کتاب درسی را چگونه باید خواند ؟
در این نوشتار ، روشی برای خواندن و مطالعه مطالب کتاب های درسی ارائه می شود که معرف به روش پ س خ ب ا ( پس خبا ) می باشد . این روش به نظر می رسد شیوه موثری برای بهتر فهمیدن و بهتر حفظ کردن مفاهیم و اطلاعات کلیدی است . نام این روش برگرفته از نخستین حرف نام هر یک از مراحل پنجگانه در مطالعه متون : پیشخوانی ،سوال کردن ، خواندن ، به خود پس دادن ؛ و آزمودن است. دو مرحله اول و آخر ویژه بررسی سراسری هر فصل از کتاب هستند و سه مرحله میانی اختصاص به هر بخش اصلی از هر فصل دارند .
مرحله پ یا پیش خوانی
نخست به مرور کلی فصل معینی از کتاب می پردازید تا با موضوعات کلی مطرخح شده در آن آشنا شوید . برای این منظور فهرست مطالب فصل را می خوانید . سپس مطالب فصل را مرور می کنید که طی آن ، عناوین بخش های اصلی و فرعی فصل را مورد توجه قرار می دهید ، و تصاویر و نمودارها را از نظر می گذرانید . مهمترین نکته در مرحله پیش خوانی این است که پس از مرور مطالب فصل ، چکیده پایانی فصل را با دقت مطالعه کنید و روی هر یک از نکاتی که در آن آمده تامل کنید . در این مرحله ممکن است سوال هایی به ذهنتان خطور کند که پس از خواندن متن کامل فصل بتوانید به آنها پاسخ دهید . این مرحله ، تصویری کلی از مطالب فصل و سازمان بندی آن به دست می دهد .
مرحله س یا سوال کردن
همان طور که قبلا گفته شد ، مراحل سوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن ویژه هر بخش عمده هر فصل است . بخش های هر فصل از کتاب مورد نظرتان را یکی یکی در نظر بگیرید ، هر سه مرحله سوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن را در مورد هر فصل اعمال کنید . سپس به بخش بعدی کتاب بپردازید . قبل از مطالعه مطالب هر بخش ، نخست عنوان آن بخش و عنوان های فرعی آن را بخوانید . سپس در حین خواندن مطالب هر بخش ، موضوعات مهم آن را به صورت یک یا چند سوال در نظر بگیرید که بعدا باید به آنها پاسخ بدهید : از خود بپرسید : ` نویسنده در این بخش چه مفاهیم مهمی را در نظر داشته است ؟ ` مقصود از مرحله سوال کردن نیز همین است .
مرحله خ ( خواندن ) :
در این مرحله ، مطالب هر بخش از فصل را برای آگاهی از معنا و مفهوم آن با دقت بخوانید و ضمن خواندن ، سعی کنید به سوال هایی که در مرحله سوال کردن مطرح شده بود ، پاسخ دهید . در باره مطالبی که می خوانید تامل کنید و بکوشید بین آن مطالب و اطلاعات قبلی خود ارتباط برقرار کنید . می توانید زیر واژه ها یا عبارت های اصلی خط بکشید ، اما میزان آن از 10 تا 15 درصد متن تجاوز نکند . اگر مقصود از خط کشیدن زیر مطالب ، مشخص کردن واژه ها یا عبارت های اصلی برای مرور بعدی باشد ، خط کشیدن زیادی زیر مطالب ، مغایر با چنین هدفی است. تا وقتی تمام مطالب بخش معینی را نخوانده اید یا با همه مفاهیم اصلی آشنا نشده اید و اهمیت نسبی آنها را ارزیابی نکرده اید ، یادداشت بر ندارید .
مرحله ب ( به خود پس دادن )
پس از خواندن هر بخش ، سعی کنید مفاهیم اصلی را به خاطر بیاورید و اطلاعات را از حفظ با خود بگویید . مفاهیم را به زبان خودتان بازگو کنید و اطلاعات را ترجیحا با صدای بلند و اگر تنها نیستید ، زیر لب تکرار کنید . مطالبی را که به یاد می آورید با متن کتاب تطبیق دهید تا مطمئت شوید که آنها را کامل و درست حفظ کرده اید . به کمک روش به خود پس دادن مطالب ، به کمبود اطلاعات خود پی می برید و می توانید آنها را در ذهن خود سازماندهی کنید . پس از آن که بخشی از فصل را به این شیوه مطالعه کردید ، به بخش بعدی بپردازید و دوباره مراحل سوال کردن ، خواندن . به خود پس دادن را تکرار کنید .
مرحله آ ( آزمون )
پس از خواندن مطالب فصل باید به آزمون و مرور مطالب بپردازید . با مراجعه به یادداشت هایتان ، ببینید چه مقدار از مفاهیم اصلی را به یاد دارید . سعی کنید بفهمید چه پیوندی بین مطالب مختلف وجود دارد و این مطالب چگونه در فصل ، سازمان بندی شده اند . در مرحله آزمون ممکن است مجبور شوید فصل را مرور کنید تا صحت مفاهیم و مطالب اصلی حفظ شده را وارسی شود . در این مرحله باید چکیده فصل رابخوانید و ضمن آن جزئیات مربوط به هر یک از نکات چکیده را در نظر آورید . مرحله آزمون را هرگز به شب امتحان موکول نکنید . نخستین مرور مطالب فصل باید بلافاصله پس از خواندن آن انجام شود .
پژوهش های بسیاری حاکی از وجود فواید فراوان در روش پس خبا بوده و مسلما این روش کارآمدتر از روش روخوانی ساده مطالب است . در این روش مخصوصا به خود پس دادن مطالب ، نقش بسیار مهمی دارد . اختصاص بخش عمده طول مدت مطالعه به یاد آوری فعال مطالب بهتر از آن است که تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخوانی مطلب کنید . بررسی ها موید این نکته اند که خواندن چکیده فصل بیش از مطالعه سراسر فصل ، کار آمدی دارد . خواندن چکیده پیش از خواندن مطالب فصل، چشم اندازی کلی از فصل فراهم می کند که خواننده را در سازمان دهی مطالب در حین خواندن مطالب یاری می دهد . حتی اگر نخواهید روش پس خبا را به طور کامل دنبال کنید ، بهتر است از فواید به خود پس دادن مطلب و نیز مطالعه چکیده فصل پیش از خواندن مطالب فصل غفلت نورزید .
خواندن اجمالی
روشی برای کشف نکات و مطالب مهم یک کتاب در زمان کوتاه
فصل تابستان، فرصت بسیاری برای شما، به منظور خواندن کتاب های مورد علاقه تان می باشد؛ زیرا شاید در ایام تحصیل، مجال چندانی جهت مطالعه ی کتاب های متفرقه و مورد علاقه تان نداشته باشید؛ اما اکنون که فرصت مناسب و کافی برایتان پیش آمده، چگونه کتاب مورد نظر خود را برای مطالعه انتخاب میکنید؟ آیا هر کتابی که به دستتان رسید، بی درنگ از ابتدا تا انتها، آن را میخوانید یا این که مانند عدهای از دانشجویان که برای خود و وقت خود، ارزش قایلند، سعی میکنید ، در یک زمان کوتاه، یک آشنایی کلی با مطالب به دست آورید و آن گاه اگر مایل باشید، شروع به خواندن کنید؟ اگر جزء دسته ی اول هستید و نمی دانید چگونه می توان در زمانی کوتاه، یک آگاهی کلی از مطالب و سازمان کتاب کسب کرد، روشی را که تحت عنوان «خواندن اجمالی» در ذیل آمده است ، با دقت بخوانید:
فواید خواندن اجمالی
الف) کارآمدی بیشتر، از راه تخمین زدن اهمیت مطالب و طرح ریزی یک روش مناسب مطالعه.
ب) بودجه بندی واقعی تر از زمان، از طریق کشف حجم و دشواری مطالب.
ج) افزایش میزان درک مطلب و نگهداری آنها در حافظه، از راه کسب یک نظر اجمالی از تمام مطالب، پیش از خواندن جزییات.
د) افزایش میزان دقت و تمرکز حواس، از طریق برانگیختن میزان علاقه.
روش خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی،مبتنی بر یک نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات است.در این روش، در جست و جوی نکات کلیدی درباره ی مواد، ساختمان مطالب، نظر و سبک مؤلف باشید. هم چنین برای افزایش میزان علاقه ی خود نسبت به مطالب، به طرح سوؤالاتی در مورد مطالب خواندنی بپردازید.
برای خواندن یک کتاب غیرداستانی با روش اجمالی، نمونهگیریهای زیر را انجام دهید :
عنوان؛ عنوان کتاب با عنوان کتاب های دیگر در این زمینه و با عنوان سایر کتاب های همین مؤلف، چه فرقی دارد؟
مؤلف؛مؤلف کیست؟ تجربیات و سابقه ی کار او چیست؟ آیا وی صلاحیت دارد تا درباره ی عنوانی که انتخاب کرده است، قلم بزند؟
تاریخ انتشار؛کتاب در چه تاریخی منتشر شده است؟ کهنه است یا تازه؟
مقدمه، پیش گفتار و معرفی؛ چرا مؤلف این کتاب را نوشته است؟ کتاب را برای چه کسانی نوشته است؟ آیا او در نوشتن کتاب، تعصب خاصی را دنبال کرده است؟
فهرست مطالب؛ سازمان مطالب کتاب چگونه است؟ آیا بعضی فصلهای کتاب، از فصل های دیگر ، مهمتر است؟ آیا مطالب و فصلهای کتاب، به دو سه بخش مهم تر، تقسیمبندی شده اند؟ اگر نه، آیا شما میتوانید این مطالب را به دو سه بخش عمده تقسیم کنید؟
ساختمان فصل ها؛آیا در داخل هر فصل، عنوانهای جداگانهای وجود دارند؟ در پایان هر فصل، خلاصه ی فصل و یا سوؤالات مربوط به فصل، یافت میشوند؟
صفحات وتصاویرانتخابی؛مؤلف چه سبکی را در کلمه به کار برده است؟ برای این منظور، از هر پنجاه تا صد صفحه ، یک یا دو صفحه را به طور تصادفی انتخاب کنید و آنها را از نظر بگذرانید. جمله ی اول چند پاراگراف را بخوانید و به تصاویر، نظری بیندازید.
خلاصهها و نتیجهگیریها؛ آیا کتاب، یک فصل نتیجه گیری دارد؟ آیا فصل ها، دارای خلاصه یا نتیجهگیری هستند؟ اگر کتاب یک فصل نتیجه گیری دارد، ابتدا آن را بخوانید به احتمال زیاد، این فصل، محتوای کتاب را با دقت بیشتری معرفی میکند.
پیوستها، فهرست اصطلاحات، مأخذ و مراجع؛ کتاب، شامل کدام یک از اینهاست؟ کدام یک از اینها، به آشنایی بیشتر شما نسبت به کتاب کمک می کند؟
برای خواندن یک فصل با روش اجمالی، نمونهگیریهای زیر را انجام دهید :
عنوان؛عنوان فصل، چه رابطهای با فصل های قبلی و بعدی دارد؟
خلاصه ی فصل و پاراگرافهای مقدمه؛آیا اینها، مفاهیم اساسی را دربر میگیرند؟
خلاصه فصل؛معمولاً محتوای فصل را با دقت بیشتری معرفی میکند؛ ابتدا آن را بخوانید.
عنوانهای کوچک، جملات موضوعی ، حروف کج و حروف زشت؛میتوان از اینها، مطالب کلی و اساسی فصل را بیرون کشید.
شکلها، نقشه ها، جدول ها ؛آیا اینها، به روشن ساختن مطالب اصلی، نکات مهم و جزییات، کمک میکنند؟
توجهات لازم ، هنگام خواندن یک کتاب داستانی با روش اجمالی
1. در خواندن یک نوشته ی ادبی یا یک اثر هنری به طور اجمالی، دو محدودیت زیر وجود دارد.
الف) چون خواندن پایان نوشتههای ادبی و آثار هنری، اغلب درک خواننده را از مطالب کم و کند و لطف آن را از بین می برد، لازم است در این گونه آثار، تنها به نمونهگیری از قسمت های اول اثر بپردازید .
ب) با خواندن اجمالی یک اثر هنری یایک نوشته ی ادبی، نمی توان به مفهوم اصلی آن دست یافت.
2. برای کسب اطلاع در مورد اثر، در صورت موجود بودن، اطلاعات پشت جلد کتاب را بخوانید.
3. می توانید با بررسی سریع چند صفحه یا چند فصل اول کتاب، خود را با مطالب کتاب آشنا سازید و نسبت به آن، بیشتر علاقهمند شوید. هم چنین سعی کنید تا نویسنده ی کتاب را بیشتر بشناسید و درباره ی عصری که نویسنده این اثر را نوشته، اطلاعاتی به دست آورید.
4. پس از مطالعه ی فصل اول، صفحه ی اول را دوباره بخوانید. جملات و پاراگرافهای نخستین، درباره ی جهت گیری، منظور و مفهوم نویسنده، چه اطلاعاتی به دست میدهند؟ فصل اول کتاب، معمولاً در برگیرنده ی مضمونهای اصلی کتاب است.
5. بعد از این که از خواندن اثر فارغ شدید، میتوانید فصل نخست را بار دیگر بخوانید تا یک نظر در مورد اثر کسب کنید. به این کار، بررسی مجدد می گویند.
فنون تشکیل دهنده ی روش خواندن اجمالی
1. سازمان بندی ابتدایی
پیش از مطالعه ی کتاب به طور کامل، به کشف قسمت های اصلی کتاب که بر اساس آن، مطالب کتاب سازمان یافتهاند و هم چنین به کشف اندیشههای مهم کتاب بپردازید. این کار، مستلزم اندیشیدن یا بر روی کاغذ آوردن یک جمله ی کامل درباره ی عنوان و مقدمه و خلاصه ی هر فصل کتاب است؛ به صورتی که این جمله، مبیّن مغهوم اصلی آن فصل باشد.
2. تعیین هدف مطالعه
معین کنید که هدف شما از مطالعه ی کتاب چیست و با چه دقتی میخواهید آن را بخوانید. آیا برای کسب یک برداشت کلی، کتاب را میخوانید یا به دنبال جزییات هم هستید؟ برای امتحان مطالعه میکنید یا برای رفع نیازهای شغلی یا برای سرگرمی؟
با مشخص کردن هدف مطالعه ی خود، بهتر می توانید روش مناسب مطالعه را برای رسیدن به آن هدف انتخاب کنید. اگر برای کسب اطلاعات کامل و جامع، کتاب را میخوانید، سرعت شما باید کمتر از موقعی باشد که به دنبال کسب یک دید کلی از کتاب هستید یابرای سرگرمی آن را مطالعه می کنید. اگر منظورتان یک آشنایی سطحی با کتاب است، استفاده از روش خواندن اجمالی، مناسبترین روش ست.
3. برآورد دشواری مطلب و زمان مطالعه
مقدار زمانی را که برای مطالعه ی کتاب در اختیار دارید و میزان دشواری کتاب را تخمین بزنید. اگر در نظر دارید که از خواندن اجمالی پا فراتر نهید،در بودجه بندی زمان خود دقت کنید. یک تخمین واقع بینانه از زمانی که در اختیار دارید. با توجه به هدف شما از مطالعه ی کتاب و میزان دشواری مطالب، شما را در طرح یک برنامه ی مناسب و کنترل صحیح روش مطالعه، کمک میکند.
4. طرح سوؤال
حال که درباره ی کتاب یا یک فصل، اطلاعاتی به دست آوردید، معین کنید که چه اطلاعاتی کم دارید. آیا باید به مطالعه ادامه دهید؟ اگر جواب این سوؤال مثبت است، انتظار دارید از یک خواندن عمیق، چه چیزی عایدتان شود؟ چگونه مؤلف از مقدمه، به نتیجه رسیده است؟ مراحل اساسی کتاب، چه هستند؟ آیا این مراحل، به طور منطقی به هم مربوط میباشند و هدف مؤلف چیست؟ آیا مطالب کتاب، با آن چه که شما قبلاً درباره ی موضوع میدانستید، موافقت یا مغایرت دارد؟
سوؤالات شما درباره ی کتاب، منیتوانند کلی یا کاملاً مشخص باشند. طرح این گونه سوؤالات، از طریق ایجاد کنجکاوی، تمرکز حواس و دقت شما را افزایش میدهد. رضایت حاصل از پاسخ گویی به سوؤالات، مدت نگه داری مطالب را در حافظه، طولانی می کند. طرح سوؤال، به هنگام مطالعه ی یک کتاب، خواننده ی منفعل را به یک خواننده فعال مبدل می سازد. از طریق طرح سوؤالات، یک گفت و شنود بین شما و مؤلف کتاب، برقرار می شود که کسب لذت شما را از مطالعه ی کتاب افزایش می دهد. سوؤالات ، اغلب به هنگام مطالعه یا پس از پایان مطالعه، به ذهن میرسند؛ ولی شما سعی کنید سوؤالات خود را پیش از مطالعه و به هنگام خواندن اجمالی کتاب ، شروع کنید.
منبع:
1. دکتر علی اکبر سیف، روش های یادگیری و مطالعه. نشر دوران.
2. ماهانامه ی فرهنگی اجتماعی دانشجویی پُرسمان،تیرماه 1385،شماره ی 46،صص 28 و 27.
افزایش کارآیی مطالعه
20 نکته برای تمرکز حواس در هنگام مطالعه
تمرکز، در لغت به معنی تراکم، فشردگی مجموعه و چکیده و در اصطلاح، یعنی حفظ و نگه داری ، توجه و تمرکز حواس روی موضوعی معین بدون تمرکز، حواس یادگیری، مثمر ثمر نخواهد بود. همه ی افراد توانایی تمرکز دارند؛ چون تمرکز، امری نسبی است و کسی نمیتواند ادعا کند که کاملاً حواس پرت است و یا همیشه تمرکز حواس دارد. شاید شما تا به حال خیلی به حواس پرتی فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه، حواس آدم پرت میشود؟ ما نمیدانیم که شما برای این سؤوال خود چه جوابی پیدا کردهاید؛ اما پاسخ صحیح این پرسش را به شما میگوییم :
« حواس پرتی ، چیزی نیست جز تمایل ذاتی ذهن به درگیری وفعالیت».
ذهن شما، همواره میخواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر از آن چه اکنون انجام می دهید ، در شما درگیری و مشغولیت ذهنی ایجاد کند، فکر شما دیگر احساس نمیکند که جای دیگر برود و در آن جا درگیر شود؛ اما اگر در انجام این کار ، درگیری ذهنی ایجاد نشود ، ذهن شما شتابان به جایی میرود تا خود را در آنجا مشغول کند و این، همان حواس پرتی است.
ایجاد تمرکز ، اکتسابی است
بیشتر افراد گمان میکنند که تمرکز ، یک امر ذاتی و تغییر آن ناممکن است ؛ در حالی که تمرکز، یک امر اکتسابی است و باید هر روز پرورش و جهت داده شود و هرکس ، با هوش عادی خود، میتواند به آن دست یابد؛ پس گفتن این جمله که« من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم» ،کاملاً غلط است و همین ذهنیت نادرست، باعث میشود تا انسان نتواند از تمرکزی عالی برخوردار شود.
منشأ حواس پرتی
حواس پرتی یا منشأ ذهنی و درونی دارد و یا منشأ بیرونی و محیطی.
حواس پرتی درونی و ذهنی، عبارت است از اشکالات فکری انسان و اندیشههایی که موانعی بر سر راه توجه دقیق و مطالعه و تمرکز حواس ایجاد میکنند. این موانع، شامل مواردی از قبیل درد، رنج، غم و غصه، نگرانی؛ گرسنگی و تشنگی، سردی و گرمی ، ترس ، خشم، شادی، سر دردو... میباشد.
حواس پرتی بیرونی و محیطی، به محیط پیرامون فرد و یا تحریکات غیر عادی که توسط حواس مختلف انسان ایجاد میشود ارتباط پیدا میکند؛ مانند نور شدید و ضعیف، صداهای ناهنجار، روشن بودن رسانهای صوتی و تصویری و نظایر اینها.
بیشتر حواس پرتی ها علل درونی دارند و به طبیعت فرد، ویژگی ها، حالات روحی و روانی و عادات فردی بستگی دارند. بی شک، حواس پرتی بیرونی، آسان تر از عوامل حواس پرتی درونی برطرف میشود. از این رو، می توان بدون توجه به عوامل محیطی، مانند سر و صدای زیاد، شلوغ بودن محیط و حتی داخل سرویس و هنگام مسافرت تمرکز حواس خود را حفظ کرد؛ اما نمیتوان در حال گرسنگی و یا تشنگی شدید، نگرانی و ناراحتی فکر و اندیشه، با تمرکز مطالعه کرد و یا کار دیگری را با تمرکز انجام داد.
روش های تقویت تمرکز حواس
تمرکز حواس در هنگام مطالعه، کلید اصلی و اساسی درک و فهم مطالب است و کلید اساسی تمرکز حواس ، استفاده از روش هایی است که باعث تقویت و پرورش مهارت های لازم برای این کار است. بنابراین، بدون تمرکز حواس، ممکن است درک و فهم مطلبی که فقط یک ساعت وقت لازم داشته باشد، ساعت ها وقت بگیرد؛ اما به خوبی فهمیده نشود و اثر مثبتی نداشته باشد. از این رو، کاربرد روش ها و فنونی که به خواننده کمک میکند تا به هنگام مطالعه، فعال باشد، تمرکز حواس را تقویت و مهارت فرد را در ایجاد تمرکز هنگام مطالعه، افزایش میدهد. این روش ها عبارتند از:
1. طرح سؤوال
طرح سؤوال پیش از مطالعه ی دقیق ، فرد را وادار میکند تا به طور فعالانه و با تمرکز ، دقت کافی ، انگیزه و علاقه، به مطالعه بپردازد. طرح سؤوال هنگام مطالعه، یکی از روشهایی است که خواننده را فعال و به طور عمیق او را درگیر مطالعه میکند و سبب برانگیختن جدیت و تلاش وی به هنگام مطالعه میشود. فرد برای یافتن پاسخ سؤوالات خود، بایستی تمرکز حواس خود را حفظ کند؛ زیرا در هنگام مطالعه، نمیتوان بدون تمرکز، پاسخ سؤوالات را پیدا کرد. بعد از خواندن مطلب وبا طرح سؤوال ، توان میزان فراگیری خود را ارزش یابی کرده ، به نقاط قوت و ضعف خود پی میبرید. طرح سوال ، سبب ایجاد نظر انتقادی نسبت به مطالب در فرد میشود و موجب میشود تا خواننده درمطالعات بعدی، برای از بین بردن نقاط ضعف خود، با دقت و تمرکز بیشتری مطالعه کند.
2. تند خوانی
تندخوانی، باعث توجه و تمرکز بیشتر و فهمیدن مطالب و در نتیجه، باعث یادگیری بهتر میشود. فکر و ذهن قادر است هزاران کلمه در دقیقه از خود عبور دهد؛ ولی اگر سرعت مطالعه ما پایین باشد ، ذهن ، وقت اضافی میآورد و ناچار به این شاخه و آن شاخه می پرد و در نتیجه، حواس پرتی ایجاد میشود. مطالعه سریع یا تندخوانی ، فرصت جولان به ذهن نمیدهد و سبب برقراری تمرکز حواس هنگام مطالعه میشود.
3. خواندن اجمالی
روش خواندن اجمالی، مبتنی بر یک نمونهگیری سریع از نکات اساسی و صرف نظر کردن از جزییات . در این روش ، خواننده ، مطالب را سازمان بندی میکند و آن گاه هدف از مطالعه خود را مشخص کرده و مقدار زمان مطالعه و میزان دشواری کتاب را تخمین میزند و سپس از طریق سؤوال کردن، کنجکاوی، علاقه ، دقت و تمرکزحواس خود را افزایش میدهد .
4. جدیت در مطالعه
به محض نشستن پشت میز مطالعه، خواندن را با جدیت شروع کنید؛ زیرا اگر سریع مشغول به کار مطالعه شوید، تمرکز حواس زود به دست میآید. این ضرب المثل چینی را به یاد داشته باشید که « فتح ستارگانی که هزاران فرسنگ از ما دور هستند، با برداشتن قدم اول، امکان پذیر است». شک و تردید، موجب حواس پرتی یا ایجاد تخیلات واهی میشود. اجازه ندهید چیزی جز مطالعه ذهن شما را مشغول کند. تصمیم بگیرید و مقدار زمانی را برای مطالعه مشخص کنید و خود را به مدت زمانی خاص محدود کنید. در این زمان، از مطالعه دست نکشید و به مطالعه ادامه دهید؛ اما زمان مطالعه را طولانی نکنید. بیهوده وسواس به خرج ندهید و بهانه تراشی نکنید. به خود تلقین کنید که فرد با اراده ای هستید و میتوانید هر درسی را به خوبی یاد بگیرید. جدی باشید و با علاقه و انگیزه مطالعه کنید تا هنگام مطالعه، دچار حواس پرتی نشوید.
5. استفاده از راهنما به هنگام مطالعه
یکی از شیوه های برقراری تمرکز حواس، استفاده از یک راهنما، چون انگشت سبابه ، مدادو ... به هنگام مطالعه است. زیرا استفاده از یک راهنما هنگام مطالعه، باعث تمرکز حواس بهتر ، عادت به روان خواندن، جلوگیری از برگشت برای دوباره خواندن و اتلاف وقت و جلوگیری از خستگی چشم و ذهن میشود.
6. خط کشیدن زیر مطالب مهم
استفاده از این روش، یکی از شایعترین روش هایی است که اغلب دانشجویان از آن استفاده میکنند. هنگام مطالعه، با استفاده از یک مداد، مطالب مهم و اساسی را علامت گذاری کنید؛ زیرا برای مشخص نمودن مطالب مهم و اساسی،خط کشیدن زیر آنها لازم است.
7. داشتن علاقه به مطالعه
علاقه به مطالعه، یکی از شرایط اصلی و اساسی ایجاد تمرکز حواس ، هنگام مطالعه است. وقتی خواننده به موضوعی علاقه مند میشود، خود به خود بر آن تمرکز میکند؛ بیشتر دقت میکند و به راحتی مطالب را به حافظه میسپارد و بعد هم خیلی راحت آن را به خاطر میآورد. سعی کنید با ایجاد انگیزههای نیرومند و در نظر گرفتن هدفهایی که برایتان مهم و جالب توجه است، نسبت به مطالعه، شوق و علاقه پیدا کنید. موقعیت هایی را که نمیتوانید در آنها تمرکز حواس داشته باشید، تجزیه و تحلیل کنید؛ احساسات خود را مورد بررسی قرار دهید و بدانید که چه عواملی افکار شما را دگرگون میکند . افکار منفی و بیمارگونه را از خود دور کنید و هر موقعیت را تا حدی که میتوانید، به طور منطقی ، تعبیر و تفسیر کنید.
8. تعیین زمان و مکان مطالعه
یکی از راه های برقراری تمرکز حواس، این است که مطالعه در ساعتی از روز انجام گیرد که برای فرد مناسب تر است؛ اما تخمین مناسب ترین زمان برای مطالعه کاری دشوار است و به عادات فرد بستگی دارد. برخی افراد عادت دارند تا نیمه های شب بیدار بمانند و با استفاده از سکوت و آرامش شبانه ، با خیال راحت و آسوده مطالعه کنند. اما برخی دیگر عادت دارند شب زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند و به مطالعه بپردازند. با این توصیف تعیین زمان و مقدار مطالعه، باعث آگاهی از تمام زمینه مطالعه، برقراری تمرکز، عدم سردرگمی، جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی و فهم بهتر مطالب میشود.
9. یاد بگیر که بگویی نه
زمانی که تصمیم گرفتید مطالعه کنید، اما دوستان یا هم اتاقی های شما درخواست میکنند که دور هم جمع شوید، هنر گفتن نه را در خود تقویت کنید . اگر این اراده در شما ضعیف است، میتوانید روی در اتاق مطالعه ی خود بنویسید: لطفاً « مزاحم نشوید». اگر موفق نشدید میتوانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد که شما دوست ندارید که کسی باعث از هم گسیختن افکار شما شود.
10. ترک افکار منفی و داشتن افکار مثبت
مطالعه ی عمیق و یاد گیری ثمر بخش، وقتی حاصل می شود که فرد، تصور مثبتی از خود داشته باشد و به خود اعتماد کند؛ زیرا اعتماد به خود، مهارت و نیرو را افزایش داده، مغز را سالم تر میکند . وقتی میخواهید کاری انجام دهید، از گفتن کلماتی مانند نمیخواهم، نمی دانم و نمی توانم، بپرهیزید و جمله ی « این کار محال است» را از دفتر زندگی خود خط بزنید. ترس ، بدگمانی و بی ارادهگی را از خود دور کنید و هرگز به خود اجازه ندهید تا هیجانات افکار منفی، شما را در خود غرق سازد. و تمرکز حواس شما را مختل کند. اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرار کنید که قادر به انجام هر کاری هستید و بدین طریق ، تفکر مثبت را در خود پرورش دهید.
قوی بودن اعتماد به نفس ، احساس شعف و شادی را در شما به وجود میآورد و در حالت شادمانی ، از تمرکز حواس خوبی برخوردار میشوید؛ بهتر فکر میکنید؛ بهتر مطالعه میکنید و نتیجه، کارتان بهتر میشود. « مارگات کوربت» مینویسد:« انسان در بحر اندیشه های خوشایند، حافظهای بهتر پیدا میکند و ذهن در حالت آرامی قرار میگیرد و میل به یادگیری را در خود به وجود میآورد». از این رو ، خودپنداری مثبت ، مهم ترین کمک برای تمرکز و یادگیری است. اگر بتوانیم تصورات غلط و منفی را از خود دور و تصورات مثبت را جایگزین کنیم ، میتوانیم علاقه به مطالعه و یادگیری را در خود ایجاد کنیم.
11. عدم هماهنگی اراده و تخیل خواننده، مانع تمرکز است
اگر تخیل خواننده با اراده اش هم سو نباشد، خواننده نمیتواند تمرکز حواس کافی و لازم داشته باشد. در روان شناسی ، ثابت شده است که در این تضاد، قدرت تخیل، قوی تر از قدرت اراده است . وقتی دانشجویی کتابی را باز میکند و به مطالعه ی آن اقدام میکند،پس از مدت کوتاهی، افکاری به ذهنش خطور میکند؛ مثلاً با دوستانش فوتبال بازی کند یا با هم به سینما بروند یا فلان فیلم را تماشا کند . این تخیلات ، باعث میشود تا خواننده ، تمرکز خویش را از دست بدهد و سرانجام ازخواندن کتاب منصرف شود. برای غلبه بر این مشکل، خواننده وقتی مایل به مطالعه درباره ی موضوعی خاص باشد، بهتر است خود را در حال و هوای مخصوص آن موضوع قرار دهد؛ مثلاً اگر کتاب شعری میخواند، خود را در حال و هوای شاعردر هنگام سرودن یا خواندن شعر قرار دهد و اگر کتاب پزشکی میخواند، خود را در حال و هوای پزشک در هنگام معالجه ی بیمار قرار دهد تا از این طریق، خیال و اراده را با هم هماهنگ کند. تا زمانی که آهنگ تخیل و اراده هماهنگ باشند تمرکز حواس حفظ میشود.
12. کاستن حواس پرتی های ناشی از شرایط بدنی
خواب نامنظم و فعالیت ها و عادات غذایی نادرست، می توانند از علایم و مشکلات مربوط به تمرکز باشند؛ به عنوان مثال، سنگینی معده و سیری بیش از حد، یکی از زمینه های عدم تمرکز به هنگام مطالعه است. شما باید از خوردن غذاهای پر حجم خودداری کنید؛ زیرا با سرازیر شدن خون به سمت دستگاه گوارش، از بنیه ی حسی و ذهنی شما کاسته میشود. هم چنین باید بدانید که صبحانه کافی و مقوی ، نقش مهمی در ایجاد و برقراری تمرکز حواس در طی روز خواهد داشت. در اولین غذای روز، همراه با کربوهیدرات ،پروتیین، نیز میل کنید؛ مثل تخم مرغ ، ماهی، پنیر یا خشکبار. سعی کنید به این ضربالمثل عمل کنید: « صبحانه مانند پادشاهان، ناهار را مانند شاهزادهها و شام را مانند فقرا صرف کنید».
13. یادداشت برداری هنگام مطالعه
یادداشت برداری ، نوعی تکرار درست است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب بیشتر به خاطر سپردن مطلب میشود. یادداشت برداری خوب، کاری جدی و فعال است که موجب اندیشیدن میشود. برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن، هماهنگی چشم و مغز (به منزله ی نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی) عاملی بی نظیر است که تمرکز حواس را تقویت کرده، فهم مطالب و سرعت یادگیری را افزایش میدهد.
14. برای تمرکز حواس، به دنبال سکوت مطلق نباشید
یکی از باورهای بسیار نادرست برخی از شما این است که برای تمرکز حواس، باید در سکوت مطلق باشید. واقعیت این است که هر چه محیطی ساکت تر باشد، برای تمرکز حواس بهتر است و ما محیطی را برای مطالعه انتخاب می کنیم که سر و صدای کمتری داشته باشد؛ اما به هیچ عنوان نباید در جست و جوی محیطی باشیم که سکوت مطلق بر آن حکمفرما باشد. بهترین مکان برای مطالعه ، جایی است که سر وصدا در آن از بقیه ی جاهای موجود کمتر باشد؛ مثلاً اکنون میخواهید مطالعه کنید و تنها مکانی که در اختیار دارید ، اتاقی است که در آن تلویزیون روشن است؛ مسلماً این محیط، ایدهآل نیست؛ اما شما در دورترین نقطه ی اتاق از تلویزیون و پشت به آن بنشینید و مطالعه کنید. در این حالت، شما از بهترین شرایط ممکن برای مطالعه استفاده کردهاید. مطالعه در جای کاملاً ساکت ، غلط است؛ زیرا اگر شما این گونه به محیط بسیار ساکت عادت کنید، شرطی میشوید و فقط در چنین مکان هایی میتوانید مطالعه کنید و آن وقت در محیط های دیگر، با کوچک ترین سر و صدایی ، تمرکز حواس شما به هم میریزد و ایجاد تمرکز دوباره برایتان بسیار مشکل است.
15. نظم مکانی، تمرکز حواس را تقویت میکند
اخیراً ژاپنی ها تحقیقات جالبی را روی یک گروه هزار نفری انجام داده اند. در این تحقیق، کودکان ده سالهای که از بهره ی هوشی، استعداد و توانایی ذهنی نسبتاً یکسانی برخوردار بودهاند، هر کدام در محیط متفاوتی از دیگران قرار گرفتند. محیط مطالعه ی نفر اول، بسیار در هم ریخته و شلوغ بود. اتاق نفر دوم ، آشفتگی نسبتاًکمتری داشت و اتاق نفر سوم نسبت به نفر دوم، کمی منظم تر و با وسایل کمتری بود وبه همین ترتیب تا نفر هزارم که اتاق بسیار منظم و مرتبی، با حداقل وسایل داشت؛ کتابهای یکسانی به همه دادند و به هریک ، فرصت مناسبی برای مطالعه در اتاق های مخصوص داده شد. بعد از پایان زمان تحقیق، نتیجه ی تحقیق این گونه بود: میزان مطالعه، بازدهی ، میزان به خاطرسپاری و تمرکز با میزان نظم و ترتیب اتاق ها ، نسبت مستقیم داشت؛ یعنی هر فردی که در اتاقی با اسباب و وسایل کمتر، مرتب تر و منظم تری قرار گرفته بود، بازدهی کمّی و کیفی بیشتری را در مطالعه ی خود نشان میداد. «شاکتی کوالن» در کتاب بازتاب های نور، مینویسد: « هر وضعیت درونی، انعکاسی بیرونی و محیطی دارد و هر وضعیت محیطی، بازتابی درونی»؛ یعنی وضعیت منظم پیرامون شما، به نظم فکری و درونی شما کمک میکند. بنابراین، قبل از مطالعه، دو سه دقیقه هم که شده، به مرتب کردن اتاق یا میز مطالعه ی خود بپردازید و این مسأله را جدی بگیرید.
16. بهرهبرداری از تکنیک « حالا این جا باش »
به احتمال زیاد، این فن ساده و فریبنده، بسیار مؤثر است؛ یعنی هر وقت متوجه میشوید که فکرتان از موضع منحرف شده، به خودتان بگویید حالا این جا باش و به آرامی توجهتان را به جایی که میخواهید، برگردانید؛ برای مثال، شما در کلاس درس هستید و توجهتان از سخنان استاد به تکالیفی که دارید یا به قرار ملاقاتتان معطوف میشود. در این هنگام، به خودتان چنین بگویید: « حالا این جا باش» و دوباره حواستان را متمرکز کنیدو تمرکزتان را به سخنان استاد برگردانید و تا جایی که ممکن است ، این حالت را حفظ کنید. اگر شما فردی طبیعی باشید، چه بسا این کار را صد بار در هفته انجام دهید؛ اما پس از مدتی، درخواهید یافت که هر روز نسبت به قبل، ، فاصله ی زمانی بین منحرف شدن افکارتان بیشتر میشود. بنابراین، صبور باشید و آن را حفظ کنید و ببینید که پیشرفت خواهید کرد.
17. تسلیم حواس پرتی های بیرونی نشوید
وقتی در اتاقی نشسته اید، اگر شخصی در را محکم و با سر و صدا بست، رویتان را به سمت او برنگردانید ؛ بلکه ذهنتان را به آن چیزی که مقابل شماست، متمرکز سازید. این کار را در موقعیت های متعدد، مانند موارد زیر تمرین کنید:
در کلاس های درس بگذارید افراد بیایندو بروند و سرفه کننده؛ بدون این که کوچک ترین نگاهی به آنها بکنید؛گویی آن جا نیستیدو بین خودتان و استاد، تونل برقرار کنید. وقتی با کسی در حال گفت و گو هستید، توجهتان را به اومعطوف کنید؛ به صورتش بنگرید و به گفتههایش توجه کنید و بقیه دنیا را از ذهنتان بیرون کنید.
18. یادداشت عوامل حواس پرتی
شما اگر حتی بهترین شیوه ی مطالعه را در پیش گرفته باشید . هیچ گاه عوامل حواس پرتیتان به صفر نمیرسد؛ زیرا ممکن است بعد از مدتی تمرین، حواس پرتی شما تا حد فوق العاده زیادی کم شده باشد؛ اما برخی از اوقات ، افکار دیگری غیر از موضوع مطالعه، به سراغ ذهن شما میآید و حواستان را پرت میکند. بهترین و مؤثرترین راه برای مقابله با این حواس پرتی باقی مانده، نوشتن آنها بر روی یک برگ کوچک کاغذ و اختصاص دادن زمانی برای فکر کردن درباره ی این مسایل است. اگرشما در اوج مطالعه، ناگهان به خاطر میآورید که امشب حتماً باید به دوست خود تلفن بزنید. از این لحظه به بعد، شما هر قدر هم که سعی کنید فکر خود را بر روی مطالعه متمرکز کنید، اندیشه ی تلفن کردن به دوستتان و این که « مبادا فراموش کنم»، ذهن شما را آشفته میکند و شما را آزار می دهد. در نتیجه، شما از همان لحظه ، تمرکز حواس خود را از دست میدهید؛ اما اگر به محض آن که این اندیشه به ذهن شما راه یافت، آن را بر روی کاغذی بنویسید، دیگر خیالتان راحت میشود و میتوانید به مطالعه ی متمرکز خود ادامه دهید. یادتان باشد که حواس پرتی را نیز مانند نکات مهم کتاب که فرا میگیرید و ثبت میکنید، باید جایی تخلیه کنید. اگر ننویسید و بگویید باشد برای بعد، توانایی ذهنی خود را کم کردهاید. هر چیزی را که در حین مطالعه به خاطرتان میآید و عامل مزاحم تلقی میشود، گوشهای یادداشت کنید و بار ذهنی مربوط به آن را تخلیه کنید.
19. کنترل صحبت با خود به هنگام مطالعه
خیلی ها نمیدانندکه ما به هنگام انجام تکالیف ، به شکل خاموش، با خودمان صحبت میکنیم. صحبت با خود، میتواند فعالیت ها و رفتارهایی را در ما برانگیزد و ما را مورد تشویق قرار دهد و به سر و سامان دادن آن چه بعد انجام میدهیم، کمک کند. ما از طریق صحبت با خود، بر جریان پیشرفت خود نظارت میکنیم؛ اما اگر همین گفت و گوی با خویش، بیش از اندازه ارزشیابانه یا انتقادی صورت گیرد، بر تمرکز، اثر منفی میگذارد. آیا تا به حال تجربه ی نگارش یک مقاله را داشتهاید که در همان سطر اول آن گیر کرده، ناکام شده باشید؟ در این کار، مقصر اصلی، یک ویراستار درونی بسیار سختگیر بوده است. مقایسه ی توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط در مورد مدت و کیفیت تمرکزی که باید داشته باشید، میتواندمسؤول شکل گیری یک گفت و گوی منفی با خویش باشد. با کمی تمرین، شما میتوانید هر قضیه ی مختل کننده درونی را اداره کنید.
20. انتخاب زمان مناسب
پس از استراحت، به ویژه صبحگاهان ، بهترین حالت تمرکز و ساعات خستگی و کسالت، نامناسب ترین اوقات برای تمرکزند؛ البته هنگام صبح ، لازم است قدری ورزش کنید تا بدن، آمادگی لازم را به دست آورد.
برای مطالعه ی بیشتر، به کتابها و سایت های زیر مراجعه کنید:
1. دکتر عبدالله خادمی، مطالعه ی روشمند.
2. مجتبی حورایی ، مطالعه ی موفق با تمرکز.
3. www.irib.ir/amozesh
4. www.mashal.org .
سید مهدی موسوی زاده/ماهنامه فرهنگی اجتماعی دانشجویی پرسمان،آبان ماه 1385 ،شماره ی 50 ، صص 36 – 34
ماهی را نگهدار یا چگونه حافظهمان را در هفت گام تقویت کنیم؟
شاید شما هم از آن دسته آدمها باشید که این جور حکایتها را با حس ناامیدی مطلق گوش میدهید و بلافاصله میروید سراغ مقایسه با حافظه خودتان و این حس ویرانگر که تا حالا چقدر چیزها را فراموش کردهاید! اما باور کنید که حافظه بد وجود ندارد. شما فقط باید حافظهتان را تقویت کنید. همین، تنها آن دسته از افراد که دچار نقص مادرزادی یا بیماری شدید مغزی هستند، حافظه ضعیفی دارند و مطمئناً شما از این دسته نیستید، چون اگر اینطور بود، این متن را برای خواندن انتخاب نمیکردید.
گام اول: از فرار ماهیها ناراحت نشو، درس بگیر
تا به حال چند بار اتفاق افتاده است که یکی از دوستان از یک خاطره مشترک با شما صحبت کرده و شما در کمال تعجب گفتهاید که «چیزی یادم نمیآید»؟ اما با این حال شما مطمئن هستید که میلیونها چیز میدانید، اگر اینطور فکر نمیکنید کافی است به دور و برتان نگاهی بیندازید. آیا صدها چیز اطرافتان برای شما دارای معنی مشخصی از نظر جنس، رنگ و کیفیت نیستند؟ شما حتی درباره چیزهایی میدانید که هرگز ندیدهاید، مانند یک کشور خارجی و خیلی چیزهای دیگر. ممکن است چیزهایی را از یاد برده باشید اما آیا دیگر چیزی را به خاطر نمیآورید؟ پس تعجب نکنید اگر چیزی را فراموش میکنید؛ تعجبانگیزتر بهخاطرآوری آن همه مطلب است. بله، درست متوجه شدهاید، شما یک حافظه درخشان دارید و فقط چون از کارکرد آن رضایت کافی ندارید این متن را دنبال میکنید و این عدم رضایت اصلاً بد نیست. حالا اگر حرف ما را قبول ندارید و میخواهید حتماً قدرت حافظه خود را اندازه بگیرید، پیشنهاد میکنیم خیلی به تستهای موجود در نشریات عمومی توجه نکنید، زیرا معمولاً دارای ارزش علمی نیستند. تستهای معتبر فقط در اختیار روانشناسان است و آنها نیز روش تفسیر آن را بلدند. تستهای حافظه باید ذهن را خیلی سریع ارزشیابی کنند و ضریب عامل هوش باید حداقل باشد. مثلاً یک کودک 10 ساله با بهره هوشی متوسط میتواند دوسوم از اعداد را که به صورت شش رقمی به او گفته میشود را تکرار کند، البته به شرطی که تعداد اعداد از سه بیشتر نباشد. یک بزرگسال متوسط میتواند دوسوم از سه دسته عدد هفت رقمی را تکرار کند و یک بزرگسال باهوش میتواند یک سری عدد هشت رقمی و بیشتر را عیناً و برعکس تکرار کند. حال شما میتوانید با اطرافیانتان این تست را انجام دهید. البته این تست هنگامی جواب درست میدهد که شما شرایط تست را دقیقاً رعایت کرده باشید و با طرف مقابلتان هم هیچ خصومتی نداشته باشند و ایشان هم نسبت به شما. توجه داشته باشید چون این تست از نوع تستهای شنیداری است، باید اعداد را شمرد و کامل تکرار کرد و در جواب تست، ضعفهای احتمالی شنوایی فرد ارزیابیشونده را نیز در نظر گرفت.
حالا شما قدرت تقریبی حافظه خود را میدانید و کاملاً آماده فراگیری سایر مراحل تقویت حافظه هستید.
گام دوم: ماهیها را بشناس
برای اینکه بتوانیم فرایندی را تقویت بکنیم، باید اول بدانیم که آن فرایند دقیقاً چه چیز و چطور است. تا امروز مطالب زیادی درباره ذهن و هوش شنیدهاید و شاید فکر کنید که حافظه بخشی از مغز است، در حالی که این ذهنیت چندان درست نیست. حافظه یکی از کارکردهای ذهن است و ذهن فعالیتهای دیگری نیز دارد. از طرفی رابطه حافظه با هوش مستقیم میباشد و به خاطر همین است که در اغلب تستهای هوش حافظه یکی از بخشهای اساسی محسوب میشود. حال در اینجا چندین تعریف استاندارد از حافظه را که از نشریات و کتب علمی استخراج شده است را برای شما ذکر میکنیم تا شما نیز به فراخور دیدگاه خود آنها را به خاطر بسپارید: 1- نگهداری به مفهوم ظرفیت یادآوری، برابر است با حافظه 2- نگهداری به خاطر سپردن بالقوه است، یعنی چیزی در ذهن که ممکن است بعدها به یاد آورده شود. 3- یادآوری یعنی زنده کردن خاطرهای در ذهن که گواه نگهداری چیزی است در ذهن 4- حافظه، به کار افتادن تمام ذهن است برای یادآوری 5- یک تجربه خاص گذشته
آیا تا به حال فکر کردهاید که چرا وقتی به چیزی فکر یا نگاه میکنید ناخودآگاه چیزهای دیگری به ذهن میرسد؛ به نظر افلاطون اندیشهها به وسیله پیوندهایی به یکدیگر متصل هستند، یا به نظر سقراط هنگامی که چیزی درک میشود میتواند چیزی شبیه یا مغایر با خود را زنده کند. روانشناسان اینگونه رابطه را «تداعی اندیشه» میگویند. توجه داشته باشید که هر قدر مطلبی در ذهن با مطالب دیگر بیشتر ارتباط مستقیم یا معکوس داشته باشد بهتر در ذهن میماند و ربط دادن خوب مطالب به هم میتواند راز یک حافظه خوب باشد.
و حالا یک راز دیگر؛ شما هر قدر بدانید بیشتر میتوانید ذخیره کنید و هر چه بیشتر ذخیره کنید بیشتر میتوانید بیاموزید و این رابطه دو طرفه تا بینهایت ادامه دارد، پس از آن غافل نشوید.
رابطه حافظه و یادگیری یک رابطه مکمل است. یعنی یادگیری کاملاً متکی بر حافظه میباشد، اما از نگاه دیگر میتوان گفت که حافظه همان یادگیری است با اثر ماندگاری طولانی. ما یک سری از قوانین یادگیری سودمند که در طی تحقیقات فراوان مشخص شدهاند را برای شما جمعآوری کردهایم تا دیگر شما نیازی به مطالعه چندین کتاب برای فراگیری آنها نداشته باشید.
سه قانون مهم در مورد یادگیری وجود دارد: 1- قانون آمادگی: به «انگیزه» بیشتر اهمیت بدهید. انگیزه مهمترین عامل آغاز و انجام یک کار است، درست مانند گرسنگی برای دنبال غذا رفتن. اگر آمادگی انجام کاری در شخص نباشد شخص از انجام آن بهرهای نخواهد برد. 2- قانون تکرار (تمرین): اگر کاری با عقاید شخص مغایرت نداشته و آمادگی انجام آن در شخص وجود داشته باشد، فرد با تمرین میتواند آن را به خوبی بیاموزد، البته این قانون درباره همه علوم صادق نیست. 3- قانون اثر: هر شخص برای انحام کار خود هدفی دارد مثلاً حیوانات برای به دست آوردن غذا چیزی را میآموزند یا دانشآموزان برای کسب نمره فعالیت میکنند. مردم «بر اثر» چیزی، چیزهای دلپذیر را حفظ و چیزهای ناخوشایند را فراموش میکنند.
یک راز دیگر هم هست؛ دیدهاید وقتی بعضی از خاطراتمان را برای دیگران تعریف میکنیم برخی یا باور نمیکنند یا با وجود آنکه خود نیز جزیی از آن بودهاند آن را به یاد نمیآورند. تعجب نکنید، این یکی از خاصیتهای ذهن است که همه چیز را به دلخواه ذخیره مینماید و اگر هم چیزی دوست نداشته باشد آن را یا حذف میکند یا به گونهای تغییر میدهد که دوستداشتنیتر شود. درست مانند دستگاه گوارش که ماهیت بسیاری چیزها را تغییر میدهد تا قابل جذب شود. این اتفاق البته ناخودآگاه است ولی میتوان آن را کنترل کرد. این خاصیت همان «پندار» یا «خیال» شماست.
میماند رابطه حافظه و مغز؛ دقیقاً مشخص نیست که عمل ضبط حافظه توسط کدام قسمت از مغز انجام میشود اما میتوان گفت که هر چیز که یاد گرفته یا تجربه میشود یک ردّ عصبی در مغز است. درست مثل اینکه چیزی در مغز حک شود؛ مانند نوشتن کلمهای روی یک طومار بلند که شاید هرگز نتوان به راحتی آن را پیدا کرد، اما مهم این است که آن مطلب در جایی ماندگار است. چون در اینجا قصد نداریم درباره ساختمان مغز صحبت نماییم فقط یادآوری کنیم که به عقیده روانشناسان اگر مغز آسیب فیزیکی ندیده باشد تقریباً چیزی را فراموش نمیکند، یعنی اگر مطلبی وارد ذهن شد دیگر هرگز به طور کامل حذف نمیشود.
گام سوم: ماهیها فرار میکنند چون ...
حافظه همزادی دارد به نام فراموشی. البته فراموشی همیشه هم چیز بدی نیست و فقط باید آن را کنترل کرد.
اگر فکر میکنید چیزی را فراموش کردهاید، احتمالاً به این دلیل است که آن را ناقص به خاطر سپردهاید یا اصلاً حفظ نکردهاید.
اگر از ذهن خود مانند یک خدمتکار توقع بیش از حد داشته باشید قطعاً جواب خوبی دریافت نخواهید کرد. پس هرگز از به خاطر نیاوردن چیزی که برای به یاد ماندنش تلاش نکردهاید ناراحت نشوید. این مطلب برای چیزهایی که به آنها علاقه ندارید نیز صادق است. اگر آدم گوشهگیری هستید و اطرافیان و کلاً اشخاص را به سختی به یاد میآورید یا اگر علومی را که دوست ندارید از روی اجبار مطالعه میکنید به طور حتم دچار گرفتاری بزرگی شدهاید، پس این را فراموش نکنید که تنها راه رهایی «ایجاد علاقه» است.
آیا تا به حال به عکسهای بیکیفیت دقت و تفاوت آنها را با عکسهای خوب احساس کردهاید؟ یکی از اساسیترین نکات که موجب عدم کیفیت در عکسها میشود متمرکز نبودن روی هدف یا تمرکز روی چندین هدف است. این مثال دقیقاً مثال ذهن شماست، یعنی اینکه در یک لحظه نمیتوان بر روی دو مطلب تمرکز کرد، بعضی از دانشآموزان یا دانشجویان آنقدر حواسشان متوجه نگرانیها و دلمشغولیهای شخصیشان است که نمیتوانند بر روی هیچ مطلبی تمرکز کنند و به همین دلیل دچار افت تحصیلی میشوند. اما اگر باز هم فکر میکنید که زیادی فراموشکارید و مسائل مورد علاقه خود را نیز فراموش میکنید، اینها را از خودتان بپرسید: 1- به چه موضوعی علاقه دارید؟ 2- آیا درباره موضوع مورد علاقه خود مطالعه کردهاید یا درباره آن با کسی مشورت داشتهاید؟ 3- آیا درباره آن موضوع میتوانید با کسی بحث کنید یا درباره آن چیزی بنویسید؟ مطمئن باشید که اگر بتوانید به دو مورد آخر جواب مثبت دهید احتمال فراموشی آن مطالب بسیار کم خواهد بود.
نکتهاش این است که تمرکز، خودش از فوائد فراموشی است، یعنی برای اینکه بتوانید روی یک موضوع تمرکز کنید باید سایر موضوعات را فراموش نمایید که این نوع از فراموشی را «فراموشی ارادی» مینامند. اینکه مطالب خوشایند بهتر از مطالب ناخوشایند در ذهن میمانند یک امر غیر ارادی است. نوع دیگری از فراموشی که «فراموشی تدافعی» نام دارد باعث میشود ما مطالبی را که به ضرر خود میدانیم فراموش کنیم، مثل خطاهایی که مرتکب میشویم و بعدها دیگر آن را یا مربوط به خود نمیدانیم یا دیگر صحتشان را تأیید نمیکنیم. این نکته باز هم اشاره دارد به اینکه خاطرات خوب بهتر در ذهن میمانند، اما فراموش نکنید که خاطرات بد نیز فراموش نخواهند شد و فقط به گوشههای تاریک ذهن رانده میشوند.
فراموشی ارادی یا تدافعی را میتوان با استفاده از روشهای زیر کنترل کرد تا کارایی ذهن بالا رود: 1- روی موضوع اصلی تمرکز نمایید و به سایر مطالب توجهی نکنید. 2- از جمع کردن خاطرات بیمصرف بپرهیزید زیرا بعد از مدتی در ذهن خود با یک صندوقچه پر از لباس کهنه مواجه میشوید که از تمام محتویات آن شاید یکی دوتای آنها به کار شما بیایند اما یافتن آنها نیز کاری بسیار سخت و گاهی غیر ممکن است. 3- از خاطرات بد و آزاردهنده فرار نکنید زیرا که آثار فرار کردن از آنها بسیار زیانبار است، پس آنها را بسیار با حوصله و دقت بررسی نمایید و هر وقت که دیگر آزاردهنده نبود آن را قبول کنید.
صید را توی دریا یاد بگیر
یک راه خوب دیگر برای پیشگیری از فراموشی، «تجربه عملی» است که در آموزش به عنوان کار عملی از آن یاد میشود. به عنوان مثال اگر در دوران مدرسه سنگها را در درس زمینشناسی آن هم در محیط کلاس مطالعه کنید احتمال عدم موفقیت در شناسایی آنها در محیط بیرون زیاد است، اما اگر آنها را در محیط کوهستان دیده باشید بدون مطالعه نیز در آینده میتوانید آنها را از سایر سنگها تشخیص دهید، اما اگر میخواهید مهارت خود را حفظ کنید نباید برای مدت دراز دست از تمرین بکشید و نیز توجه داشته باشید که فراموشی بر اثر عدم استعمال، یک امر طبیعی است و برای اینکه بعد از یک مدت طولانی مطلبی را به خاطر نمیآورید خود را سرزنش نکنید.
در یک پژوهش دانشگاهی این نتایج به دست آمده است: افرادی که علوم ریاضی و جبر را یک سال به کار نبردند بعد از این مدت حدود 60 درصد از مطالب را فراموش کردند و اشخاصی که مطالب مربوط به درس شیمی را در طول تابستان تکرار نکردند، حدود نیمی از آن را فراموش کردند. اما افرادی که درسها را در طول تابستان مرور نمودند بعد از پایان تحصیلات تقریباً بیش از نیمی از مطالب سالهای اول را نیز به یاد داشتند.
جز عدم استعمال، یک عامل دیگر هم در فراموشی مؤثر است. عاملی به نام «تداخل». تا به حال برایتان پیش آمده که در حالی که عمیقاً درگیر مسألهای هستید رانندگی کنید و بدون آنکه متوجه شوید از چراغ قرمز یا از خیابان مورد نظر عبور نمایید. در اینجا یا مواردی مثل این، یک عامل احساسی موجب تداخل در توجه شما به محیط شده است. یک احساس نیرومند مانند علاقه نیز میتواند باعث تداخل شود. شما هم احتمالاً در بین اطرافیانتان کسانی را دیدهاید که وقتی به کسی علاقهمند شدهاند نظم و انسجام قبلی زندگی خود را از دست دادهاند. تأثیر این عامل میتواند بسیار قوی و حتی دایمی باشد. البته احساسات غیر رومانتیک نیز میتوانند باعث تداخل شوند و نیز این عوامل میتوانند آن چنان روی تمرکز فرد تأثیر بگذارند که دیگر قدرت تصمیمگیری سریع در لحظه را از او بگیرند. مانند رانندگان عصابی یا خیلی ترسو.
فراموشی چندتایی عامل مؤثر دیگر هم دارد که کاربردیتر از بقیه، بیخوابی و کمخوابی است. خواب یکی از مهمترین عوامل در یادگیری و یادآوری و کمخوابی عاملی برای فراموشکاری است. اگر فردی بتواند بعد از یک ساعت خواب روزانه 50 درصد مطالب را به خاطر بیاورد بعد از یک ساعت کار روزانه حداکثر میتواند 20 درصد مطالب را به یاد بیاورد.
گام چهارم: فوت و فنهای ماهیگیری
قبلاً هم گفتیم رمز اصلی موفقیت در این کار، فقط علاقه است. یاد گرفتن چیزهایی که به آن علاقه ندارید دشوار است و دشوارتر آنکه بخواهید این آموختهها را برای مدتی در ذهن خود نگه دارید. درست مانند خوردن داروی تلخی که باید آن را مدتی هم در دهان نگه داشت. اما نکته در اینجا است که ما مجبوریم چیزهایی را یاد بگیریم که به آنها علاقه نداریم و در بیشتر موارد باید آنها را در ذهن بایگانی هم بکنیم؛ چه باید کرد؟
مسائل ناخوشایند در ذهن زیاد نمیمانند، پس چارهای نیست جز اینکه به آنها علاقهمند شوید. کار سختی است اما شما میتوانید آن را انجام دهید. هر چه بیشتر بیاموزید بیشتر علاقهمند میشوید و هر چه بیشتر علاقهمند شوید، بیشتر میآموزید. راههای دیگری هم هست. میتوانید برای خود از شیوههای تلقین طبیعی، تشویق و حتی تنبیه استفاده کنید که در ادامه بیشتر درباره آنها صحبت خواهیم کرد.
حفظ کامل لغتنامه در 3 سوت
آیا تاکنون به دنبال روشی بهتر برای حفظ لغات زبان بیگانه بودهاید؟ این روش را امتحان کنید.
اول با مشورت رفقا یک فرهنگ لغت مناسب انتخاب کنید. اول یک نگاه سطحی به چند صفحه داشته باشید. اگر کار سختی به نظر میآید، خودتان را ناراحت نکنید، درست میشود. اول زیر کلماتی که معنی آنها را میدانید خط بکشید، حالا آن کلمات را از خودتان بپرسید، اگر معنی کلمات را میدانستید خطها را درست کشیدهاید. در قدم بعدی سعی کنید کلماتی را که با یک یا دو بار خواندن حفظ میشوید، به صورت جدا نشاندار کنید. حالا این لغات را با لغاتی که از قبل میدانستید، به ترتیب سختی یا مثلاً به ترتیب الفبایی به دستههای جداگانه تقسیم و از یک دسته شروع به حفظ کردن کنید، آن هم با روش تکرار و البته بدون عجله و اضطراب. هر کدام از بخشها را که از بر شدید بخش بعد را شروع کنید، وقتی که چند بخش را به پایان رساندید از خودتان یک تست بگیرید. تحقیقات نشان داده زمان استفادهشده برای حفظ کردن یک لغتنامه ساده با این روش، 40 درصد کمتر از روش معمولی است. اغلب کتابهایی که میخوانیم همین طوری است، میشود گفت هر کتابی سه بخش دارد: 1- مطالبی که از قبل میدانیم 2- مطالبی که با یک یا دو بار خواندن حفظ میشویم. 3- مطالبی که فهمیدن و به یادآوردن آنها به وقت زیادی نیاز دارد. برای دسته اول مطالب، راههایی مثل خط کشیدن یا نشانهگذاری کمککننده است زیرا با این کار هر وقت کتاب را باز کنید دیگر مطالب قبلی یا سطحی را دوره نمیکنید. هر وقت بخشهای سختتر را یاد گرفتید، آنها را نیز در دسته اول قرار دهید و این کار را آن قدر تکرار کنید تا کل کتاب را حفظ شوید.
هوشیاری مداوم
حتماً برای شما هم پیش آمده که وقتی کتابی را مطالعه میکنید (خصوصاً کتابهای درسی) مطالب اضافهای در ذهن شما پرسه میزند و مانع تمرکز شما روی مطلب اصلی میشوند. هوشیاری یک اصل مهم است و بدون آن فرایند یادگیری و حفظ کردن مختل میشود. دانشآموزی را در نظر بگیرید که تکالیفش را همیشه انجام میدهد، اما در امتحان نمره نمیآورد. دلیل، عدم تمرکز هنگام مطالعه است.
اگر شما فیلمی ببینید که جذاب نباشد اصلاً به نام بازیگران آن توجه نخواهید کرد ولی اگر در یک فیلم دیگر آنها را دیدید، میگویید که اسم او را فراموش کردم همچنین اگر جای دقیق کشورهای همسایه را نمیدانید به دلیل آن است که هیچگاه با علاقه به نقشه آنها نگاه نکردهاید.
اگر کاری را بر مبنای اطلاعاتی شروع کنیم که پایه و اساس درستی نداشته باشد، نتیجه نیز چندان مطلوب نخواهد بود. مارک تواین، رماننویس مشهور جایی نوشته است که «بخش اصلی آموزش را چیزهایی تشکیل میدهند که نیاموختهایم». پس مراقب باشید که اگر این نوع اطلاعات در پایه فکر شما بیش از حد فعال باشند ممکن است برای جبران اشتباهات دیگر انرژی و وقت لازم را نداشته باشید. مردم اغلب اشتباه شروع میکنند، چون مثبتنگر هستند، یعنی نکتههای صحیح که برای شروع کار لازم است را اگر چندان مفید به نظر نیایند رها میکنند و فقط نکتههایی را که حس مثبت به آنها میدهد یاد میگیرند. یکی از مهمترین راههای تقویت حافظه این است که اگر میخواهید کاری را شروع کنید، عجله نکنید و به کیفیت کار اهمیت زیادی بدهید. برای این کار بهتر است از یک راهنما استفاده کنید، زیرا چیزی را نادرست حفظ کردن و سپس فراموش کردن و دوباره یاد گرفتن یک سه بارهکاری بیهوده است.
اول بفهم، بعد ...
برای به خاطر سپردن باید هر مطلبی را اول یاد گرفت و برای یاد گرفتن 2 تکنیک به کار میرود: اول اینکه میتوانیم یک عمل را به صورت عادت درآوریم و دوم اینکه آن مسأله را از راه فهمیدن درک کنیم. راه اول که همان انجام عملی کارها است معمولاً سریعتر جواب میدهد و کسانی که کارها را از این راه میآموزند علاقه بیشتری در انجام سریع امور دارند، پس برای اشخاصی که کارهای ساده انجام میدهند این نوع آموزش کارآمدتر است. اما فراموش نکنید که این افراد در مقابل شرایط سخت و نامتعارف کار، بسیار آسیبپذیرند و در صورت ترک عمل یا ایجاد فاصله بین آموزش و شروع به کار، مقدار زیادی از آموختههای خود را از دست میدهند. اما یادگیری از راه فهمیدن و تجزیه مسائل باعث میشود که حتی در صورت تغییر شیوه کار، شخص بازدهی قابل قبولی داشته باشد. هر قدر بتوان مطالب بیشتری را با هم ارتباط داد، به همان نسبت هم مطالب بهتر درک و در حافظه ذخیره میشوند. یک کارشناس امور رایانه را در نظر بگیرید، اگر او تخصص خود را از راه فهمیدن مبانی کار با کامپیوتر به دست آورده باشد بسیار راحت میتواند نسخههای جدید یک نرمافزار را درک و برای خود تحلیل کند و دیگر برای هر تغییر کوچکی نیاز به آموزش مجدد ندارد.
به ماهی فکر کن
اگر کسی به نتیجه کار خود اعتماد نداشته باشد، قصد انجام او فقط یک امیدواری است و این طرز فکر باعث میشود شخص به اصطلاح قبل از مسابقه بازنده شود. اگر شما مرتباً به خود القا کنید که فلان درس مشکل است و من آن را نمیفهمم، هیچگاه نمیتوانید برداشت کاملی از مطالب آن درس داشته باشید. و اکثر افرادی که فکر میکنند دارای حافظه ضعیفی هستد بیشتر جریمه عدم اعتماد به نفس خود را پرداخت میکنند. یادتان نرود که حافظه شما مانند یک خدمتکار است، باید به او اعتماد کنید.
ظرفیت حمل ماهی: حداکثر 7 عدد!!!
تحقیقات دانشمندان علوم رفتاری نشان داده است که حداکثر میتوان هفت مورد مستقل را در یک جلسه به خاطر سپرد. اما هرگز فکر نکنید که این برای شما یک محدودیت است و کارآیی ذهن را پایین آورده، بلکه کاملاً برعکس، فرض کنید یک کامیون بلوک ساختمانی در مقابل شما است و شما مجبور هستید که تمام آن را جابهجا کنید و ظرفیت شما در هر مرحله فقط به اندازه تعداد کمی از آنها است. به نظر شما این، مانعی برای رسیدن به هدف میباشد؟!
اگر برای انجام کارها برنامهریزی و دستهبندی داشته باشید ظرفیت هفتتایی ذهن بسیار هم مؤثر و مفید است. گاهی اطلاعات مانند یک درخت بزرگ است که اگر بخواهیم آن را حمل کنیم بهتر است به قطعات کوچکتر تقسیم شود و گاهی مانند شاخههای درختان میباشد که برای حمل لازم است که آنها را در دستههای بزرگتر جمعآوری کنیم. این دستهبندیها باید تا حد امکان ساده باشند و از پیچیده کردن بیمورد آنها اجتناب شود. مثلاً اگر یادگیری یک زبان خارجی را شروع کردهاید در ابتدا به گرامر و لغات استثنا کاری نداشته باشید و فقط سعی کنید که افعال، حروف اضافه و ضمایر را بشناسید و در مراحل بعد به سراغ سایر نکات بروید.
ضبط صوت یادت نره
بعضی مطالب آن قدر واضح و روشن است که هیچوقت از ذهن پاک نمیشود. مطالبی که برای ما بااهمیت، دارای خاطره خوب یا صادقانه باشند در ذهن روشن و زنده باقی میمانند و تقریباً پاکناشدنی هستند. اگر بخواهید مطالب کوچکتر را نیز به همین صورت یا با انرژی کمتری به یاد بیاورید باید دایماً از آنها در ذهن خود یاد کنید و به عنوان مثال با دیدن یک شیء کمی درباره جنس، رنگ و باقی مشخصات آن فکر یا با دیدن یک دوست به نام او، رابطه خود با او و مسائلی از این قبیل فکر کنید. به این صورت سرعت پردازش ذهن شما هم به مرور زمان بالا میرود.
گام پنجم: ماهیگیری ابزار هم دارد
از قدیمالایام ابزارها و شیوههای مختلفی برای یادآوری ابداع شده است که هر کدام کاربرد خاص خودشان را داشتهاند. مثلاً در گذشتههای دور چاپارها برای حفظ نامهها از خطر گم یا ربوده شدن، آنها را از برمیکردند و برای این کار هرگاه در طول مسیر جای خلوتی مییافتند، متن نامه را با خود تکرار میکردند. آیا فکر کردهاید چرا در فرهنگ ما هزاران کتاب شعر علمی و عرفانی به صورت نظامی کامل و جامع تدوین شده و مقصود از این کار چه بوده است؟ امروزه کاربرد این روش (یعنی آهنگین و با وزن حفظ کردن مطالب) از نظر علمی کاملاً ثابت شده و در آموزشهای کودکان نیز کاربرد دارد.
برای ماهیها رمز بگذار
یکی از سادهترین و قدیمیترین روشهای کمکی حفظ کردن، رمزگذاری است. مثلاً میتوانید کلمات را مخفف کنید (یعنی حروف اول آنها را به هم بچسبانید) یا اینکه کلمات را مختصر کنید (یعنی بعضی نامها یا حالتها را با روش خاص بیان کنید) مانند نام یگانهای نظامی، سازمانهای بینالمللی یا برخی شخصیتهای تاریخی. یکی دیگر از راههای بسیار قدیمی و مفید حفظ کردن مطالب، مخصوصاً نامها و کلمات، تفسیر عددی آنها است که در منابع غربی به آن «اختراع لایبنیتز» میگویند و ما خودمان هم در «حروف ابجد»مان همین کار را میکنیم. یعنی برای هر یک از حروف عددی در نظر گرفته میشود و کلمات را به اعداد تبدیل میکنند و بالعکس. شما میتوانید همین روش قدیمی را عیناً تکرار کنید یا اینکه برای خودتان روشی جدید ابداع نمایید که برای شما قابل فهمتر باشد و چه بسا از تمام روشهای قبلی نیز بهتر و کارآمدتر باشد.
هرچند محدودیتی برای استفاده از این روش وجود ندارد، اما باید مراقب بود که عاملی برای فراموشی مطلب اصلی شود و در ضمن نیازی نیست تا حتماً با استفاده از روشهای دیگران این کار را انجام دهید، بلکه میتوانید با استفاده از هوش و ذکاوت خود این نوع کلمات را برای خود بسازید و از آنها استفاده کنید.
یک ماهی مثل ماهیهای قبلی بگیر
یکی دیگر از روشها برای یادآوری، استفاده از تشابهات دوتایی است. یعنی اینکه شما میتوانید هر چیزی را در هنگام به خاطرسپاری با یک ارتباط ساده به چیز دیگری مربوط کنید و در هنگام یادآوری از این ارتباط استفاده نمایید، مثلاً چتر ← باران، آتش ← گرما، برگ ← درخت. برای فراموش نکردن نام دوستان میتوانید از این کار استفاده کنید؛ به عنوان مثال اگر نام شخصی «بزرگی» است، فوراً نام او را با چهره و اندام او ارتباط دهید و اگر خیلی قوی هیکل است بگویید که آقای بزرگی واقعاً بزرگ است و اگر خیلی بزرگ نیست عکس این را بگویید یا نام او را با شغلش ارتباط دهید یا با سایر جوانب شخصی او این رابطه را برقرار کنید. این روش برای به خاطرسپاری چیزهایی مثل لغات زبانهای بیگانه خیلیخیلی مفید است. نوع دوم این روش که استفاده از یک رابطه غیر منطقی است، همراه با یک لیست کلیدواژه کاربرد دارد و مبنای این روش همان روش حافظه «رات» میباشد و در بسیاری از کتابها مورد بررسی و توصیه قرار گرفته است. در این روش از یک سری کلیدواژه استفاده میشود که دارای 100 عضو است، مانند 1- کلاه 2- مرغ 3- ران خوک 4- خرگوش و ... حال شما هر چیز را که میخواهید به خاطر بسپارید به ترتیب با این لیست ارتباط میدهید، این رابطه باید کاملاً غیر منطقی باشد، آن هم به این دلیل که روابط غیر منطقی برای مدت کوتاه به خوبی در ذهن میمانند و شما میتوانید آنها را سریع به خاطر بیاورید. این روش برای استفاده در مواردی مانند مسابقههای تلویزیونی که چندین شیء را به فرد نشان میدهند و سپس از او میخواهند آنها را به یاد بیاورد، کاربرد دارد و شرط لازم برای استفاده از آن، دانستن کامل کلیدواژه است. از نواقص و شاید معایب این روش این است که اگر بخواهید چند بار با فواصل کوتاه از آن استفاده کنید، خیلی زود دچار تداخل میشوید. پس برای جلوگیری از تداخل، بعد از هر بار استفاده از آن باید موارد را از ذهنتان خارج کنید.
ماهیها رو به هم بچسبون
استفاده از توالی کلمات یکی دیگر از ابزارها است که در آن نیازی به دانستن یک لیست کلیدواژه نیست و میتوان کلمات بیربط را به خاطر سپرد. مثلاً چراغ و گاو را میتوان به وسیله یک ارتباط مثل «چراغ را روشن کن گاو را بدوش» به خاطر سپرد. از این روش میتوان در حفظ کردن متنهایی استفاده کرد که نیازی به یادآوری کلمه به کلمه تمام آن نیست، مثل آماده شدن برای یک سخنرانی که باید یک سری کلمات کلیدی را یادداشت کرد و در هنگام سخنرانی آنها را دنبال و به وسیله آنها افکار را به هم پیوند زد.
گام ششم: ماهیگیری سخت است، نترس
یکی از مشکلات حافظه، فراموشی موضوعاتی است که در میان موضوعات دیگر گم میشود؛ مثل انجام ندادن یکی از کارهای روزانه، فقط به دلیل آنکه آن را فراموش کردهایم. برای جلوگیری از این کار نیاز به یک فهرست از کارهایی که باید انجام دهیم داریم. مثل اساتیدی که برای تدریس موضوعات درسی از فهرست مطالب استفاده میکنند، شما هم برای کارهای روزانه خود یک لیست تهیه کنید و مطمئن باشید استفاده از یادداشت، دفتر تلفن، تقویم رومیزی و امثال آنها اصلاً نشانه حافظه ضعیف یا حواسپرتی نیست، بلکه شما با این کار ذهن خود را از مشغلههای بیهوده آزاد میکنید و آن را برای کارهای مفیدتر آماده نگه میدارید.
یادآوری موضوعات به دو عامل زمان و مکان نیز وابسته است. یعنی اگر قرار است کاری در ساعت معین انجام دهید، حتماً برای خود یک ابزار یادآوری مثل یادداشت روی آینه یا زنگ موبایل تهیه کنید که زمان آن کار را به شما یادآوری کند. البته این کارها برای اعمالی است که فقط یک بار قصد انجام آنها را دارید و برای کارهایی که به صورت روزانه باید تکرار شود، باید انجام آن را در میان کارهای روزانه برای خود تبدیل به یک عادت کنید. اگر هم قرار است کاری را در مکانی معین انجام دهید، قبل از رسیدن به آنجا پیش خود چندین بار مراحل انجام کار را تصور کنید و اگر کاری را در مکان معینی مرتباً فراموش میکنید، برای جلوگیری از این کار برای خود یک یادآورنده تهیه کنید و برای این کار از این نمونه کمک بگیرید. یکی از دوستان من طبق مقررات محل کار خود باید هر روز کارت ورودش را همراه خود میبرد، اما اکثر اوقات این کار را فراموش میکرد، به همین خاطر روی یک برگه نوشت کارت و داخل منزلش روی درب خروجی نصبش کرد، از آن روز دیگر این اتفاق برایش تکرار نشد. شما برای جلوگیری از دوبارهکاریهای روزمره و تکراری مانند چندین بار مراجعه به آشپزخانه آن هم فقط برای اینکه از بسته بودن شیر گاز اطمینان حاصل کنید، میتوانید بعد از انجام کار بلند با خود بگویید که «خب این کار را هم که انجام دادم» و مطمئن باشید که دیگر از یاد شما نخواهد رفت.
ماهیها رو بشمار
یادآوری اعداد یکی از عمومیترین مشکلات حافظه است. از مهمترین دلایل فراموشی اعداد، بیمعنی بودن آنها است؛ مثلاً اگر شما یک عدد 10 رقمی متشکل از تعدادی رقم زوج و فرد را فقط به وسیله روش تکرار حفظ کنید، در آیندهای نزدیک همگی یا بخشی از آن را فراموش خواهید کرد. پس اگر میخواهید عددی را حفظ کنید، تا آنجا که میتوانید باید آن را برای خود تفسیر کنید و این کار مانند حفظ کردن یک تصویر است. یعنی اینکه شما باید ابتدا نکاتی کلی را مثل عدد اول یا آخر به خاطر بسپارید و بعد بین آنها ارتباط برقرار کنید و به عب ای خارجی میشود، عدم آشنایی کامل و مواجهه عینی با این زبانها است. حافظه در این مورد هم مانند بسیاری نکات دیگر به عامل محرک و تقویتکننده انگیزه نیاز دارد. اگر شما آموختن یک زبان خارجی را از روی اجبار شروع کنید به طور حتم در طول کار با مشکل مواجه خواهید شد و حتی اگر در پایان کار مثلاً در امتحان آخر دوره نمره خوبی هم کسب کنید، مدت بقای اطلاعات در ذهن شما بسیار کوتاه خواهد بود. اما ناامید نشوید، دیدن کسانی که به زبان خارجی مسلط هستند برعکس میتواند انگیزهای برای شما باشد. فکر کنید که آنها وقت زیادی را برای این کار صرف کردهاند یا مانند کارشناسان زبان روابط میان زبانها را پیدا و روی آن وقت زیادی صرف کردهاند، در حالی که شما نه وقت این کار را داشتید و نه نیازی برای انجام این کار احساس میکردید. حالا که نیاز پیدا شده، باید سعی خودتان را بکنید. این نکات هم میتوانند مفید باشند: 1- سعی کنید یک راهنمای خوب بیابید تا با او مرتباً مکالمه کنید و در خواندن از او کمک بگیرید. 2- اخبار عمومی را در نشریات به هر دو زبان مطالعه کنید. 3- از متنهای ساده که به صورت دو زبانه منتشر میشوند استفاده کنید. 4- فیلمهای با زیرنویس نیز مفیدند. 5- به املا و تلفظ درست کلمات دقت کنید و این کار را عادت خودتان قرار دهید. 6- از یک نظام حافظهای مانند دفترچه یادداشت که بتوانید آن را مرتباً دوره کنید، استفاده نمایید. 7- با کلماتی که میبینید جمله بسازید یا به عبارتی آنها را با زندگی واقعی ربط دهید تا در ذهن شما دارای شکل و بار عاطفی شود. 8- بین زبان خود و زبان بیگانه ارتباطها را پیدا کنید، زیرا این کار بسیار مفید خواهد بود و از تداخلهای ذهنی جلوگیری میکند. 9- مطمئن باشید یاد گرفتن زبانهای بیگانه کار سختی نیست و فقط کافی است آن را برای خود جذاب کنید.
گام هفتم: ماهیها ماهر میشوند
خب تا حالا متوجه شدیم که برای تقویت حافظه دو شرط وجود دارد: علاقه و دقت. اما بیاید کمی عملیتر صحبت بکنیم. شما یک دانشآموز یا دانشجو هستید و دلتان میخواهد از وقتی که صرف درس خواندن میکنید، بیشترین نتیجه را بگیرید. پیشنهادهای ما این نکات کاربردی زیر است:
تمرکز، توجه، تمرکز
اگر بخواهید همزمان با تماشای برنامه تلویزیونی مورد علاقهتان مطالعه هم بکنید، شک نکنید که ضرر خواهید کرد؛ چون نه از کتاب چیزی خواهید فهمید و نه از تلویزیون. اگر در بین چند نفر که مشغول تماشای مسابقه فوتبال هستند نشستهاید، اصلاً سعی نکنید که بر روی مطالعه کتاب تمرکز کنید، زیرا موفق نمیشوید. بعضی افراد دوست دارند که هنگام مطالعه به موسیقی گوش دهند که این کار اشکالی ندارد، اما بهتر است حواسشان باشد که موسیقی همراه با خواننده نباشد، اولین بار نباشد که آن آهنگ را میشنوید و موسیقی فراز و فرودهای زیادی هم نداشته باشد.
وسایل کمکماهیگیری
از جمله بهترین و مهمترین نکات در مطالعه، کمک گرفتن از وسایل کمکی برای چشم است. در کتابهای آمار به این نکته بسیار اشاره شده که یک شکل خوب بهتر است از صد مطلب و شما نیز حتماً به این نکته واقف هستید. شاید یک دوره کامل درسی را بتوان با یک نمودار خلاصه کرد یا نتیجه یک تحقیق بزرگ را روی یک شکل نشان داد یا با کمک کاریکاتور بتوان یک حادثه بزرگ را یادآور شد، اما درک و بهرهبرداری از تصاویر هنری اکتسابی است که به مرور زمان و بر اثر مطالعه کسب میشود. یکی دیگر از مزایای این وسایل صرفهجویی در وقت است. مثلاً شما میتوانید برای آدرسدهی کروکی آنجا را بدون پیچیدگی خاصی رسم کنید. شما با ابداع چنین وسایلی، مطالب سخت و پیچیده را ساده میکنید، از یادگیری مطالب و مطمئن میشوید، اطلاعات را از راههای گوناگون جذب میکنید و با درگیر کردن خود در مطالب به آن علاقهمند میشوید و خلاقیتهای خود را بروز میدهید. یادتان باشد این وسایل حتماً لازم نیست برای همه جالب باشد و فقط کافی است که برای شما مفید باشد.
راههای رسیدن به ماهی زیاد است ولی ...
اگر محصل هستید حتماً برای شما اتفاق افتاده است که ساعتها مطالعه کردهاید اما در آخر دریافتهاید که مطالب مورد مطالعه شما هیچ ارزش خاصی نداشته و بهتر بود که اصلاً آنها را نمیخواندید. باید قبل از مطالعه هر متنی ارزش آن را تعیین کرد و برای این کار جز تمام راههایی که شما خودتان میدانید، یک راه مؤثر هم هست: قبل از خرید کتاب، نظر چند نفر که آن را مطالعه کردهاند را جویا شوید؛ به نویسنده، مترجم، شاعر و دفعات چاپ آن توجه کنید؛ به توضیحات یا پیشگفتار متن توجه نمایید تا هم از بار علمی و فرهنگی آن را بسنجید و هم ارتباط موضوع را با خود، مورد بررسی قرار دهید؛ نظام نوشتاری آنها را دریابید یعنی پیشگفتار، خلاصه و نتیجه آن را اول بخوانید. برای مرور مطالعات اول باید عادات مطالعهای را که از کودکی داشتهاید (مانند راه رفتن یا بلند خواندن) ترک کنید آن هم به دو دلیل: اگر مفید نیستند دلیلی برای تکرار آنها وجود ندارد و اگر هم خیلی مفید هستند، آنها را با تکرار بیهوده کماثر نکنید و برای یادگیری، موارد واقعاً سخت به کار ببرید و در مرحله بعد سعی کنید نگاه جدیدی به متون پیدا کنید یا به عبارتی دیدگاه خود را نسبت به متون تغییر دهید و دیگر مانند گذشته هر متنی را به صورت تعدادی حروف دنبال هم نبینید و ارزش کلمات را درک کنید. در ضمن جملات را جدا از هم نخوانید و سعی کنید متون را روان و با تسلط ادامه دهید، زیرا اگر بیش از حد کند بخوانید اصل موضوع را فراموش میکنید و اگر بیش از حد تند بخوانید به احتمال زیاد مطالب را درک نخواهید کرد. به خصوص در متونی که از نظر اندیشهای ارزش دارند مانند یک متون فلسفی یا اخلاقی، روی هیچ کلمهای توقف نکنید زیرا فهمیدن اندیشهها نیازی به فهمیدن همه کلمات ندارد یا به عبارتی «اندیشهها را مطالعه کنید نه کلمات را». ولی در متونی که ارزش جمله به جمله دارند مانند متنهای تخصصی و فنی جملات جدید را چند بار تکرار نمایید و هرگز فکر نکنید کندخوانها بهتر از تندخوانها یاد میگیرند. همیشه سعی کنید سرعت خواندن خود را با سرعت فکر کردن خود هماهنگ کنید. در کل عوامل تعیینکننده سرعت خواندن به این ترتیب است: 1- منظور و هدف شما از خواندن 2- مقدار آشنایی شما با زبان متن 3- میزان سختی و سبک نوشتاری متن.
دسته پارو یادت نره
شاید شما هم دیده باشید در اکثر سخنرانیها سخنران دستنوشتهای همراه دارد که گهگاه نگاهی به آن میاندازد. نوشتن را به عنوان یکی از راههای مؤثر به خاطرسپاری از یاد نبرید. فراموش نکنید که کتابها ابزار کاری هستند برای پیشرفت شما و هرگز از علامتگذاری در آنها به بهانه اینکه نباید کثیف شوند خودداری نکنید. با این کار شما برای دفعات بعدی، دسترسی خودتان به نکات مهم را آسان میکنید. در هنگام مطالعه اگر به سؤالی برخوردید یا با مطلبی مخالف بودید سریعاً آنها را در کتاب یادداشت کنید و سعی کنید نظرات خود را بیکموکاست یادداشت نمایید. اگر امکان این کار را ندارید (کتاب امانت است یا دلتان نمیآید) یادداشت دستی بردارید که این یادداشتها باید 1- مرتب و خوانا باشند. 2- فقط اندیشهها یا نکات اساسی در آن قید شده باشد. 3- عبارات نه آنقدر طولانی باشد که خستهکننده شوند و نه آنقدر کوتاه که در مراجعات بعدی نتوانید متوجه منظور خود شوید. 4- مطالب سخت را به گونهای نکتهبرداری کنید که برای ارتباط دادن آنها با هم در آینده دچار مشکل نشوید.
زور بالای سر
آیا تاکنون معلم یا استادی داشتهاید که آزمون مطالب تدریسشده در هر روز را سریعاً همان روز برگزار کند. یا در آخر کلاس سؤالی را مطرح کند که مجبور شوید آموختههای خود را دوره کنید؟ حتماً این چنین مطالبی بسیار بهتر در ذهن شما مانده است، دلیل این امر ضرورتاً تکرار مطالب در ذهن است و در کل مطالبی که در ابتدا و انتهای هر جلسه ارایه میشود را بهتر میتوانید در ذهن نگه دارید. ولی اگر میخواهید یک تصویر را در ذهن نگه دارید یا یک متن را خوب درک کنید، سعی نمایید در هر دور مطالعه از یک زوایه جدا به مطالب توجه کنید تا برای شما خاطرهانگیز شوند، یا اگر میخواهید که جملاتی از زبانهای دیگر را حفظ کنید جمله را بخوانید و بعد از چند بار تکرار با آن یک جمله بسازید و آن را نیز تکرار کنید.
وقت خوب ماهیگیری
اینکه شما بخواهید تمام یک متن را که نیاز به 8 تا 10 ساعت مطالعه دارد در یک نوبت مطالعه کنید، درست مثل این است که ورزشکاری که هر روز 2 ساعت تمرین دارد، تمام 12 ساعت تمرین هفته خود را در یک روز انجام دهد. سعی کنید برای هر کاری فواصل مشخص زمانی را تعیین کنید تا دچار تداخل ذهنی، خستگی، بیانگیزگی و در نتیجه فراموشی نشوید. هرچه مطالب برای شما آموزندهتر و جالبتر باشد بهتر در ذهن شما باقی میماند و نیاز کمتری به تمرین با فاصله دارند و برعکس تکالیف حفظی یا دارای تشابهات زیاد با سایر متون، نیاز بیشتری به این نوع تمرین دارند. همچنین اگر یک مطلب برای شما تنشزا باشد و در ذهن شما ایجاد تنش کند نکات آن بهتر در ذهن شما میماند. به عنوان مثال اگر یک مطلب را که در چند روز آینده باید امتحان دهید به صورت ناتمام مطالعه کنید و مطلب دیگری را که قرار نیست امتحانی برای آن برگزار شود را به صورت کامل مطالعه نمایید و ماندگاری هر دو را در یک زمان تست کنید، خواهید دید نکات مطلبی که در چند روز آینده باید امتحان دهید تقریباً 80 درصد بهتر در ذهن شما مانده است. پس به توصیههای زیر توجه کنید
1- اگر وقت کافی برای مطالعه یک درس ندارید مطالعه آن را آغاز نمایید و هر قدر که باقی ماند را باقی گذارید تا در وقت بهتری ادامه دهید. 2- هرگز در تمرینها دچار مکررخوانی یا همان «خرخوانی» خودمان نشوید. 3- فاصله بین مطالعه را شخصاً مشخص کنید. 4- برای یادگیری مطالبی که ارزش کاربردی در زندگی شما دارند، محدودهای زمانی قرار ندهید تا همیشه در ذهنتان پویا بمانند. 5- در بین مطالعات و یادگیریها از انجام کارهای ذهنی پرهیز کنید. 6- فاصله بین تمرینها آن قدر نباشد که دچار فراموشی طبیعی شوید.
البته درباره مدت زمان یک مطالعه یا به عبارت بهتر زمان یک جلسه آموزشی، مطالب بسیاری گفته شده است که بیشتر آنها روی این مطالب اتفاق نظر دارند: 1- مدت یک قسمت از کلاس آموزشی باید 25 تا 35 دقیقه باشد و در طول روز نهایتاً سه نوبت یک درس مشابه تدریس شود و اگر در طول روز کار دیگری انجام نمیشود، چهار نوبت. 2- اگر قرار است در طول صحبت واژه جدیدی ارایه شود بهتر است قبلاً آنها در یک لیست به حاضران ارایه داد. 3- تعداد واژهها یا نکات ارایهشده در هر بخش از تدریس نباید بیش از 7 عدد باشد.
حتی ماهیها هم باید بخوابند
به طور حتم شما ضرورت خواب یا نقش آن را در زندگی میدانید و در اینجا نیز مجال کافی را برای مطالعه این بحث نداریم، اما نکاتی را در اینباره ذکر میکنیم: 1- سعی کنید یک خواب راحت داشته باشید؛ یعنی در جایی ساکت و نسبتاً تاریک 2- مطالبی که قبل از خواب مطالعه میکنید را با دقت انتخاب کنید، زیرا خیلی خوب بر روی ذهن شما تأثیر میگذارند 3- خواب باید نیمه عمیق باشد، یعنی نه آنقدر طولانی که دچار کسالت شوید و نه آنقدر کوتاه که بعد از مدتی موجب سردرد یا بیحوصلگی شود.
ظرفیت داشته باش
اگر دقت کرده باشید حتماً دیدهاید که اکثر بازیگران تئاتر دیالوگهای خود را تا چند لحظه قبل از اجرا میخوانند و حتی در اجراهای بعدی نیز این کار را تکرار میکنند. مطمئناً آنها انسانیهای کمحواسی نیستند و دقیقاً بر کار خود مسلطاند. آنها سعی دارند مطالب را بیکموکاست در ذهن خود ذخیره کنند تا در هنگام اجرا دیگر انرژی خود را صرف یادآوری متنها نکنند بلکه آن را برای بالا بردن کیفیت کار ذخیره نمایند. این کار ابداً معنی «خرخوانی» نمیدهد، بلکه یک روش بسیاربسیار مؤثر است. در یک تحقیق این نتایج به دست آمده است:
برای مطالعات خود یک روش سازماندادهشده انتخاب یا ابداع کنید. مانند این روش که یکی از بهترین روشهای مطالعه برای موفقیت امتحان است:
در طول روزهای قبل از امتحان 1- متن را خوب بخوانید.2- نکات را خوب تحلیل کنید.3- نکات فرمولی را عیناً و نکات مفهومی را تقریباً شبیه به اصل آن یادداشت کنید. 4- درک کلی خود را از مطالب یادداشت کنید.
در یک یا دو روز مانده به امتحان مطالبی که به عنوان درک کلی از درس داشتهاید و نکات یادداشتشده را مطالعه کنید و اگر مشکلی بود سریعاً به کتاب یا جزوه خود مراجعه نمایید.
در شب امتحان نکات را نگاهی بیندازید و چند ساعت قبل از امتحان مجدداً آنها را دوره کنید.
در کل این مراحل هرگز ارتباط با دوستان همکلاسی را فراموش نکنید؛ زیرا همیشه نکاتی هست که از دید شما مخفی میماند و ضمناً بهترین راه یادگیری آموزش است.
دیگر هیچ گامی در کار نیست
ماهی، ماهی، ماهیها
حافظه خوب به یک دانشنامه یا دایرهالمعارف شبیه است که در دست یک دانشمند ارزش واقعی خود را پیدا میکند. زیرا که دانشمند، هم میتواند آن را بخواند و هم در ادامه آن مطالبی را بنویسید. از این رو است که تأکید داریم هرچه بیشتر بدانید بیشتر میآموزید و شما هیچگاه در راه رسیدن به خوشبختی سعی نکنید خاطرات تلخ را در ذهنتان مدفون کنید، زیرا این کار به پاره کردن صفحاتی از آن دانشنامه میماند که خطرات و نامهربانیها را یادآور شده است و نتیجه آن گرفتاری در مشکلاتی است که به راحتی میتوانستید از آنها گذر کنید. پس بیایید با هم جمعبندی کنیم: خوشبخت کسی است که ذهنی کممشغله، راحت و در عین حال پذیرای هرگونه ناکامی و نارسایی در زندگی داشته باشد. در راه تقویت حافظه آنانی که استعداد بیشتری داشته باشند سریعتر از سایرین پیشرفت خواهند کرد و آنانی که روی روشهای یادگیری خود تکیه میکنند، میتوانند به حد مطلوب حافظه دست یابند. ارت دیگر از راههای زیادی میتوان اعداد را با معنی تلقی کرد. یکی از این راهها پیدا کردن اعداد کلیدی است. برای مثال جهت حفظ کردن و به کارگیری جدول ضرب اعداد بهتر است که ابتدا سه ستون مربوط به مضارب اعداد 5 و 10 را حفظ کرد و بعد برای تسریع در محاسبه، به جای سعی در یادآوری 8 × 6، میتوان گفت 8 × 5 = 40 و اگر 8 واحد دیگر به آن اضافه کنیم جواب حاصل میشود. اگر این کار را برای خود به صورت یک تمرین و سرگرمی درآورید تا در اغلب محاسبات بتوانید از آنها استفاده کنید، بعد از مدتی متوجه خواهید شد که هم برای محاسبات، ذهنی مساعد پیدا کردهاید و هم برای روابط ساده دیگر نیازی به تلاش ندارید. حالا میتوانید به روابط مشکلتر مثل فکر کنید. باز میتوان اعداد را با وسایل دیگری از این نوع مانند «خاطرات 25 سالگی» یا «25 روز کار در ماه»، برای خود منطقی کرد. اعدادی که برای شما جنبه اطلاعات عمومی دارند مانند مساحت کشورها و چیزهایی شبیه به این را بهتر است که به طور دقیق حفظ نکنید و فقط به عدد گردشده توجه نمایید. فقط وقتی که باید اعداد شبیه به هم را حفظ کنید لازم است که به جزئیات دقت نمایید. نکته دیگر آنکه سعی کنید اعداد را درست یاد بگیرید و اگر آنها را در جایی ثبت میکنید باید این کار طوری باشد که در آینده دچار اشتباه نشویم. حالا به مثالهای زیر دقت و به روابط آنها توجه کنید:
* 222 مساوی است با 3 تا 2، 6810 مساوی است با 3 رقم زوج که از 6 شروع شده است، 279 برابر است با 2+7 که شود 9، 125119 مساوی با شماره تلفن آتشنشانی و ساعت گویا است، 1357 همان چهار رقم اول فرد یا سال پیروزی انقلاب است، 181 یکی از اعداد اول است، 121 یعنی مجذور 11، 1359 برابر یک سری اعداد فرد که به جای 9،7 آمده است میباشد، 2467 یعنی رقم اول زوج که آخرش خسته شده و به جای 8 نوشته 7، 1236 میشود 1+2+3= 6 و خیلی مثالهای مشابه دیگر.
شما میتوانید اعداد را به صورت آهنگین یا روشهای دیگر حفظ کنید. فراموش نکنید که اینها تنها تعداد محدودی از مثالها است و شما با استفاده از هوش خود میتوانید رابطههای زیادی را پیدا کنید که اعداد را در ذهن شما حک کنند.
یکی از مهارتهای ذهنی بشری یادگیری زبانهای بیگانه است که در آن کمک زیادی از حافظه گرفته میشود. یکی از عواملی که باعث عدم یادگیری یا کند بودن پیشرفت در زبانه
چگونه کتاب درسی را مطالعه کنیم ؟
تحلیل یادگیری یکی از موضوعات اساسی در روانشناسی است. در این نوشتار بدون هیچ توضیح نظری اضافه ، روشی بنام پس خبا ( پ س خ ب ا ) برای خواندن و مطالعه مطالب کتابهای درسی ارائه می گردد که به نظر می رسد شیوه موثری برای بهتر فهمیدن و بهتر حفظ کردن مفاهیم و اطلاعات کلیدی است. نام این روش (PQRST) برگرفته از نخستین حرف نام هریک از مراحل پنجگانه در مطالعه متون است:
پیشخوانی ( Preview )
سئوال کردن ( Question )
خواندن ( Reading )
به خود پس دادن ( Self - recitation )
آزمون ( Test )
دو مرحله اول و آخر ( پیشخوانی - آزمون ) ویژه هر فصل از کتاب هستند ، و سه مرحه میانی ( سئوال کردن - خواندن - به خود پس دادن ) اختصاص به هر بخش اصلی از هر فصل دارند.
1- مرحله پ ( پیشخوانی ):
نخست به مرور کلی فصل معینی از کتاب می پردازید تا با موضوعات کلی مورد بحث آشنا شوید . برای این منظور فهرست مطالب فصل را می خوانید . سپس مطالب فصل را مرور می کنید که طی آن ، عناوین بخشهای اصلی و فرعی فصل را مورد توجه قرار می دهید ، و تصاویر و نمودارها را از نظر می گذرانید. مهمترین نکته در مرحله پیشخوانی این است که پس از مرور مطالب فصل ، چکیده اولیه یا پایانی فصل را ( در صورت وجود ) با دقت مطالعه کنید و روی هر یک از نکاتی که در آن آمده تامل کنید . در این مرحله ممکن است ، سئوالهایی به ذهنتان خطور کند که پس از خواندن متن کامل فصل بتوانید به آنها پاسخ دهید. این مرحله ، تصویر کلی از مطالب فصل و سازمان بندی آن به دست می دهد.
2 - مرحله س ( سئوال کردن )
همانطور که قبلا گفته شد مراحل سئوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن ، ویژه هر بخش از هر فصل است. فصل های کتاب را یکی یکی در نظر بگیرید. هر سه مرحله سئوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن را در مورد هر بخش اعمال کنید و بعد ، به بعدی بپردازید. قبل از مطالعه مطالب هر بخش ، نخست عنوان آن بخش و عنوان های فرعی آن را بخوانید . سپس در حین خواندن مطالب هر بخش ، موضوعات مهم آن را به صورت یک یا چند سئوال در نظر بگیرید که بعدا باید به آنها پاسخ دهید. از خود بپرسید : مولف در این بخش چه مفاهیم مهمی را در نظر داشته است ؟ مقصود از مرحله سئوال کردن نیز همین است.
3 - مرحله خ ( خواندن )
در این مرحله ، مطالب هر بخش از فصل را برای آگاهی از معنی آن با دقت بخوانید و ضمن خواندن ، سعی کنید به سئوالهایی که در مرحله سئوال کردن مطرح شده بود ، پاسخ دهید . در باره مطالبی که می خوانید تامل کنید و بکوشید بین آن مطالب و اطلاعات قبلی خود ارتباط بر قرار کنید . می توانید زیر واژه ها یا عبارات کلیدی خط بکشید . اما میزان آن از 10 تا 15 درصد متن تجاوز نکند. اگر مقصود از خط کشیدن زیر مطالب ، مشخص کردن واژه ها یا عبارات کلیدی برای مرور بعدی باشد ، خط کشدین زیادی زیر مطالب ، مغایر با چنین هدفی است. تا وقتی تمام مطالب بخش معینی را نخوانده اید یا با همه مفاهیم کلیدی آشنا نشده اید و اهمیت نسبی آنها را ارزیابی نکرده اید ، یادداشت بر ندارید. در خاتمه خلاصه فصل را از زبان خودتان نوشته و اشکالات احتمالی را با مرور فصل بر طرف کنید.
4 - مرحله ب ( به خود پس دادن )
پس از خواندن هر بخش ، سعی کنید مفاهیم اصلی را به خاطر آورید و اطلاعات را از حفظ با خود بگوئید . مفاهیم را به زبان خود بازگو کنید و اطلاعات را ترجیحا با صدای بلند ( و اگر تنها نیستید ، زیر لب ) تکرار کنید . مطالبی را که به یاد می آورید با متن کتاب تطبیق دهید تا مطمئن شوید که آنها را کامل و درست حفظ کرده اید. به خود پس دادن مطلب کمک می کند که به کمبود اطلاعات خود پی ببرید و آن را در ذهن خود سازماندهی کنید. پس از آنکه بخشی از فصل را به این شیوه مطالعه کردید ، به بخش بعدی بپردازید و دوباره مراحل سئوال کردن ، خواندن و به خود پس دادن را تکرار کنید.
5 - مرحله آ ( آزمون )
پس از خواندن مطالب فصل باید به آزمون و مرور مطالب بپردازید . با مراجعه به یادداشتهایتان ، ببینید چه مقدار از مفاهیم اصلی را به یاد دارید. سعی کنید بفهمید چه پیوندی بین مطالب مختلف وجود دارد و این مطالب چگونه در فصل ، سازمان بندی شده اند. در مرحله آزمون ممکن است مجبور شوید فصل را ورق بزنید تا صحت مفاهیم و مطالب کلیدی حفظ شده را وارسی کنید در این مرحله باید چکیده فصل را بخوانید و ضمن آن جزئیات مربوط به هر یک از نکات چکیده را در نظر آورید. مرحله آزمون را هرگز به شب امتحان موکول نکنید . نخستین مرور، مطالب فصل باید بلافاصله پس از خواندن انجام شود.
پژوهشها حاکی از آن است که روش پس خبا روش بسیار مفیدی است و مسلما کارآمدتر از روش روخوانی ساده مطالب است . در این روش مخصوصا به خود پس دادن مطالب نقش بسیار مهمی دارد. اختصاص بخش عمده زمان مطالعه به یاد آوری فعال مطالب بهتر از آن است که تمام وقت خود را صرف خواندن و بازخوانی مطلب کنید. بررسیها موید این نکته اند که خواندن چکیده فصل بیش از مطالعه سراسر فصل ، کارآمدی دارد. خواندن چکیده پیش از خواندن فصل ، چشم اندازی کلی از فصل فراهم می کند که خواننده را در سازماندهی مطالب در حین خواندن مطالب فصل یاری می دهد. حتی اگر نخواهید روش پس خبا را به طور کامل دنبال کنید بهتر است از فواید به خود پس دادن مطلب و نیز مطالعه چکیده فصل پیش از خواندن مطالب فصل ، غفلت نورزید.
این نکات را فراموش نکنید.
برای اینکه مطالبی در ذهن بماند باید سازمان بندی شود - با مطالب قبلی پیوند زده شود - تکرار شود ـ به خود پس داده شود - خلاصه بندی و یادداشت گردد. و مجددا یادآوری گردد.
شنیدن و یادداشت برداری
با این که از دانشجویان انتظار میرود با توانایی یا دداشتبرداری خوب پا به دانشگاه گذارند اما همیشه این طورنیست. دبیرستان این توانایی را ایجاد نمیکند و بنابراین مهارتهای خوب گوش دادن و یادداشت برداری آنها ضرورتا باید بهتر گردد.
سعی کنید : شنونده فعال و مثبتی باشید.
چگونه؟در ردیفهای اول بنشینید، نه چیزی بخوانید ونه صحبت کنید. در طی 20 دقیقه دوم (یعنی معمولا زمانی که توجه خودرا از دست میدهید)و تا آخرین دقایق، تا زمان ارائه خلاصه یا نتیجهگیری توجه ویژه خودرا حفظ کنید.
سعی کنید: یادگیرنده فعال و مثبتی باشید.
چگونه؟با علاقه به مطالب درسی با طرح پرسشهایی برای دریافت پاسخ در کلاس شرکت جویید.
شما میتوانید این کار را با اندیشیدن دربارة موضوع درسی، و پیشقدم شدن در ارائه کنفرانس و از قبل خوانی مطالب درسی انجام دهید (اگر حفظ کردن مطالب برای شما دشوار است، مورد اخیر به ویژه برایتان سودمند است.)
سعی کنید: با توجه ویژه به مطالب اصلی، یادداشتهای دقیق بردارید.
چرا؟ممکن است نکته اصلی آن جا باشد،اگرچنین است، آن را یادداشت کنید
افزون بر آن، در پی نکات تأکیدی برآیید؛ یعنی یافتن آن نکات از لا به لای کلام استاد، زبان بدنی یا آنچه در چهره و حرکات دست وبدن او مشهود است ویا زمانی که استاد مطلبی را به دقت ازروی یادداشتهایش برای شما میخواند .اگر فکر می کنید نکته اصلی را دریافت نکرده اید، یادداشتهایتان را به همکلاسهایتان یا استاد نشان دهید.
سعی کنید: به هنگام یادداشت برداری بین مطالب کمی فضای خالی بگذارید.
چرا؟شما باید برای نوشتن مطالب به زبان خودتان و افزودن آن به یادداشتهایتان به حد کافی جا داشته باشید. این روش به شما کمک میکند تا با یکپارچه کردن مطالب فعلی با آنچه از قبل میدانستید، در سطحی ژرفتر مطلب را بیاموزید. همچنین گذاشتن فضای اضافی در یادداشتهایتان، یافتن مطالب را به هنگام مطالعه برایتان آسانتر میکند.
سعی کنید: در خلال 24 ساعت برای هر کلاس 10 دقیقه یادداشتهای خودرا مرور کنید.
چرا؟زیرا در غیر اینصورت شما 50 تا 80 درصد از مطالب را از دست میدهید.
سعی کنید: یادداشتهای خود را طوری تنظیم کنید تا بتوانید به طور مؤثری مطالعه کنید.
چگونه ؟قسمت وسیعی از حاشیه سمت راست صفحه را خالی بگذارید، این جا جای نوشتن پرسشهایی است که به هنگام خواندن برایتان مطرح میشود پشت صفحه را خالی بگذارید تا صفحه را به راحتی برگردانید. یادداشتها را بپوشانید یا صفحه را به پشت برگردانید و به پرسشهایی که ضمن مطالعه طرح کردهاید، پاسخ دهید.
منبع
http://iransco.org/br_shenidan.asp
مترجم : بهاره قیدر
سر به زیر نباشید!
کلیدهاى بهداشتى یادگیرى
بخش نخست
صبحانه فراموش نشود
آیا شما معمولاً صبحانه مىخورید؟ بدون شک اگر به هوش و توانایى ذهنى و قدرت یادگیرى و ادراک خود اهمیت مىدهید، در هر شرایطى از خوردن یک صبحانه کامل صرف نظر نکنید. صبحانه براى کسانى که به کار فکرى مشغولند، یکى از اصول اجتنابناپذیر تندرستى و کارآیى است. سؤال اصلى ما این است: شما صبحانه چه مىخورید؟ آیا مىدانید آن چه به عنوان اولین غذاى روز تناول مىفرمایید، ارزشى بسیار بالاتر از سایر غذاها دارد؟ صبحانه باید چند خصوصیت عالى داشته باشد.
این خصوصیات عبارتند از:
1- سبک و زود هضم باشد تا براى هضم و جذب خود در بدن ایجاد زحمت ننماید و موجب صرف انرژى در دستگاه گوارش نشود.
2- سرشار از مواد انرژى زا باشد تا ساعتها بى غذایى بدن را پس از خواب شبانه جبران نماید و انرژى لازم و مورد نیاز سیستمهاى مختلف بدن را در اختیار آنها قرار دهد.
3- به سرعت و آسانى در اختیار سلولها خصوصاً سلولهاى مغزى قرار گیرد تا توانایىهاى فکرى و ذهنى سریعاً به کار افتند و به اوج خود برسند.
طبق نظریه محققین غذاشناسى، بهترین صبحانه خوراکىهایى هستند که از کروبوهیدارتهاى طبیعى تشکیل شده باشند. در میان این گروه غذایى چند خوراکى بارز و برجسته وجود دارد که ارزش صبحانه ما را مىافزایند و عبارتند از: کشمش، عسل و خرما.
فقط به یاد داشته باشید که قند و شکر سفید که در نانهاى شیرین و بیسکویتها و کیکها به کار مىروند، نه تنها خواص فوق را ندارند، بلکه بعد از چند ساعت، اثر کاملاً معکوس بر جاى گذارده و از ذخایر بدن خواهند کاست. قند و شکر تصفیه شده، ارزش مندترین اجزاى غذایى خود را از دست مىدهند و در گروه کربوهیدراتهاى زیان بار جاى مىگیرند.
سر به زیر نباشید
وقتى شما مدت زیادى روى کتاب خم مىشوید و در حالى که سر به زیر افکندهاید و مطالب مذکور را مطالعه مىکنید، آرام آرام با یک مشکل بهداشتى رو به رو مىشوید. شما یکى از مهمترین اصول بهداشتى مطالعه را نادیده گرفتهاید. یکى از اصول اساسى مطالعه، رسیدن مقدار کافى خون به مغز است. وقتى به مغز شما خون کافى نمىرسد، توانایى یادگیرى شما کاهش مىیابد؛ یعنى سلولهایى که مسئول ضبط و نگه دارى اطلاعات وارد شده هستند، غذا و اکسیژن کافى ندارند تا مسئولیت خود را به درستى انجام دهند و سلولهاى مغز شما با سرعت روخوانى شما هماهنگى ندارند؛ یعنى شما بدون هیچ دلیلى، کارآیى خود را کاهش دادهاید و آن وقت هر چه بیشتر مىخوانید، کمتر یاد مىگیرید.
وقتى که سر از ناحیه مفصل میان جمجمه و ستون فقرات زاویه حاده پیدا مىکند و عضلات ناحیه جلوى گردن به یکدیگر فشرده مىشوند، مهمترین عروق ناحیه گردن یعنى عروق (کاروتید) تحت فشار قرار مىگیرند و به راحتى نمىتوانند عمل خونرسانى و انتقال اکسیژن و گلوکز به مغز را انجام دهند و همه آن چه بر شمردیم، یک به یک اتفاق خواهد افتاد.
اگر شما به چند نکته بسیار آسان و کوچک زیر دقت کنید، به این عارضه گرفتار نمىشوید؛
ارتفاع میز و صندلى خود را به گونهاى تنظیم کنید که براى خواندن کتاب نیازى به خم کردن سر نباشد. ارتفاع بلند صندلى و کوتاهى میز، معمولاً علت اصلى این حادثه ناگوار است.
در حالت نشسته و بدون میز و صندلى، از قرار دادن کتاب روى پاها و خم کردن سر بر روى آن خود دارى کنید. در حالت نشسته روى زمین، بهترین وضعیت براى مطالعه آن ست که کتاب را در دستان خود بگیرید و آن را تا راتفاع مناسبى بالا بیاورید.
وقتى کتاب مختصرى پایینتر از سرشماست، سعى کنید بیشتر نگاه خود را به سمت کتاب پایین بیاورید؛ نه سر خود را.
در حین مطالعه هر چند دقیقه یک بار سر خود را کاملاً راست نگه دارید و چند لحظه در این حالت نگه دارید. از این فرصت مىتوانید براى مرور مطالبى که مطالعه نمودهاید، استفاده کنید و بدانید که آنها را در ذهن خود حک مىکنید؛ چون در بهترین فرصت، آنها را به ذهن خود وارد مىسازید و آن لحظه ورود خون تازه به سلولهاى مغزى است.
حمام کنید و درس بخوانید
شما در هفته چند بار حمام مىکنید؟ اگر تا کنون نمىدانستید، بدانید که تعداد دفعات حمام و میزان پاکیزگى بدن با توانایىهاى ذهنى و فراگیرى شما رابطه شناخته شدهاى دارد.
اگر مىخواهید میزان فراگیرى و قدرت یادگیرى خود را افزایش دهید، هر روز صبح پس از برخاستن از خواب و پیش از آغاز فعالیتهاى فکرى و جسمى خود، حمام کنید و حداقل در صورت نامساعد بودن شرایط، یک روز در میان این کار را انجام دهید.
وقتى که پوست ما نتواند هواى تازه را از طریق منافذ بى شمار خود به درون بکشد، احتمال کسالت عمومى بر سراسر وجود ما سایه مىافکند و به دنبال همین کسالت است که بى حوصله مىشویم و قدرت تمرکز خود را از دست مىدهیم و توانایى یادگیرى ما ناخودآگاه کاهش مىیابد و به عبارتى آمادگى روحى براى یادگیرى نداریم و این، به خاطر انسداد منافذ پوست است که با حمام کردن این منافذ باز مىشوند. از طرفى در علم انرژى درمانى نیز اعتقاد بر این است که ما از طریق نقاطى در سطح بدن خود، انرژىهاى مختلف کائنات را دریافت مىکنیم و اگر هر یک از این مناطق خاص پوستى دچار گرفتگى یا انسداد شوند، مسیر جریان انرژى دچار اختلال گشته، تعادل انرژیکى بدن ما بر هم مىخورد. طبق تحقیقات، یکى از علل بسته شدن سطوح انرژى، تجمع مواد غیر قابل نفوذ مانند چربىها و کثافات در این نقاط است و به همین دلیل است که حمام مداوم و منظم شیوههاى انرژى درمانى، یکى از روشهاى اصولى تعادل انرژىهاى بدن به وسیله باز کردن منافذ پوست و همچنین به وسیله تعادل بخشى به بار الکتریکى بدن است. بدن ما حاوى بار الکتریکى خاصى است که توزیع متعادلى در سراسر بدن دارد. پس به دلایل متنوعى ما براى تمرکز حواس و احساس نشاط براى فراگیرى و بروز هوش و استعدادهاى نهفته خود، نیازمند تعادل جسمى و روحى و گریز از کسالت و بى حوصلگى و احساس اعتماد به نفس و سلامتى به واسطه پاکیزگى و آراستگى ظاهرى خود هستیم و این اهداف، به میزان چشمگیرى با حمام کردن روزانه به دست خواهند آمد.
مژده پورحسینی / پرسمان شماره 28
چگونه خودم را به مطالعه علاقهمند کنم؟!
66 نکته درباره مطالعه
در فصل تابستان فرصتهای تازهای برای مطالعه و تفکر مهیا میشود و همزمان با گشایش اوقات فراغت، در دستان پرنشاط و پرانرژی جوانان کتاب و نشریه جای تازهای باز میکند . به قول آدریل جانسون، مطالعه خواه مفید و خواه مضر یکی از موضوعات بسیار وسیع برای فعالیت است . درسهایی که میتوان از آن آموخت هیچ گاه پایان نمیپذیرد و به عبارتی همیشه میتوان چیزی راجع به آن گفت .
از این رهگذر گلگشت این شماره قصد دارد از دریای بیانتهای مطالعه نکاتی نغز و آموزنده به خوانندگان کتابخوان پرسمان هدیه کند و چند نکته کلیدی و مشکل گشا را ارمغان تعطیلات تابستانی جوانان سازد .
مطالعه و کتابخوانی کاری بسیار حساس و مهم است . جانسون در کتاب «هنر کتاب خواندن» میگوید: «کتب میتوانند در شمار دوستان ما در آیند . ما میتوانیم به جست و جوی آنها برویم تا ما را به خودمان بشناسانند . اما این توانایی را نیز دارند که در ما تاثیر کنند و درهای زندگی را به روی ما بگشایند یا ببندند . میتوانند ما را در پناه خود گیرند یا از میان بردارند . از ما پشتیبانی کنند یا منکوبمان سازند . کتابها چون زبانند که بهترین و در عین حال بدترین چیزها است» .
8 نکته در ارزش مطالعه:
1 . حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: یک ساعت تفکر از شصتسال عبادت برتر است .
2 . کاردیل میگوید: آنچه را میتوان بعد از بیستسال تجربه آموخت، مطالعه صحیح در یک ساعتبه ما میآموزد .
3 . دکتر مانفرد وسپل در کتاب «چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟» به نکته بسیار زیبایی در ارزش مطالعه اشاره میکند . یادگیری، آموزش، رشد و تکامل شخصیتحتی در جوامع مدرن، با خواندن و نوشتن مرتبط است . در سدههای اخیر که وسائل صوتی - تصویری پیشرفته و وسائل الکترونیکی مانند کامپیوتر و امکاناتی چون اینترنت و . . . یک حرکت دسته جمعی را برای قبضه نمودن جهان آغاز کردند، برخی از متخصصان، خبر از پایان دوره کتاب و کتابخوانی دادند . اما چه در مورد بزرگسالان و چه در مورد کودکان، با وجود افزایش توجه به وسایل ارتباط جمعی مذکور، میزان مطالعه عمومی کاهش نیافته است . این نکته بسیار قابل تاملی است .
4 . بارباراکینگ میگوید: نباید مطالعه روزانه را ترک کنیم; زیرا بدین وسیله میتوانیم از میان ازدحام شتاب آلود زندگی روزمره، لحظهای آرامش به دست آوریم .
5 . شکسپیر: کتاب بزرگترین اختراع بشر است .
6 . ریچارد استیل: مطالعه همان اثری را در وجود آدمی میگذارد که ورزش در بدن انسان ایجاد میکند .
7 . مونتسکیو: مطالعه کتاب یعنی تبدیل ساعات سلامتبار به ساعات لذتبخش .
8 . همو میگوید: کتاب عمر دوباره است که میتوان با مقداری پول تجربه تمام عمر بزرگترین عقلای عالم را تصرف کرد .
9 نکته در مکان مطالعه:
دکتر فیل ریس در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» و دکتر عین الله خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» آوردهاند:
1 . برخی افراد ترجیح میدهند در سکوت مطالعه کنند و برخی در سروصدا . بعضی صندلی راحتی را میپسندند و بعضی دراز کشیدن یا نشستن رسمی را . اصلا وسواس به خرج ندهید و در هر حالتی که راحتتر هستید مطالعه خود را آغاز کنید .
2 . اگر مکان مطالعه شما کمی آشفته و به هم ریخته است مرتب کردن آن را به نیم ساعت پس از مطالعه موکول کنید; چرا که در این صورت در حین مرتب کردن اتاق به مطالبی که مطالعه کردهاید فکر خواهید کرد و زمان مفیدی را از دست نخواهید داد .
3 . گاهی اوقات از مکانهای استثنایی و هیجانانگیز استفاده کنید تا مطلبی که مطالعه میکنید همراه آن خاطره در ذهن شما ماندگار شود; مثلا در یک شب بارانی با یک چتر و یک چراغ قوه زیر باران روید و مطلب را مطالعه کنید و یا در یک مکان تاریخی و قدیمی به تفکر و مطالعه در مورد مطلب مورد علاقه خود بپردازید .
4 . اگر امکان داشته باشد موضوع مورد مطالعه شما با مکانی که انتخاب میکنید هماهنگی و سنخیت داشته باشد، به افزایش بهرهوری شما کمک بسیار میکند . این هماهنگی همچنین شامل وجود ابزار و لوازم مورد نیاز نیز میشود .
5 . قبل از انتخاب محل مطالعه خود، چند خصوصیت عمده و ایدهآل برای مکان مطالعه در ذهن خود لیست کنید تا راحتتر بتوانید آن را بیابید .
6 . در مکان مطالعه شما راهی برای خیره شدن به دور دست وجود داشته باشد; چرا که توقف در مطالعه و چشم دوختن به بینهایت در افزایش کارآیی مطالعه بسیار سودمند است . حداقل گاه گاهی به سقف اتاق خیره شوید!
7 . هیچگاه مطالعه خود را به حضور در مکان خاصی مشروط نکنید; زیرا در این صورت بهانهای مییابید که در سایر مکانها از مطالعه بگریزید . به یاد داشته باشید که در حقیقت «مکان مطالعه جایی است که شما هستید» .
8 . دقت کنید میزان نور، دمای محیط، فرم صندلی و سایر شرایط در مکان مطالعه شما به گونهای نباشد که شما را خواب آلوده کند .
9 . تهویه خوب و هوای پراکسیژن در مکان مطالعه شرطی حیاتی است .
10 نکته در روش مطالعه:
1 . به قول آدریل جانسون، خوب کتاب خواندن را نمیتوان از خواص مادرزادی دانست . برای قرائت، بدون شک پرورش خاصی لازم است .
2 . بهترین روش کتابخوانی در مجموع روشی است که خواننده در این کار بتواند زیباییهای چیزی را که میخواند دریابد و به هنگام لزوم معایب آنها را بفهمد و این البته از راه پرورش و ممارستحاصل میگردد .
3 . در معانی کلماتی که برای نخستین بار به آنها بر میخورید دقت کنید . بیهوده تصور نکنید که سیاق مطلب آن معانی را برای ما کشف میکند . همان زمان بهترین وقتبرای رفتن به سراغ فرهنگ لغت است .
4 . امیل فاگه، نویسنده فرانسوی، عقیده دارد که باید در خواندن کتاب استقامت داشته باشیم . استقامت لجاجت نیستبلکه نوعی بردباری است که ذوق ما را میپرورد و درک ما را عمیق میکند .
5 . مون تنی، دانشمند شهیر فرانسوی، در باره انتخاب کتاب و روش کتابخوانی نظرهایی بسیار بدیع و زیبا دارد . یکی از این عقاید آن است که برای وصول به عمق معنای یک کتاب خوب باید آن را دوبار بخوانیم و با آن تماس دائمی داشته باشیم . یک اثر پربها ما را مدتها سعادتمند میسازد . نمیتوانیم با یک بار خواندن به این درجه از خوشبختی برسیم; هر چند در این یکبار دقت فوق العاده به کار بریم .
6 . همچنین وی معتقد است، اگر بخواهیم از کتابی که خواندهایم نظر صائبی پیدا کنیم باید راجع به آن گفت و گو کنیم . کتب خوب باب گفتوگوهای پرثمر را به روی ما میگشایند . این همان چیزی است که ما آن را مباحثه مینامیم .
7 . در کتاب «500 نکته درباره مطالعه» آمده است که یکی از روشهای خوب مطالعه استفاده از یادداشتبرداری است . فقط توجه کنید که به جای یادداشت، رونویسی نکنید! طرحهای گوناگون بریزید . نکات مهم یادداشت را برجستهتر بنویسید . اگر مطلبی را درک نمیکنید، به صورت سؤال یادداشتبردارید .
8 . در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» پیشنهاد شده است هنگام مطالعه ابتدا خلاصه مطلب را که اغلب در ابتدای مقاله یا کتاب آمده است، بخوانید . سپس عنوانها و فهرست اجمالی کتاب را مطالعه کنید سپس چند سطر از ابتدای هر عنوان را مطالعه کنید; زیرا مهمترین مطالب معمولا در همین خطوط اولیه هستند . در نهایتسایر توضیحات و تفاسیر کتاب را بر اطلاعات خود بیفزایید .
9 . از همان زمان مطالعه، برای به کار بستن آنچه میآموزید برنامهریزی کنید . به قول تولد: «مطالعه و عمل نکردن مانند شخم زدن و بذر نپاشیدن است» .
10 . بیکن جمله زیبایی در این باره دارد: «برخی کتب را باید چشید، بعضی دیگر را باید بلعید و قلیلی را هم باید جوید و هضم کرد! .
5 نکته در موضوع مطالعه:
1 . امام علی (علیه السلام) جستن دانشی را نیکو میشمارند که موجب اصلاح وجود آدمی گردد . «دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی است .»
2 . دکتر آدریل جانسون میگوید: ما وقت نداریم و نمیتوانیم هر چه را که منتشر میشود بخوانیم . باید انتخاب کنیم; ولی اگر در این انتخاب خود را به دست تصادف بسپاریم، ممکن استبه راههای پیموده شده برسیم و اگر در انتخاب خود بینا نباشیم، ممکن است در راهی بیفتیم که دیگران فرسنگها از آن را پیمودهاند . بنابراین، بهتر است قبل از انتخاب موضوع مطالعه خود به چکیده مقالات و خلاصه آثار مهم در زمینه علمی که به آن علاقهمندیم سری بزنیم تا جایگاه خود را در موضوع مطلوب خود دریابیم .
3 . همچنین او عقیده دارد، هنگام انتخاب یک کتاب ابتدا از خود بپرسیم خصوصیات فکری ما و طبع کنجکاو و حساس ما که منبع بسیاری از شعفها و حزنهای ما است طالب چیست؟ شعر؟ روانشناسی؟ حکمت؟ هنر؟ بدین ترتیب، زمینهای برای کار در موضوعی که بدان علاقه داریم فراهم میآوریم و حدودی برای خود ترسیم میکنیم; چه همان طور که گفتیم دانستن همه چیز غیر ممکن است .
4 . آندره مورو عقیده دارد، بعد از کتب آسمانی شریفترین و مفیدترین کتابها بیوگرافیها هستند . به قول رنه دکارت مطالعه یگانه راه آشنایی با بزرگان روزگار است که قرنها پیش از این در دنیا به سر بردهاند و اکنون زیر خاک منزل دارند .
5 . ارل . اف - رسکامون میگوید: چنان که در انتخاب دوستبرای خود دقت میکنید، در انتخاب نویسنده نیز برای خواندن خود دقت کنید .
12 نکته در کارآیی مطالعه:
1 . کیفیت مطالعه را بالا ببرید . به روخوانی سطحی در حالت پراکندگی فکر قناعت نکنید . با مفهوم ومعنای مطلب ارتباط برقرار سازید تا آنچه را که مورد نیاز استبه خوبی درک کنید .
2 . حجم مطالعه حواس شما را پرت نکند . مطالعه بیشتر و سریعتر تنها بهانههایی برای بیشتر دانستن است . پس ابتدا آنچه را میخواهید بدانید و بفهمید برداشت کنید و آن گاه با کلمات «سرعت» و «بیشتر» وسوسه شوید .
3 . قبل از آن که از موضوع اصلی کتاب منحرف شوید و به مطلب دیگری بپردازید، قسمتهایی را که دوست دارید به خاطر بسپارید، مشخص کنید .
4 . حتما برای مطالعه خود برنامهریزی داشته باشید . این که قصد یادداشتبرداری دارید یا خیر، در مورد چه موضوعی باید تمرکز کنید، چه سؤالاتی در ذهن دارید که در این کتاب جواب آنها را میجویید و . . . همه باید از قبل برنامهریزی شده باشد .
5 . باید کتابی که مطالعه میکنید مختص به خود شما باشد تا به راحتی در آن علامتگذاری و نکته نویسی کنید . استفاده از مداد یا ماژیک رنگی به شما امکان میدهد تا در مراجعه مجدد به کتاب بهره بیشتر ببرید . هر چند نباید این خطوط رنگی استفاده شما از سایر خطوط کتاب را کاهش دهد .
6 . هنگام مطالعه همواره یک قلم در دست داشته باشید; زیرا مطالعه آنگاه کارآیی مطلوب مییابد که همراه با مطالعه سؤالات ذهن خود را با آموزههای کتاب تطبیق دهید و در حاشیه آن یادداشت کنید .
7 . میان مطالعه و سایر کارهای خود تعادلی به وجودآورید که هم از خواندن خسته و دلزده نشوید و هم تجربه و عمل را به بهرهوری مطالعه خود بیفزایید .
8 . مطالعه پراکنده باموضوعات متنافر و متناقض موجب کاهش بهرهوری شما میشود . حتی الامکان در نوع کتابی که برای مطالعه انتخابی میکنید مطالعات قبلی خود را در نظر آورید تا نظم فکری شما به هم نخورد .
9 . اگر بتوانید از هر کتابی که میخوانید نکات مهم و کلیدی آن را خلاصهبرداری کنید، بر کارآیی مطالعه شما میافزاید . این راهکار آنگاه ارزشمندتر میشود که خواننده به زبان و عبارات خودش مطالب را یادداشت کند .
10 . به یاد داشته باشید علاقه و انگیزه در مورد مطلبی که برای مطالعه انتخاب کردهاید به بهرهوری شما از آنچه میخوانید بسیار میافزاید .
11 . گاه مقرر ساختن یک پاداش مشروط برای مطالعه حجم خاصی از کتاب به هیجان و لذت مطالعه میافزاید و نوعی اثر تشویقی بر فرد میگذارد . این پاداشها میتواند دیدن یک برنامه تلویزیونی، رفتن به مکانی خاص، انجام یک فعالیت مورد علاقه یا حتی خوردن یک خوراکی محبوب باشد; مشروط بر آن که میزان تعیین شده مطالعه شده باشد!
12 . رنگ کاغذ، رنگ قلم، نحوه نشستن، فاصله چشم با کتاب، نور محیط و سایر شرایط مکانی نیز - همان گونه که میدانید - در کارآیی مطالعه شما کاملا مؤثر است .
8 نکته در تمرکز مطالعه:
دکتر خادمی در کتاب «مطالعه روشمند» به نکاتی چند را برای ایجاد تمرکز حواس لازم میداند:
1 . علاقه به موضوع مورد مطالعه یکی از علل مهم ایجاد تمرکز و دقت در حین مطالعه است .
2 . هماهنگی اراده و تخیل نیز در این رابطه کارساز است; به عبارت دیگر، چشمان فرد بر صفحه کتاب و افکار ش در حال پرواز به دور دستها نباشد!
3 . برخی مسائل جسمی و روحی نیز میتواند تمرکز فرد را بر هم زند; مانند گرسنگی، تشنگی، سردرد یا سایر دردها، نگرانی و اضطراب .
4 . برخی مسائل محیطی نیز از عوامل برهم زننده تمرکزند: سروصدای زیاد، نور زیاد یا کم، لباس نامناسب و . . . .
آقای حقجو در کتاب «روشهای تسریع در خواندن و درک» چند نکته مهم دیگر را نیز بر این لیست میافزاید:
5 . یکی از مهمترین عوامل بر هم خوردن تمرکز عجله و شتاب است . این حالتسطح مطالعه را نازل میکند و تمرکز را بر هم میزند .
6 . یکی از مسائل قابل توجه دیگر سنگینی معده و سیری بیش از حد است . به قول حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) «پری معده و سیری زیاد به وجود آورنده حماقت است!» این همان خواندن و نفهمیدن و به عبارتی عدم تمرکز و ارتباط با مفهوم کتاب است .
7 . انتخاب زمان مناسب از عوامل ایجاد تمرکز است; مثلا پس از استراحتخصوصا در صبحگاهان بهترین تمرکز و در ساعات خستگی و کسالت نامناسبترین تمرکز وجود دارد . البته در صبحگاهان لازم است قدری ورزش کرد تابدن آمادگی لازم را به دست آورد .
8 . نظم و انضباط در نوع مطالعه و ساعت مطالعه و مکان مطالعه همگی از عوامل ایجاد کننده تمرکز مطلوبترند .
9 نکته در سرعت مطالعه:
1 . دکتر فیل ریس پیشنهاد میکند، اگر قصد دارید سرعت مطالعه را افزایش دهید، حتما ابتدا به فهرست مندرجات کتاب نظری دقیق بیندازید تا کلیت کتاب را به دست آورید .
2 . تند خوانی همیشه مناسب نیست . در مطالبی که به تعمق و تامل نیاز دارد اصلا نباید به کار گرفته شود .
3 . مغز ما همیشه تندتر از بیان ما کلمات را دریافت میکند . برای افزایش سرعتسعی کنید عادت بلند خوانی کتاب راترک کنید .
4 . تمرین کنید، به جای درک لغتبه لغتیک جمله، به درک گروهی لغات عادت کنید .
5 . به نظر نویسنده کتاب «تسریع در خواندن و درک» یکی از عوامل کندخوانی برگشت است; یعنی آن که فرد مرتب نگاه خود را به خطوط پیشین بر گرداند . این کار تمرکز فرد را از میان میبرد و وقت زیادی را تلف میکند . هنگام مطالعه چشم باید به طور مستقیم و به موازات صفحه حرکت کند و از پریدن به سطور بالا و پایین دوری جوید .
6 . کسانی که با انگشتخط مورد مطالعه را دنبال میکنند، باید این عادت را ترک گویند; زیرا در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست و نه زبان .
7 . نویسنده کتاب «مطالعه روشمند» بر این باور است که حتی تکان دادن سر هنگام مطالعه از سرعت مطالعه میکاهد . پس بهتر است این گونه بگوییم: در تند خوانی فقط چشم کار میکند نه دست، نه زبان و نه سر . برای دیدن همه صفحه کتاب اصلا به حرکت سر نیازی نیست . صفحه، خود در دامنه بینایی قرار دارد .
8 . ایشان از مشکل دیگری به نام «خالی خوانی» نام میبرد که عبارتست از سرگردانی چشم در حاشیه سفید کتاب یا لابهلای خطوط و یا هر قسمت غیر مفید صفحه . این حالت را دیدن غیر مفید نیز میگویند و موجب کاهش سرعت مطالعه میشود .
9 . حتی نوع ورق زدن نیز به صرفهجویی در وقت کمک میکند . ورق زدن درست آن است که با دست چپ واز گوشه بالایی صفحه صورت گیرد و چند لحظه قبل از پایان صفحه برای تورق آماده باشد . کسانی که با دست راست و از گوشه پایینی صفحه ورق میزنند، از سرعت و تمرکز خود میکاهند .
5 نکته در محافظت از کتاب:
در کتاب «هنر کتاب خواندن» به چند نکته جالب توجه اشاره شده است:
1 . کتابی که جلد شده باشد، از کتاب بدون جلد بهتر و سالمتر باقی میماند . این احتیاط را فوری و به محض خرید کتاب انجام دهید .
2 . کتابهای خودرا در قفسههای شیشهدار نگهداری کنید تا گرد و غبار هوا کمتر به کتابها آسیب برسانند .
3 . اگر چارهای جز استفاده از یک کتابخانه روباز ندارید، حداقل گاه کتابها را از گرد و غبار پاک کنید و برای کاهش آسیب رسانی حشره بید کتابها را ورق بزنید و هوا دهید .
4 . استفاده از هواکش و تهویه مناسب در محل کتابخانه به عمر مفید کتابهای شما میافزاید .
5 . هنریش هین میگوید: هر کجا کتاب را بسوزانند، روزی انسانها را خواهند سوزاند .
در این دنیای شتاب زده که با «بحران قرائت» روبهرو شده است، دردی از این عمومیتر نمیتوان یافت که مردم کم میخوانند، سریع و شتاب زده میخوانند، بد میخوانند و . . . . این عبارت را دکتر جانسون در کتاب خویش به کار برده و بسیار ابراز نگرانی کرده است . واقعا سرنوشت کتاب و کتابخوانی به کجا خواهد کشید؟ او میگوید: «مردم گویی امروز از کتاب میترسند . این بیماری متاسفانه عمومی و همه گیر شده و شاید بهتر باشد آن را بیماری ترس از کوشش نام نهاد .»
این آرزویی کهن و دیرینه بوده است که روزی بشر با تفکر و مطالعه انس گیرد و ساعات عمر خویش را با مطالعه پربرکتسازد; شاید حتی پیشتر از آن که سقراط بگوید: «جامعه وقتی به سعادت و فرزانگی میرسد که مطالعه کار روزانهاش باشد» .
ما نیز این گلگشت را با همان آرزو به پایان میبریم و به عنوان حسن ختام سخن دو تن از بزرگترین نویسندگان جهان و جملهای زیبا از مولای متقیان علی (علیه السلام) را زینتبخش نوشتار میسازیم .
امام علی (علیه السلام) : هر کس اهل مطالعه باشد در سایه مطالعه کتب، به آرامشی بسیار والا دست مییابد که هرگز از او سلب نمیشود .
ویکتور هوگو: خوشبخت کسی است که به یکی از دو چیز دسترسی دارد: یا کتابهای خوب و یا دوستانی که اهل مطالعه کتاب باشند .
تولستوی: در دنیا لذتی نیست که با لذت مطالعه برابر باشد .
منابع:
هنر کتاب خواندن، آدریل جانسون .
500 نکته درباره مطالعه، فیل ریس .
مطالعه روشمند، عین الله خادمی .
روشهای تسریع در خواندن و درک، محمد حسین حقجو .
چگونه فرزندم را به مطالعه علاقهمند کنم؟ ، مانفرد وسپل .
سلسله مقالات (دانش، مطالعه، کتاب)، حسین خنیفر .
4500 سخن از بزرگان، مجید اصلان پرویز .
اندیشه بزرگان، حسین رحمتنژاد .
دکتر مژده پورحسینی / پرسمان شماره 11
چگونه و کجا مطالعه کنیم؟
یکی از نخستین پرسشهای پیش روی جوان مشتاق مطالعه، روش صحیح مطالعه و چگونه کتاب خواندن است که پاسخ درست به آن میتواند در ایجاد انگیزه و میزان یادگیری آنها تاثیر بسزایی داشته باشد. بسیاری از مردم به دلیل بکارنگرفتن روش صحیح مطالعه، معمولا خیلی زود از مطالعه خسته میشوند و کتاب را رها میکنند و شاید مطالعه کتابی را به نیمه نرسانده، آن را کنار میگذارند. رعایت نکردن شیوه درست مطالعه و همچنین یادداشت نکردن مطالب مهم کتاب، معمولا خواننده را پس از مدتی از مطالعه کتابهای قطور و علمی، دلسرد و خسته میکند و در نتیجه آنها را از ادامه مطالعه بازمیدارد
توصیههای که در زیر میآید نکاتی است که رعایتکردن آنهابه زعم کارشناسان مطالعه، میتواند نقش موثری در مفید واقع شدن مطالعه داشته باشد.
مکان و شرایط مطالعه
مکان و شرایط ذهنی از نکات مهم یک مطالعه مفید و خوب است و در میزان یادگیری، کارآمدی، مدت و طولانی شدن مطالعه تاثیر بسزایی دارد. کارشناسان و روان شناسان معتقدند که یکی از مشکلات جوانان برای مطالعه بیتوجهی به شرایط و فضای مطالعه است که اغلب موجب خستگی و کاهش انگیزه میشود. بهترین زمان مطالعه برای انسان، هنگام آرامش و داشتن رضایت است، زیرا داشتن دغدغه و نگرانی در هنگام مطالعه، نتایج مطلوبی برای انسان به همراه نخواهد داشت. مشغول بودن فکر و ذهن و خستگی روح و جسم، توان فرد را کاهش میدهد و در این حالت، مطالعه کتاب، جز اتلاف وقت و بیحاصلی سودی ندارد.
منفعت مطالعه کتابها هنگامی حاصل میشود که انسان بدون خستگی و دغدغه و در فضایی مملو از آرامش، صمیمت و رضایت، به مطالعه بپردازد. اتاق مطالعه را از نقاط آرام منزل و اداره انتخاب کنید بهطوریکه از نور طبیعی کافی برخوردار باشد.
اتاق مطالعه باید از صداهای مزاحم بیرون دور باشد تا حواس خواننده به بیرون هدایت نشود. انتخاب اتاق مطالعه باید بهگونهای باشد که درحد امکان هنگام روز احتیاج به روشنایی غیرطبیعی نداشته باشد.
سعی کنید هنگام شب از چراغ مطالعه استفاده نکنید زیرا چراغ مطالعه علاوه بر این که میتواند به چشم صدمه برساند، در خستگی زود هنگام چشم نیز تاثیر دارد. دمای اتاق مطالعه خود را همواره معتدل نگهدارید تا هرگز درهنگام مطالعه در اتاق احساس گرما و سرما نکنید.
زمان مطالعه
زمان مطالعه برای افراد تفاوت میکند، برخی در سکوت شب و برخی نیز هنگام صبح را به عنوان زمان مطالعه انتخاب میکنند اما مطالعه هنگام صبح از هر زمان دیگر بهتر است. مطالعه کتاب را صبح زود شروع کنید زیرا ذهن انسان پس ازچندساعت استراحت و آرامش، بیش از هر زمان دیگر آماده یادگیری است.
وقتی که صبح زود را برای مطالعه انتخاب میکنید حتما قبل از آن صبحانه صرف کنید زیرا گرسنگی در کاهش میزان یادگیری و فراگیری تاثیر زیادی دارد. پس از صرف غذا نیز بلافاصله شروع به مطالعه کتاب نکنید و چند قیقه بعد از غذا مطالعه را آغاز کنید.
ورزش و نرمش و حتی حمام گرفتن نیز پیش از مطالعه در میزان یادگیری موثر است. مطالعه صبحگاهانهنگامی مفید واقع میشود کهفرد شب قبل را بهخوبی استراحت کرده باشد و خسته و خواب آلود نباشد.
برای مطالعه هرچه بهتر در هنگام صبح، سعی کنید شب را زودتر بخوابید تا بتوانید مطالعه مفیدی داشته باشید. خستگی، دستکم ۵۰درصد از توانایی ذهنی و مغزی انسان را کاهش میدهد و مطالعه در چنین وضعیتی، یادآوری مطالب فرا گرفته پیشین را نیز با اختلال روبهرو میکند.
میز و صندلی مناسب
میز و صندلی مناسب و درست نشستن یکی از مهمترین شرایط مطالعه است که رعایت نکردن آن علاوه برتاثیر نامطلوب در مطالعه مشکلات جسمانی را نیر درپی خواهد داشت. نداشتن میز و صندلی مناسب در هنگام مطالعه طولانی عوارض جسمانی متعددی دارد که به گفته پزشکان، دردهای مفاصل، کمر و گردن از جملهی آن است.
هنگام خرید میز و صندلی دقت کنید، صندلی باید به گونهای باشد که زمان مطالعه پشت انسان کاملا به صندلی چسبیده باشد. میز مطالعه نیز باید طوری انتخاب شود که خواننده هنگامی که دو دست خود را روی میز قرار میدهد، حداقل فاصله کتاب و چشمان او کمتر از ۴۰سانتیمتر نباشد. فاصله صندلی خود را با میز مطالعه طوری تنظیم کنید که کمر و گردن شما خم نشود، هنگام مطالعه باید براساس شرایط فیزیکی متعادل نشست، به گونهای که هیچ عضوی از بدن شما احساس ناراحتی نکند و اعضای بدنتان نسبت به میز و صندلی راست و مستقیم باشد. سعی کنید صندلیهای دستهدار را برای مطالعه انتخاب کنید تا هنگام مطالعه بتوانید دستهایتان را روی آن قرار دهید و خستگی دستهایتان رفع شود.
میز و صندلی کودکان و بزرگسالان باهم تفاوت دارد، برای مطالعه مفید باید از میز و صندلیهای مناسب این گروهها استفاده کرد. میز و صندلی کودکان باید به تناسب قد آنها انتخاب شود بگونهای که پاهای کودک هنگام تماس با زمین، زوایه ۹۰درجه تشکیل دهد. صندلیهایی برای مطالعه انتخاب کنید که از هر لحاظ کاملا راحت باشد، درحد امکان از استفاده از صندلیهای بدون پوشش ابر خودداری کنید تا در هنگام مطالعه هیچ یک از اعضای بدن شما احساس ناراحتی نکند. از خواندن کتاب بصورت خوابیده و درازکش خودداری کنید.
مطالعه فردی
برای این که حواس فرد در هنگام مطالعه کاملا روی مطالب کتاب متمرکز شود افراد باید کتاب را به تنهایی و به صورت فردی مطالعه کنند. مطالعه فردی در واقع دوری از صداهای مزاحم و گفت و گو است و در واقع موجب افزایش تمرکز میشود. هر چه در محیط مطالعه افراد کمتری رفت و آمد کنند، پیشرفت و تمرکز فرد در فراگیری مطالب افزایش مییابد. مطالعه جمعی باعث میشود که هرلحظه امکان گفتوگو بین دو طرف در موضوعهای مختلف بوجود آید که این تعامل سبب عدم تمرکز در مطالعه و کاهش در پیشرفت مطالعه میشود.
مطالعه جمعی برای کتابهای درسی مانند ریاضی مناسب است و میتواند در فراگیری تاثیر مثبت داشته باشد. البته در این مورد نیز اگر دانشآموز آن بخشی از درس را تاحدودی میداند خود مطالعه کند و بخشیرا که مشکل دارد بادیگران حل و فصل کند، بر یادگیری تاثیر بیشتری دارد. میتوانید بعد از مطالعه، با دوستان خود درباره مطالب مطالعه شده بحث کنید که این امر باعث میشود که مطالب بهتر در ذهن شما باقی بماند. گفتوگو با دوستان درباره مطالب خوانده شده نوعی مرور مطالب محسوب میشود و مطالب در ذهن باقی خواهد ماند. هنگام مطالعه از گوش کردن موسیقی خودداری کنید زیرا هرگونه آلودگی صوتی و سر و صدا تمرکز فرد را بهم میزند. رادیو و تلویزیون دراتاق مطالعه نباید روشن باشد زیرا دراین صورت اگرچه فرد مطالب را میخواند و صفحات را ورق میزند اما هیچ گونه یادگیری صورت نمیگیرد و مطالب پس از مطالعه در ذهن خواننده باقی نمیماند.
خواندن اطلاعات مندرج در صفحهی اول
قبل از شروع مطالعه فصلهای اصلی کتاب، ابتدا بهدقت عنوان کتاب، نویسنده کتاب، موضوع مطالب، ناشر کتاب و سال انتشار را بخوانید. در مرحلهی بعد حتما فهرست مطالب کتاب را بخوانید زیرا این کار ضمن اینکه انسان را با موضوع مطالب کتاب آشنا میکند، میتواند تصویر کاملی از محتوای کتاب به دست دهد. خواندن مقدمه کتاب که میتوان آن را حاوی خلاصه کتاب تلقی کرد هرگز از دست ندهید زیرا نویسنده در آن خلاصه موضوع مطالب را به منظور آشنایی هرچه بیشتر خواننده به نگارش در آورده که مطالعه آن ضروری است.
وسعت دید
یکی از عوامل کندخوانی، تلفظ کلمات و خواندن تک تک آنها حتی بصورت بی صدا است که باید از آن پرهیز شود. هنگام خواندن وسعت دید را میتوان تا حد دیدن بیشاز پنج کلمه در هر توقف گسترش داد. برای دیدن بیش از یک کلمه در هر بار باید از حرکت سر جلوگیری شود، بدین ترتیب تعداد توقفهای یک خواننده در پاراگراف دو خط و نیمی به حدود پنج تا شش توقف کاهش مییابد.
دقت به موضوع اصلی
موقع خواندن مطالب تازه باید بهموضوع اصلی و محوری کتاب توجه داشت یعنی جملات گویا و کلمات اصلی را تشخیص داد. دقت و درک موضوع اصلی کتاب تمرکز خواننده را افزایش داده و از حاشیه پردازی واتلاف وقت جلوگیری میکند، درنتیجه میزان یادگیری بیشتر میشود. هنگام خواندن مطالب، ذهن را باید خالی از رویا و فکر کردن به موضوعات جانبی کرد تا مطلب بطور کامل در ذهن بماند.
مطالعه با دقت
کتاب را همواره بدون شتاب و عجله مطالعه کنید و تازمانی که مطلبی را به درستی فرا نگرفتهاید سراغ مطالعه مطلب دیگر نروید. مطالب کتاب غیر درسی و درسی به هم پیوسته و مرتبط است، زمانیکه یک مطلب را خوب یاد نگرفتهاید، مطالعهو یادگیری مطالب دیگر بادشواری صورت میگیرد. مطالعه کتابها بویژه کتابهای علمی باید در کمال دقت و وسواس صورت گیرد. جهش از مطالعه یک موضوع به موضوعی دیگر، بدون درنظر گرفتن فاصله، سبب میشود که دو مطلب درهم آمیزد و در نتیجه هیچکدام از دو مطلب به درستی در ذهن فرد باقی نماند. برای تغییر موضوع مطالعه همواره سعی کنید یک وقفه ایجاد کنید تا مطالب جدید و پیشین در هم آمیخته نشود. یکی از عوامل عمدهای که باعث جلوگیریاز درک سریع یک متن درهنگام خواندن و مانع حفظ کردن آن مطلب میشود تداخل آموختههای قبلی و بعدی است، یعنی مطالب قبلی آموخته شده با مطالب جدید در هم میآمیزد. برای جلوگیری از بروز این حالت بهترین راه مطالعه تک موضوعی است، یعنی در مدتی که یک مطلب را میخوانید از خواندن سایر مطالب خودداری کنید و تنها ذهن خود را روی همان مطلب متمرکز کنید.
پس از استراحتی کوتاه، موضوع مطالب را تغییر دهید واین کار باعث عدم تداخل دانستهها و آموختههای جدید میشود. در صورت مشاهده خستگی از یک موضوع یا یک کتاب (درسی و غیردرسی)، کتاب دیگری را (با حفظ فاصله زمانی) محور مطالعه خود قرار دهید.
یادداشت برداری و خلاصه نویسی
یادداشت برداری و خلاصه نویسی از مهمترین شیوههای درست مطالعه کردن است زیرا این کار باعث میشود که مطالب مهم کتاب همواره در دسترس باشد. خلاصهنویسی کمک میکند که افراد حجم زیاد مطالب یک کتاب را یادداشت کنند و با مراجعه به آن در مدت بسیار کوتاهی بخوانند و به خاطر بسپارند. بسیاری از مطالب کتابهایی را که میخوانیم، فرار است و امکان دارد پس از مدتی، از حافظه و ذهن انسان پاک شود. مطالب را در کاغذهایی که در اصطلاح به آن فیش میگویند، یادداشت کنید. یکی از ویژگیهای فیشبرداری این است که مطلب براحتی دردسترس قرار میگیرد و میتوان در هر زمان مطالب کتابی را مطالعه کرد. دفتر و دفترچه برای یادادشت اصلا مناسب نیست زیرا بدلیل دستهبندی نبودن نوشتهها، پیدا کردن مطلب مورد نظر بسیار دشوار است. یادداشت برداری نباید بیش از اندازه باشد زیرا خواننده آماتور در صورت زیاد نوشتن از یادداشت برداری و حتی خواندن کتاب باز میماند.
برای خط کشیدن زیر مطالب مهم کتاب از مداد استفاده کنید تا امکان پاک کردن آن وجود داشته باشد. پساز یک ساعت مطالعه ۱۵دقیقه استراحت کنید و برای آرامش خود، به بیرون بروید و یا از اتاق مطالعه به فضای بیرون بنگرید و سعی کنید به فضاهای طبیعی و دور دست چشم بدوزید.