی شکر، پیامدهای مادی و معنوی مهمی دارد؛ برای مثال، فقط بندگان شاکر، نشانه های الهی را در می یابند. (10) آثار روانی آن در مرور پژوهش های روان شناختی خواهد آمد.
در اخلاق نیز قدردانی فضیلتی درخور ستایش شمرده می شود. راغب اصفهانی شکر را تصور نعمت و اظهار آن می داند. (11)وی شکر را سه قسم کرده است:شکر قلبی که تصور نعمت است، شکر زبانی که تعریف و تمجید از نعمت دهنده است، و شکر جوارحی که جبران نعمت به قدر توان است. (12) استاد بزرگ اخلاق، امام خمینی می نویسد: «شکر عبارت است از قدردانی نعمت منعم. و آثار این قدردانی در قلب به طوری بروز کند؛ و در زبان به طوری؛ و درافعال و اعمال قلبیه به طوری. اما در قلب، آثارش از قبیل خضوع و خشوع و محبت و خشیت و امثال آن است. و در زبان، ثنا و مدح و حمد. ودرجوارح، اطاعت و استعمال جوارح در رضای منعم، و امثال این است. شکر عبارت از نفسِ معرفت به قلب ونفسِ اظهار به لسان وعمل به جوارح نیست؛ بلکه عبارت از یک حالت نفسانیه است که آن حالت خود اثر معرفت منعم و نعمت و اینکه از آن نعمت منعم است می باشد؛ و ثمره ی این حالت، اعمال قلبیه و قالبیه است». (13)
چنان که ملاحظه شد مفهوم قدردانی در دین و اخلاق ریشه های استواری دارد. اما تنها یک دهه است که در پژوهش های روان شناختی جای پایی برای خود گشوده است. (14)این توجه را احتمالاً باید مرهون روان شناسی مثبت بدانیم. روان شناسان در سال های اخیر به این نتیجه رسیده اند که برای درک کامل افراد تمرکزبر جنبه های مثبت و منفی روان به یک اندازه اهمیت دارد. نهضت روان شناسی مثبت از آغاز شکل گیری اش سهم چشمگیری در تغییر تمرکز منفی بر بیماری و آسیب شناسی به توجه مثبت به بهزیستی و سازه های مرتبط داشته است. تمرکز بهزیستی و روانشناسی مثبت بر این است که زندگی انسان چگونه شکوفا می شود(15)وبه بزرگ ترین پاداش ها و پتانسیل ها می رسد. (16) یکی از سازه هایی که در روان شناسی مثبت قلمداد شده و شامل جهت گیری زندگی به سوی جنبه های مثبت در دنیاست. (17)با اینکه مدت زیادی ازآغاز مطالعه دراین زمینه نگذشته، شواهد حاکی است که احساس قدردانی با پیامدهای مثبت روان شناختی و جسمی مرتبط است. اما ماهیت قدردانی و تعریف روان شناختی آن چیست؟ قدردانی حالتی شناختی-عاطفی و معمولاً همراه با این ادراک است که فرد منفعتی شخصی دریافت کرده که مستحقش نبوده یا آن را کسب نکرده، بلکه این منفعت به سبب نیات خوب فرد دیگری عائدش شده است. (18)قدردانی هیجانی است که متوجه یک عامل خارجی می شود؛ این هیجان در پی منفعتی پدید می آید که فاخر، ارزشمند، و با قصد نوع دوستانه تفسیرمی شود. از منظر تکاملی یا زیست-فرهنگی، قدردانی به افراد کمک می کند ارتباطات را شکل دهند وحفظ کنند. چون ارتباطات برای بقا و بهزیستی افراد، گروه ها و جوامع لازم اند، قدردانی و دیگر هیجانات اجتماعی برای حل مشکلات ویژه ای در زندگی انسان شکل یافته اند. قدردانی، سازشی تکاملی برای تنظیم پاسخ افراد به اعمال نوع دوستانه است؛ یک مکانیزم میانجی که دریافت یک لطف را به جبران یک لطف مرتبط می سازد. اثر هیجان عبارت است از ایجاد میل به مقابله به مثل.
پژوهش های تجربی نشان داده اند سطوح بالای قدردانی با بهزیستی فاعلی، (19) بهزیستی روانی، (20)معنویت متعالی، صفات عاطفی مثبت، (21)سرزندگی، امید، خوشبینی، همدلی، (22)وابراز قدردانی با احساسات مثبت (23)وافزایش انگیزش اجتماعی همراه است. (24)تمرین قدردانی به کاهش عاطفه ی منفی و افزایش خلق مثبت می انجامد. (25) در نوجوانان نیز قدردانی بارضایت اززندگی (26)ورضایت از تجربه ی مدرسه همبسته است. (27)با این اوصاف طبیعی است که قدردانی یکی از شیوه های شادتر شدن قلمداد شود. (28)بررسی رابطه ی قدردانی با سبک های کنارآمدن نیز نشان داد قدردانی با جست و جوی حمایت اجتماعی هیجانی و وسیله ای، تفسیرمجدد مثبت، کنارآمدن فعال، و برنامه ریزی رابطه ی مثبت دارد و با سرزنش خود، استفاده ازمواد، انکار، گسلش رفتاری، (29) و گرایش به مسائل مادی رابطه منفی(30) قدردانی مستقیماًحمایت اجتماعی را بارور می سازد و افراد را از استرس و افسردگی محافظت می کند. (31)قدردانی باگذشت همبستگی دارد، ازعوامل شخصیت با روان رنجور خوئی رابطه ندارد و در میان باقی عوامل، بیش از همه با توافق رابطه دارد (32). قدردانی با کیفیت خواب مرتبط است و کیفیت فاعلی، مدت، مقدار کمتر نهفتگی خواب و بدکاری در ساعات روز را پیش بینی می کند. (33)کندلر و همکارانش(2003)(34) قدردانی را یکی از ابعاد هفتگانه ی دینداری در نظر گرفتند و نشان دادند که با کاهش خطر وابستگی به نیکوتین، الکل و مواد، سوء مصرف مواد و رفتارجامعه ستیزانه، افسردگی اساسی، فوبی ها، اختلال اضطراب منتشر، اختلال وحشتزدگی، وپراشتهایی روانی همبسته است. احساس قدردانی نسبت به خدا نیز با رضایت از زندگی همبسته است(35)وکاهش آثار آسیب زای استرس را به همراه دارد. (36)
با توجه به اهمیت نظری قدردانی، و پیامدهای عملی آن، در پژوهش پیش رو به بررسی رابطه ی قدردانی با گرایش های دینی، عوامل شخصیتی و رضایت از زندگی خواهیم پرداخت. رابطه ی قدردانی بامعنویت و دینداری پایگاه دینی آن را نشان خواهد داد و رابطه ی آن با عوامل شخصیتی درحمایت از فطری بودن آن خواهد بود. بررسی نقش قدردانی در بهزیستی را باپرداخت به این پرسش پی می جوییم که«آیا قدردانی با کنترل پنج عامل بزرگ شخصیت نیز می تواند رضایت از زندگی را پیش بینی کند؟ »
روش تحقیق
جامعه ی آماری این پژوهش دانشجویان دانشکده ی روان شناسی دانشگاه تهران، و مؤسسه ی امام خمینی قدس ره درسال تحصیلی 88-1389 بودند. نمونه ی پژوهش شامل 105 دانشجو(شامل 49 زن و 56 مرد) بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب وبه شرکت در پژوهش دعوت شدند. میانگین سنی کل شرکت کنندگان 24. 67 سال با دامنه 19 تا 44 و انحراف استاندارد 5,85 بود. روش تعیین حجم نمونه:از آن رو، که حجم کافی برای پژوهش های همبستگی، 100 نمونه بیان شده است، (37)حجم نمونه ی پژوهش حاضر حداقل 100 نفر در نظر گرفته شد. اما با توجه به احتمال پاسخدهی ناقص برخی از شرکت کنندگان، از 110 نفر برای شرکت درپژوهش دعوت شد که سرانجام اطلاعات حاصل از 105 نفر، قابل استفاده بود. پژوهش حاضر از نوع پیمایشی- استنباطی است وازشاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس، و رگرسیون برای تحلیل داده ها استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از:
1. مقیاس خودارزیابی معنویت:(38)این مقیاس شش گویه دارد و معنویت مبتنی بر جهت گیری درونی را می سنجد. نمونه ای از گویه ها از این قرار است:بسیار سعی می کنم تا زندگی ام طبق باورهای دینی ام باشد(گویه 2)؛ ازمطالعه درباره ی معنویت یا دینم لذت می برم (گویه 4)این مقیاس در پژوهش های بالینی و غیربالینی به عنوان ابزاری معتبر به کار رفته است. (39)پایایی درونی آن از 0. 82 تا 0. 91 بوده است. (40)نسخه ی فارسی این مقیاس نیز در نمونه های دانشجویی و غیردانشجویی اجرا و اعتباریابی شده است. آلفای کرونباخ نسخه ی فارسی برابر با 0. 82 (41)و همبستگی آن با مقیاس هوش معنوی برابر با 0. 45 بوده است. (42)
2. مقیاس کوتاه پنج عامل بزرگ شخصیت: این مقیاس، نسخه ی کوتاه و بیست گویه ای مقیاس پنج عامل بزرگ شخصیت گلدبرگ (43)است. در این مقیاس هر یک از عوامل پنجگانه ی گلدبرگ با چهار گویه سنجیده می شوند. این پنج عامل عبارت اند از: برونگرایی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی، و تجربه پذیری. (44)
3. مقیاس رضایت از زندگی: این مقیاس دارای پنج گویه و تک عاملی است. دینر (45) این مقیاس را برای سنجش وجه شناختی بهزیستی فاعلی ساخته و تاکنون یکی از پرکاربردترین ابزارها در زمینه ی رضایت از زندگی بوده است. (46)این مقیاس را بیانی و همکارانش (47)اعتباریابی کرده اند. به گزارش آنان اعتبار این مقیاس بااستفاده از روش آلفای کرونباخ 0. 83 و باروش بازآزمایی 0. 69 به دست آمد. به گفته ی کاشدان (48)برای سنجش بهزیستی فاعلی، آزمون های مانند مقیاس شادی فاعلی و مقیاس رضایت از زندگی از مناسب ترین مقیاس ها می باشند؛ چرا که کوتاه و فارغ ازفشار زمانی هستند، مبتنی بر نظریه اند، و ویژگی های روان سنجی خوبی دارند. در مقابل، پرسش نامه ی شادی آکسفورد طولانی تر است، دارای سازه های زائد است، وفاقد توجیه نظری برای محتوای پراکنده ای که می سنجد.
4. پرسش نامه قدردانی:پرسش نامه ای شش گویه ای و تک عاملی است که مک کلگ و همکارانش (49)برای سنجش تفاوتهای فردی در آمادگی فرد برای تجربه قدردانی در زندگی روزانه اش ساخته اند. اعتبار این آزمون در پژوهش های متعدد و بین فرهنگی رضایت بخش بود. آلفای کرونباخ این پرسش نامه از 0. 75 تا 0. 82 بوده است. ضریب پایانی نسخه ی فارسی این پرسش نامه در نمونه های دانشجویی و غیردانشجوی با روش آلفای کرونباخ برابر با 0. 81 و روایی آن از طریق همبستگی با چند مقیاس از جمله مقیاس معنویت و رضایت از زندگی به ترتیب 0. 43 و 0. 44 گزارش شده است. (50)
5. مقیاس قدردانی:مقیاسی 10 گویه ای و تک عاملی است که پژوهشگر برای سنجش تفاوت های فردی در جنبه های احساسی، شناختی، و رفتاری قدردانی ساخته است. آلفای کرونباخ این مقیاس، 0. 89 وهمبستگی آن با پرسش نامه ی قدردانی، 0. 73 بود که نشان دهنده ی اعتبار درونی و همگرای آن است. گویه های مقیاس، در پیوست الف قابل مشاهده است. شرکت کنندگان به این پرسش نامه و پرسش نامه های فوق در یک مقیاس پنج درجه ای از عمدتاً نادرست یا عمدتا درست پاسخ دادند.
یافته ها
تحلیل همبستگی نشان داد قدردانی با پنج عامل بزرگ شخصیت، معنویت، و رضایت از زندگی رابطه مثبت دارد. چنان که در جدول 1 مشاهده می شود نمره های دانشجویان در پرسش نامه ی قدردانی و مقیاس قدردانی قوی ترین همبستگی را با معنویت و عامل شخصیتی توافق دارند. ضعیف ترین رابطه نیز از آن قدردانی و ثبات هیجانی است. نمره های دو جنس در مقایسته قدردانی(=0.77p,F=0.08)و پرسش نامة قدردانی (=0.62p,F=0.23)تفاوت معناداری نداشت. سن پاسخ دهندگان نیز با نمره های قدردانی آنان رابطه ای نداشت.
پس از مشخص شدن رابطه ی متفاوت قدردانی با ابعاد شخصیت، برای آزمون این فرضیه که با کنترل عوامل شخصیت، قدردانی واریانس یگانه ای از رضایت از زندگی را تبیین می کند، از رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. در گام نخست پنج عامل بزرگ شخصیت وارد تحلیل شدند. که در نتیجه، الگویی معنادار به دست آمد (R^2=0.29; F=7.41; p<0.01). پنج عامل بزرگ شخصیت تبیینگر 29 درصد از واریانس رضایت از زندگی بودند. در گام دوم، عوامل شخصیت و قدردانی وارد شدند که باز الگویی معنادار به دست داد (R^2=0.36;F=7.02;p<0.01)و36 درصد از واریانس رضایت از زندگی را تبیین کرد. تنها تفاوت این دو گام، افزودن قدردانی بود که 6 درصد بیشتر و فراتر از پنج عامل بزرگ شخصیت به واریانس رضایت از زندگی افزو(∆R^2=0.06 ; ∆F=4.55;p<0.01) . نتایج رگرسیون در جدول شماره 2 و 3 ارائه شده است.
بحث و نتیجه گیری
قدردانی نسبت به خدا، گشودن پنجره دل به سوی اوست. بنده در می یابد در رابطه ای که اهمیت دادن، دوست داشتن، و ارزش قائل بودن را در بردارد، گام نهاده است. چنین رابطه ای با خدا، علاوه بر ارضای یکی از نیازهای اساسی روان انسان، شرایط درونی سازی ارزش های الهی را در انسان فراهم می آورد. درونی کردن به عنوان یک فرآیند، گرایش فرد به پذیرفتن داوطلبانه ی ارزش ها و تنظیم های دیگران و ادغام آنها در خود اوست. در صورتی که فرد احساس کند با دیگری ارتباط عاطفی دارد، و باور داشته باشد که او واقعاً به رفاه و سعادت وی اهمیت می دهد، رابطه عالی است و درونی کردن با اشتیاق روی می دهد. (51)این واقعیت درباره رابطه های انسانی نیز صدق می کند. با توجه به این مسائل نظری و پژوهش های تجربی می توان قدردانی را یکی از عوامل مهم بهزیستی قلمداد کرد. بنابراین باید به پرورش آن به شیوه ی جدی همت گمارد و راه های شکوفایی آن را هموار ساخت.
این پژوهش باهدف بررسی مفهوم قدردانی در دین، اخلاق، و روان شناسی آغاز شد. در ادامه رابطه ی قدردانی با معنویت، پنج عامل بزرگ شخصیت و رضایت از زندگی بررسی شد. بررسی رابطه ی قدردانی و معنویت، از ارتباط قوی این سازه ها حکایت داشت. این یافته ها پایگاه دینی قدردانی را تایید کرد. رابطه ی قدردانی با شخصیت نیز در راستای پژوهش های پیشین (52)بود. ارتباط قدردانی و شخصیت، تاییدی بر جایگاه فطری آن است. یافته ی اخیر نافی تغییرپذیری قدردانی نیست. در واقع در علم اخلاق مداخله هایی برای افزایش آن ارائه شده است. درنظرنراقی آنچه از قدردانی باز می دارد، جهل و غفلت است. او برای تحصیل یا افزایش صفت قدردانی نسبت به خداوند، چند توصیه دارد:
1. تفکر درآفریده های خداوند، و انواع نعمت هایش؛ 2. در امور دنیایی مقایسه با پایین تر از خود، و در امور اخروی با بالاتر؛ 3. حضور در گورستان و توجه به حال مردگان؛ 4. یادآوری نعمت هایی که در گذشته داشته ایم. (53)
راهکار دیگری نیز وجود دارد:صرف نیرو در صفات پسندیده و واداشتن خود به کارهای متناسب با خُلقی که می خواهیم حفظش کنیم (در اینجا، قدردانی). در حدیثی آمده که «شکیبا باش، و اگر نیستی اظهار شکیبایی کن»؛ (54)یعنی اگر واجد این صفت نیستی، اظهار شکیبایی کن و خود را به این صفت وادار تا سرانجام خُلق تو چنین شود. این یک اصل است و درمورد صفات دیگر نیز قابل استفاده است. (55)
سرانجام اینکه رابطه ی مثبت قدردانی با رضایت اززندگی حتی باکنترل عوامل شخصیت نیز از بین نرفت. این یافته حاکی از نقش منحصر به فرد قدردانی دررضایت از زندگی است. رصد مفاهیم دینی و اخلاقی دارای ارزش والای الهی اند و تاثیرات شگرفی در زندگی انسان دارند، خطی از پژوهش را می گشاید که می تواند به شناخت هرچه بهتر دین و اخلاق، و اخلاقی و دینی کردن جامعه کمک کند. در پایان، بررسی نقش قدردانی و دیگر سازه های اخلاقی در بهزیستی و سلامت جسم و روان را به پژوهشگران علاقه مند پیشنهاد می کنیم.
پیوست: «مقیاس قدردانی»
1. غالبا با کمترین لطفی که به من می شود، احساس مثبتی در من ایجاد می شود.
2. به لطف یا کمکی که دیگران به من می کنند، واکنش چندانی نشان نمی دهم.
3. وقتی کسی به من خیری می رساند، بلافاصله از یاد می برم.
4. به نظر من قدردانی یک فضیلت اخلاقی است.
5. در قبال انجام دادن وظیفه لازم نیست از افراد قدردانی کرد.
6. «قدردان بودن» قابل ستایش است.
7. تشکر کردن نشانه ضعف است.
8. اگر کسی بخواهد در من احساس قدردانی ایجاد کند، باید کار مهم و بزرگی انجام دهد.
9. از دیگران تشکر نمی کنم و به تشکر دیگران نیز اهمیتی نمی دهم.
10. اگر کسی به من منفعتی برساند، آن را جبران می کنم.
عبارات معکوس: 2، 3، 5، 7، 8، 9.
پی نوشت ها :
* کارشناس ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تهران.
1. علی ربانی گلپایگانی، محاضرات فی الالهیات، ص12.
2. سید محسن خرازی، بدایة المعارف الالهیه، ج1، ص10.
3. سید محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج12، ص21.
4. محمد کلینی، الکافی، ج2، ص95.
5. سیدمحمدحسین طباطبایی، همان، ج4، ص40؛ کلینی، همان، ج2، ص95.
6. محمدکلینی، همان، ص94؛ شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج4، ص477.
7. شیخ عباس قمی، همان.
8. سبا: 113؛ بقره: 243؛ اعراف:10
9. ناصر مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، ج4، ص212.
10. ابراهیم: 5؛ لقمان: 31؛ سبا: 19؛ شوری: 33.
11. راغب اصفهانی، کرانه سعادت، ص154.
12. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج2، ص343.
13. امام خمینی قدس ره، چهل حدیث، ص343-344.
14. A. M. Wood, et al, personality and Individual Differences, 44: 621-632.
15. C. S. M,Fouhy, Spiritual Well - Being and physical Activity: Their Influence on Self - Esteem and Life satisfaction,45.
16. M. E. p. Seligman & M. Csikszentmihalyi, American psychologist, 55(1): 5-14.
17. A. K. Gordon, et al, Applied Developmental psychology, 25: 541-553.
18. G. Bono & M. E. Mccullough, Journal of cognitive psychotherapy, 20(2(: 10-1.
19. R. A. Emmons & M. E. Mccullough, Journal of personality and social psychology, 84(2) :377-389.
20. A. M. Wood, et al, personality and Individual Differences, 46(4): 443-447.
21. M. E. Mccullough,etal، Journal of personality and social psychology, 86(2) :295-309
22. H. G. Koenig, Faith and Mental Health Religious Resources for Healing, 60-61.
23. J. J. Froh, et al , Journal of school psychology, 46: 213-233.
24. T. Naito, et al , Journal of cross- cultural psychology, 36: 247-263.
25. K. M. sheldon & s. Lyubomirsky, the Journal of positive psychology, 1(2):73-82.
26. L. H. chen & Y. H. Kee, social Indic Research , 89: 361-373.
27. J. J. Froh, C. et al, Journal of Adolescence, 32(3): 633-650.
28. K. M. sheldon & s. Lyubomirsky, et al, social and personality psychology compass, 1(1): 129-145.
29. A. M. Wood, et al, Journal of social and clinical psychology ,26(9) : 1076-1093.
30. E. L. polak & M. E. Mccullough, Journal of Happiness studies, 7: 343-360.
31. A. M. Wood, et al, Journal of Research in personality,42 : 854-871
32. F. Neto, personality and Individual Differences, 43: 2313-2323.
33. A. M. Wood, et al, Journal of psychosomatic Research, 66: 43-48.
34. K. S. Kendler, et al , American Journal of psychiatry, 160(3): 496-503.
35. ناصر آقابابایی، اخلاق، زیر چاپ.
36. N. Krause, Research on Aging , 28: 163-183.
37. حیدرعلی هومن، شناخت روش علمی در علوم رفتاری، ص299.
38. spirituality self - Rating scale(ssRS) .
39. M. Galanter, et al, Journal of Substance Abuse and Treatment, 33: 257-264.
40. M. Galanter, Journal of Substance Abuse Tretment, 33: 265-272.
41. ناصر آقابابایی و دیگران، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، مجله علوم روانشناختی، ش31، ص360-372.
2. همان، ص 169-180.
43. L. R. Goldberg, personality psychology in Europe, 7: 7-28.
44. M. B. Donnellan, et al, psychological Assessment, 18(2): 192-203.
45. E. Diener, et al, Journal of personality Assessment, 49(1): 71-75.
46. F. L. Atienza, et al, personality and Individual Differences, 35: 1255-1260.
47. علی اصغر بیانی و دیگران، روانشناسان ایرانی، ص259-265.
48. T. B. Kashdan, personality and Individual Differences, 36: 1225-1232.
49. ، M. E. Mccullough,etal Journal of personality and social psychology, 82(1) :112-127
50. ناصر آقابابایی و دیگران، «سنجش قدردانی در دانشجویان و طلاب؛ بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه قدردانی»، مجله اسلام و مطالعات روانشناسی، در حال ارزیابی.
51. R. M. Ryan & E. L. Deci, American psychologyist,55(1): 68-78.
52. A. M. Wood, et al, personality and Individual Differences, 45: 49-54.
53. محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج3، ص273.
54. محمد کلینی، الکافی، ج2، ص112.
55. ناصر آقابابایی، اخلاق، ص147-169.
منابع:
آقابابایی،ناصر، اخلاق، 1389،زیر چاپ.
آقابابایی،ناصر، فراهانی، حجت اله، رحیمی نژاد، عباس، «بررسی ویژگی های سنجشی در کوتاه پرسشنامه خودسنجی هوش معنوی»، علوم روانشناختی، ش34، 1389.
آقابابایی،ناصر، فراهانی، حجت اله، رحیمی نژاد، عباس، و فاضلی مهرآبادی، علیرضا، «معنویت و احساس شخصی رواندرستی در دانشجویان و طلاب»، مجله علوم روانشناختی، ش31، 1388.
آقابابایی،ناصر، فراهانی، حجت اله،و فاضلی مهرآبادی، علیرضا، «سنجش قدردانی در دانشجویان و طلاب؛ بررسی ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه قدردانی»، مجله اسلام و مطالعات روانشناسی، 1389، در حال ارزیابی.
امام خمینی قدس ره، چهل حدیث، چ چهاردهم، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قدس ره، 1376.
بیانی، علی اصغر، کوچکی، عاشور محمد، و گودرزی، حسینیه، «اعتبار و روایی مقیاس رضایت از زندگی»، روان شناسان ایرانی، ش3(11)، 1386.
خرازی، سیدمحسن، بدایة المعارف الالهیه، چ پنجم، قم، اسلامی، 1418ق.
راغب اصفهانی، کرانه سعادت، ترجمه سید مهدی شمس الدین، چ دوم، قم، نورنگار، 1376.
راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه سیدغلامرضا خسروی حسینی، چ دوم، تهران، مرتضوی، 1374.
ربانی گلپایگانی، علی، محاضرات فی الالهیات، چ چهارم، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، 1421ق.
طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القران، چ دوم، بیروت الاعلمی، 1422ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، بیروت، دارالاضواء، 1413ق.
مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، چ دهم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1380.
نراقی، محمدمهدی، جامع السعادات، بیروت، الاعلمی، 1422.
هومن، حیدرعلی، شناخت روش علمی در علوم رفتاری، تهران، سمت، 1386.
Atienza, F. L, Balaguer, I, Garci a - Merita, M. L. Satisfaction With Life Scale: analysis of factorial invariance across sexes. personality and individual Differences, 2003.
Bono, G. & McCullough, M. E. positive Responses to Benefit and Harm: Bringing Forgivensess and Gratitude into Cognitive psychotherapy, Journal of Cognitive psychotherapy, 2006.
chen, L. H. & Kee, Y. H. Gratitude and Adolescent Athletes Well - Being , social Indic Research, 2008.
Diener, E, Emmons, R. A. Larsen, R. J, & Griffin , S, The satisfaction With Life Scale. Journal of personality Assessment, 1985.
Donnellan, M. B. Oswald, F. L. Baird, B. M. & , Lucas, R. E. The Mini - IPIP scales: Tiny- Yet- Effective Measures of the Big Five Factors of personality , psychological Assessment, 2006.
Emmons, R. A, & McCullough, M. E. counting Blessings versus Burdens: An Esperimental Investigation of Gratitude and Subjective Well- Being in Daily Life, Journal of personality and social psychology,2003.
Fouhy, C.S, M. spiritual Well- Being and physical Activity: Their Influence on Self - Esteem and Life satisfaction, a phD Dissertation, Capella University, 2007.
Froh, J. J. Sefick W. J. & Emmons, R. A. counting blessings in early adolescents: An experimental study
f gratitude and subjective Well- being, Journal of school psychology, 2008.
Froh, J. J. Yurkewicz, C. & kashdan, T. B. Gratitude and subjective well- being in early adolescence: Examining gender differences, Journal of Adolescence,2009.
Galanter،m.spirituality and recovery in 12-step programe:An empirical model،journal of substance Abuse Treatment،2007
Galanter, M. Dermatis, H. Bunt, G. Williams, C. Trujillo, M.& Steinke, p. Assessment of spirituality and its relevance to addiction treatment, Journal of Substance Abuse and Treatment , 2007.
Goldberg, L. R. A broad- bandwidth, public domain , personality inventory measuring the lower- level facets of several five - factor models, in I. Mervielde, I. Deary, F. De Fruyt, & F. Ostendorf(Eds), personality psychology in Europe, Tilburg, the Netherlands: Tilburg University press, 1999.
Gordon, A. K. Musher- Eizenman, D. R, Holub s. c . & Dalrymple, J. What are children thnkful for?
An archival analysis of gratitude before and after the attacks of September 11, Applied Developmental psychology, 2004.
Kashdan. T. B. The assessment of subjective Well- being (issues raised by the Oxford Happiness Questionnaire).personality and Individual Differences, 2004.
kendler, K. S. Liu, X, Gardner, C. O. McCullough, M. E. Larson, D. & prescott, C. A. Dimensions of Religiosity and Their Relationship to Lifetime psychiatric and substance Use Disorders, American Journal of psychiatry, 2003.
Koenig, H. G. Faith and Mental Health Religious Resources for Healing , Templeton Foundation press, Usa, 2005.
Krause, N. Gratitude toward God, Stress, and Health in Late Life , Research on Aging, 2006.
McCullough, M. E, Emmons, R.A. & Tsang , J. the Grateful Disposition: A conceptual and Empirical Topography, Journal of personality and social psychology, 2002.
McCullough, M.E، Tsang g,& Emmons,
R.A. Gratitude in Intermediate Affective Terrain: Links of Grateful Moods to Individual Differences and Daily Emotional Experience, Journal of personality and social psychology, 2004.
Naito, T. Wangwan, J.& Tani, M. Gratitude in university students in japan and thailand،journal of cross-culural psychology،2006
Nete،f.forgiveness،personality and gratitude،
personality and Individual Differences, 2007.
polak، E. L. & . McCullough, M. E,Is Gratitude an Alternative to Materialism? , Journal of Happiness Studies, 2006.
Ryan, R. M. Deci، E. L. Self Determination Theory and the Facilitation of Intrinsic Motivation , Social Development , And Well- Being, American psychologist, 2000.
seligman,M.E. p. & Csikszentmihalyi, M. positive psychology an Introduction , American psychologist, 2000.
sheldon, K. M. & Lyubomirsky, s. How to increase and sustain positive emotion: The effects of expressing gratitude and visualizing best possible selves, The Journal of positive psychology, 2006.
sheldon, K. M. & Lyubomirsky, s. Is it possible to Become Happier? (And if so, How?), social and personality psychology compass, 2007.
Wood, A. M, Joseph, S. &, Linley, p. A coping style as a psychological Resource of Grateful people, Journal of social and clinical psychology, 2007.
Wood, A. M, Joseph, S. &, Maltby, J. Gratitude predicts psychological Well- being above the big Five
facets, persoality and Individual Differences, 2009.
Wood, A. M, Joseph, S. &, Maltby, J. Gratitude uniquely predicts satisfaction with life: Incremental validity above the domains and facets of the five factor model, personality and Individual Differences, 2008.
Wood, A. M, Joseph, S, Lioyd, J. & . Atkins, S. Gratitude influences sleep through the mechanism of pre- sleep cognitions, Journal of psychosomatic Research, 2009.
Wood, A. M, Maltby, J. Gillett, R. , Linley p. A. & Joseph, S. The role of gratitude in the development of social support , stress, and depression: Two longitudianl studies, Journal of Research in personality, 2008.
Wood, A. M, Maltby, J. stewart, N. & Joseph, S. Conceptualizing gratitude and appreciation as a unitary personality trait, personality and Individual Differences, 2008.
منبع: نشریه روان شناسی و دین شماره 11