روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی
روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی

چگونه و کجا مطالعه کنیم؟

چگونه و کجا مطالعه کنیم؟
یکی از نخستین پرسش‌های پیش روی جوان مشتاق مطالعه، روش صحیح مطالعه و چگونه کتاب خواندن است که پاسخ درست به آن می‌تواند در ایجاد انگیزه و میزان یادگیری آن‌ها تاثیر بسزایی داشته باشد. بسیاری از مردم به دلیل بکارنگرفتن روش صحیح مطالعه، معمولا خیلی زود از مطالعه خسته می‌شوند و کتاب را رها می‌کنند و شاید مطالعه کتابی را به نیمه نرسانده، آن را کنار می‌گذارند. رعایت نکردن شیوه درست مطالعه و همچنین یادداشت نکردن مطالب مهم کتاب، معمولا خواننده را پس از مدتی از مطالعه کتاب‌های قطور و علمی، دلسرد و خسته می‌کند و در نتیجه آن‌ها را از ادامه مطالعه بازمی‌دارد
توصیه‌های که در زیر می‌آید نکاتی است که رعایت‌کردن آن‌هابه زعم کارشناسان مطالعه، می‌تواند نقش موثری در مفید واقع شدن مطالعه داشته باشد.

مکان و شرایط مطالعه
مکان و شرایط ذهنی از نکات مهم یک مطالعه مفید و خوب است و در میزان یادگیری، کارآمدی، مدت و طولانی شدن مطالعه تاثیر بسزایی دارد. کارشناسان و روان شناسان معتقدند که یکی از مشکلات جوانان برای مطالعه بی‌توجهی به شرایط و فضای مطالعه است که اغلب موجب خستگی و کاهش انگیزه می‌شود. بهترین زمان مطالعه برای انسان، هنگام آرامش و داشتن رضایت است، زیرا داشتن دغدغه و نگرانی در هنگام مطالعه، نتایج مطلوبی برای انسان به همراه نخواهد داشت. مشغول بودن فکر و ذهن و خستگی روح و جسم، توان فرد را کاهش می‌دهد و در این حالت، مطالعه کتاب، جز اتلاف وقت و بی‌حاصلی سودی ندارد.
منفعت مطالعه کتاب‌ها هنگامی حاصل می‌شود که انسان بدون خستگی و دغدغه و در فضایی مملو از آرامش، صمیمت و رضایت، به مطالعه بپردازد. اتاق مطالعه را از نقاط آرام منزل و اداره انتخاب کنید به‌طوری‌که از نور طبیعی کافی برخوردار باشد.
اتاق مطالعه باید از صداهای مزاحم بیرون دور باشد تا حواس خواننده به بیرون هدایت نشود. انتخاب اتاق مطالعه باید به‌گونه‌ای باشد که درحد امکان هنگام روز احتیاج به روشنایی غیرطبیعی نداشته باشد.
سعی کنید هنگام شب از چراغ مطالعه استفاده نکنید زیرا چراغ مطالعه علاوه بر این که می‌تواند به چشم صدمه برساند، در خستگی زود هنگام چشم نیز تاثیر دارد. دمای اتاق مطالعه خود را همواره معتدل نگهدارید تا هرگز درهنگام مطالعه در اتاق احساس گرما و سرما نکنید.

زمان مطالعه
زمان مطالعه برای افراد تفاوت می‌کند، برخی در سکوت شب و برخی نیز هنگام صبح را به عنوان زمان مطالعه انتخاب می‌کنند اما مطالعه هنگام صبح از هر زمان دیگر بهتر است. مطالعه کتاب را صبح زود شروع کنید زیرا ذهن انسان پس ازچندساعت استراحت و آرامش، بیش از هر زمان دیگر آماده یادگیری است.
وقتی که صبح زود را برای مطالعه انتخاب می‌کنید حتما قبل از آن صبحانه صرف کنید زیرا گرسنگی در کاهش میزان یادگیری و فراگیری تاثیر زیادی دارد. پس از صرف غذا نیز بلافاصله شروع به مطالعه کتاب نکنید و چند قیقه بعد از غذا مطالعه را آغاز کنید.
ورزش و نرمش و حتی حمام گرفتن نیز پیش از مطالعه در میزان یادگیری موثر است. مطالعه صبحگاهان‌هنگامی مفید واقع می‌شود که‌فرد شب قبل را به‌خوبی استراحت کرده باشد و خسته و خواب آلود نباشد.
برای مطالعه هرچه بهتر در هنگام صبح، سعی کنید شب را زودتر بخوابید تا بتوانید مطالعه مفیدی داشته باشید. خستگی، دستکم ‪ ۵۰‬درصد از توانایی ذهنی و مغزی انسان را کاهش می‌دهد و مطالعه در چنین وضعیتی، یادآوری مطالب فرا گرفته پیشین را نیز با اختلال روبه‌رو می‌کند.

میز و صندلی مناسب
میز و صندلی مناسب و درست نشستن یکی از مهم‌ترین شرایط مطالعه است که رعایت نکردن آن علاوه برتاثیر نامطلوب در مطالعه مشکلات جسمانی را نیر درپی خواهد داشت. نداشتن میز و صندلی مناسب در هنگام مطالعه طولانی عوارض جسمانی متعددی دارد که به گفته پزشکان، دردهای مفاصل، کمر و گردن از جمله‌ی آن است.
هنگام خرید میز و صندلی دقت کنید، صندلی باید به گونه‌ای باشد که زمان مطالعه پشت انسان کاملا به صندلی چسبیده باشد. میز مطالعه نیز باید طوری انتخاب شود که خواننده هنگامی که دو دست خود را روی میز قرار می‌دهد، حداقل فاصله کتاب و چشمان او کمتر از ‪ ۴۰‬سانتی‌متر نباشد. فاصله صندلی خود را با میز مطالعه طوری تنظیم کنید که کمر و گردن شما خم نشود، هنگام مطالعه باید براساس شرایط فیزیکی متعادل نشست، به گونه‌ای که هیچ عضوی از بدن شما احساس ناراحتی نکند و اعضای بدن‌تان نسبت به میز و صندلی راست و مستقیم باشد. سعی کنید صندلی‌های دسته‌دار را برای مطالعه انتخاب کنید تا هنگام مطالعه بتوانید دست‌هایتان را روی آن قرار دهید و خستگی دست‌هایتان رفع شود.
میز و صندلی کودکان و بزرگسالان باهم تفاوت دارد، برای مطالعه مفید باید از میز و صندلی‌های مناسب این گروه‌ها استفاده کرد. میز و صندلی کودکان باید به تناسب قد آن‌ها انتخاب شود بگونه‌ای که پاهای کودک هنگام تماس با زمین، زوایه ‪ ۹۰‬درجه تشکیل دهد. صندلی‌هایی برای مطالعه انتخاب کنید که از هر لحاظ کاملا راحت باشد، درحد امکان از استفاده از صندلی‌های بدون پوشش ابر خودداری کنید تا در هنگام مطالعه هیچ یک از اعضای بدن شما احساس ناراحتی نکند. از خواندن کتاب بصورت خوابیده و درازکش خودداری کنید.

مطالعه فردی
برای این که حواس فرد در هنگام مطالعه کاملا روی مطالب کتاب متمرکز شود افراد باید کتاب را به تنهایی و به صورت فردی مطالعه کنند. مطالعه فردی در واقع دوری از صداهای مزاحم و گفت و گو است و در واقع موجب افزایش تمرکز می‌شود. هر چه در محیط مطالعه افراد کمتری رفت و آمد کنند، پیشرفت و تمرکز فرد در فراگیری مطالب افزایش می‌یابد. مطالعه جمعی باعث می‌شود که هرلحظه امکان گفت‌وگو بین دو طرف در موضوع‌های مختلف بوجود آید که این تعامل سبب عدم تمرکز در مطالعه و کاهش در پیشرفت مطالعه می‌شود.
مطالعه جمعی برای کتاب‌های درسی مانند ریاضی مناسب است و می‌تواند در فراگیری تاثیر مثبت داشته باشد. البته در این مورد نیز اگر دانش‌آموز آن بخشی از درس را تاحدودی می‌داند خود مطالعه کند و بخشی‌را که مشکل دارد بادیگران حل و فصل کند، بر یادگیری تاثیر بیشتری دارد. می‌توانید بعد از مطالعه، با دوستان خود درباره مطالب مطالعه شده بحث کنید که این امر باعث می‌شود که مطالب بهتر در ذهن شما باقی بماند. گفت‌وگو با دوستان درباره مطالب خوانده شده نوعی مرور مطالب محسوب می‌شود و مطالب در ذهن باقی خواهد ماند. هنگام مطالعه از گوش کردن موسیقی خودداری کنید زیرا هرگونه آلودگی صوتی و سر و صدا تمرکز فرد را بهم می‌زند. رادیو و تلویزیون دراتاق مطالعه نباید روشن باشد زیرا دراین صورت اگرچه فرد مطالب را می‌خواند و صفحات را ورق می‌زند اما هیچ گونه یادگیری صورت نمی‌گیرد و مطالب پس از مطالعه در ذهن خواننده باقی نمی‌ماند.

خواندن اطلاعات مندرج در صفحه‌ی اول
قبل از شروع مطالعه فصل‌های اصلی کتاب، ابتدا به‌دقت عنوان کتاب، نویسنده کتاب، موضوع مطالب، ناشر کتاب و سال انتشار را بخوانید. در مرحله‌ی بعد حتما فهرست مطالب کتاب را بخوانید زیرا این کار ضمن اینکه انسان را با موضوع مطالب کتاب آشنا می‌کند، می‌تواند تصویر کاملی از محتوای کتاب به دست دهد. خواندن مقدمه کتاب که می‌توان آن را حاوی خلاصه کتاب تلقی کرد هرگز از دست ندهید زیرا نویسنده در آن خلاصه موضوع مطالب را به منظور آشنایی هرچه بیشتر خواننده به نگارش در آورده که مطالعه آن ضروری است.

وسعت دید
یکی از عوامل کندخوانی، تلفظ کلمات و خواندن تک تک آن‌ها حتی بصورت بی صدا است که باید از آن پرهیز شود. هنگام خواندن وسعت دید را می‌توان تا حد دیدن بیش‌از پنج کلمه در هر توقف گسترش داد. برای دیدن بیش از یک کلمه در هر بار باید از حرکت سر جلوگیری شود، بدین ترتیب تعداد توقف‌های یک خواننده در پاراگراف دو خط و نیمی به حدود پنج تا شش توقف کاهش می‌یابد.

دقت به موضوع اصلی
موقع خواندن مطالب تازه باید به‌موضوع اصلی و محوری کتاب توجه داشت یعنی جملات گویا و کلمات اصلی را تشخیص داد. دقت و درک موضوع اصلی کتاب تمرکز خواننده را افزایش داده و از حاشیه پردازی واتلاف وقت جلوگیری می‌کند، درنتیجه میزان یادگیری بیشتر می‌شود. هنگام خواندن مطالب، ذهن را باید خالی از رویا و فکر کردن به موضوعات جانبی کرد تا مطلب بطور کامل در ذهن بماند.

مطالعه با دقت
کتاب را همواره بدون شتاب و عجله مطالعه کنید و تازمانی که مطلبی را به درستی فرا نگرفته‌اید سراغ مطالعه مطلب دیگر نروید. مطالب کتاب غیر درسی و درسی به هم پیوسته و مرتبط است، زمانی‌که یک مطلب را خوب یاد نگرفته‌اید، مطالعه‌و یادگیری مطالب دیگر بادشواری صورت می‌گیرد. مطالعه کتاب‌ها بویژه کتاب‌های علمی باید در کمال دقت و وسواس صورت گیرد. جهش از مطالعه یک موضوع به موضوعی دیگر، بدون درنظر گرفتن فاصله، سبب می‌شود که دو مطلب درهم آمیزد و در نتیجه هیچکدام از دو مطلب به درستی در ذهن فرد باقی نماند. برای تغییر موضوع مطالعه همواره سعی کنید یک وقفه ایجاد کنید تا مطالب جدید و پیشین در هم آمیخته نشود. یکی از عوامل عمده‌ای که باعث جلوگیری‌از درک سریع یک متن درهنگام خواندن و مانع حفظ کردن آن مطلب می‌شود تداخل آموخته‌های قبلی و بعدی است، یعنی مطالب قبلی آموخته شده با مطالب جدید در هم می‌آمیزد. برای جلوگیری از بروز این حالت بهترین راه مطالعه تک موضوعی است، یعنی در مدتی که یک مطلب را می‌خوانید از خواندن سایر مطالب خودداری کنید و تنها ذهن خود را روی همان مطلب متمرکز کنید.
پس از استراحتی کوتاه، موضوع مطالب را تغییر دهید واین کار باعث عدم تداخل دانسته‌ها و آموخته‌های جدید می‌شود. در صورت مشاهده خستگی از یک موضوع یا یک کتاب (درسی و غیردرسی)، کتاب دیگری را (با حفظ فاصله زمانی) محور مطالعه خود قرار دهید.

یادداشت برداری و خلاصه نویسی
یادداشت برداری و خلاصه نویسی از مهم‌ترین شیوه‌های درست مطالعه کردن است زیرا این کار باعث می‌شود که مطالب مهم کتاب همواره در دسترس باشد. خلاصه‌نویسی کمک می‌کند که افراد حجم زیاد مطالب یک کتاب را یادداشت کنند و با مراجعه به آن در مدت بسیار کوتاهی بخوانند و به خاطر بسپارند. بسیاری از مطالب کتاب‌هایی را که می‌خوانیم، فرار است و امکان دارد پس از مدتی، از حافظه و ذهن انسان پاک شود. مطالب را در کاغذهایی که در اصطلاح به آن فیش می‌گویند، یادداشت کنید. یکی از ویژگی‌های فیش‌برداری این است که مطلب براحتی دردسترس قرار می‌گیرد و می‌توان در هر زمان مطالب کتابی را مطالعه کرد. دفتر و دفترچه برای یادادشت اصلا مناسب نیست زیرا بدلیل دسته‌بندی نبودن نوشته‌ها، پیدا کردن مطلب مورد نظر بسیار دشوار است. یادداشت برداری نباید بیش از اندازه باشد زیرا خواننده آماتور در صورت زیاد نوشتن از یادداشت برداری و حتی خواندن کتاب باز می‌ماند.
برای خط کشیدن زیر مطالب مهم کتاب از مداد استفاده کنید تا امکان پاک کردن آن وجود داشته باشد. پس‌از یک ساعت مطالعه ‪ ۱۵‬دقیقه استراحت کنید و برای آرامش خود، به بیرون بروید و یا از اتاق مطالعه به فضای بیرون بنگرید و سعی کنید به فضاهای طبیعی و دور دست چشم بدوزید.

عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز

عوامل عدم تمرکز و تکنیکهای کسب تمرکز

تمرکز چیست؟
• آیا حین مطالعه یا گوش دادن به درس با کوچکترین صدایی حواستان پرت میشود و مدتی طول میکشد تا دوباره تمرکز پیدا کنید؟
• آیا تابحال به عواملی که باعث عدم تمرکزتان میشود توجه کرده‌اید؟ یا فقط رنج برده و با آن دست و پنجه نرم کرده‌اید؟
• منظور از تمرکز حواس ، فکر کردن صرف به یک موضوع نیست. تمرکز حواس یعنی زمانی که شما مطالب مربوط به یک موضوع را نگهداری یا رد میکنید تا بتوانید اصل موضوع را در ذهنتان حفظ کنید.

عوامل عدم تمرکز
• عوامل جسمانی: مانند گرسنگی ف خستگی ، بی‌خوابی ، سردرد ، بیماری و ... .
• عوامل محیطی: مانند هوای گرم یا سرد ، نور کم ف سر و صدا ، صدای یکنواخت معلم ، زمان تدریس و همچنین زمان مطالعه بعد از خوردن غذای سنگین و ... .
• عوامل روانی: مانند درگیریهای ذهنی ، اضطراب ف عادت نداشتن به مطالعه ، نفهمیدن درس یا ضعیف بودن در آن ، علاقه به موضوع و مبحث مد نظر و ... .

تکنیکهای کسب تمرکز
1. یک راه خوب جهت کسب تمرکز از قبل خواندن درس است.
2. هنگام خواندن برای بدست آوردن و نگه داشتن تمرکز حواس با خود صحبت کنید.
3. دیدگاه مثبت داشته باشید.
4. سر و صدای اطراف را نادیده بگیرید.
5. از تکنیک عنکبوت استفاده کنید. به عبارتی حس کنجکادوی خود را کنترل کرده و بر پیرامون بی توجه باشید.
6. از اصل "جانداریم" استفاده کنید. یعنی تصور کنید که ذهن شما با افکاری در مورد مطلبی که جلوی شما موجود است ، پر شده است. پس مغز شما برای سایر افکار فضا باز نمیکند.
7. از تکنیک علامت گذاری استفاده کنید. در اول علامتهای متعددی خواهید داشت به مرور علامتهای بامسمایی خواهید یافت.
8. به قدرت اراده اعتماد نکنید. قدرت اراده به تنهایی موجب تمرکز حواس نمیشود. اگر در فکر تمرکز حواس باشید تمرکز نحواهید یافت!!!
9. مطمئن باشید همه چیز دارید. قبل از شروع مطالعه یا انجام کاری مطوئن شوید که تمام ابزارهای کارتان را فراهم کرده‌اید.

http://daneshnameh.roshd.ir

پرورش دقت

پرورش دقت

بخش دوم
تکنیکهای حضور فعال در کلاس
۱.همراهی با مدرس :
بسیار مهم است که خودتان را با سرعت، نحوه و شیوه تدریس معلم یا استاد خود هماهنگ سازید و با او حرکت کنید. هم شتاب بیش از مدرس داشتن ذهن را آشفته و مغشوش می کند و هم سرعت کند شما و عقب ماندن از او. هماهنگ نبودن با سرعت و روش و بیان مدرس، شما را او جذب مطالب بعدی محروم می کند. آنچه که در همراهی با مدرس مهم است، در وهله اول، خوب شنیدن است.
اغلب شما با آنکه صدای معلم را به وضوح نمی شنوید یا گفتار سخنران را متوجه نمی شوید از این که از او بخواهید درباره آن مطلب را رساتر و واضح تر بیان کند، واهمه دارید. گاهی صدای سخنران به انتهای کلاس نمی رود، گاهی تند و گذرا صحبت می کند گاهی صحبتش نامفهوم است و برخی اوقات نیز به مطلبی در گذشته استناد می کند که شما از آن هیچ اطلاعی ندارید. یادتان باشد شما برای این به کلاس یا جلسه سخنرانی آمده اید که مطلبی را فرا بگیرید و معلم هم دقیقاً همین را می خواهد. بنابراین اگر کوچکترین ابهام یا عدم وضوحی را در مطلب یا صدای معلم احساس کردید، باید شهامت از او بخواهید که مطلب را دوباره بگوید.
سؤال کردن از معلم گناه نیست و نباید احساس گناهی را هم به دنبال داشته باشد. به ویژه دانش آموزان دوره ابتدایی خیلی از سؤال کردن بیم دارند. بسیاری از وقتها پیش می آید که مثلاً معلم تکلیفی را به بچه ها می گوید که برای فردا انجام دهند و دانش آموز درست متوجه این تکلیف نمی شود، با وجود این چون می ترسد که سؤال کند، چیزی نمی گوید و چه بسا که فردا به خاطر انجام ندادن آن تکلیف مؤاخذه و تنبیه شود.
دوباره تأکید می کنیم که اگر نکته ای را متوجه نشدید یا نشنیدید، حتماً بپرسید چه بسا که آن نکته کلیدی بوده، تمام درس آن روز وابسته به همان نکته باشد.
۲. شنونده ای فعال باشید :
شما بارها به این عبارت تأکیدی برخورد کرده اید: شنونده ای فعال باشید، اما مفهوم این عبارت چیست؟ یعنی باید چگونه باشیم؟ شنونده فعال چه خصوصیات و ویژگیهایی دارد؟
بهترین و مؤثرترین راه برای این که شما یک شنونده فعال باشید این است که یادداشت بردارید. چه، نیاز به یادداشت برداری را سر کلاس احساس می کنید چه نمی کنید، حتماً از صحبت مدرس یا سخنران، یادداشت بردارید. اما منظور ما از یادداشت برداری در اینجا با آنچه که در روش مطالعه متمرکز گفتیم فرق می کند که اکنون به شرح آن می پردازیم.
● یادداشت برداری داخل کلاس
قلم و کاغذ به دست می گیرید و در کلاس حاضر می شوید. یادتان هست که گفتیم شب قبل از کلاس یک مطالعه اجمالی و یک بررسی ابتدایی از درس، انجام دهید؟ این کار را برای کسب اطلاعات اولیه و هشیاری ذهنی در کلاس انجام داده اید. اگر شما بدون هیچ مطالعه ای سر کلاس شیمی حاضر شوید، وقتی معلم می گوید امروز درس ما هیبریداسیون است و شما هم نه از قبل درباره هیبریداسیون چیزی می دانید نه نگاهی اجمالی به کتاب انداخته اید، تا چند لحظه خود را در کلاس بیگانه احساس می کنید. خود را کاملاً گیج می بینید و این حالت، خود باعث می شود که نسبت به این درس بی علاقه شوید و به سرعت تمرکز حواستان را از دست بدهید و ذهنتان را به سیر در جاهای دیگر مشغول سازید.
درست بر عکس، اگر شما با مطالعه اولیه سر کلاس حاضر شوید، احساس خیلی خوبی در کلاس خواهید داشت، ذهنتان مشتاق است، می خواهید هرچه سریعتر از راز هیبریداسیون سر در بیاورید و در نتیجه تمرکحواسی عالی پیدا می کنید. اهمیت مطالعه اولیه را پیش از این هم توضیح داده بودیم. حالا که شما با این آمادگی ذهنی و کنجکاوی و علاقمندی، دارید به صحبتهای معلم گوش می کنید، هر نکته ای را که فرا می گیرید یادداشت کنید.
هم اکنون شما می گویید فلان معلم یا استاد به ما اصلاً اجازه یادداشت برداری نمی دهد. به شما می گوییم که او کاملاً کار درستی می کند. چرا که شما معمولاً به شیوه سنتی خود، `جمله` های معلم را یادداشت می کنید و نوشتن یک جمله از صحبتهای معلم عملاً شما را از گوش دادن و درک جمله بعدی باز می دارد. شما به هیچ عنوان نباید جمله ای یادداشت کنید بلکه باید به صورت اشاره ای و مختصر از واژه های کلیدی استفاده کنید که چون جرقه ای تمام موضوع را به یاد شما می آورد.
این گونه می توانید همزمان با تدریس استاد، یادداشت کنید و پشت سر هم یادداشت بردارید در حالی که نه وقت شما گرفته می شود نه از درک مطلب بعدی باز می مانید و نه مدرس را ناراضی می کنید.
● به جای همه اینها چند کار مهم انجام دهید :
اول این که بارذهنی خود را در کلاس لحظه به لحظه تخلیه می کنید و نکته ای را که فرا می گیرید یادداشت می کنید و ذهن خود را همچنان باز و گسترده و خالی نگاه می دارید. یعنی شکل حضور شما در پایان کلاس با شروع کلاس چندان تفاوتی نمی کند.
دوم این که چون خودتان را ملزم می دانید هرچه را که فرا می گیرید به سرعت بر روی کاغذ بیاورید، ذهن شما در یک حالت آماده باش قرار می گیرد و شما از تمرکز حواسی عالی برخودار می شوید و کاملاً از خود مراقبت می کنید که چیزی را جا نیندازید. فقط کافی است که یک بار این عمل یادداشت برداری را به شیوه درستی که گفتیم تجربه کنید تا ببینید که چقدر برایتان لذت بخش است. حتی کم کم به شکل یک بازی مهیج برایتان در می آید. این شیوه یادداشت برداری به صورت کمی حرفه ای تر و ماهرانه تر در خبرنگاران دیده می شود که در مصاحبه های خود از گفته های سخنران یادداشت برداری می کنند و سپس خود از گفته های سخنران یادداشت برداری می کنند و سپس از روی آن، متن را تصحیح می کنند و اما سومین فایده یادداشت برداری این است که باعث می شود شما سر کلاس خواب آلوده نشوید و چرت نزنید به ویژه در اوقاتی که معلم یا سخنران بسیار آرام و ملایم و حتی کمی خسته کننده درس می دهد و شیوه تدریس او برای شما درگیری ذهنی لازم را ایجاد نمی کند. شما با یادداشت برداری، حضور خودتان را در کلاس مهیج تر و مؤثرتر می کنید.
بسیار بعید است که کسی به این شیوه در کلاس یادداشت برداری کند و خوابش بگیرد. شما وقتی سر کلاس خوابتان می گیرد که ذهنتان ساکت و ساکن شود. معلم در شما درگیری ذهنی ایجاد می کند و خود به خود به این کار مشغول می شوید. به ویژه وقتی سخنران از نوع سخنرانان آرام و ساکن است، شما باید یادداشت برداری را جدی تر بگیرید. نگویید: من این مطلب را بلدم و نیازی به یادداشت کردن ندارم. نگویید: من همه این مطالب را هم اکنون به حافظه ام می سپارم و نیازی نیست که یادداشت کنم و . . .
شما می دانید که یکی از مهمترین اهداف یادداشت برداری در کلاس، همین زنده و هشیار بودنتان سر کلاس است. یک مانع بزرگ مطالعه اجمالی قبل از کلاس و کسب اطلاعات پیش از حضور در کلاس می تواند یک اشکال بسیار بزرگ تولید کند و آن: رقابت با استاد است. به عبارت بهتر: به مبارزه طلبیدن استاد. به این شکل شما ذهن خود را مدام متوجه دانسته های خود می کنید و منتظرید تا در اولین فرصت آنها را بیان کنید و یا این که عمداً سؤالی می کنید که فقط نشان دهید مطلب را پیشاپیش می دانید. یادتان باشد که هدف از کسب اطلاعات اولیه فقط ایجاد یک نوع کنجکاوی و علاقمندی و تمرکز حواس است برای گوش دادن و یاد گرفتن بیشتر نه برای صحبت کردن و خودنمایی بیشتر. برای این که ذهنتان خالی باشد اطلاعات خود را قبل از کلاس بر روی کاغذ بیاورید و بالای آن هم بنویسید: هدف من این است که با گوش دادن به درس امروز، این اطلاعات ناقص خود را کامل تر کنم. وقتی این را می نویسید در خود میل بیشتری را برای فراگیری ایجاد می کنید و با خود تعهد می کنید که سخن نگویید. قرار است ما در کلاس، یک شنونده فعالی باشیم به یک سخنران مبارز.
به هیچ عنوان در لحظه حضورتان در کلاس، اطلاعات قبلی خود را با اطلاعات معلم مقایسه نکنید. این مقایسه، ذهن شما را به خود مشغول می کند و دقایقی حواس شما را پرت می کند. مقایسه اطلاعات خودتان با اطلاعاتی که سر کلاس از معلم می گیرید، فقط باید در چند دقیقه پایان کلاس و یا حتی بعد از آن صورت گیرد. اگر سر کلاس این مقایسه را انجام دهید اگر احساس کنید این دو با هم تفاوت دارند، تمرکز حواس خود را از دست می دهید و حواستان پرت می شود. در حالت اول، شادی و شعف و هیجان ذهنی، عامل حواس پرتی شماست و در حالت دوم، احساس متفاوت بودن دانسته های قبلی شما از اطلاعات معلم، ذهن شما را بر انگیخته می کند که سؤالی کنید و حتی شاید تمایل داشته باشید که به نوعی دانسته های خودتان را توجیه کنید که این موجبات حواس پرتی شما را فراهم می کند.
● از چه چیزهایی یادداشت برداریم؟
● یادداشت برداری در کلاس، سه شاخه دارد .
▪ شاخه اول، یادداشت برداری از نکات مهمی است که معلم می گوید که در مورد آن توضیح دادیم.
▪ شاخه دوم، یادداشت برداری از سؤالاتی است که به ذهنتان می رسد. البته اگر روند کلاس آرام و طرح سؤال در طول کلاس مجاز باشد، ما توصیه می کنیم سؤال خود را فوراً بپرسید. اما اگر معلم بگوید به سؤالات شما در آخر کلاس پاسخ می دهم، مطلقاً سؤال خود را رها نکنید. حتماً آن را مختصراً در گوشه ای بنویسید که آخر کلاس بپرسید. اگر بگویید: بعداً آن را می پرسم و یادداشت نکنید، تا پایان کلاس ذهن شما را مشغول می کند و این مانع فراگیری اطلاعات بعدی با تمرکز عالی می شود. به ویژه اگر سؤالتان برای شما جالب و جذاب باشد مدام در طول کلاس به پردازش سؤالتان مشغول می شوید و منتظرید که کلاس به پایان برسد و سؤال جالب خود را مطرح کنید. خیلی از اوقات، حتی این انتظار، ما را به جایی می رساند که دیگر دریافت پاسخ برایمان اهمیت چندانی ندارد بلکه فقط می خواهیم از طرح این سؤال جالب در حضور دیگران با صدای بلند لذت ببریم. به ویژه اگر بدانیم آفرین و تحسین معلم را هم به دنبال خواهد داشت. بنابراین حتماً سؤال خود را یادداشت کنید. بار ذهن خود را سبک کنید و به گوش دادن و یادداشت برداری از گفته ها ادامه دهید.
▪ شاخه سوم، یادداشت برداری از عوامل حواس پرتی است. سر کلاس درس هم به احتمال فراوان، افکار زیادی در ذهن شما غوطه می خورند که ذهن شما را منحرف می کنند. در گوشه ای، از آنچه که حواس شما را پرت می کند، یادداشت برداری کنید. در بالای این یادداشت بنویسید آنچه که باید پس از کلاس به آن فکر کنم یا انجام دهم. اگر بخواهید این کار را هم به تأخیر بیاندازید، یا به حافظه بسپارید و یادداشت نکنید، باز میدان ذهنی خود را تا پایان کلاس، اشغال می کنید. یادمان هست که قلم و کاغذ مهمترین ابزار برای تمرکز حواس هستند.

کلیدهای طلایی برای کنکور

کلیدهای طلایی برای کنکور
مقدمه
هر کار بزرگی نیاز به یک طرح و برنامه دارد. طرح و برنامه کلی شما برای کنکور چیست؟ اجرای برنامه‌های خیلی دقیق و جزئی به دلیل ویژگی‌های فرهنگی ما معمولا امکان پذیر نیست. اشکال مهم برنامه‌های دقیق این است که وقتی اجرا نمی‌شود یا ناقص اجرا می‌شود، پیش‌بینی‌های بعدی را هم خراب می‌کند. بنابراین یک توصیه مهم این است که با در نظر گرفتن عادت‌های فرهنگی خودتان یک برنامه کاری طراحی کنید که نه خیلی جزیی و نه خیلی کلی باشد. تذکر این نکته هم ضرورت دارد، بطور حتم هستند دانش‌آموزانی هم که توانایی طراحی و اجرای برنامه‌های دقیق و جزیی را دارند.
یک برنامه کاری
این برنامه کاری برای کسانی که دانش آموز هستند با آنهایی که صرفا برای کنکور می‌خوانند تفاوت دارد. برای هر دو گروه پیشنهاد می‌کنیم که یک فرصت ۴۵-۴۰ روزه برای روزهای آخر کنکور (از نیمه دوم اردیبهشت به بعد) کنار بگذارند. تا قبل از این فرصت ، کنکوری‌های غیر دانش آموز می‌توانند یک برنامه کاری دو مرحله‌ای را به اتمام برسانند. تا پایان اسفند ماه سعی کنید یک دوره کامل مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرین‌های تست را به پایان برسانید. از اول عید تا پایان دهه دوم اردیبهشت هم علاوه بر مرور نکته و تست دروس ، به رفع اشکال و جبران کمبودها هم بپردازید.
کنکوری‌های دانش آموز به دلیل اشتغال به درس و امتحانات شاید این فرصت دو مرحله‌ای را نداشته باشند. می‌توانید تا پایان فروردین ماه و حداکثر نیمه دوم اردیبهشت ماه (که با آغاز امتحانات نیمسال دوم همراه است) دوره جامع مطالعه تشریحی دروس به اضافه تمرین‌های تست را تمام کنید. البته در واقع شما هم ضرری نکرده‌اید و فرصتی را از دست نداده‌اید، چرا که عملا درگیر درس‌ها بوده‌اید. پس برنامه کلی پیشنهادی این است که هر طور شده تا ۴۵ - ۴۰ روز قبل از کنکور مرحله جامع مطالعه را حداقل یک بار کامل کنید. به یاد داشته باشید زیاد دوره کردن دروس مهم نیست، مهم این است که خوب و کامل دوره کنید. با طراحی یک برنامه کلی کاری ، به نظم ذهنی و رفتاری خود کمک کنید.
برنامه کاری روزهای آخر
اگر چه مطالعات و درس خواندن‌های شما از آغاز تاکنون لازم بوده و این روند باید همچنان ادامه پیدا کند، ولی روزهای آخر قبل از کنکور نقش مهم‌تر و مؤثرتری در کسب نتیجه دارند. مطالعات امروزی ممکن است به دلیل تداخل‌ ، گذشت زمان و حجم فعالیت‌ها دچار فراموشی‌های کم و بیش شوند. اما در روزهای آخر ، اگر مضطرب نباشید، با یک ذهن جمع و جور و حواس متمرکز ، می‌توانید فراموشی‌ها را به حداقل ممکن برسانید. اما در طرح کلی خود این دوره ۴۵ - ۴۰ روزه قرنطینه‌ای را کنار گذاشته و به خاطر بسپارید. قسمتی از توانایی‌های خود را برای دوره یک و نیم ماهه ماقبل کنکور ذخیره نمایید.
پیش بینی تغییرات
اگر برنامه کاری خود را نسبتا کلی در نظر بگیرید، می توانید تغییرات احتمالی را پیش‌بینی و شرایط خود را با آنها تطبیق دهید. مهم این است که شما آمادگی‌های لازم برای تغییرات را داشته باشید. عواملی مانند امتحانات پیش‌بینی نشده ، حوادث و رویدادهای خانوادگی ، بیماری ، افت ‌انگیزه و... می‌توانند باعث تغییراتی در روند برنامه شوند. گاه دیده شده که دانش‌آموزانی به دلیل عدم پیش‌بینی آگاهانه تغییرات لطمه‌های روحی خورده‌اند. امکان کنترل همه عوامل محیطی وجود ندارد، بنابراین خود را برای هر نوع تغییرات احتمالی در برنامه آماده نموده و پیش‌بینی‌های لازم را انجام دهید.
افتهای مقطعی
یکی از عوامل مهمی که برنامه کاری را تحت تاثیر قرار داده و موجب تغییر در آن می‌شود، افت‌های مقطعی در روحیه و انگیزه است. لازم به ذکر است که اولا این افت‌ها را خیلی غیرعادی تصور نکنید. دانش‌آموزان ممکن است با ناشی‌گری و استدلال‌های نابجا ، مسأله را بیش از آنچه لازم است بزرگ نشان دهند. ثانیا اگر شما برای تغییرات احتمالی پیش‌بینی‌های لازم را انجام داده باشید، دیگر ضرورتی ندارد دست و پای خود را گم کنید.
ثالثا هر چه در این دوره‌های افت ، کمتر با خود و اطرافیان کلنجار بروید و باعث گسترش موضوع نشوید، دوره افت کوتاه‌تر و گذراتر خواهد بود. با تفکری منطقی و واقع گرایانه ، می‌توانید این مقاطع را پشت سر گذاشته و عقب‌افتادگی‌ها را جبران کنید. افت روحیه در مقاطعی از زمان‌ها را غیرعادی تلقی نکرده و بدانید که این افت با اراده شما می‌تواند گذرا باشد.
ساعات جبرانی
در طی روز یا هفته امکان دارد به دلایل زیادی ساعاتی را از دست بدهید. تنبلی و وقت گذرانی ، ترافیک ، طولانی شدن مطالعه یک درس و اتفاقات روزمره دیگر می‌توانند برنامه پیش‌بینی شده شما را از روال عادی خارج سازند. اگر چه انسان نمی‌تواند همه عوامل محیطی را پیش‌بینی و کنترل کند، ولی می‌تواند توانایی‌های خود را در این‌باره تا حد زیادی افزایش دهد. ممکن است ترافیک دست شما نباشد ولی این که نیم ساعت پای تلویزیون بنشینید و تا دو ساعت هم بلند نشوید، دیگر به همت و اراده شما بستگی دارد.
در هر حال برای این که نظم ذهنی‌تان مختل نشود، لازم است برای هر هفته حداقل ۳ - ۲ ساعت وقت جبرانی در نظر بگیرید. اگر مشکلی پیش نیامد که بهتر، می‌توانید از ساعات جبرانی استفاده بهتری بکنید و اگر هم لازم بود که این زمان در اختیار شماست. پس برای پیشگیری از به هم خوردن نظم برنامه ، هر هفته زمان‌هایی را به عنوان ساعات جبرانی در نظر بگیرید.

www.daneshnameh.roshd.ir

از سرعت خود نکاهید

از سرعت خود نکاهید
جهان امروز ما، جهان سرعت است و روز به روز نیز بر این سرعت افزوده مى‏شود. براى این که از این کاروان علم و زندگى، عقب نمانیم، باید با آخرین روش‏هاى دست‏یابى به دانش آشنا شویم و از آن، براى استفاده صحیح و بیشتر از استعدادها و توانایى‏هاى خدادادى‏مان بهره ببریم. یکى از این روش‏ها، تندخوانى است. تحقیقات نشان داده است که با خواندن سرعت متوسط دویست کلمه در دقیقه، به جاى هزار کلمه در دقیقه، مردان و زنان با تحصیلات عالى، پنج بار آهسته‏تر از آن چه که لازم است، مى‏خوانند؛ یعنى اگر آنها از توانایى حقیقى و بالقوه خویش استفاده کنند، خواندن کتابى که پنج ساعت طول مى‏کشد، به شصت دقیقه یا کمتر کاهش مى‏یابد.
ما در این مقاله، قصد داریم تا شما را به طور کلى و اجمالى، با فواید و مهارت‏هاى تندخوانى آشنا کنیم؛ اما اگر مى‏خواهید مهارت ویژه‏اى در این زمینه کسب کنید، باید به کتاب‏هایى که در این زمینه نوشته شده است، مراجعه کنید و از همین امروز تمرین کنید.
آیا یک فرد معمولى مى‏تواند «تندخوان» شود؟
بلى، به دلیل این که تحقیقات علمى نشان مى‏دهد که مغز یک انسان سالم، مى‏تواند هر بار گروه کلمات یا شبه جمله‏ها را به همان خوبى تک کلمه‏ها بپذیرد و این عمل، از هر جهت، آسان‏تر است. ما جمله را هرگز به خاطر درک تک تک کلماتش نمى‏خوانیم؛ بلکه آن را براى درک شبه جمله‏هایى که کلمات نیز در آنها هستند، مطالعه مى‏کنیم.
به عنوان مثال، خواندن «آن ماشین سفید کنار جاده پارک کرد»، خیلى دشوارتر است از خواندن «آن ماشین سفید، کنار جاده پارک کرد».
خواننده کند ناچار است کار مغزى بیشترى از خواننده سریع انجام دهد؛ زیرا ناچار است پس از تشخیص هر کلمه، معناى آن را به معنى کلمه بعد از آن بیفزاید. در مثال فوق، این حد به اندازه پنج تا شش کار اضافى مى‏رسد؛ در حالى که خواننده سریع که هر بار مجموعه‏هاى معنى‏دار (شبه‏جمله‏ها) را مى‏بیند، فقط یک اتصال ساده را بین دو قسمت انجام مى‏دهد.
بنابراین، مزیت فوق‏العاده تندخوانى، انجام کار فیزیکى کمتر، توسط چشمان بر روى هر صفحه مى‏باشد. در این صورت، به جاى حدود 500 توقف توأم با تمرکز دید که چشم خواننده کند بر روى هر صفحه انجام مى‏دهد، خواننده سریع، نزدیک به 100 توقف در صفحه را که عضلات چشم را کمتر خسته مى‏کند، به انجام مى‏رساند.
بررسى باورهاى غلط در زمینه تندخوانى‏
«فرد تندخوان، قادر به احساس و درک مطلب نیست».
این باور، غلط است؛ بلکه عکس این مطلب درست است؛ یعنى خواننده کند، به خاطر توقف‏ها و شروع‏هاى مکرر و پیشرفت متزلزل، امکان زیادى دارد که بى‏حوصله شود؛ تمرکز حواس خود را از دست بدهد؛ حضور ذهنش کاهش یابد و از درک معنى آن چه که مى‏خواند، عاجز بماند؛ ولى کسى که عادت کند شبه جمله‏ها را با هم ببیند، به طور طبیعى مفهوم آنها را هم به همراه یکدیگر درک مى‏کند. از طرف دیگر، تندخوانى، باعث مى‏گردد تا مطالب کم‏اهمیت، زودتر شناخته شوند و بر مطالب مهم، تأکید ورزیده شود. از این رو، درک تمام مطلب، براى خواننده سریع، خیلى آسان‏تر و دامنه‏دارتر از درک مطلب، براى خواننده کند مى‏باشد.
«خواندن بیش از 500 کلمه در دقیقه، ممکن نیست»!
این جمله، غلط است؛ زیرا با توجه به این حقیقت که در هر توقف مى‏توانید تا حد شش کلمه را زیر دید قرار دهید و این واقعیت که قادرید در هر ثانیه تا چهار توقف را انجام دهید، بدین معنى است که به راحتى مى‏شود سرعتى تا حد 1000 کلمه در دقیقه را به دست آورد.
«سرعت بیشتر، تمرکز حواث کمترى را به دنبال دارد».
خیر، زیرا هر چه سریع‏تر حرکت کنیم، نیروى جنبشى بیشترى را جمع کرده، تمرکز بیشترى پیدا مى‏کنیم. سرعت‏هاى خواندن متوسط، طبیعى نیست؛ بلکه آنها سرعت‏هایى هستند که با آموزش‏هاى ابتدایى نادرست خواندن، همراه با اطلاعات غیر کافى از طرز کار چشم و مغز، در سرعت‏هاى متفاوت، حاصل آمده‏اند.
فواید تندخوانى
1. یکى از مهم‏ترین سودهاى تندخوانى، این است که شخص تندخوان، داراى ذهنى فعال و حساب‏گر مى‏شود و با همه چیز، دقیق و حساب شده برخورد مى‏کند؛ سکون، از زندگى‏اش رخت برمى‏بندد و همیشه و ناخودآگاه، فعال و پویاست.
2. یکى دیگر از آشکارترین اثرهاى تندخوانى، صرفه‏جویى در وقت است. صرفه‏جویى در وقت، باعث مى‏شود تا وقت‏هاى اضافى پیدا کنید و از آن وقت‏ها، براى مطالعات جنبى دیگر و کارهاى شخصى‏تان بهره ببرید و حتى درس‏هاى دانشگاه را بهتر و کامل‏تر بخوانید. بیشتر ما از نداشتن وقت کافى، براى انجام کارهاى مورد علاقه‏مان شکایت داریم. اگر شما هم تا امروز چنین مشکلى داشته‏اید و یا به مطالعه، زیاد علاقه‏مندید، ولى نمى‏توانید به همه مطالب جالب مورد نظر خودتان برسید، بدانید که با تندخوانى، قادر خواهید بود به ساعات بیشترى براى مطالعه دست یابید.
3. تندخوانى، کارآیى و خلاقیت فرد را بالا مى‏برد. شخص تندخوان، با هر مسئله‏اى، به راحتى برخورد مى‏کند و آن را از پیش پاى خویش برمى‏دارد. دانشجویى که به مهارت تندخوانى دست یافته، از زندگى فوق‏العاده‏اى برخوردار مى‏شود؛ زیرا تندخوانى، رابطه مستقیمى با دانش زیاد و درک صحیح - که از تندخوانى به دست مى‏آید - دارد. کسانى که سریع‏تر مى‏خوانند، بهتر نیز مى‏فهمند و راه پیشرفت برایشان همواره باز است.
موانع تندخوانى
موانعى را که بر سر راه سرعت عمل مغز در موقع خواندن ایجاد مى‏کنیم، اصطلاحاً «راه‏بندان» مى‏نامیم. حال باید ببینیم که این راه‏بندان‏هاى خواندن، چه چیزهایى هستند؛ از کجا ناشى مى‏شوند و چگونه مى‏توان آنها را رفع کرد.
الف) تلفظ و لب خوانى
اگر شما این مشکل را داشته باشید، به هنگام مطالعه، به جاى خواندن بى‏صدا، صداى کلمات را در گلو ایجاد مى‏کنید (اداى صوت یا تلفظ) و یا آن که لب‏ها را بدون صدا حرکت مى‏دهید (لب‏خوانى)؛ مثل این که کلمات را براى خود با صداى بلند مى‏خوانید و از این طریق، مغز خود را وادار مى‏کنید که مطالب را با سرعتى در حد سرعت حرف زدن، جذب کند که این سرعت، براى خواندن بى‏صدا، فوق‏العاده کم است.
ب) کمک اضافى‏
کمک اضافى، چنانچه به صورت جزء اصلى عمل خواندن درآید، جزء راه‏بندان‏ها به شمار مى‏آید و در حد شدید خود، باعث کندى حرکت چشم و عمل ذهن، در انجام عمل خواندن خواهد شد. کمک اضافى، اصطلاحاً به عمل با انگشت نشان دادن کلمه به کلمه مطلب مورد مطالعه و یا لغزاندن یک لبه صاف مانند خطکش از بالا به پایین و مشخص کردن کامل هر سطر مورد مطالعه مى‏باشد که در چنین وضعى، به مغز خود کمک اضافى را تحمیل کرده‏اید و باعث مى‏شود که در موقع خواندن، فکر شما، متکى به این عمل اضافه شود و هرگز نتواند به طور مستقل عمل کند.
ج) واپس‏نگرى ‏
کسانى که گرفتار این عیب هستند، نمى‏توانند بدون برگشت‏هاى مجدد بر روى کلمات و عبارات خوانده شده، به خواندن ادامه دهند و یا بدون عقب‏نگرى‏هاى مکرر از ابتدا تا انتهاى هر سطر را با نگاه طى کرده، به سر سطر بعد بروند. بارها اتفاق مى‏افتد که این افراد، پس از پایان هر سطر، دوباره به همان سطر برگشته، گاهى پس از خواندن چند کلمه و احیاناً تا نزدیکى‏هاى آخر همان سطر، متوجه اشتباه خود شده، به سر سطر بعدى مى‏روند.
اکثر ما، اغلب به هنگامى که مایلیم جمله‏هایى را که خوانده‏ایم، دوباره خوانده یا در مواردى که تمرکز کافى و حضور ذهن نداشته‏ایم، دوباره به عقب برگشته و قسمتى از مطلب خوانده شده را دوباره با دقت بیشترى بخوانیم، اقدام به واپس‏نگرى مى‏کنیم؛ ولى اگر این واپس‏نگرى‏ها را کنترل نکنیم، به صورت عادت بسیار بدى در خواهد آمد. تصور کنید که اگر قرار باشد هر بار یک کلمه یا یک عبارت یا قسمتى از یک سطر را که خوانده‏ایم، دوباره خوانده، باز به عقب برگشته، دوباره و سه باره بخوانیم و یا این که پس از خواندن هر سطر، به جاى رفتن به سر سطر بعدى، هر بار تا نیمه‏هاى همان سطر را خوانده، متوقف شده، دنبال سر سطر بعدى بگردیم، چگونه رشته مطلب را گم مى‏کنیم و چقدر از سرعت، باز خواهیم ماند.
د) تلفظ در ذهن‏
این اشتباه دیگرى است که تقریباً همه گرفتار آن هستند. لب‏ها بى‏حرکتند و ارتعاشى در گلو احساس نمى‏شود؛ ولى کلمات را در مغز خود تکرار مى‏کنیم؛ یعنى گرفتار چیزى هستیم که اصطلاحاً مى‏توان آن را «حرف زدن ذهنى» نامید. لازم به تکرار است که هر چیزى که شباهت به خواندن با صداى بلند داشته باشد، مغز را از به دست آوردن سرعتى که قادر به رسیدن به آن است، باز خواهد داشت. باید اعتراف کرد که از میان بردن کامل این نقص، تقریباً ممکن نیست و در حال عادى، لزومى هم ندارد (مگر آن که سرعت‏هاى فوق العاده زیاد در خواندن، مورد نظر باشد). با این حال، هنگام خواندن، هر قدر تلفظ در ذهن خود را کاهش دهید، به همان نسبت، خواندن خود را سرعت بخشیده‏اید.
ه) معکوس‏بینى‏
این مشکل، اغلب در خواندن کلمات انگلیسى اتفاق مى‏افتد؛ مثلاً No را On خوانده یا Saw را Was تصور مى‏کنیم و مى‏خوانیم. در خواندن فارسى نیز به ندرت کلماتى هستند که معکوس خوانده مى‏شوند؛ ولى ما فارسى زبانان، بیشتر در خواندن اعداد و محاسبات با این مشکل مواجه مى‏شویم؛ مثلاً عدد 45 را 54 و یا 32 را 23 تصور مى‏کنیم و مى‏خوانیم یا محاسبه مى‏کنیم. این اتفاق، اغلب به خاطر از راست به چپ خواندن مغز است و فراموش مى‏کنیم که کلمات انگلیسى و اعداد را باید از چپ به راست خواند. این مشکل، اغلب ایجاد سردرگمى کرده، خود موجب ایجاد مشکلات دیگرى مى‏شود که به آنها اشاره کردیم.
و) عدم توانایى استفاده از میدان دید چشم
در اتاقى که نشسته‏اید، به روبه‏رو نگاه کنید و به شیئى‏اى در مقابل خود (مثلاً پنجره) نگاه کنید؛ در حالى که به دستگیره وسط پنجره نگاه مى‏کنید، گوشه‏هاى دیوارهاى دو طرف و تابلوى روى دیوار سمت چپ و در اتاق را که در دیوار سمت راست قرار دارد، مى‏بینید. به همین طریق، هر سطر مطلب مورد مطالعه، به راحتى در میدان دید شما واقع مى‏شود و براى انجام پرش‏هاى لازم، کافى است که فقط چشم خود را حرکت دهید. بنابراین، از حرکت دادن سر خود، خوددارى کنید و در غیر این صورت، چون سر نمى‏تواند با سرعت فکر حرکت کند، راه‏بندانى براى خواندن، ایجاد مى‏کند.
چگونه این راه بندان‏ها از بین مى‏روند؟
خوشبختانه این مشکلات، جزء آن دسته از ناتوانى‏هاى خواندن هستند که مى‏توان به سرعت آنها را از بین برد. از یک نظر، تمام راه‏بندان‏ها، احتیاج به از میان بردن ندارند و گاهى نمى‏توان آنها را به کلى از میان برد. مى‏دانیم که بسیارى از خوانندگان، عادت به خواندن مطلب مورد مطالعه در ذهن خود دارند. اگر توانستید تا حدودى عادت درذهن‏خوانى خود را کاهش دهید که بسیار مفید است. اگر این عادت زیاد عمیق نباشد، سعى کنید تا آن جا که مى‏توانید، در کم کردنش بکوشید؛ ولى نگران آن نباشید و سایر قسمت‏ها را درست انجام دهید و زیاد به خود فشار نیاورید.
در مورد لب، انگشت، حرکت سر و دیگر کندکننده‏هاى جسمى، بحثى نیست. هر کدام که هنوز باعث کندى خواندن شما مى‏شوند، باید از بین بروند که آن هم کارى بسیار آسان است.
به طور کلى، تمرین لازم است. هر گاه قانع شدید که هر کدام از راه‏بندان‏ها دیگر مانع سرعت خواندن شما نیست و به قدر کافى کاهش یافته است، وقت خود را براى نابودى کاملش صرف نکنید و به جاى آن، وقت خود را صرف انجام تمریناتى کنید که مربوط به مشکلات اساسى شماست. در شدیدترین موارد، اگر به مدت دو تا سه هفته، روزى فقط چند دقیقه را صرف تمرین کنید، مسلماً عادات غلط خود در نحوه خواندن را از بین خواهید برد.
راه‏هاى علاج بدون کمک دیگران‏
الف) علاج تلفظ و لب خوانى
براى علاج تلفظ، باید محل تولید صدا را پیدا کنید. براى این کار، به طریق زیر عمل کنید:
دو انگشت دست خود را در دو طرف سیب گلوى خود قرار دهید و هوا را به طور مداوم از میان لب‏هاى خود خارج کنید. آیا ارتعاشى احساس مى‏کنید؟ خیر. حالا هر آهنگى را که میل دارید، در گلو با صداى «هوم هوم» بنوازید. آیا ارتعاش وِزوِز مانندى را زیر دو انگشت خود احساس مى‏کنید؟ این، همان مشکلى است که مى‏خواهید آن را در موقع مطالعه آرام، از بین ببرید. اگر نمى‏توانید آن را مهار کنید (از میان ببرید)، در موقع خواندن، هوا را از دهان خود خارج کنید.
راه‏هاى زیادى نیز براى از بین بردن لب‏خوانى وجود دارد. پیشنهادهاى زیر را آزمایش کنید و هر کدام را که براى خود مناسب‏تر یافتید، به کار برید:
1. بین لب‏هایتان و نه بین دندان‏ها، چیزى را که به قدر کافى سنگین باشد و براى نگهدارى آن، ناچار به فشار روى لب‏ها باشید، قرار دهید و خواندن را ادامه دهید.
2. لب‏ها را محکم به هم فشرده، در همان حال، زبان را محکم به سقف دهان بچسبانید.
3. لب‏ها را به حال سوت زدن گرد کنید و هوا را به بیرون بفرستید؛ ولى سوت نزنید.
توجه کنید که این حالات مصنوعى را به طور موقت و تا هنگامى که بر «راه‏بندان» فائق نیامده‏اید، ادامه دهید و این، شامل تمام دستوراتى است که براى معالجه، در این قسمت پیشنهاد مى‏شود.
ب) مداواى کمک اضافى
براى ترک عادت خط بردن (مشخص کردن سطرها و کلمات با انگشت) در موقع مطالعه، بهترین راه آن است که در موقع مطالعه، کتاب را با دو دست نگه دارید تا عادت نامطلوب خود را فراموش کنید و بدین طریق، مشکل را با جلوگیرى از عامل ایجاد آن، از بین خواهید برد.
ج) معالجه واپس‏نگرى
بهترین توصیه براى رفع این مشکل، این است که بیندیشید و خود را قانع سازید. شما باید دست از این نگرانى بردارید که امکان دارد مطالب را خوب متوجه نشوید و یا قسمتى از نکات را از قلم بیندازید. در موقع خواندن، مستقیم به کار خود ادامه دهید و با وجود این که هر میل شدیدى که براى عقب‏نگرى و مرور جملات و کلمات خوانده شده در خود احساس مى‏کنید، این کار را انجام ندهید. قوّت قلب و اعتماد به نفس، شما را در این مهم یارى خواهد کرد. همچنین قبل از رسیدن به آخر هر سطر، با استفاده از میدان دید (و از گوشه چشم راست خود)، نگاهى به سر سطر بعدى بیندازید که در این صورت، به راحتى مى‏توانید پس از پایان آن سطر، به سر سطر بعد بروید.
د) رفع درذهن‏خوانى
از بین بردن کامل این عادت، تقریباً غیرممکن است؛ ولى این را بدانید که هر چه سرعت خواندن بیشتر شود، عملاً این مشکل کمتر مى‏گردد. براى تمرین بیشتر در این زمینه، به کتاب مهارت‏هاى خواندن، نوشته دکتر بهرام طوسى، ص 117 مراجعه کنید.
ه) از بین بردن معکوس‏بینى
براى رفع معکوس‏بینى، بهترین راه که به یادگیرى املا نیز کمک فراوان خواهد کرد، تهیه فهرستى از کلماتى است که بیشتر معکوس دیده مى‏شوند؛ به این فهرست مراجعه کرده، کلمه‏اى مانند Was را که اغلب Saw خوانده مى‏شود، انتخاب کنید؛ آن را روى تکه کاغذى بنویسید و با انگشت (نه با قلم و مداد)، به تک تک حروف آن اشاره کنید و سه بار هجى کنید. بعد کاغذ را برگردانده، در حالى که نام خود را با صداى بلند تلفظ مى‏کنید، کلمه مورد تمرین را بنویسید.
باید آن قدر در موقع هجى کردن کلمه دقت کرده باشید که بتوانید به طور خودکار، کلمه را درست بنویسید. متخصصینى که با این روش کار کرده‏اند، همیشه نتیجه مثبت گرفته‏اند و معتقدند که اگر کلمه را با حس لامسه خود احساس کنید، هرگز آن را اشتباه تصور نخواهید کرد.
و) عدم توانایى استفاده از میدان دید
براى دیدن بیش از یک کلمه، هر بار باید از حرکت سر خود جلوگیرى کنید. این تمرین را زیاد ساده نگیرید؛ زیرا هر چه میدان دید خود را وسیع‏تر کنید، سرعت بیشترى به خواندن خود داده‏اید.
تمرینات زیر را که مهم‏ترین عامل در کمک به تندخوانى است، با دقت انجام دهید. پیشنهاد مى‏شود که از سه مورد زیر، هر کدام را که برایتان راحت‏تر است، انتخاب کرده، با آن حالت، تمرین کنید:
1. با قرار دادن دو انگشت در دو طرف فک خود، آن را محکم نگه دارید.
2. با یک دست، چانه خود را به گونه‏اى که انسان ریش خود را در مشت مى‏گیرد، نگه دارید.
3. یک انگشت دست خود را روى نوک بینى‏تان قرار دهید.

فهرست منابع

1. بهرام طوسى، مهارت‏هاى خواندن، انتشارات ترانه.
2. حسین صالح، تکنیک‏هاى موفقیت در تحصیل.
3. على اکبر سیف، روش‏هاى یادگیرى و مطالعه.

سید مهدى موسوى

چگونه تندتر بخوانیم ؟

چگونه تندتر بخوانیم ؟
اشاره
امروزه خیلی ها از کندخوانی رنج می برند و از آن شکوه می کنند .ماهم بارها با خود گفته ایم که چه خوب بود می توانستیم به اندازه ی وقت و زمانی که می گذاریم به دستاوردی رضایت بخش برسیم و به ویژه هنگامی که بخواهیم برای کنکور یا یک کار ضروری آماده شویم یا ناچار باشیم در یک زمان بسیار محدود کار برزگی را برای ارایه در جایی آماده کنیم ،تندخوانی برایمان خیلی مهم است . اصلاً همه ی ما دوست داریم در فرایند مطالعه و پژوهش روزمره خود سرعت و کیفیت را با هم داشته باشیم . من هم مانند شما همین دغدغه ها را داشتم . یک روز به یک متن کوتاه اما خواندنی از آقای «بیل کاسبی » برخوردم . او خودش با همین مشکل روبرو بوده و و آن را حل کرده است . حرف هایش را ببینید شاید شما هم خوشتان بیاید و بخواهید راه رفته ی دیگران را دوباره از سر نگیرند . این آزمون و خطا را دیگران برای شما انجام داده اند ،شما دیگر آن را تکرار نکنید . امیدوارم ترجمه و بازگردن متن انگلیسی به فارسی از جاذبه و زیبایی علمی آن نکاسته باشد .
زمان کودکیم د ر فیلادلفیا می بایست همه کتاب فکاهی را که همواره منتشر می شد ، می خواندم . آن موقع ، تعداد این کتاب ها نسبت به حالا خیلی کم بود من ابتدا همه آن ها را در طول دو روز جمع می کردم ،سپس پیش از آن که نسخه ی بعدی برسد ،کتاب ها ی خوب را باز خوانی می کردم ؛بله البته وقتی که من بچه بودم ،کار خواندن ساده بود .
اما هنگامی که بزرگ تر شدم ،به نظرم آمد که چشمانم می بایست کند یا طوری شده باشد ! منظورم این است که کتاب های فکاهی را سریع تر از آن که من و برادرم راسل بتوانیم آن ها را بخوانیم ،روی هم انباشته می شدند . هنوز هم وقت زیادی نگذشته بودکه دکترایم را گرفتم ،به این نتیجه رسیدم که این گونه نیست که چشمانم مقصر باشند ،خدا را شکر ،آنها هنوز به خوبی همیشه حرکت می کنند .
مشکل این است که این روزها چیزهای زیادی برای مطالعه ، وقت بسیار ناچیزی برای خواند ن تمام کلمات آن وجود دارد . اکنون توجه داشته باشیدکه من علاوه بر پایان نامه ها ،رمان ها ، روزنامه ها ، فیلم نامه ها ، اظهار نامه های مالیاتی ، نامه ها ،متن هایی که در باره چگونگی بهتر خواندن ،تکنیک های صرفه جویی دروقت و زیاد خواندن وجود دارد ،کتاب های فکاهی هم می خوانم .
من رازی کوچک را با شما در میان خواهم گذاشت .صدها فن وجود دارد که شما می توانید با یاد گرفتن آن ها تندخوانی خود را تقویت کنید . اما من سه روش خوب و ویژه را با شما در میان می گذارم . همان طور که من توانستم آن ها را فرا بگیرم . شما هم می توانید از همین حالا آن ها را به کار بگیرید .
آن ها مفاهیم عام و راه های کاربردی برا ی به دست آوردن سریع و ثمر بخش معنی از کلمات چاپ شده هستند. با بکار گیری این راه ها ،از کتاب های خواندنی خود لذت خواهید برد ،با مارک تواین می خندید و یا با کتاب جنگ و صلح تولستوی گریه می کنید ،آماده اید ؟
خیلی خوب !دو روش نخست ،شما را کمک می کند تا از میان چندین تُن مواد خواندنی ،سریع ،بدون خواندن همه کلمات ،مفهوم آنها را متوجه شوید . آن دو روش ، به شمامعنایی کلی از آن چه می خوانید،به دست می دهد؛ با این شیوه شما می توانید یک خروار از خواندن های غیر ضروری را حذف کنید.
1- چشم انداز کلی (اگر کتاب حجیم و پیچیده باشد .)
بدون تردید،پیش مطالعه برای فراهم کردن یک دید کلی از خواندنی های سنگین ،نظیر مقالات روزنامه ها ،گزارش کسب و کار و کتاب های غیر داستانی ،کار مفیدی است . این روش می تواند نیمی از درک مطلب را در کمتر از یک دهم وقت لازم به شما بدهد . مثلا ،شما می توانید هشت یا ده گزارش صد صفحه ای را در یک ساعت ، مرور کنید . پس از این چشم انداز کلی ،توانایی آن را خواهید داشت تا درباره این که کدام گزارش یا چه بخشی از یک گزارش ،ارزش دیدن دقیق را دارد ،تصمیم بگیرید .
چگونگی مرور اجمالی
تمام دو پاراگراف نخست از هر آن چه را که برگزیده اید ، بخوانید . سپس فقط جمله اول پاراگراف های بعدی را بخوانید.آن گاه دو پار اگراف بعدی را بخوانید . آن گاه دو پاراگراف آخر را به صورت کامل بخوانید . از یاد نبرید که مرور و چشم انداز ،تمام جزییات یک متن را به شما نمی دهد . اما این کار شما را از صرف وقت برا ی چیزهایی که واقعا ً نمی خواهید ،یا نیاز ندارید آن ها را بخوانید ،معاف می کند و یادتان باشد که مرور اجمالی تنها یک دور نمای سریع و کلی از خواندنی های طولانی و نا آشنا را در اختیار شما قرار می دهد. برای خواندنی های کوتاه و آسان ،روش بهتری وجود دارد که به شما خواهم گفت .
2- سطحی خوانی و گذار سریع (اگر متن کوتاه و ساده باشد )
سطحی خوانی راه خوبی برای به دست آوردن دور نمای کلی از خواندنی های ساده ، همانند مجلات عمومی یا ورزشی و بخش های سرگرمی یک مقاله است . شما باید بتوانید یک هفته نامه عمومی ، یا بخش دوم مقاله روزنامه خود را در کمتر از نصف وقتی که الان می خوانید، مرور کنید .سطحی خوانی هم چنین راهی مهم برای مرور متن هایی است که پیش از این آن را خوانده اید .
چگونگی سطحی خوانی
فکر کنید چشمانتان مثل دو مغناطیس هستند . وادارشان کنید تا سریع کار کنند . آن ها را از عرض سطرهای چاپ شده ،با سرعت عبور داده فقط چند واژه کلیدی را از هر سطر برچینید .
سطحی خواندن افراد با هم متفاوت است . من و شما وقتی که یک قطعه را سطحی خوانی می کنیم ،ممکن است دقیقاً همان واژه ها را برنچینیم .اما هر دوی ما یک دورنمای بسیار مشابه از محتوای این قطعه به دست خواهیم آورد .من برای این که نشان دهم که سطحی خوانی ،چگونه انجام می شود ، دور کلماتی که موقع خواندن داستان زیر گزینش کردم ، خط کشیده ام. شما هم آن را امتحان کنید. نباید بیش از ده ثانیه وقت شما را بگیرد.
برادر من راسل فکر می کرد که شب ها غول هایی در کمد اتاق خواب ما زندگی می کنند.اما من به او می گویم که دیوانه است . برادرم گفت : «خوب اگر قبول نداری برو امتحان کن . اما من نمی خواستم امتحان کنم .»
راسل گفت :« تو خیلی بچه تر از آنی که بتوانی کمد اتاق خواب را بگردی .»
گفتم :«من این طور نیستم »
او گفت :« چرا همین طور هستی.»
سپس به او گفتم که غول ها می خواهند نیمه شب او را بخورند.برادرم شروع به گریه کرد. در این حال پدرم وارد اتاق شد و گفت :«نگران نباشید، غول ها فرار کردند و از این جا رفتند. بعد به ما گفت که برویم و بخوابیم .
اوگفت : اگر درباره ی غول ها بیش تر از این بشنوم ،شما را کتک خواهم زد.
ما بلافاصله رفتیم تا بخوابیم و همان طور که می دانید آن ها دیگر هرگز برنگشتند.1.
سطحی خواندن می تواند به شما ایده ی خوبی نسبت به این داستان ،باخواندن حدود نصف کلمات و طی کمتر از نصف زمانی که خواندن تمام کلمات وقت می گرفت ، بدهد . تاکنون ملاحظه کرده اید که ، مرور اجمالی و گذار سریع می تواند به سرعت به شما یک دور نمای کلی درباره ی محتوا بدهد .
اما هیچ فنی نمی تواند درک بیش از پنجاه درصد را تضمین کند ؛ زیرا د رسطحی خوانی ما همه ی کلمات را نمی خوانیم .( هیچ کس از چیزی که نخوانده نمی تواند ایده ای به دست بیاورد .) برای این که آن چه را که می خوانید - البته نه همه را - تند خوانده و تند بفهمید ،به فن سومی نیازمندید .
3. دسته بندی (راهی برای افزایش سرعت و درک بهتر مطلب )
بسیاری از ما آموخته ایم که تک تک کلمات یک جمله را به صورت مستقل بخوانیم . مثل این :برادر - من – راسل – فکر – می کند – غول ها..
شما احتمالاً ،هنوز گاهی وقت ها این گونه می خوانید ،به ویژه وقتی که کلمات مشکل باشند یا وقتی که کلمات معنای خاصی داشته باشند . همانند وقتی که می خواهید یک شعر ، یک نمایشنامه شکسپیر، یا یک قرداد و مانند آن را بخوانید . البته این کار اشکالی ندارد . اما خواندن کلمه به کلمه ،تندخوانی را نابود می کند و جلوی سرعت شما را می گیرد .
دسته بندی کردن کلمات به شما یاد می دهد به جای نگاه کردن به یک کلمه در یک زمان به گروه هایی ازکلمات نگاه کنید تا سرعت شما در اوج خود افزایش یابد .برای بسیاری از ما ، دسته بندی کردن یک راه کاملا متفاوت برای نگاه کردن به چیزی است که می خوانیم .
چگونگی دسته بندی
چشمان خود را تمرین دهید تا همه کلمات را در دسته های بالای سه یا چهار کلمه در یک نگاه ببیند. در این جا چگونگی دسته بندی همان داستان قبلی را آورده ام . با هم سطحی خوانی می کنیم .
برادر من راسل فکر میکند که شب ها غول هایی در کمد اتاق خواب مازندگی می کنند.
اما من به او می گویم که دیوانه است .
برادرم گفت :« خوب اگر قبول نداری برو امتحان کن .اما من نمی خواستم امتحان کنم .»
راسل گفت :»تو خیلی بچه تر از آنی که بتوانی کمد اتاق خواب را بگردی .»
گفتم :« من این طور نیستم .»
گفت :«چرا همین طور هستی .»
سپس به او گفتم که غول ها می خواهند نیمه شب او را بخورند.
او شروع به گریه کرد .
پدرم وارد اتاق شد وگفت : غول ها فرار کردند. بعد به ما گفت که برویم و بخوابیم .
او گفت :اگر درباره غول ها بیش از این بشنوم ،شما را کتک خواهم زد .
ما بلافاصله رفتیم تا بخوابیم و همان طور که می دانید آن ها هرگز برنگشتند.
آموختن خواندن دسته ها چیزی نیست که چشمانتان به طور طبیعی آن را انجام دهد .این کار تمرین مداوم می طلبد ؟حالا چگونه آن را انجام دهیم .؟
چیز آسانی را برای خواند انتخاب کنید . هر قدر که می توانید آن را تند بخوانید . تلاش کنید به جای دیدن یک کلمه در هر زمان به سه الی چهار کلمه دریک نگاه متمرکز شوید. آن گاه همان بخش را با سرعت معمولی باز خوانی کنید تا ببینید که بار اول ،چه چیزهایی را جا انداخته اید ؟
قطعه دیگری را تمرین کنید . نخست دسته ها را مطالعه کرده ، سپس باز خوانی کنید تاببینید ، در این قسمت چه چیزهایی را جا انداخته اید .هر وقت توانستید دسته ها را بدون جا افتاده های دفعه اول بخوانید .سرعت شما افزایش یافته است . روزانه ، پانزده دقیقه تمرین کنید . ممکن است این فنون را در طول یک هفته فرا بگیرد اما اگر بیش تر طول کشید مأیوس نشوید . هرچیزی که خواندن آن وقت می گیرد ، دسته بندی کرده و تمرین کنید.2.
اکنون سه راه پیش روی شماست که در تند خوانی به شما کمک می کند.
1. تلاش برای داشتن یک چشم انداز کلی برای حذف خواندنی های غیرضروری وسنگین .
2. سطحی خوانی و گذار سریع برای به دست آوردن یک دورنمای کلی از خواندنی های آسان
3. دسته بندی برای افزایش سرعت خواندن و درک بهتر مطلب
شما با تمرین کافی می توانید توانایی خواندن خود را در کلاس ،سر کار ،خانه و... در کم ترین زمان افزایش دهید . با دست یابی به این مهارت حتی شما باید وقت کافی برای خواندن کتاب های فکاهی مورد علاقه خود و نیز متن های مربوط به جنگ وصلح ، داشته باشید!

پی نوشت ها

1. کاسبی هم چنین گوشزد می کند که اگر می خواهید تند تر ومتمرکزتر بخوانید،بکوشید دراتاق مطالعه شما نور کافی باشد و افرادبسیاری دور وبر شما نباشد.
هیچ وقت هنگام مطالعه تلوزیون نگاه نکنید و به موسیقی و رادیو هم گوش ندهید.
2. کاسبی می گوید :مرور اجمالی ،سطحی خوانی و طبقه بندی به شماکمک می کند که مطالب خواندنی خود را تند تر بخوانید . اما حواستان باشد که این روش را درباره مطالبی که لازم است کلمه به کلمه خوانده شوند ، به کار نگیرید . بعضی وقت ها لازم است متنی را دقیق و کلمه به کلمه بخوانیم . این طور جاها از روش پیشنهادی من استفاده نکنید!

منبع: ماهنامه ی دیدار آشنا،شماره ی 81 ،ص 23 - 22 ،دکتر عباسعلی شاملی

براى موفقیت در یادگیرى بیشتر برنامه ریزى کنید هیچ سحر و جادویى و

براى موفقیت در یادگیرى بیشتر برنامه ریزى کنید هیچ سحر و جادویى وجود ندارد
یافته هاى تحقیق نشان مى دهد که استفاده از فنون و روش هاى مطالعه بازدهى تحصیلى را افزایش مى دهد والبته در هیچ یک از این فنون سحر و جادویى وجود ندارد اما اگر فرد این روش ها را به کار گیرد طورى که به صورت عادت هاى کارى او درآیند معمولا به خوبى پاداش مى گیرد زیرا با تلاش کمتر، مطلب بیشتر یاد مى گیرد، از مطالعه خود لذت مى برد و نمره بیشترى نیز کسب مى کند. توصیه هاى زیر نکاتى است که به شما در یادگیرى و توفیق بیشتر در امتحانات کمک مى کند.
۱- سعى کنید براى یادگیرى هر موضوعى در خود انگیزه اى ایجاد کنید: اگرچه ایجاد انگیزه براى یادگیرى موضوعى که مطلوب فردیست کار مشکلى است ولى عملى است همانگونه که انگیزه خوردن داروهاى تلخ و ناگوار، کسب سلامتى است.
۲- مدت مطالعه کوتاه و با فاصله برنامه ریزى کنید: مطالعه کوتاه و با فاصله مانع خستگى ذهنى شده و میزان یادگیرى را افزایش مى دهد. مثلا اگر زمان مطالعه تاریخ را پانزده دقیقه در نظر بگیرید. حتما در این پانزده دقیقه کار کنید بعد یک مرحله استراحت انجام دهید و سپس مجددا نوبت بعدى مطالعه تاریخ را انجام دهید. در این صورت بازدهى شما بیشتر خواهد بود.
۳- به هنگام مطالعه تمرکز حواس داشته باشید: وقتى را که براى مطالعه درس خاصى در نظر مى گیرید به خیالبافى و فرو رفتن در رویا و تلفن زدن به دوستان و چرت زدن و کارهاى دیگر هدر ندهید، این اتلاف وقت بزرگ ترین خطر مطالعه سودمند است.
۴- هنگام مطالعه موارد زیر را به ترتیب رعایت کنید:
الف) خواندن عناوین کلى مطالب درسى.
ب) خواندن متن درس با دقت.
ج) پاسخ به سوالات طرح شده.
د) از حفظ کردن مطالب و از حفظ گفتن با خود یا دوستان
ه) بهترین زمان دوره مطالب درسى بعد از نخستین مطالعه و پیش از امتحان است.

همواره برنامه ریزى کنیم
در دنیایى زندگى مى کنیم که سریعا در حال تحول است در این جهان برنده کسى است که مى تواند خود را با این تغییر و تحول انطباق دهد و بازنده کسى است که قادر به انطباق و سازگارى نیست و نمى تواند براى خود برنامه ریزى کند و تصمیم بگیرد.
مهم ترین ارزش برنامه ریزى در تعیین هدف و خط سیر زندگى است. درست است که هیچ یک از ما نمى توانیم آینده مان را پیش بینى کنیم اما مفیدترین درسى که دنیاى امروز به ما مى آموزد این است که پیشرفت ناشى از برنامه ریزى است. اگرچه هیچ راه مطمئنى وجود ندارد که به ما تضمین دهد برنامه ریزى ما موثر خواهد بود و چه بسا احتمال دارد که مسایل متفاوت اقتصادى، اجتماعى، خانوادگى، عاطفى و اخلاقى و غیره که از هم اکنون قابل پیش بینى نیست رخ دهد و برنامه هاى ما را متوقف و ناموفق و دگرگون سازند.
برنامه ریزى به شما کمک مى کند تا به وضوح ببینید که چه مى خواهید و چگونه مى توانید در راستاى هدف هایتان گام بردارید.
دانش آموزى که با امکانات در توانایى ها و محدودیت هایش به خوبى آشناست و مى داند که چگونه نقاط قوت و ضعفش با بعضى از راه حل هاى مناسب هماهنگى بیشترى دارد بى تردید هدف هاى تحصیلى و شغلى اش را بهتر از دانش آموزى که این آشنایى ها را ندارد برنامه ریزى مى کند.

چند نکته براى آن که بتوانید زمان را طولانى کنید:
۱- ابتدا به موضوعات دشوار بپردازید.
۲- درس ها را انباشته نکنید.
۳- از بدن خود مراقبت کنید.
۴- از کمالگرایى بپرهیزید.
۵- بیش از توانایى هاى خود تکلیف تعیین نکنید.

خدیجه رجبى - http://www.javannewspaper.com

راهکارهای علاقمندی دانش آموزان به مطالعه

راهکارهای علاقمندی دانش آموزان به مطالعه
دانش آموزان را باید به مطالعه علاقمند کرد چه کتب درسی را در دست بگیرند و چه کتاب های دیگر را. در این نوشتار تلاش شده است که راهکارهایی برای مطالعه صحیح آینده سازان ارائه شود. بی شک عمل به اصول مطالعه می تواند بهره وری بیشتری را برای دانش آموزان داشته باشد.
اصول مطالعه
1- استمرار در مطالعه: مطالعه به طور مستمر بدون وقفه در ساعات برنامه ریزی انجام گیرد.
2- انضباط در مطالعه: اصل انضباط در هر کاری سبب ایجاد نظم در فعالیت های فردی و اجتماعی است و آن یک قاعده کلی حاکم برزندگی و طبیعت است و مطالعه برای رسیدن به دانایی و توانایی بخشی از روند زندگی بوده و تابع اصل نظم است.
3- تنوع در موضوع: ثبات موضوع مطالعه برای مدت زیادی سبب کاهش فعالیت مغزی است. برای ایجاد تنوع چندین موضوع را باید مورد مطالعه قرار داد. این بدان معنی نیست که در یک ساعت برنامه ریزی چندین نوع کتاب خوانده شود.
4- تنظیم برنامه مطالعه: در تنظیم برنامه باید به اهداف و احساس نیاز مطالعه کننده توجه کرد.
5- برنامه باید انعطاف داشته باشد (مطالعه کننده احساس اجبار نکند).
6- برای مطالعه هر درس وقت کافی منظور شود.
7- در طول برنامه به منظور ایجاد فرصت طبقه بندی، سازماندهی مطالب قبلی و آمادگی ذهنی برای مطالب بعدی باید زمان معینی استراحت در نظر گرفت.
8- مطالعه هر درس، نزدیک به ساعت آموزشی همان درس باشد.
زمان ها و موقعیت های نامناسب برای مطالعه
مسائلی که در مطالعه باید از آن اجتناب کرد به شرح زیر است:
الف- از ایجاد فاصله زیاد بین مطالعه خودداری شود.
- مطالعه به دلیل خستگی اندام های حسی در آخر شب صورت نگیرد.
- مقدار زمان مطالعه 1.5 تا 2 ساعت بوده و سپس با استراحت کوتاه مطالعه دوم صورت گیرد.
- مطالعه نباید در زمان خستگی حاکم بر بدن باشد.
- در طول سال مطالعه روزانه مفید بوده و در شب امتحان ایجاد اضطراب می کند و اضطراب سبب کاهش قدرت حافظه است.
- در صورت محدود بودن زمان نباید با سرعت بیشتری مطالعه نمود.
- زمان مطالعه باید دور از تشویش و نگرانی باشد.
عوامل مؤثر در یادگیری
1- احساس نیاز و علاقه و اشتیاق.
2- داشتن دانش و اطلاعات قبلی از دروس پیش نیاز و درک آن.
3- فهمیدن اهداف درس و نقش و تأثیر آن در زندگی روزمره.
4- تمرین، تکرار و ممارست و تعمیم دادن مفاهیم به مصداق ها.
5- داشتن یک چهارچوب کلی و تقسیم آن به مواد آموزشی.
6- رعایت زمان و مکان یادگیری که عاری از هرگونه عوامل مخل باشد.
7- صحیح خوانی، درک مفهوم و تجزیه و تحلیل مفاهیم.
همان طور که می دانید توانایی خواندن یکی از اساسی ترین مهارت ها برای کسب موفقیت تحصیلی است. بنابراین چگونه می توانیم انگیزه وعلاقه لازم برای مطالعه را در فراگیران ایجاد کنیم؟ باید گفت، بهترین راه ایجاد علاقه به ادبیات، درک اهمیت و تأثیر مطالعه در زندگی روزمره است. معلمان به این امر آگاهند و به همین دلیل در کلاس های درس با اهداف برنامه ریزی شده قبلی، وقت زیادی را صرف ایجاد علاقه و عشق به مطالعه در دانش آموزان می کنند اما ایجاد انگیزه و تقویت عشق به مطالعه دائمی، تنها وظیفه معلمان نیست بلکه والدین نیز در این امر نقش مهمی برعهده دارند.
توصیه هایی برای تقویت مطالعه:
1- قبل از هر چیز، مطالعه را بین اعضای خانواده به صورت یک عادت همیشگی درآورید و از دوران کودکی و در طول دوران تحصیلی سعی کنید به صورت مستمر و بدون وقفه ادامه داشته باشد.
2- با استفاده از امکانات موجود در کتابخانه های شهر و با راهنمایی های کتابدار، کتاب های مناسب گروه سنی و مقطع تحصیلی دانش آموزان را انتخاب کنید.
3- بهترین و پربارترین اوقات برای شما و فرزندتان زمانی است که مطالعه می کنید.
4- رفتن به کتابخانه را بخشی از برنامه هفتگی خود قرار داده و اجازه دهید فرزندتان در کتابخانه با داشتن فرصت کافی به سراغ قفسه های کتاب رفته، با نگاه کردن به آن ها کتاب مورد علاقه اش را انتخاب کند.
5- بسیاری از فیلم های سینمایی و برنامه های تلویزیونی براساس کتاب های منتشر شده، ساخته می شوند. اگر فرزندتان به فیلم یا برنامه خاصی علاقه مند است او را به خواندن فیلمنانه یا قصه مربوط به آن فیلم تشویق کنید.
6- در دنیای امروز که عصر اطلاعات است ما با انبوه اطلاعات در قالب کتاب، مجله، روزنامه و... مواجهیم که این منابع وسایل ترغیب نوجوانان و جوانان به مطالعه می باشد.
7- و بالاخره این که میزان اهمیت و ضرورت مطالعه در زندگی انسان ها را یادآوری کنید.

فاطمه پوراسمعیل/روزنامه کیهان

مطالعه شبانه را فراموش کنید

مطالعه شبانه را فراموش کنید
آرامش ، خواب و استراحت کافی به خصوص در طول شب ، در پرورش توانایی های ذهنی و تمرکز حواس و حافظه شما مؤثر است.
در هیچ شرایطی ، نیمه شب مطالعه نکنید. با این توجیهات که ` من به مطالعه شبانه عادت دارم ` ، ` سکوت منزل شب هنگام بیشتر است ` و... خود را متقاعد نکنید که شب مطالعه کنید. چرا که شارژ عصبی و مغناطیسی بدن ، شب هنگام انجام می گیرد و شما با بی خوابی در شب ، خود را از این شارژ عصبی مغز محروم می کنید. بنابراین از این پس خودتان را عادت دهید که روز یا اول شب مطالعه کنید.
ضمن آن که توجه داشته باشید ، در هنگام خواب یا استراحت عمیق شب ، آنچه در طول روز خوانده اید ، پردازش ذهنی می شود و در مغز عمل جایگزینی صورت می گیرد.
شما به هیچ وجه در هنگام خواب ، وقت تلف نمی کنید. بلکه ذهن شما ناخودآگاه به تثبیت آموخته های روز می پردازد.