رابطه شخصیت و اس ام اس
شاید برای تان جالب باشد بدانید چه نوع پیامک هایی توسط چه شخصیت هایی فرستاده می شود. تحقیقات روان پزشکی نشان داده است که:
1. کسانی که پیام های پرخاشگرانه، تهدید آمیز یا شوخی های زننده ارسال می کنند و به نوعی ایجاد مزاحمت می کنند، صفات شخصیتی ضد اجتماعی یا غیر اجتماعی دارند.
2. افرادی با صفات شخصیتی پارانویید (بد گمان) عموماً ترجیح می دهند پیامک نفرستند، زیرا می ترسند علیه خود آنان مورد استفاده قرار گیرد.
3. کسانی که گاهی پیامک های عاشقانه و دوستانه و گاهی پیامک های حاکی از نفرت و بی مهری ارسال می کنند و به طور کلی همیشه بین دو قطب متفاوت نوسان دارند، احتمالاً شخصیتی مرزی دارند.
4. افرادی با صفات شخصیتی وسواسی، پس از دودلی ها و صرف وقت زیاد و ویراستن مکرر در مکرر ممکن است پیامکی را ارسال کنند، اما سپس دچار نگرانی می شوند که مبادا پیامک آنان نرسیده باشد. بنابراین پیامک را دوباره و سه باره ارسال می کنند و حتی ممکن است تلفنی بپرسند که پیامک شان رسیده یا نه! و پس از اطمینان از رسیدن پیامک دچار این نگرانی می شوند که آیا گیرنده پیامک متوجه منظور آنان شده است یا نه.
5. برخی افراد انتظار دارند مرتباً به وسیله پیامک از آنان احوالپرسی شود و مورد تحسین و تشویق قرار گیرند و این موضوع سبب احساس شادی پیش از حد در آنان می شود. اما اگر روزی پیامکی دریافت نکنند. یا مورد تشویق و ستایش قرار نگیرند، به شدت افسرده می شوند. این ویژگی در افراد خود شیفته زیاد دیده می شود.
6. افراد مانیک (شیدا) و هیپوماتیک (نیمه شیدا) ممکن است در یک روز صدها پیامک به آشنایان ارسال کنند و گاهی شب ها هم این کار را ادامه می دهند و عموماً هم پیام آنان را شوخی های نامناسب تشکیل می دهد.
7. فردی که از ارتباط با دیگران می ترسد، می کوشد با ارسال و دریافت پیامک به نوعی «شبه ارتباط » نایل شود و بر احساس ترس و عدم کفایت خویش غلبه کند. وی ممکن است به این کار اعتیاد هم پیدا کند.
منبع: نشریه راه موفقیت، ش 22.
بررسی شیوه های نفوذ کلام در سخنوری
چکیده:در هر بحثی اولین چیزی که حائز اهمیت است، موضوع آن بحث و یا نوشته است. بنابراین موضوع وفصل نخست این مقاله را به تعریف خطابه از کتاب متفّکر شهید استاد مرتضی مطهری اختصاص داده و سپس به شناخت مخاطب اشاره خواهد شد. همان گونه که در مقدمه نیز اشاره شد، اشکال اساسی که در فهم مطالب با آن مواجه هستیم، اغلب به علت ندانستن زبان هم دیگر است. ما باید با این واقعیت کنار آمده که همهی انسانها مثل یک دیگر نیستند و تفاوتها زیادی در میان آنها وجود دارد. شناخت مخاطب برای رویارویی با وی، مهمترین بخش در تاثیر کلام است. به عبارت دیگر وقتی ما ندانیم که برای چه کسی با چه روحیاتی سخن میگوییم، قاعدتاً در طرز بیان خود، دچار مشکل خواهیم شد. در فصل دوم به راه کارهای مواجهه با مسئله اشاره خواهد شد. وقتی شناخت صحیح از مخاطب به دست آمد، موضوعی که بعد از آن حائز اهمیت است، خود موضوع مورد بحث است. در مورد شکل، هدف، راه کارهای صحیح وناصحیح، خطرها، امتیازات وتوجه شنونده به بحث و... در فصل سوم به شکل و روش صحیح سخن گفتن، تاثیر گذاری هر چه بیشتر در مخاطب و استفاده از روشهایی که میتواند، از کلیشه ای بودن بحث وخسته کردن مخاطب بکاهد اشاره شده است. در فصل آخر نیز به اشکال مختلف وراه بردهای عملی که یک خطیب و سخنران میتواند به واسطهی آنها بر استرسها و اضطرابهای موقع سخنرانی، مقابله کند، مختصراً اشاره خواهد شد.
کلید واژه: سخنرانی، سخنران، صحبت کردن، نگاه، مخاطب، خطابه، راه کارها، سکوت
مقدمه: انسان از لحاظ شخصیتی نیازمند به ارتباط با دیگران است، و مقدمه و چارچوب اصلی شکلگیری ارتباطات در انسان، سخن گفتن است.
وصحبت کردن نیز همچون علوم دیگر به راه کارهایی نیازمند است، تا انسان بتواند با تکیه به آن در برقراری این ارتباط موفق باشد. البته در نگرش نخست، وبرخورد با چنین موضوعی، به نظر می سد، سخن گفتن، یک تجربه است و نامیدن آ ن به نام علم، یک نوع بزرگ نمایی برای آن محسوب خواهد گشت. امّا وقتی با ژرف اندیشی به آن بنگریم، خواهیم دید که آن نه تنها یک علم، بلکه سر لوحه و ریشهی اساسی برای بسیاری از علوم ارتباطی و محاوره ای و روانشناسی است. لازم است قبل از شروع به مباحث فو ق، به این موضوع نیز اشاره شود که چرا شروع به نوشتن این نوشته نمودم. اینجانب یکی از انتقادات اساسی و اصلیام از مراکز فرهنگی و آموزشی به این است که چرا به سخن و صحبت کردن اهمیت نمیدهند. امروز برای دانشجویان، طلاب، اساتید، بزرگان و ...سخن گفتن یک نیاز مبّّرز و اساسی به حساب میآید، لکن در جامعهی فعلی هیچ مرکزی رسماً نوع و رسم سخنرانی را به آنان نمیآموزند یا حداقل به آن توجه لازم نمیگردد. به عنوان مثال وقتی یک دانشمند محقق و کارآزموده و حتی یک عالم دینی میخواهد از دانش خود کمی به دیگران بیاموزد، اغلب به علل مختلفی از جمله نبودن فضای ارتباطی بین او و جامعه و ندانستن نوع برخورد با آنان و حتی روش و لهجهی صحبت کردن، نه تنها نمیتواند صحبت خود را به گوش جامعه برساند، بلکه به مرور زمان به علت ندانستن زبان هم دیگر، دوری و حتی تنفری بین دو قشر ایجاد میگردد که میتواند بسیارخطرناک باشد. یا وقتی که عالم دینی قصد دارد، صحبتهای خود را به دیگران تعلیم دهد، وقتی نداند چگونه آغاز و پایان دهندهی صحبتهای خویش باشد یا به عبارت دیگر وقتی همیشه برای عده ای خاص، صحبت کرده وشکل صحبت کردن باعوام را نمیداند، کم کم فاصله ای عمیق بین علم و اجتماع و منزوی شدن علم و دانش پدید خواهد آمد که حل و فصل آن سخت خواهد بود. بسیار اتفاق افتاده است که میخواهیم موضوعی را به فردی بگوییم، اما طرف مقابل از صحبتهایمان برداشت اشتباهی پیدا میکند و همین موضوع و سوء تفاهمهای بی دلیل، به یقین به علت ندانستن فرهنگ و زبان هم دیگر است. آن موقع خواهد بود که هر قشر و شخصیتی در چارچوب شخصی خود، فرو میرود و ارتباط بین مردم کم کم از بین خواهد رفت؛ و به همین داعی تصمیم به نوشتن این مقاله نمودم تا این اقشار بلکه جامعهی امروز که عملاً از نطق و روشهای صحیح آن اطلاع کافی ندارند را به حول و قوهی خدای تبارک تعالی با روشهای مندرج در این مقاله یاری نمایم تا انشا الله این مشکل از میان برود.
تعریف سخنرانی وخطابه و رابطهی آن با اسلام و دین
شناخت دقیق مخاطب
بیان متین وعلمی
ترس در سخنرانی
پی نوشت ها :
1.آئین دوستیابی –ص 101
2.رمز موفقیت –ص 280
3.آئین سخنرانی ص 107 و 198
4.امالی صدوق ص 421
5.سخنران خوبی باشیم ص 51
6.همان ص 36
7.اسراء 53
8.بهشت اخلاق –ص 571
9.همان
10.همان ص 572
11.امالی صدوق ص 421
12.تصنیف غرر الحکم ص 210
13.همان ص 477
14.مشکاه الانوار –ص 320
15.آداب الدینیه ص 357
16.امالی صدوق ص 270
17.اداب و سنن ص 41
18.همان ص 40
19.آئین سخنرانی ص 236
20.اجلاس اصول و فنون مذاکرات
21.آئین سخنرانی ص 215
22.همان ص 233
23. آئین سخنرانی ص 537
24.چگونه سخنران خوبی باشیم ص 47
25.سخن و سخنوری ص 86
26.اجلا س مدیریت مذاکرات
27.بقره 80
28.بهشت اخلاق ج 2-ص 180
29.همان
30.همان ج 2 ص 181
31.چگونه زیبا سخن بگوییم ص 44
32.چگونه سخنران خوبی باشیم ص 22
33.بهشت اخلاق ج 2 ص 230
راستی و رستگاری
در مباحثی که امروزه در علوم رفتاری و روانشناختی در زمینهی اصلاح و تغییر رفتار مطرح است بر این نکته فراوان تأکید میشود که ایجاد رفتار مطلوب، مبتنی بر اصل اکتساب است.1 بدین معنی که فرد از مشاهدهی رفتار دیگران آن عمل را میآموزد. امام صادق علیهالسّلام میفرماید: با رفتارهای خود و نه با گفتارتان راهنمای مردم به خوبیها باشید.2
با یک نگاه به رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی، تمیز این نکته بر ما چندان دشوار نخواهد بود که هنگامی که راستی و صداقت، دستمایه و بنیان رفتارهای آدمی میشود، دیگر صفات اخلاقی نیز یک به یک جای خود را پیدا میکنند. به این مثال توجه کنید:
اگر نوجوانی از اختلال رفتاری به نام پرخاشگری در رنج باشد، به مربیان توصیه میشود که با فراهم کردن محیط آرام و برنینگیختن تحریکات محیطی، وی را از درافتادن به پرخاش و ستیز بازدارند. اگر کودکی به لجبازی مبتلاست، با خونسردی و عدم مواجههی رودررو با وی، او را تنها گذارند تا تعارض خود را در تنهایی حل کند. اگر فردی به انزوا مبتلا شده است، با سپردن مسئولیت در جمع و تشویق موفقیتهای وی، او را از این ترس موهوم، یعنی حضور در جمع، نجات دهند. اگر کودکی به ترسهای طبیعی دچار است، با مکانیزمهای مختلف حسّاسّیتزدایی ـ که راههای آن در مباحث روانشناختی به صورت کاملاً تجربی و کارآمد بیان شده است ـ به رفع این اختلال در وی مبادرت کنند.
اکنون میگوییم اگر همهی اختلالات ذکر شده، یعنی پرخاشگری، انزوا، ترس و ... به مجموعهی کلّیتری از یک اختلال روانی بنام اضطراب تحویل و منتسب شوند، به جای آن که خود را درگیر و معطّل اصلاح جزءجزء اختلالات یادشده کنیم، بهتر است به رفع اضطراب از فرد بپردازیم؛ چرا که، اضطراب ما در بسیاری از اختلالات رفتاری و روانی است که گاه در پرخاشگری، گاه در لجبازی، زمانی در گوشهگیری و یا دیگر رفتارهای نابههنجار جلوهگر میشود. حال اگر بدین نکته توجه داشته باشیم که منشأ همهی این رفتارها، در اختلال کلّیتری است به نام اضطراب، بدیهی است که مستقیماً به اضطرابزدایی وی اقدام میکنیم. در اینجا میتوان گفت به جای آن که به رفع صفات اختلالی به صورت جزء به جزء مبادرت کرده باشیم به اصلاح و تربیت موصوف پرداختهایم و ریشهی مشکل را از بن برکندهایم.
در روایات ائمّهی معصومین علیهمالسّلام جایجای به دو گناه و رذیلت اخلاقی اشاره شده که از آنها به عنوان کلید همهی دیگر رذایل یاد شده است: دروغ و شرابخواری؛ که یکی راه دل را میبندد و دیگری طرایق عقل را مسدود میکند. امام محمدباقر علیهالسّلام میفرماید: خداوند تعالی برای بدیها قفلهایی نهاده است که کلید همهی آنها در دروغگویی و شرابخواری نهفته است و دروغ بدتر از شراب است.3
در مقایسه با مثال پیشین، همانگونه که اختلالی به نام اضطراب منشأ بسیاری اختلالات دیگر است، ناهنجاری اخلاقی دروغ و عادت ناپسند و گناهآلود شرابخواری مادر دیگر گناهان و رذایل اخلاقی قلمداد شده است. شاید رمز آن همه تأکید و دستورهای اخلاقی دینی ما بر راستگویی و صداقت و پرهیز از دروغ و دورویی از آن روی باشد که فرد راستگو و بیریا بر پایهی کرامت نفس زندگی میکند و خویشتن را به ناراستی و بیهویتی نمیآلاید. در این صورت گفتار و رفتار چنین فردی، به عنوان شخصیتی مقبول میتواند الگوی متربّی قرار گیرد.
بر اساس پارهای پژوهشها در زمینهی همانندسازی نوجوانان با والدین و نیز عوامل مقبولیّت، چهار صفت در والدین به ترتیب اهمّیت توسط فرزندان فهرست شده است:
راستگویی و صداقت، عمل به قول و وعده، محرمیّت و صمیمیّت، قاطعیّت در ارتباط.
نتایج جالب اینگونه تحقیقات نشان میدهد که صفت صداقت و راستگویی، مقدم بر دیگر صفات ترجیحی فرزندان ذکر شده و نشانگر آن است که شالودهی کرامت نفس در کودکان و نوجوانان برخورد صداقتآمیز با ایشان و نیز تجلّی شخصیتی صادق و راستگو در جنبههای مختلف زندگی است. همچنین پایبندی به قول و وعدههایی که به عنوان عهد و پیمان با فرزندان بسته میشود، وجههی دیگری از صداقت و راستگویی است. تجربههای بیشمار بیانگر آن است که فرزندان در سنین 13 تا 19سالگی بیش از آن که زیادهخواه و بلندپرواز باشند، طالب محرمیّت، صمیمیّت و رفاقت از سوی والدین خویشاند. عاطفهورزی، تبادل پرحجم کلمات و صمیمیّت و رفاقت جز در سایهی شخصیتی بیریا و صادق و یکرنگ عملی نیست. بچههای ما جز این از ما نمیخواهند!
1ـ نظریهی یادگیری اجتماعی، آلبرت بندورا، 1976
2ـ بحار،ج 5، ص 198
3ـ میزانالحکمة، 9 ـ 171
codex26x
نفرین: انتخابی نافرجام
نفرین در لغت به معنای دعای بد برای مرگ، ناکامی و بدبختی کسی یا چیزی میباشد و معمولاً افراد زمانیکه از طرف مقابلشان به عناوین مختلف از قبیل مسائل مالی، عشقی، جسمی و غیره دچار صدمه و آسیب میشوند و از طرفی امکان جبران ضرر بطور مستقیم و یا انتقام برایشان وجود ندارد به نفرین روی می آورند.
از لحاظ روانشناختی نفرین نوعی حس بدخواهی و انتقام جویی است که با تکیه بر نیروی ماورای طبیعه انجام می پذیرد. بدین ترتیب که شخص نفرین کننده بدلیل نفرت و ضعف شخصی برای تسویه حساب از نیرویی مافوق بشری یا خدا میخواد که فرد نفرین شونده را عذاب کند تا اینگونه تسکینی باشد بر دردها و صدمات وارده.
در این رابطه چند نکته را باید مد نظر قرار داد:
1- آیا نفرین انجام شده متناسب با جرم می باشد؟ برخی اشخاص تصور میکنند که نفرین کردن دیگران به هر جرمی که باشد قابل قبول و مایه تسلی خاطر است؛ از شکست عشقی گرفته تا خیانت دیدن در روابط زناشویی و افتادن درسی در دانشگاه و وصول نشدن چک و پس ندادن پولی که به عنوان قرض به فردی داده اند. بدیهی است که میزان مجازات باید متناسب با نوع جرم و صدمات وارده باشد. در زمانهای گذشته معمولاً نفرین توسط پیامبران در مواقعی صورت میگرفت که مسئله ای بزرگ مانند انکار خداوند، تکذیب آیات الهی و زیر سوال بردن کلیات دین در میان بود. اغلب نفرین هایی که مردم در زندگی روزمره خود انجام می دهند متناسب با ضرری که متحمل شده اند نیست. بنابراین ممکن است شخص نفرین شونده واقعاً مستحق چنین نفرینی نباشد. آیا فردی که یک رابطه ساده عاشقانه را برهم زده و یا نتوانسته قرض خود را پس بدهد، مستحق مرگ و زوال است؟
2- از آنجا که نفرین ذاتاً بار منفی لغوی و احساسی دارد و هر عملی که احساس منفی بدنبال داشته باشد میتواند انسان را بسوی بد اندیشی و منفی گرایی سوق دهد و روح وی را مکدر نموده و از لطافت خارج کند، بهتر است از نفرین کردن دیگران صرفه نظر شود. همیشه جلوگیری از وقوع صدمات و ضررها و نیز بخشش دیگران ساده تر و نتیجه اش مطلوب تر است.
3- نفرین دیگران اگر بصورت عادت درآید میتواند در زندگی انسان اثرات نامطلوب بسیاری داشته باشد. افزایش حس بدخواهی و بد بینی، افسردگی و سرخوردگی ( در صورتی که نفرین ها اثری نداشته باشند )، انزوا و هراس اجتماعی از جمله این اثرات می باشند. معمولاً افراد نسبت به کسی که می دانند زیاد اطرافیانش را نفرین میکند حس خوبی ندارند و از وی فاصله میگیرند. اگر نفرینی واقعاً به حق و منصفانه نباشد، ممکن است اثرات زیان بار آن به خود شخص نفرین کننده بازگردد.
درنتیجه به نظر نمی رسد که اعمالی مثل نفرین کردن، لعنت فرستادن، آه کشیدن و دعا نویسی شایسته جامعه کنونی ما باشد چرا که اینگونه اعمال بیشتر نتایج منفی در زندگی میگذارند تا مثبت. انسانها باید بدانند که تا حد زیادی خود مسئول اتفاقاتی هستند که برایشان می افتد و برای پیشگیری از حوادث نامطلوب لازم است عاقلانه زندگی کنند و در نوع روابطشان با دیگران دقت کافی داشته باشند. یک فرد روشن اندیش و آگاه هیچگاه خودش را درگیر نفرین و بدخواهی دیگران نمیکند.
منبع:مردمان پورتال جوانان
رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (1)
چکیده
مقدمه
روش و ابزار پژوهش
پی نوشت ها :
* دانش آموخته حوزه و دانش پژوه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی.
** استادیار پژوهش گاه حوزه و دانشگاه.
1. ر. ک: حسن حق شناس، طرح پنج عاملی ویژگی های شخصیت، راهنمای تفسیر و هنجارهای آزمون های NEO PI-R و NEO-FFI
2. پریرخ دادستان، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، ص 269.
3. حسن حق شناس، همان، ص17.
4. C. f. compton c. William, USA: An Introduction In Positive Psychology.
5. ولف، روانشناسی دین، ترجمه دهقانی، ص300.
6. C. f. compton c. William, Ibid.
7. ر. ک: هادی کجباف نژاد؛ صدیقه اعتباری، «بررسی رابطه بین نگرش مذهبی و سلامت روانی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان»، دانشگاه آزاد اسلامی، ش27.
8. Ibid. C. f. compton c. William,
9. مسعود آذربایجانی، مهدی موسوی اصل، درآمدی بر روان شناسی دین، ص 153.
10. هادی بهرامی احسان و همکاران، رابطه بین ابعاد جهت گیری مذهبی، سلامت روانی و اختلال های روان شناختی، ص41.
11. Extrinsic- intrinsic religious orientation.
12. Indiscriminately religiousness.
13. Indiscriminately anti religiousness.
14. . IbidC. f. compton c. William,
15. مسعود جان بزرگی، «جهت گیری مذهبی و سلامت روان»، پژوهش در پزشکی، ش4، ص347.
16. Neuro ticism.
17. Extraversion.
18. Openness to experience.
19. Agreeableness.
20. Conscientiousness.
21. حق شناس، همان، ص84.
22. حق شناس، همان، ص131.
رابطه ابعاد جهت گیری مذهبی با پایداری هیجانی (2)
تجزیه و تحلیل
بحث و نتیجه گیری
پی نوشت ها :
* دانش آموخته حوزه و دانش پژوه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی.
** استادیار پژوهش گاه حوزه و دانشگاه.
1. حیدرعلی هومن، استنباط آماری در پژوهش رفتاری، ص348.
2. Ibid. C. f. compton c. William, P208.
3. مسعود جان بزرگی، همان، ص349.
4. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج7، ص202-200.
5. انّ الاصل الواحد فی هذه المادّه: هو الامن و السکون و رفع الخوف و الوحشه ی و الاضطراب (مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ج1، ص150، 1360)
6. همان، ج1، ص 193.
7. همان، ج11، ص357.
8. فَمِنْ عَلَامَةِ احَدِهِمْ انَّک َ تَرَی لَهُ قُوَّةً فِی دینٍ وَ حَزْماً فِی لِینٍ وَ ایمانَاً فِی یَقینٍ وَ حِرصاً فِی عِلْمِ وَ عِلْماً فِی حِلْمٍ وَ قَصْداً فِی غِنیً وَ خُشوعاً فِی عِبادَةٍ وَ تَجَمُّلاً فِی فَاقَةٍ وَ صَبْراً فِی شدَّةٍ وَ طَلَباً فِی حَلالٍ و نَشاطاً فِی هُدیً وَ تَحَرُّجاً عَنْ طَمعَ. . . (نهج البلاغه، خطبه متقین)
9. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص407-404.
بررسی رابطه رضامندی زناشویی (بر اساس معیارهای دینی) با ثبات هیجانی (1)
چکیده
مقدمه
روش تحقیق
ابزار
پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد روانشناسی.
** عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس.
1. Bradbery, N,T. Fincham, D. F, , & Beach, R. s, Research on the nature and, determinants of marital satisfaction: A decade in review , Journal of marriage and family , 62,964- 980.
2. خدابخش احمدی و همکاران، «بررسی وضعیت ازدواج و سازگاری زناشویی در بین کارکنان سپاه»، طب نظامی، ش7، ص142.
3. Aluga. A, et al. , Personality, social values and marital saticfa as predictors of clinical and health psychology. 7(3و 725-737. )
4. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
5. هاجر ترکان، مهرداد کلانتری، حسین مولوی، «بررسی اثربخش گروه درمانی به شیوه تحلیل تبادلی بر رضایت زناشویی»، خانواده پژوهی، ش8، ص403-383.
6. اندرو ساپینگتون، بهداشت روانی، ترجمه حمیدرضا حسین شاهی برواتی، ص301.
7. مجتبی حیدری، بررسی رابطه جهت گیری مذهبی و رضایت از زندگی زناشویی، ص80.
8. فریبا جلیلی، بررسی و مقایسه عوامل مؤثر در رضامندی زنان شاغل و خانه دار از زندگی زناشویی، ص38.
9. حمید شبانی حصار، رابطه بین پایگاه اقتصادی - اجتماعی زوجین با میزان رضامندی زناشویی، ص88.
10. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
11. عبدالحکیم تیرگری، «هوش هیجانی و سلامت روان»، رفاه اجتماعی، ش14، ص102-85.
12. حمیدرضا آقا محمدیان شعرباف و دیگران، بررسی عوامل مؤثر در تحکیم خانواده و رضایت مندی زناشویی در چکیده مقالات همایش تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن، ص18.
13. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
14. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه همدانی، ج16، ص250.
15. همان.
16. لقمان: 19؛ ط: 46.
17. محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج2، ص643.
18. محمدبن حسن حر عاملی، وسایل الشیعه، ج2، ص23.
19. محمدبن یعقوب کلینی، همان، ص183.
20. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج11، ص4568.
21. نور: 27 و 61.
22. ژاک کراز، بیماری های روانی، ترجمه محمود منصور و پریرخ دادستان، ص196.
23. Ciarrochi, Joseph et al. , Emotional lintalligence in everyday life.
24. Bee, H, Life span development.
25. Bouchard, Genevieve , et al ,. "personality and Marital Adjustment: Utility of the Five - Factor Model of personality" , Journal of marriage and the family , v61, N3, p. 651-660.
26. Donnellan, M. et al. , "The Big Five and enduring marriages" , Journal of research in personality, v38, p. 481- 504.
27. جواد ملازاده، بررسی ویژگی های شخصیتی در رابطه با عوامل تنیدگی زای زناشویی در زوج های در حال طلاق و سازگار، ص94 و 98.
28. Aluja. A. et al. , personality , social values , and marital saticfa as predictors of clinical and health psychology , 7(3) , p725.
29. Donnellan, M. et al. , "The Big Five and enduring marriages" , Journal of research in personality, v38, p. 481
30. C. f: Bouchard , et al ,. "personality and Marital Adjustment: Utility of the Five - Factor Model of personality" , Journal of marriage and the family , v61, N3.
31. ر. ک: حسن عبدالله زاده، بررسی رابطه صفات شخصیتی و رضامندی زناشویی در زوجهای شهر دامغان.
32. Craig,R. J. , Interpreting personality tests. Rows, Inc,
33. دوان شولتز، و سیدنی شولتز، نظریه های شخصیت، ترجمه یحیی سید محمدی، ص306.
34. ژاک کراز، همان.
35. جان پروین، شخصیت نظریه و پژوهش، ترجمه جوادی و کدیور، ص233.
36. همان.
37. پروین احتشام زاده، بررسی مقایسه سطح ثبات هیجانی بین دانشجویان زن متاهل و مجرد، ص65.
38. جرالد دیویسون و ماروین گلدفرید، رفتار درمانی بالینی، ترجمه احمد احمدی علون آبادی، ص114.
39. آلبرت الیس و رابرت هارپر، الیس، زندگی عاقلانه، ترجمه مهرداد فیروزبخت، ص58.
40. مسعود جان بزرگی، «ایجاد پایداری هیجانی بر اساس تلفیق آموزشی تنش زدایی تدریجی و مهارتهای آرام سازی سبک زندگی»، روانشناسان ایرانی، ش2، ص144-134.
41. Janbozorgi, M et al,. providing emotional stability through relaxation training, Eastern Mediterranean Health Journal, Vol. 15, No3.
42. Verbal and nonverbal communication.
43. Religious commitment.
44. Conflict resolution.
45. financial management.
46. sexual relationship.
47. Leisure activities.
48. personality issues.
49. children and parenting.
50. Man and woman role.
51. جعفر جدیری و مسعود جان بزرگی، «ساخت و اعتبار یابی مقیاس رضامندی زناشویی اسلامی»، روانشناسی و دین، ش8، ص58.
52. جان پروین، همان.
53. میرتقی گروسی فرشی، رویکردهای نوین در ارزیابی شخصیت، ص230 و 235.
54. فرزانه امانی و دیگران، «رابطه سبک اسناد با عوامل پنجگانه شخصیتی نئو در تعامل با جنس»، فصلنامه روانشناسی، ش40، ص406-390.
55. میرتقی گروسی فرشی، همان.
بررسی رابطه رضامندی زناشویی (بر اساس معیارهای دینی) با ثبات هیجانی (2)
نتایج و یافته های پژوهشی
به منظور بررسی رابطه رضامندی زناشویی، براساس
معیارهای دینی، با ثبات هیجانی از روش همبستگی پیرسون استفاده شده است. در جدول
(1)ضرایب همبستگی هر یک از زیر مقیاس های پرسش نامه رضامندی زناشویی اسلامی وهمچنین
نمره کلی پرسش نامه مذکور بامؤلفه های آزمون شخصیت NEO-FFI به همراه سطوح معناداری
ارائه شده است. همان گونه که در جداول زیر مشاهده می شود:
نمره کل رضامندی
زناشویی اسلامی با مؤلفه روان آزرده خویی(بی ثباتی هیجانی)آزمون شخصیت NEO-FFI
(0/296(همبستگی معنادار و معکوس در سطح معناداری کمتراز 0/05 دارد. این بدان معنا
است که هرچه نمرات افراد درمقیاس رضامندی زناشویی بیشتر باشد، نمره روان آزرده خویی
کمتر و افراد از ثبات هیجانی بیشتری برخوردارند.
همچنین نتایج تحقیق بیانگراین
است که زیرمؤلفه روان آزرده خویی، بی ثباتی هیجانی، آزمون شخصیت NEO-FFI با هریک
اززیر مؤلفه های ارتباط کلامی (0/253-)، پایبندی مذهبی (0/311-)، روابط جنسی
(0/235-)، نقش زن و مرد (0/345-) همبستگی معنادارومعکوس درسطح معناداری کمتر از
0/05 دارد.
جدول (1) ضرایب همبستگی پیرسون متغیرهای پژوهش(n=110)
** ضرایب همبستگی در سطح 0/01 معنادار هستند (دودامنه).
*ضرایب همبستگی در
سطح 0/05 معنادار هستند (دودامنه).
در جداول زیر رابطه مؤلفه روان آزرده خویی، با هر یک از زیر مؤلفه های رضامندی
زناشویی اسلامی با استفاده ازروش رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفته است. در
این روش، متغیرها یکی یکی بر اساس قدرت تعیین شده برای همبستگی آنها، با متغیر ملاک
وارد مدل شده واثراضافه شدن هر یک از آنها به مدل تعیین می شود. همچنین متغیرهایی
که به طور معناداری توان موفقیت مدل را افزایش نمی دهند، حذف می شوند.
جدول
(2)رگرسیون گام به گام پیش بینی متغیر روان آزرده خویی با زیر مقیاس های رضامندی
زناشویی اسلامی
1. متغیر پیش بین (ثابت):نقش زن و مرد؛
2. متغیرهای پیش بین (ثابت):نقش زن و
مرد، پایبندی مذهبی؛
3. متغیرهای پیش بین (ثابت):نقش زن و مرد، پایبندی مذهبی،
ارتباط کلامی؛
4. متغیرهای پیش بین (ثابت):نقش زن و مرد، پایبندی مذهبی، ارتباط
کلامی و ارتباط جنسی.
متغیر وابسته:روان آزرده خویی
جدول (3)معناداری
رگرسیون گام به گام برای پیش بینی متغیر روان آزرده خویی با زیرمقیاس رضامندی
زناشویی اسلامی
1. متغیر پیش بین (ثابت):نقش زن و مرد؛
2. متغیرهای پیش بین (ثابت):نقش زن و
مرد، پایبندی مذهبی؛
3. متغیرهای پیش بین (ثابت):نقش زن و مرد، پایبندی مذهبی،
ارتباط کلامی؛
4. متغیرهای پیش بین (ثابت):نقش زن و مرد، پایبندی مذهبی، ارتباط
کلامی و ارتباط جنسی.
متغیر وابسته:روان آزرده خویی
همان گونه که جداول فوق
نشان می دهد، متغیر نقش زن و مرد، به عنوان یکی ازمؤلفه های مقیاس رضامندی زناشویی
توانایی پیش بینی 0/12 از تغییرات متغیر ملاک را دارد.
با افزودن متغیر پایبندی
های مذهبی، به عنوان یکی دیگر ازمؤلفه های مقیاس رضامندی زناشویی به معادله ضریب
تبیین، به حدود 0/15/6 افزایش می یابد. به عبارت دیگر، از بین مؤلفه های مختلف
رضامندی زناشویی، فقط 0/15/6 از تغییرات ملاک یعنی ثبات هیجانی ناشی از رضامندی
زناشویی و به خصوص دو مؤلفه نقش زن و مرد و پایبندی های مذهبی است. دو متغیر دیگر،
یعنی ارتباط کلامی و روابط جنسی، علی رغم همبستگی معنادار با متغیر ملاک نقش مهمی
در پیش بینی متغیر ملاک ندارد.
در جدول (4)، ضریب استاندارد بتا برای پیش بینی
مؤلفه روان آزرده خویی ازروی زیر مقیاس های نقش زن و مرد، پایبندی مذهبی، ارتباط
کلامی و ارتباط جنسی ارائه شده اند.
جدول (4) ارزیابی سهم متغیرهای پیش بین نقش
زن و مرد، پایبندی های مذهبی، ارتباط کلامی و ارتباط جنسی
* متغیر وابسته:روان
آزرده خویی
بحث و نتیجه گیری
این پژوهش، به بررسی رابطه ی رضامندی زناشویی، بر اساس معیارهای دینی، با ثبات هیجانی پرداخته است. بدین منظور، از روش همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که بین رضامندی زناشویی و ثبات هیجانی دانش پژوهان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. به عبارت دیگر، افرادی که درزندگی زناشویی خود رضامندی بیشتری دارند، ازثبات هیجانی بالاتری نیز برخوردارند.پی نوشت ها :
*کارشناس ارشد روانشناسی.
** عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت
مدرس.
1. خدابخش احمدی و همکاران، همان.
2. Benneer, D. G and Hill, p. c,
baker encyclopedia of peychology and counseling. Michigan: baker books, pp. 714.
3. ژاک کراز، بیماریهای روانی، همان.
4. جواد ملازاده، همان.
5. C. f:
Bee, H, Life span development.
6. Bouchard , et al ,. "personality and
Marital Adjustment: Utility of the Five - Factor Model of personality" , Journal
of marriage and the family , v61, N3, p. 651-660
7. Ibdi.
8. Donnellan,
M. et al. , "The Big Five and enduring marriages" , Journal of research in
personalty, v38, p. 481-504.
9. Ibdi.
10. Bouchard , et al ,.
"personality and Marital Adjustment: Utility of the Five - Factor Model of
personality" , Journal of marriage and the family , v61, N3, p. 651-660.
11.
باقر غباری بناب، «باورهای مذهبی و اثرات آنها در بهداشت روان»، اندیشه و رفتار،
ش4، ص43-38.
تغذیه با شیر مادر،ارتقا سلامت مادر و کودک
مادر با تغذیه کودک با شیر خود، می تواند خطر خونریزیهای بعد از زایمان ، انواع بیماریهای عفونی، سرطان های پستان و تخمدان ، کم خونی فقرآهن و فشار خون و حتی مرگ را کاهش میدهد. وی همچنین تغذیه با شیر مادر برای کودک را عامل حیاتی برای پیشگیری ازاسهال، بیماریهای تنفسی مانند ذات الریه ، عفونت های گوشی و مجاری ادراری ذکرکرد.
تغذیه ی نوزاد با شیر مادر، خطر ابتلا به چاقی را تا یک سوم در دوران کودکی کاهش میدهد و اثرات مفیدی در زندگی آتی و دوران بزرگسالانی او به همراه خواهد داشت . اگر مادران کودکان را با شیر خود تغذیه کنند میزان چاقیهای بزرگسالی در نسلهای آینده بین ده تا پانزده درصد کاهش خواهد یافت . وی همچنین گفت : علاوه بر ارزش غذایی، مهمترین مزیت شیر مادر ارتباط بین کودک و مادر است ، به طوری که شیردهی در آغوش مادر در تکوین شخصیت کودک تاثیر به سزایی دارد. شیر مادر غذای استریلیزه و بدون آلودگی است ، در حالی که تغذیه ی کودک با شیرخشک احتمال عفونت و آلودگی از طریق سرشیشه و شیشه را افزایش میدهد. آیغوز به لحاظ تغذیه و ایمنی دارای موادی است که کودک را در مقابل بسیاری از بیماریهای عفونی و غیر عفونی، اگزما و بیماریهای حساسیتی مصون میکند. کودکانی که از شیر مادر تغذیه میشوند، نسبت به کودکانی که شیر خشک استفاده میکنند، شانس کمتری در ابتلا به دیابت ، آسم و حساسیت دارند. شیردهی، ازبدو تولد تا یک و نیم تا دو سالگی بسیار مطلوب و طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت پس از شش ماهگی باید غذای کمکی به کودک خورانده شود. خوراندن غذای کمکی قبل از6 ماهگی حتی یک سی سی آب یا سوپ برای کودک مضر بوده و جایگزین مناسبی برای شیرمادر نیست وهضم و جذب برخی مواد غذایی در سنین 6 ماهگی نظیر پروتئین شیر گاو و گندم برای کودک مشکل بوده و کودک را دچار اسهال کند. برخی مادران به تصور اینکه شیر مادر چرب و سنگین است ، آن را در هنگام بروز اسهال قطع میکنند، درحالی که شیرمادر در درمان اسهال موثربوده و این بیماری زودتر بهبود مییابد.
مواد نگهدارنده ، به شیرخشک افزوده میشود تا به مدت دو سال از فاسدشدن آن جلوگیری شود، اما برخی از کوکان پس از مصرف آن دچار مشکلات گوارشی میشوند. مادران علاوه بر دقت لازم در تهیه ی شیر خشک ، باید آن را به طرز صحیح درست کنند و از زیاد غلیظ کردن و یا رقیق کردن شیر خشک خودداری کنند. درصورتی که مادران بنابه دلایل خاص ، قادر به شیردهی نباشند، بهتر است از شیر خشک استفاده کنند و از خوراندن شیر پاستوریزه به علت عوارض گوارشی کودک پرهیز کنند. کودکانی که از شیر مادر تغذیه میکنند، همچنین از ثبات روحی و هوش بیشتری برخوردار هستند. نوزاد قبل ازتولد در محیطی آرام و بدون استرس قرار دارد، درحالی که پس ازتولد درمحیطی پر سر و صدا حضور مییابد ومادران برای پیشگیری از اختلالات روحی باید نوزدان را درآغوش گرفته و به آنان آرامش وامنیت دهند. وی آغوش گرفتن نوزاد در هنگام شیردهی و تماس پوست با پوست ، درجه حرارت بدن و ضربان قلب مادر، در روزهای نخستین تولد را در آرامش کودکان بسیار موثر دانست .
مادران باید درطول دوران بارداری شیوه ی صحیح شیردهی به کودک را بیاموزند، اما متاسفانه عده زیادی از مادران این آموزش را در دوران بارداری نمیبینند، که این امر تغذیه ی کودکان را پس از تولد با مشکل مواجه میکند. کودکان شیر مادرخوار از لحاظ روحی وعاطفی تفاوت زیادی با کودکان شیر خشک خوار دارند که مادران برای مهیا کردن شرایط روحی و روانی مناسب وقت بیشتری را برای درآغوش گرفتن و صحبت کردن به کودک بگذارند. دوران خردسالی باید با بالاترین اولویت مدنظر و توجه مقامات مسوول و دولت ها در زمان تصمیم گیریهای قانونی،سیاسی، برنامه ای و تخصیص بودجه و منابع قرار گیرد. هرچند در کمال تاسف و تاثر، کودکان دراین سالها کمترین میزان توجه و درجه اولویت را ازطرف دولتها دریافت کرده اند.
اگر تعداد مادرانی که نوزادان خود را از شیر مادر تغذیه میکنند افزایش یابد سالانه جان هزاران تن در امان خواهد بود. دانشمندان برای بررسی تاثیر استفاده از شیر مادر و شیر خشک در این زمینه اندازهگیری کردند.
آنها دریافتند که ٣٤ درصد کودکانی که تا پیش از دو ماهگی از شیر مادر تغذیه کرده بودند نسبت به گروه دیگر فشارخون پایینتری داشتند و هر چه مدت زمان طولانیتری از شیر مادر تغذیه شدهاند به تدریج این اختلاف سطح فشارخون نیز در آنها در مقایسه با گروه دیگر بیشتر میشود. اگر چه این اختلاف بسیار اندک است اما میتواند تاثیر مهمی بر سلامت فرد داشته باشد